جواد هروی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، گفته است: «آمار بالای بیسوادی در درازمدت سایه سنگین خود را بر توسعه علمی و بازارهای جهانی خواهد انداخت و مانند ترمز در حرکت رو به جلوی ما خواهد بود.»
این بار اول نیست که یکی از مسئولان به آمار ۱۰ میلیونی بیسوادی در ایران اشاره میکند و آن طور که به نظر میرسد، دستکم در آینده نزدیک آخرین بار هم نخواهد بود. اردیبهشت سال گذشته نیز علی باقرزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ایران، به خبرگزاری تسنیم گفته بود حدود ده میلیون نفر در ایران بیسواد مطلق هستند که حدود سه و نیم میلیون نفرشان بین ۱۰ تا ۴۹ سال و ۶ میلیون نفر آنها بالای ۵۰ سال سن دارند. آمار ذر عین حال حکایت از آن دارد که بخش عمده این بیسوادی به دلایل گوناگون اجتماعی شامل حال زنان میشود.
مطابق هدفگذاریهای برنامه پنجم توسعه، باید تا پایان این برنامه یعنی تا پایان سال جاری، بیسوادی در میان افراد ۱۰ تا ۴۹ سالهی ایران ریشهکن میشد، اما پس از یک سال به گفته جواد هروی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات، چیزی جز همان آمار سال گذشته شنیده نشد.
جنگ مغلوبه
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس روز پنجشنبه (۵ شهریور) اذعان کرد که نهضت سوادآموزی "عملا نتوانست به جنگ با بیسوادی برود و پیروز شود". او هشدار داد: «آمار ۱۰ میلیون بیسواد یکی از نارساییهای ما در شاخصههای تولید علم است.»
ز گهواره تا گور دانش بجوی! این سخن نغز شامل حال میلیونها نفر در ایران نمیشود.
علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سوادآموزی که روز چهارشنبه (۴ شهریور) برای بررسی وضع مشکلات سوادآموزی به آذربایجان غربی رفته است، در ارومیه به خبرنگاران آماری ناامیدکنندهتر داد. او از "۲۰ میلیون کمسواد و بیسواد" در ایران سخن گفت و اضافه کرد: «آذربایجان غربی در ردیف شش استان آخر کشور از نظر تعداد بیسوادان است.»
رئیس نهضت سوادآموزی اردیبهشت سال گذشته نیز گفته بود که شمار کمسوادان ۱۱ میلیون نفر است و روشن کرده بود که منظور از کمسوادان "کسانی است که تحصیلات آنها معادل دوره ابتدایی است. هفت و نیم میلیون نفر از این افراد زیر ۵۰ سال هستند که میتوانند برگشت به بیسوادی داشته باشند و به جمعیت ۳ میلیون و ۴۵۶ هزار بیسواد زیر ۵۰ سال اضافه شوند.»
"بیتوجهی مسئولان به ریشهکن کردن بیسوادی"
دولت برای مبارزه با بیسوادی سیاستهایی نیز در نظر گرفته است که از تشویق تا تنبیه را شامل میشود، از جمله: رایگان بودن سوادآموزی برای همه در سال ۹۴، رایگان بودن لوازمالتحریر و کتاب و پرداخت ۱۰ درصد هزینه رفت و آمد.
"تنبل"ها، هم تنبیه میشوند، به خصوص آنها که در فاصله سنی ۱۰ تا ۴۹ سال هستند. علی باقرزاده سال گذشته در مصاحبه با ایسنا گفت: در صورتی که "گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ اصرار داشته باشند که بیسواد بمانند" از آغاز سال ۹۵ با محدودیتهایی مواجه خواهند شد. این محدودیتها شامل عدم صدور و تمدید گواهینامه رانندگی، عدم تمدید و صدور پروانه کسب برای افراد بیسواد خواهد بود.
همچنین گفته شد: «پرداخت مستمری به کسانی که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند همراه با ثبت نام و آموزش سوادآموزی خواهد بود و در غیر این صورت متقاضیان از سیاستهای حمایتی این دو نهاد نیز محروم میشوند».
اما ظاهرا نه سیاستهای تشویقی تاکنون در مبارزه با بیسوادی به موفقیتی قابل ملاحظه دست یافته و نه سیاستهای تنبیهی و مشکل بیسوادی با همان ابعاد سالهای گذشته مانده است.
"بیسواد"هایی که سکان کار دستشان است
جواد هروی در سخنان اخیر خود به یک نکتهی قابلتأمل دیگر نیز در رابطه با سطح و گسترهی بیسوادی توجه داد: «بیسواد تنها به معنای کسی نیست که نمیتواند بنویسد، معنای دیگر بیسواد افرادی هستند که متاسفانه وزنه اقتصادی و اجتماعی در کشور محسوب میشوند، اما دانش لازم را برای تصدی این مسئولیتها ندارند.»
ریشهکن کردن بیسوادی نیازمند مسئولانی شایسته و کارآمد، بودجه کافی و برنامهریزی درازمدت برای توسعه است. توسعهای که به میلیونها بیسواد و به بخش بزرگی از کمسوادها امکان و فرصت سوادآموزی بدهد.
شمار کودکان بازمانده از تحصیل مطابق برآوردهای مرکز پژوهشهای مجلس حدود سه میلیون نفر است. شهریور گذشته عطاالله سلطانی صبور، یکی دیگر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: «محرومیتهای اجتماعی و گسترده شدن مشکلات معیشتی و بیتوجهی مسئولان به ریشهکن کردن بیسوادی عواملی است که سازمان نهضت سوادآموزی را از هدف اولیه خود دور کرده است.»
مطابق اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولت موظف است تمام امکانات خود را برای اموری چون "آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی" به کار گیرد. وجود میلیونها کودک و نوجوان که به دلیل فقر خانوادهها مجبور میشوند تحصیل را کنار بگذارند و کار کنند، در کنار صدها هزار کودک بازمانده از تحصیل نشان میدهد که از زمان تشکیل جمهوری اسلامی تا کنون تمام دولتها در اجرای اصل یادشده کوتاهی کردهاند.
سازمان نهضت سوادآموزی از سال ۱۳۹۰ با وزارت آموزش و پرورش ادغام شده و به عنوان یکی از معاونتهای این وزارتخانه فعالیت میکند. ظرف سالهای گذشته بیشترین دغدغه این وزارتخانه، اسلامی کردن محتوای درسی و فضای آموزشی بوده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید