رفتن به محتوای اصلی

زهتابی ستیزان، کردیه بازان و مرض مرز
22.08.2015 - 17:05

 

 

(1)

یک نویسندۀ همسو با تفکرات راسیستی آن هم در پوشش دکتر و مکتر و فلان وبهمان وقتی دارد در خارج و با استفاده از پز و افادۀ مدنی خاص منابع اطلاعاتی رژیم را به خورد خواننده می دهد خطرناکترین معضل اپوزیسیون ایرانی را در حقیقت به ما گوشزد می کند.
بخشی از اپوزیسیون فارس آلت دست دولت ایران است. برای اولین بار سایت اطلاعات آذری ها بدون ارائۀ هیچگونه سندی پروفسور زهتابی را به همکاری با رژیم صدام متهم کرد و همین لاف گزاف به سند محکم اپوزیسیون تبدیل شد. لازم می بینم نکاتی را یادآوری کنم:

1- اگر برای اطلاعات ایران همکاری پروفسور با صدام اثبات شده بود چگونه اجازۀ ورود او به ایران را داده بود؟ در حالی که همه خوب می دانیم رژیم در اینگونه موارد به کمتر از اعدام راضی نمی شود.

2- به کتابهای زهتابی توسط ارشاد مجوز داده شده است. اگر استدلال بعضی از کوته نظران را که زهتابی را همسو با تفکرات صدام می خوانند تصور کنیم در آن صورت انگار خود همین رژیم به تفکر صدام رای مثبت داده است. 

3- چه تفاوتی بین آن دسته از اپوزیسیون که مدام دارد از آبشخور شایعات اطلاعاتی رژیم تغذیه می کند با خود رژیم وجود دارد؟

4- چه اتفاق عجیب و غریبی روی داده است که این روزها چپ و راست پروفسور زهتابی را می کوبد؟ دلایل من بر اساس تحقیقی که انجام داده ام عبارتند از:
- کتاب های زهتابی به خصوص کتاب تاریخ ایشان هنوز هم در لیست پر فروشترین کتاب های آزربایجانی است. و تقریبا هر سال تجدید چاپ می شود. از آنجا که آمار این فروش دست مخالفان است احساس خطر کرده اند.
- مکتب زهتابی دارد گسترش می یابد. راجع به مکتب زهتابی و کیش شخصیت او بیشتر خواهم نوشت.
راه دیگری جز چسباندن زهتابی به صدام و ...باقی نمانده است. احمقانه ترین شیوۀ غیر علمی با یک نویسندۀ علمی و صاحب سبک. زهتابی در هر جا که زیست فقط نام آزربایجان را ستود و این یک اتهام نیست یک افتخار است.

(2)
بعضی از این کردیه بازان بدجوری از تار و مار شدن پ ک ک خشمگین اند. حالا جا دارد بپرسیم که اگر کردها را استقلال طلب می خوانند چرا ما را تجزیه طلب می نامند؟ این دوگانگی غریب از کجا آب می خورد؟ این ادبیات شلم - شوربائی تعریف ناشده که با هیچ کدام از مبانی علمی و حقوقی و مدنی سازگاری ندارد آخر سر، خود متون فارسی را به هنگام مواجهه با متون علمی جهان گرفتار ابهام و تردید و ناپایداری خواهد ساخت. بهتر است بگویم که گرفتار شده است. چون شیوه های طرح مسئلۀ ملی و رویکردهایشان به شدت سرکوبگرانه می باشد. نمی دانم چنین کسانی که قلم برای سرکوب و نفرت و کینه می تازانند با دموکراسی و مدرنیته و ...چه ساز و کاری دارند؟

(3) بعضی از دوستان گویا در نوشته های من به نوعی تناقض دست یافته اند. لازم است توضیح دهم من از لحاظ هنری بی مرزی را می ستایم و از لحاظ سیاسی به مرزها می اندیشم.

باقی بقا

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمدرضا لوایی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.