آنچه مسلم است اینکه: آقای خامنه ای وتمامی کارکزاران رژیم بعنوان قدرتمندان پوشالی که فقط درسایه تیروتفنگ وسرنیزه وشکنجه وزندان قادربه زندگی ننگ آلود خود بوده اند، امروزباید نگاهی هم به فرداداشته باشند که لاجرم وبنا بحکم تاریخ قدرت را ازدست میدهند که سوخت وسوزی هم ندارد، برای مردم زخم خورده وخشمگین وهمه چیزازدست داده ایران چه پاسخی خواهند داشت؟؟؟ اگرعقلانیت وخردی درکارتان باشد باید کهازتاریخ درس بگیرید وبه روزی فکر کنید که هرکدام ازشما آقایان که امروز باد به غب – غب می اندازید ومدام با زبات تهدید با مردم حرف میزنید، فردائی که درراه است و13 آبان مقدمه آن روزاست، درمقابل این مردم مملو ازخشم چه پاسخی خواهید داشت؟؟؟

*************************

13آبان ماه 1358 که مشتی دانشجو وغیر دانشجو از در و دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند وبدون توجه به موازین ومقرارت بین المللی وقوانین حاکم بر روابط بین کشورهای عضو سازمان ملل متحد سفارت آمریکا را اشغال نمودند وکارکنان آنرا بمدت 444 روز دراسارت نگه داشتند تا هم موجبات سقوط دولت بازرگان را فراهم آورند، و هم موجبات وانگیزه های یک دشمن تراشی دیرینه وبیهوده با کشوری چون آمریکا وبه تبع آن نا خرسندی بسیاری از کشورهای دیگر را رقم بزنند که تبعات مخرب آن حرکت طی سه دهه گذشته بر هیچ تنابنده و هیچ هموطنی که منافع ملی و احترام متقابل بین کشورها مد نظرش باشد پوشیده نمانده واکثریت قریب به اتفاق ملت ایران مضرات آن الم شنگه احمقانه و تاثیرات ویرانگری که برتمامی شالوده های اقتصادی وفرهنگی وسیاسی و... کشور مان داشته را با گوشت وپوست واستخوان لمس کرده ومیکنند که طرح آن مجال دیگری را طلب مینماید.

صد البته که هنوز هم این دشمنی غیر قابل تعریف بصورت ظاهر وجود دارد، اما در باطن طور دیگری مینماید. آنچه که درآنزمان صورت پذیرفت، درعین اینکه یک بی قانونی آشکار ونقض تمامی قوانین بین المللی تلقی میشد، بالاخره بعد 444 روز سروصدا ودادقال وبهره برداریهای سیاسی، طی قراردادی که به قراردادالجزایر معروف گردید، وبوسیله همین آقای بهزاد نبوی که حالا در زندان حکومت بسر میبرد ومعلوم نیست که سرنوشتش چگونه رقم خواهد خوردآن غائله پایان یافت، اما هنوز هم متن ومحتوای آن قرارداد که بطورقطع یک قرارداد ننگین وضد ملی ودرتضاد با منافع ملی میباشد بطورعلنی و بطوریکه ملت ایران ازآن آگاهی یابد وبصورت رسانه ای منتشر نشده است. تبعات مخرب وویرانگر آن حرکت دراین مقال ومجال نمیگنجد، ولی امیدوارم که بعد از رهائی ایران از شر این حکومت فاسد وضد ایرانی اندشمندان وتاریخ نگاران این سرزمین اصل عمل ونتایج آنرا دراوراق تاریخ ثبت نمایند وبعنوان بخشی ازتاریخ سیاه حکومت مذهبی درایران درکتب درسی گنجانده شود تا نسلهای بعدی هرچه بیشتر با گوشه های گوناگون خیانت این حکومت هرچه بیشتر آشنا شوند.

با این توضیح تاریخی بسیار فشرده که روحم را فشرد میخواهم بیک مسئله مهم اشاره نمایم که این روزها به یک هیولا برای حکومت اسلامی بدل گردیده وهرروز وهرساعت مشاهده میشود که سردمداران رژیم درهر کسوت وجایگاهی ضمن پرهیز ازچند وچون بروز این حادثه ونتایج آن، بطور مدام مشغول هشدار دادن بمردم وتوپ وتشر زدن وتهدید هستند که خوبست حداقل جوانان این سرزمین از محتوای اینهمه هراس اطلاع یابند.

آن نکته مهم اینست که طی سه دهه گذشته، همه ساله سران حکومت(( ازصدر تا ذیل )) با بوق وکرنا وازطریق سیمای جمهوری اسلامی که مدتهاست به رسانه باصطلاح ملی تغییر نام یافته، و دیگر رسانه های نوشتاری وشنیداری التماس ودرخواست میکردند، مبنی بر اینکه مردم این روز را گرامی بدارند وبا حضورگسترده وپرشور وعاری ازشعوردرمقابل سفارت آمریکا تجمع نمایند وآنطور که سی سال پیش آقای خمینی گفته بود، هرچه فریاد دارند به سر آمریکا بکشند، اما یک کلمه درمورداینکه چرا این عمل انجام شد ونتیجه آن برای ملت چه مصیبتی ببار آوردکسی حق ندارد تا کلامی حرف بزند! وآنطورکه همه میدانند این مراسم راتا همین سال گذشته بصورتی کاملا" دولتی و حکومتی برگزار میکردید، الحق و والانصاف هم ناجوانمردی خواهد بود که گفته نشود که طی سی سال گذشته تجمع 13آبان با حضور بسیاری از افراد که در همه صحنه ها حضور دارند برگزار میشد ومعمولا" یکی ازآقایان حکومتی ازجمله محمد موسوی خوئینی ها که درآن جریان سرپرستی اشغال گران را بعده داشت وامروز درزمره یاران خاتمی هست وبه جرگه اصلاح طلبان وجنبش سبز پیوسته، یا علی اکبرناطق نوری ویا... منبر میرفتند وبا سخنانی درتقبیح وتحقیر آمریکا بذکر مسائل فریبکارانه میپرداختند وآن گروه همیشه درصحنه و دانش آموزانی که لاجرم به محل آورده میشدند با فریاد اجباری مرگ بر آمریکا ومرگ بر اسرائیل و مرگ بر این وآن مراسم اجرامیشد.. .

لپ کلام و غرض ازبیان سطور گفته شده دراینست که چرا امسال 13 آبان مکروه ودلهره آور، واینهمه هول انگیز شده وهمه مسئولین جمهوری اسلامی یا به تعبیردیگر کارگزاران نظام، از نظامی وانتظامی و سیاسی وامنیتی گرفته تا رهبر ورئیس جمهورورئیس مجلس واستانداروغیرو در مورد این روز که بزعم خودشان مبارزه با استکبار و گرامیداشت تسخیر لانه جاسوسی و چه وچه نامیده میشود، پشت سرهم وپی درپی اعلامیه و بیانیه شفاهی وکتبی صادر کرده ومیکنند که هر کسی میخواهد درمراسم 13 آبان شرکت کند یا درنظر دارد تجمعی برگزار نماید ازهم اکنون باید برای برگزاری مراسم از نهادهای مربوطه مجوز و اجازه بگیرد!!

آقایان بیایند وصادقانه وبدون هراس بمردم بگویند وتوضیح بدهند که امسال یعنی 13 آبان ماه 88قرا است چه اتفاقی روی دهد که مراسم 13 آبان امسال تا این حد خبرسازوهراسناک شده است؟؟ توضیح بدهند که چه حادثه یا رخدادی میخواهد بوقوع بپیوندد که آقایان دارند موضوع سالگرد گرامیداشت 13 آبان را بسمت وسوی انتخابات خرداد وسرنوشت آن، یعنی بگیر وببند اصلاح طلبان که تصادفا" بعضی شان چون محسن میردامادی وچند نفر دیگر درزمره اشغال گران بودند سوق میدهند، و13 آبان را به روزی مکروه ودلهره آور،وبزرگداشت آنرا مشمول اجازه و همراه با تهدید مردم کرده اند؟؟

مگر این همان 13 آبان هر ساله نیست؟؟؟ مگر درسالهای گذشته از مدتها قبل در بوق وکرنا نمیکردید، وبا خواهش و تمنا از مردم تقاضا نمی نمودید که بیایند وبرسر آمریکا فریاد بکشند؟؟؟ امسال هم همان مردم میخواهند بیایند وفریادشان را خودشان انتخاب کنند، وبنا به تشخیص خودشان برسر هرکس یا کسانیکه لازم میدانند بکشند، نه اینکه بعنوان رباط های سخنگو یا طوطی تابع فردی که مسئول شعارهای نماز جمعه هم بود واخیرا" او هم پیدایش نیست، تکرار کننده شعاری باشند که آن فرد حکومتی ازپشت میکروفن سرمیداد. کجای این کار عیب وایراد دارد که حاکمان بظاهر پرقدرت اسلامی را بوحشت انداخته است؟؟

تنها تفاوت 13 آبان امسال با سالهای گذشته دراین است که مردم خشمگین وعصیان زده وجان به لب رسیده می آیند، و خوب هم خواهند آمد، وشما هم میدانید که ابعاد قضیه ازچه قراراست، ولی شعارهاشان قطعا" با شعارهای سالهای گذشته بکلی متفاوت خواهد بود. وانگهی مگرنه اینست که به تعبیرآقای خامنه ای درایران اسلامی بعنوان یکی از آزادترین کشورهای جهان، وبعدازایشان بگفته آقای احمدی نژاد که ازپشت تریبون سازمان ملل متحد، آنهم درجلسه مهمی چون جلسه سالانه مجمع عمومی این سازمان، ودر مصاحبه با رسانه های استکباری وآمریکای جهانخواراعلام نمودند، آزاد و دارای دمکراسی اسلامی، بطور طبیعی مردم باید این آزادی را داشته باشند که درچهار چوب همین قانون اساسی، ونص صریح اصل 27 آن با رعایت مسالمت وآرامش بخیابانها بیایند وهرضمن طرح مطالبات قانونی خود، هرگونه شعاری را که در تضاد با منافع وامنیت ملی نباشد را سر بدهندودقیقا"شما حضرات ازهمین قسمت قضیه درهراس هستید که حق هم دارید، چون بیش از سه دهه است که هرکاری خواسته اید ولو برخلاف منافع ملت ومملکت انجام داده اید وحالا مردم نوبت مردم است تا ازشما پاسخ بخواهد..

حال کجای قضیه اشکال اساسی دارد که 13 آبان امسال اینهمه اهمیت پیدا کرده ومسئولین مملکتی مدام دارند با تعابیر مختلف مردم را در پیوند با حضور درچنین روزی وچنین مناسبتی تهدید میکنند و مسائل غیرمرتبط را به چنین روزی پیوند میزنند تا شاید 13 آبان امسال نیزچون سالیان گذشته بصورت نمایشی وبدون دردسر چون سالهای گذشته با همان افراد همیشگی برگزار گردد که خیالی است باطل. بواقع این نکات بسیار مهم بمثابه تیری است که میخواهد ازچله کمان رها شود و هیچیک از مسئولین مملکتی هیچ چاره ای برای گرفتن گارد جهت پدافند اصابت تیررها شده بر پیکره پوسیده وارزان رژیم درخود نمیبینند. ودرعین حال بمثابه یک تنش دوطرفه است که یک طرف آن مردم بوده وحرف وحرکتشان بر همگان روشن ومبرهن است، اما طرف مقابل که نظام جمهوری اسلامی وسردمداران آنست هنوز هیچ توضیح وتوجیحی درپیوند با توپ وتشرها واخطارها وتهدید های خودارائه نکرده وخود براین واقعیت وقوف دارد که هیچ پاسخی درمقابل خواست مشروع وقانونی مردم ایران بجز تهدید به تفنگ وزندان وبگیر وببند وراههائی ازاین دست ندارد که پیش ازاین مردم درشعارها پاسخ آنرانیزداده اند.

امابا تمامی این اوصاف مشاهده میشود که تهدید ها و شرط وشروط ها و اگر ومگرها کما کان و بلا انقطاع ادامه دارد بدون اینکه دریابند که یک ملت حق دارد که بهرطریق ممکن ازحقوق قانونی خود وتصریح شده درقانون اساسی سود ببرد ودرچنین مناسبتی آنطور که خود تشخیص میدهد عمل نماید وشعارهای مطالباتی خود را سردهد. بنظر میرسد که بهتر است مسئولین محترم و مهرورز کشورازرهبرگرفته تا احمدی مژاد ودادستان واطلاعات ونهادهای انتظامی وقضائی، با درک موقعیت وشرایط شکننده وضربه پذیری همه جانبه رژیم، بجای ادامه توپ وتشر زدنها، تهدید ها، وبیان کلمات تند وتیز نسبت به یک ملت هفتاد میلیونی وخشمگین، حقوق قانونی ملت محترم شمرده وراه عقلانیت رادرپیش گیرد.

چه درغیر اینصورت جهان امروزبطرق مختلف شاهد وناظر برتمامی عملکردها بوده وقدرت تشخیص سره از ناسره را دارد وخواه – ناخواه دیریا زود مجبوراست که بپذیردحق با کیست، ودرخواهد یافت که بالاخره باید حقانیت ملتی هفتاد میلیونی را بعنوان سیاستی واقع بینانه درپیش بگیرد.

آنچه مسلم است اینکه: آقای خامنه ای وتمامی کارکزاران رژیم بعنوان قدرتمندان پوشالی که فقط درسایه تیروتفنگ وسرنیزه وشکنجه وزندان قادربه زندگی ننگ آلود خود بوده اند، امروزباید نگاهی هم به فرداداشته باشند که لاجرم وبنا بحکم تاریخ قدرت را ازدست میدهند که سوخت وسوزی هم ندارد، برای مردم زخم خورده وخشمگین وهمه چیزازدست داده ایران چه پاسخی خواهند داشت؟؟؟ اگرعقلانیت وخردی درکارتان باشد باید کهازتاریخ درس بگیرید وبه روزی فکر کنید که هرکدام ازشما آقایان که امروز باد به غب – غب می اندازید ومدام با زبات تهدید با مردم حرف میزنید، فردائی که درراه است و13 آبان مقدمه آن روزاست، درمقابل این مردم مملو ازخشم چه پاسخی خواهید داشت؟؟؟آنچه مسلم وحتمی است اینکه، 13آبان هم چون روز قدس 88 میاید و میرود، اما طوفان ناشی ازاین آمدورفت ها باید شما را بفکرفروببرد که نتایج نهائی این طوفانهای اجتماعی و میلیونی وآن شعارهائی که دراین تجمعات فضا را میشکافد درنهایت منتج به چه نتیجه ای خواهد شد وجایگاه شما دراین نتیجه محتوم کجاست.؟؟؟؟؟؟ مقال را به بیتی از خواجه شیرازتمام میکنم با یک تغییر کلامی اندک.

گرمسلمانی ازاینست که خامنه ای ولشکریانش دارند وای اگرازپس امروز بود فردائی

ایران – جمعه 8 آبان ماه 88