رفتن به محتوای اصلی

صلح و دوستی؛ عوامل شرمندگی در جمهوری اسلامی
22.07.2015 - 09:20

برای پاسخ گویی به این پرسش، یک حادثه مهم را یادآوری می کنم که بیست و هفت سال پیش اتفاق افتاد. بیست وهفتم تیرماه سال شصت و هفت شمسی ، آیت اله خمینی با صدور پیامی، به دولتمردان جمهوری اسلامی اجازه اجرای قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل را اعطا کرد و بدین ترتیب ، راه برای پایان جنگ با عراق هموار شد. تردید ندارم که آغاز کننده جنگ، دولت عراق و شخص صدام حسین بود همانطور که یقین دارم در طولانی شدن جنگ ، برخی عوامل در جمهوری اسلامی نیز مقصربودند که تحقق رؤیای آیت اله خمینی یعنی ” جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم “را پیگیری می نمودند. البته موضوع جنگ و عوامل اصلی که گزارش ها و ادعاهای هزینه ساز ایشان موجب ادامه جنگ شد نیز همچنان در میان پرونده هایی است که ایرانیان، حق کسب اطلاع از آن را ندارند. اما کشمکش های سیاسی سالهای اخیر و افزایش اختلاف میان هاشمی رفسنجانی و برخی متحدان او باعث شد گوشه هایی از حقایق جنگ افشا شود. در عین حال تا روشن شدن همه واقعیت های جنگ هشت ساله با عراق از جمله دلیل تغییر ناگهانی تصمیم آیت اله خمینی برای پذیرش آتش بس و صلح، راه درازی در پیش است.

رهبر وقت جمهوری اسلامی در یکی از پیام های خود پس از پذیرش اتش بس با عراق آورده بود: “بدا به حال من که زنده مانده ام و جام زهر آلود قطعنامه را سر کشیده ام “. گویی پذیرش صلح که موجب آرامش وآسایش ملت است در آیت اله خمینی احساس شرمندگی ایجاد می کرد و لذا این اقدام برای او به مثابه سرکشیدن جام زهر بود. نه تنها درآن زمان هیچکس جرئت نکرد علت تشبیه ” پذیرش صلح ”به” سرکشیدن جام زهر را بپرسد بلکه این تشبیه عجیب پس از آن نیز بارها در محاورات و مجادلات سیاسی در جمهوری اسلامی، تکرار گردید.

نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم زمانی که خواستند سید علی خامنه ای را به تغییر برخی سیاست های کینه جویانه خود در داخل کشور تشویق نمایند از او تقاضا کردند در نوشیدن جام زهر تعجیل کند .در سالهای اخیر هم که افتضاح هسته ای هر روز مصیبتی برای مردم ایران به بار آورد هر گاه کسی خواستار پایان بخشی به ماجراجویی هسته ای رهبر بود از او خواست که تا جام زهر را سر بکشد تا بازهم مشخص شود آنچه صلح و دوستی به ارمغان می آورد ومردم را از نگرانی جنگ رها می کند برای سران نظام جمهوری اسلامی احساس شرمندگی ایجاد می نماید.

متأسفانه در جمهوری اسلامی، تلاش شده که حامیان سینه چاک نظام و رهبر با روحیه جنگ و ستیز تربیت شوند. همین امر رهبر و نظام او را در شرایطی قرار داده که حتی اگر بنا به مصالحی، تصمیم به توقف ستیزه جویی گرفته شود اعلام این تصمیم با نوعی از احساس شرمندگی توأم است. رفتار همراه با رودر بایستی سید علی خامنه ای در مواجهه با ” دلواپسان ” علیرغم موافقت ناگزیر او با توافق هسته ای ،نشأت گرفته از همین احساس شرمندگی است . البته پذیرش توافق هسته ای در شرایط فعلی، قطعاً موجب شرمندگی رهبر است همانطور که پذیرش دیر هنگام قطعنامه 598، موجب شرمندگی بود. اگر اندکی احساس مسئولیت در رهبر جمهوری اسلامی وجود داشت او باید به خاطر دهسال تحمیل هزینه به مردم برای ارضای لجبازی هسته ای خویش، احساس شرمندگی می کرد. اما احساس شرمندگی او تنها به خاطر رفع شر هسته ای از سر مردم است درست مانند ماجرای جنگ و پذیرش دیر هنگام آتش بس و صلح. در آن ماجرا نیز هیچکس به خاطر طولانی شدن جنگ و قربانی شدن بهترین فرزندان این آب و خاک، دچار عذاب وجدان نگردید و احساس شرمندگی نکرد.

در جمهوری اسلامی هیچکس به خاطر دهها میلیارد دلار حیف و میل اموال مردم که ناشی از کاغذ پاره های تحریم و از پیامدهای ماجراجویی هسته ای رهبر بود خجالت زده نیست اما پاسخ سید علی خامنه ای به دلواسان هسته ای همراه با نوعی ابراز شرمندگی منافقانه است. تعفن ناشی از فساد معاون اول و برخی دیگر از معاونان رئیس جمهور، عرق شرم بر پیشانی کسی نمی نشاند اما پذیرش توافق هسته ای موجب شرمندگی است زیرا ممکن است اقتصاد جمهوری اسلامی را در مسیر صحیح قرار دهد و راه را بر سوءاستفاده ” برادران قاچاقچی سپاه ببندد.رهبر جمهوری اسلامی اخیراً اعتراف کرد که از حدود سه سال قبل مجوز مذاکره با امریکا را صادر نموده است اما احساس عمومی ” َشرم از دوستی با دولت های و ملت ها ” شرایطی ایجاد نموده که خامنه ای حتی اعلام همین خبر را با چاشنی فحش به امریکا همراه نمود .کشته شدن حداقل چهار بیگناه در زندان کهریزک موجب شرمندگی کسی نیست اما تن دادن به توافق نامه ای که در صورت اجرا، شرایط اقتصادی را بهبود می بخشد و جان هزاران مستمند و بیمار را نجات می دهد خامنه ای را در برابر چماقداران خویش شرمنده می سازد.

البته برای سید علی خامنه ای که قوام حکومت خویش را مدیون دشمن تراشی همیشگی است صلح و دوستی با دولت ها موجب خجالت است. او در خطبه های نماز عید فطر،اظهارات اوباما رئیس جمهور امریکا را مصداق لاف در غریبی دانست. همین تعبیر بهترین توصیف برای برخی موضع گیری های قبلی او در خصوص فعالیت هسته ای است که عقب نشینی فعلی از آنها، او را در میان حامیان بی منطق – و البته تربیت شده در مکتب خود او – شرمنده می سازد.رهبر جمهوری اسلامی تلاش می کند مواضع خود را در امتداد مواضع رهبران صدر اسلام معرفی نماید. درحالی که امام علی هیچگاه از صلح با دشمن، احساس ترس یا شرمندگی نداشت. توصیه امام علی به کارگزاران خویش آنست که ” هرگز صلحی را که دشمن به شما پیشنهاد می کند رد نکنید. اما بعد از صلح مراقب فریب احتمالی دشمن باشید.” اما ظاهراً اسلام فرماندهان داعشی شیعه و سنی ، مواضع دیگری را به آنان دیکته می نماید. البته داعش عراق، با صراحت می گوید که ” اسلام دین جنگ است ” اما داعش ایران جرئت ندارد حس جنگ طلبی واحساس خجالت خویش از پذیرش صلح را به صورت علنی اعلام کند.ناگفته نماند که وحشت سران نظام از افشای جنگ طلبی خود – علیرغم شرمندگی در میان حامیان – تنها مربوط به مجادلات نظام در عرصه بین المللی است.

اما آنگاه که بحث ایرانیان و فعالان سیاسی و مذهبی مخالف یا منتقد نظام به میان می آید نظام جمهوری اسلامی از اعلان جنگ علنی وحشتی ندارد. متاسفانه اغلب روحانیون سرشناس ایرانی نیز در ماجرای صلح و دوستی با برخی دولتها، تابع محض حکومت هستند و دفاع اخیر ایشان از توافق هسته ای نیز ناشی از نگرانی آنها نسبت به سرنوشت نظام است نه زندگی روزمره ایرانیان. در روزهای پس از اعلام توافق هسته ای ، تنها ایت اله بیات زنجانی و دفتر آیت اله سید صادق شیرازی ، ضمن حمایت ااز توافق جنگ گریزانه ،توافق و صلح در داخل کشور را نیز خواستار شده اند. آیت اله بیات زنجانی، به حکومت توصیه کرده همانطور که به دنبال باز کردن درها ی اشتی با سایر کشورهاست باید با عواملی که “گشوده ماندن درهای آشتی با فعالان سیاسی واجتماعی در داخل کشور” را تهدید می نمایند برخورد کند.

دفتر آیت اله سید صادق شیرازی در بیانیه ای مفصل ، ضمن ابراز شادمانی از توافق هسته ای ، بر آشتی جویی در داخل کشور و تجدید نظر جمهوری اسلامی نسبت به رعایت برخی امورمهم داخلی از جمله مسائل مرتبط با حقوق بشر، ازادی های سیاسی و فردی، احترام به تکثر و اختلاف عقاید تأکید کرده واز جمهوری اسلامی خواسته تا رفتار امام علی با مخالفان را الگوی خویش قرار دهد.آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی ، احترام به حکم قرآنی ” هیچ اکراهی در پذیرش دین نیست “، تضمین آزادی رفت و آمد ایرانیان مقیم داخل و خارج از کشورو تأمین شرایط مناسب برای بهره گیری همگانی از آزادی های اقتصادی ، از دیگر نکاتی است که دفتر ایت اله صادق شیرازی بر آنها تاکید نموده است.

متأسفانه روحانیونی که با نگاه واقع بینانه و امروزی به مسائل مبتلابه ایران نگاه می کنند در مقایسه با صاحبان اندیشه داعشی، در اقلیت هستند. شاید هم آنان که از جرئت کافی برای ابراز وجود دربرابر تفکر داعشی حاکم بر خوردارند در اقلیت قرار دارند.گروهی از روحانیون و مذهبی هایی که نمی خواهند نام آنان در کنار داعشی های صلح گریز ثبت شود باید از جوانان و سالخوردگان شجاع که در برابر متحجران حاکم بر ایران و برخی کشورهای دیگر ایستاده اند درس بگیرند و خرج خود را از داعشی های شرمنده از صلح، جدا نمایند.

----------------------
سید مجتبی واحدی، سیاست‌مدار، روزنامه نگار و مشاور ارشد مهدی کروبی است که از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶ رئیس دفتر مهدی کروبی بوده‌است و از سال ۱۳۷۹ تا دی ۱۳۸۸، سردبیری روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد را بر عهده داشته‌است. از دیگر سوابق او، معاونت وزارت دارایی از سال ۱۳۶۷ و مشاور رسانه‌ای و مطبوعاتی مهدی کروبی در مجلس ششم و انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) می‌باشد. مجتبی واحدی پس از حصر خانگی مهدی کروبی در بهمن ماه ۱۳۸۹، به عنوان سخنگو و مشاور ارشد مهدی کروبی در خارج از ایران در حمایت از جنبش سبز فعالیت می‌کند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
دیدگاه نو

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.