رفتن به محتوای اصلی

دیاگرام انرژی ذخیره در جهان و معمایِ انرژیِ هسته ایِ ایران
08.04.2012 - 10:41

● از نیمهء اوّل قرن نوزده که مرحلهء صنعتی و تولید کالایی رونق گرفت، تأمین انرژی لازم برای توسعهءِ اقتصادی کشورهای صنعتی و در حال رشد یکی از اساسی ترین و بحرانی ترین سیاستِ خارجی این کشورهای بوده و امروز هم شدّت بیسابقه ای بخود گرفته است. در معادلاتِ اقتصادی و سیاسیِ گلوبال بخوبی میتوان مشاهده و تجربه کرد که هرچه منابع انرژیِ ذخیره در جهان رو به کاهش میگذارد، به همان نسبت رقابت و تشنج در روابطِ جهانی و حتّی احتمال جنگ های پیش بینی نشده ای در میان قطب هایِ اقتصادیِ کشورهایِ صنعتی و در حال رشد برای کسب و تسلط بر جغرافیای دارایِ این منابع انرژی بیشتر و نزدیکتر میشود و به جبهه گیریهایِ جدیدی مانند دورانِ جنگ سرد دامن میزند.
● همبستگی و جبههءِ متحّدِ کشورهایِ غرب و صنعتی در داشتنِ هژمونی و هدایتِ سیاست ها در فضایِ سیاسی و ساختار حکومتی در کشورهایِ دارایِ منابع انرژیِ خاورمیانه و شمال آفریقا بعلاوهءِ امنیّتِ شاهراهایِ ترانسپورتِ این موادِ انرژی در ناحیّهءِ خلیج فارس، در شاهراه و تنگهء هرمز، دریای سرخ، تنگهء باب المندب، دریای میانه، شاهراههای آبی مَلَکّا و لُمبُک، اقیانوس ها و سایر شاهراههای بزرگ و کوچک آبی و خشکی که چندین کشور را از جمله کنترل کشورهای شاخ آفریقا، را شامل میشود، امری راسخ و اجتناب ناپذیر است. 
● در حقیقت جهان غرب و صنعتی در یک جبههءِ متحّد به دور جغرافیای خاورمیانهء دارای منابع انرژی سرشار از نفت و گاز یک دیوار دایرهء حفاظتی بسیار قومیِ نظامیِ قرمز به شعاعِ بسیار فراتر از جغرافیای خاورمیانه و شمال آفریقایِ نفت خیز و شاهراههایِ امنیّتِ ترانسپورت آبی و خشکی آن تدارک دیده است و بدونِ درنگ شبانه روز از آن پاسداری میکنند. 
● موازی با کنترل و امنیّت ترانسپورت مواد انرژی فسیلی نفت و گاز، تسلط بر منابع اورانیوم و امنیّتِ شاهراههایِ ترانسپورت آن هم از ویژگیِ مهمی از سویِ کشورهای صنعتی برخوردار میباشد. در دایرهءِ قرمز استراتژی نظامی و حفاظتی اقتصادِ انرژی کشورهای بلوک غرب کشورهای روسیّه و چین و هم پیمان آنان هم قرار میگرند.
● دو/سوّم یا نزدیک به 65% از انرژی نفتِ ذخیره و 35% از گاز ذخیره در تقسیماتِ انرژیِ منطقه ای در جهان، در ناحیّهءِ جغرافیاییِ خاور میانه و خاورنزدیک و شمال آفریقا قرار دارد. 
در مقابل در خاور میانه و خاور نزدیک وجودِ منابع انرژیِ از انواع ذغال سنگ که تقریبأ 200 سال دیگر زمانِ مصرفیِ ذخیره را دارند، تقریبأ صفر و یا هیچ است.
● طیق تحقیقات انیستیتوتهای آینده پژوهشی 45 سال دیگر منابع انرژی نفت و 60 سال دیگر منابع گاز خاورمیانه و خاور نزدیک (که ایران را هم در بر میگیرد) و شمال آفریقا، تمام خواهد شد. منابع اورانیوم که وسیلهء شکاف هسته ای و سوخت برای تولید انرژی اتُمی هست، هم نزدیک به 40 سال دیگر تمام خواهد شد.
● وابستگی کشور ژاپن 100% درصد و اروپا بیش از 75% درصد و آمریکا 65 % درصد، به مواد نفت گاز خاورمیانه، همچنین اضافه شدن وابستگی کشورهای در حال رشد مانند چین، برزیل، هند، و سایر کشورهای در حال توسعه، به موادِ انرژی نفت و گاز خاورمیانه، میدانِ رقابت و اصطکاک را در بازار اقتصادِ انرژی جهانی روز به روز تنگ تر و حساس تر میکند. تنها سه/چهارم از انرژی نفتِ ذخیره در جهان در کشورهای عضو سازمان اُپیک میباشد که بارها سازمان اُپیک بویژه کشورهای عربی وجودِ انرژیِ نفت را به عنوان اسلحه ای مؤثر در مناسباتِ سیاسی و اقتصادیِ منطقه ای و گلوبال بکار گرفته اند. 
● شرایط گلوبال اقتصادِ انرژیِ جهانی تا کنون با چهار بحران انرژی مواجه شده است که ایران در هر چهار بحران آن مشارکتِ مستقیم و مؤثرترین نقش را داشته است. 1- اولین بحران نرم 1950 میلادی با کودتا در ایران و همزمان با کنترل کانال سوئژ از سوی جنبش عربی به رهبری افسران جوان عرب "ناصریسیم" بود 2- دوّمین بحران انرژی 1973 میلادی بود که کشورهای عضو اُپیک(ایران از بینادگذاران اصلی این ارگان در سال 1960 بود) به نشانهءِ اعتراض به سیاست و ارتش اسرائیل اقدام به کاهش استخراج و صدور نفت کردند ( البته ایران ار سوی کشورهای عربی متهم شد که احتیاجات انرژی ارتش اسرائیل در جنگ های بین اسرائیل و اعراب را تأمین کرده است) 3- سوّمین بحران نفتی 1979- 1980 با انقلاب اسلامی در ایران و جنگ بین ایران و عراق بود.
4- چهارمین بحران: بحران انرژی امروز هست که از بهار عربی آغاز شده است و با تحریم خرید نفتِ ایران در بازار اقتصادِ انرژیِ جهانی بسویِ یک امر جدی و فراگیر قدم بر میدارد، البتّه اگر روابطِ ایران و غرب در کوتاه مدّت به روشِ دیپلماسی مسالمت آمیز به توافق قطعی نرسند و دیگر کشورهایِ نفت خیز طبق گفتهء خود برای جبران و جایگزینی نفت ایران بر استخراج روزانهء نفت خود بیفزایند که این تاکتیک هم نمیتواند در دراز مدّت برای این کشورها پایدار بماند. بحرانهایِ کوتاه مدّت دیگر مانند 1990 میلادی با حملهء ارتش عراق به کویت، و جنگ عراق و غرب در سال 2003 میلادی هم وجود داشته است.
● با ورق زدنِ روابطِ سیاسی و اقتصادیِ گلوبال بخوبی در می یابیم که وجودِ انرژی فسیلی بر روابطِ کشورهایِ شمال و جنوب کرهء زمین نقش اساسی را داشته است. کشورهایِ عضو اُپیک مواد انرژیِ نفتی را در اختیار دارند که کشورهای بخش شمالی کرهءِ زمین با داشتن تکنولوژی و اقتصادی بسیار پیشرفته ولی به موادِ انرژی نیم کرهءِ جنوبی کشورهای عضو اُپیک نیاز حیاتی دارد که بدرستی میتوان ادعا کرد که بدونِ انرژی نفت کشورهای خاورمیانه و اُپیک ساختار های زیر بنایی اقتصادی و سیاسی کشورهای نیم کرهء شمالی در هم فرو خواهند ریخت. این وابستگی پیوسته بویژه بعد از 1970 میلادی برای کشورهای صنعتی تهدیدی جدی بوده و تا مرحلهء اتمام این منابع انرژی یک اهرم تهدید آمیز برای این کشورها باقی خواهد ماند.
● با مروری هدفمند بر تاریخ و پروسهءِ دگرگونی ها در خاورمیانه و خاور نزدیک میشود این برداشتِ شفاف را داشت که با فرا رسیدن هر بحران انرژی (چه حقیقی و چه ساختگی) در خاورمیانه و شمال آفریقا، تغییر و تحولات سیاسی، برکناری حکومتها با منزوی و تغییر ایدئولوژیها در مقابل جایگزین کردن حکومتهای جدید همراه با سیستم ها و جهان بینی و ایدئولوژیهای جدید را بدنبال داشته است، از جمله:
1- نمونهءِ بارز این سیاست برکناری سیستم پادشاهاهی و شاه ایران هست که با برپایی انقلاب اسلامی 57، کشورهای غربی با یک تیر دو نشان را هدف قرار دادند "یکم" شکاف و متلاشی کردن سازمان اُپیک که بنا به شرایط موجود توان افزایش قیمت نفت و یا کاهش استخراج نفت را داشت "دوّم" جلوگیری از گسترش سوسیالیسم در خاورمیانه و منزوی و بیرون انداختن شوروی سابق در این جغرافیای خاورمیانه و نزدیک 2- راه اندازی جنگ هشت ساله بین ایران و عراق که سیاست دوآلیسم و یا تضعیف همزمان ایران و عراق دو کشور نفت خیز در حال رشد را داشتند 3- لشکر کشی به افغانستان و عراق 4- اکنون هم با جنبش بهار عربی، کشورهای صنعتی و غرب که خود نیروی محرکهءِ این جنبشها بودند اکنون این تغییر و تحولات را چنان هدایت میکنند که همچنان بر منابع انرژی و شاهراههای ترانسپورت آنها و بر حکومتهای جدید در کشورهای عربی تسلط داشته باشند و یا حکومتهای عقب ماندهء اسلامگرا مانند نظام جمهوری اسلامی تهران را سر کار آوردند که جلوی پیشرفت و رشد دمکراسی را در خاورمیانه برای قرنی دیگر و یا حداقل تا اتمام منابع انرژی نفت و گاز در خاورمیانه سد کنند.
5- کشورهای غرب و صنعتی برای چنگ اندازی و تسلط بر منابع انرژی خاورمیانه و در جهان استراتژیهای متفاوتی را پیشه کرده اند: { با لشکر کشی و تسخیر مستقیم این سرزمینها، با حکومتهای دست نشانده و دیکتاتور خود، با برتری تکنولوزی و اقتصاد بالادست خود، جلوگیری از شکل گیری حکومتهای مردمی و دمکراتیک، جلوگیری از رشد و توسعهءِ فراگیر در کشورهای نفت خیز که مبادا این کشورهای دارای انرژی نفت بر پای خود بایستند و دیگر به تکنولوزی و صنعت کشورهای غربی نیازی نداشته باشند و انرژی فسیلی را در راه توسعهء کشور خود بکار گیرند و بقیه را ذخیره کند و دیگر به استخراج و صدور آن نیازی نباشد، که کشور لیبی در گذشته چند بار به این عمل اقدام کرد و که تاکتیکی شدنی و موفق هم بود}. 
● کوتاه سخن: [ از دیدگاه جهان غرب رشد و توسعه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقای دارای انرژیِ فسیلی، باید چنان برنامه ریزی شود و مهره های سیاسی بنا به شرایط منطقه ای و گلوبال باید چنان تغییر و جا به جا داده شوند که پیوسته از لحاظ سیاسی و اقتصادی و تکنولوژی به کشورهای غربی وابسته و وضعیّت سیاسی و اقتصادی این کشور میان آسمان و زمین سرگردان و گرفتار باشند]. 
● بارک اوباما رئیس جمهور آمریکا فقط برای بهبودی استاندارد زندگی مردم آمریکا در کنگرهءِ آمریکا قسم یاد کرده است و تعهدی در مقابل ملّت ایران ندارد، نزدیکترین دوست و متحّدِ استراتژیک آمریکا در ناحیّه خلیج فارس خاندان آل سعود در عربستان سعودی هست، که دارای یک ساختار ما قبل مدرنیته عشیره ای قبیله ای مستبد دینی و فئودالیته هست. بنا بر این سیاست اقتصادیِ انرژی کشورهایِ صنعتی بر پایه دمکراسی و رعایتِ حقوق بشر نیست و فقط تأمینِ منافع ملّی کشورهای مطبوع خود و تأمین انرژیِ موردِ نیاز اقتصاد و صنعتِ خود میباشند.
● کشورهای صنعتی و کشورهایی که دارای حکومت های آینده نگرِ مسئول و دمکراتیک با برنامه ریزی صنعت انرژی راسیونال هستند، با کاهش روزافزون و رو به پایان گذاشتن منابع انرژی در جهان، از نیمهء دوّم 1950 میلادی تا کنون بر روی انرژی غیر فسیلی هسته ای و بعد از آن بر روی انرژی تجدید پذیر طبیعی مانند خورشید و باد و آب و بر روی سایر تکنولوژی های پیشرفتهء تولید انرژی سرمایه گذاری کرده اند و در این راه موفقیّت های و اختراعات چشمگیری را هم بدست آورده اند. برنامه ریزان صنعتی و تکنولوژی این کشورها هدفمند بر روی پروژه های ماشین ها و ابزار آلاتی کار و پژوهش میکنند که مصرف انرژی کم دارند و یا در اساس به انرژی فسیلی مانند نفت و گاز وابسته نیستند.
▀ ▬ نظام جمهوری اسلامی و برنامهءِ انرژی اتمی
● رژیم جمهوری اسلامی در مدّت 33 سال حکمرانی خود سیاست مشخص اقتصادی دانش محور تولیدی و استراتژیِ صنعتِ انرژی روشن و آینده نگری را نداشته است. سرمایه هایِ کلان از فروش و درآمدِ نفت و گاز کشور ایران را که میبایستی صرف تولید صنایع و تکنولوژی تولید انرژی غیر فسیلی و طبیعی بکند، همچنین به تربیّت کادر فنی و نیروی انسانی ماهر مبادرت ورزند را در تروریسم بین المللی و در پشتیبانی از حکومتهای دیکتاتوری مانند سوریه و در جنوب لبنان و فلسطین سرمایه گذاری و یا برای تداوم حکومت نظام اسلامی و ولایتِ فقیه علی خامنه ای به کشورهایی مانند ترکیه، چین، و روسیه باج میدهد. نفت را مجانی به این و آن می بخشند، نفت و گاز ایران را در مقابل گندم و جو، و برنج و پوشاک اسلامی برای زنان و مردان به روش معاملاتِ بازرگانیِ غیر تولیدی و غیر صنعتی، پایاپای بکار میگرند.
● باقیمانده از درآمد منابع انرژی کشور ما هم صرف تبلیغ دین اسلام و سپاه پاسدار ایدئولوژیک دینی آن و سپاه بسیج بی مصرف و افزودنِ بر تعداد مسافران زیارت کعبه و حج جهانی بسود جبههء عرب بسرگردگی عربستان سعودی و شورایِ هماهنگی کشورهای ناحیّهءِ خلیج فارس است. درآمدِ نفت ایران باید برای بازسازی و نورانی با طلایی کردن قبرهای گمنام و بیگانه در نجف و کربلا و مشهد و قم و ساختن مساجد در خارج از مرزهای ایران و افزودن بر شمار آنها در کشور، همچنین تأسیس مکتب های دینی و حوزه ای برای پرورش آخوند میباشد، در مقابل باید قبر کوروش و آثار باستانی تخت جمشید و امثال آن نابود شوند، ملّت ایران باید فقر و گرسنگی و تحقیر راتحمّل کنند و صنعت و تکنولوژی کشور همچنان عقب مانده بماند. 
● کشورهای عضو شورای هماهنگی ناحیّهءِ خلیج فارس با کشور مصر و اتحادیهءِ عرب با شیخ نشینهای عربستان سعودی با پولهای حجاج ایرانی به عربستان، بر علیه خودِ ملّت ایران و سرزمین ما سرمایه گذاری میکنند، هواپیما های جنگی پیشرفته و تسلیحات نظامیِ دستِ اوّلمدرن را از غرب و کشورهای صنعتی خریداری میکنند. در حوزهء خلیج فارس "سپر موشکی دفاعی" بر علیه امنیّت و تمامیّتِ ارضی کشور ما میسازند.
● دو قطب "پان تُرکیسم و پان عربیسم" که با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی از 33 سال پیش بهترین بهره برداری اقتصادی و سیاسی را کرده اند، با تضعیف هدفمند ایرانیان از سویِ علی خامنه ای، بدون شک این دو قطب رقیب تاریخیِ کشور ما بعد از سرنگونیِ نظام جمهوری اسلامی با هم پیمانانِ درونِ مرزیِ سرزمین ایران در امور داخلی کشور ایران دخالت مستقیم خواهند کرد. همین امروز علی خامنه ای نوکر و دست نشاندهء تُرک تباری و ترکیه برایِ بقایِ حکومت سلطانی و خلیفه گری خود دست بدامنِ رهبرانِ حکومتِ این کشور هست، علی اکبر بهرامانی( هاشمی رفسنجانی) مغول تبار خدمتگزار و دوستِ خانوادگی شیخ و فئودالهایِ خاندانِ آل سعود در عربستان سعودی است.
● کشور ایران و سطح پیشرفت و توسعهء اقتصادی آن با داشتن منابع انرژی سرشار اصولأ احتیاجی به انرژی اتمی که یک تکنولوزی بدونِ آینده است را ندارد. کشورهاییکه تا کنون بناچار از انرژی اتُمی استفاده کرده اند همه دوران گذار و برون رفت از این تکنولوژی را در دستور برنامه ریزی اقتصاد انرژی خود گذاشته اند. کشور ما باید بطور مستقیم با پرش از فاز انرژی اتُمی از سکویِ مرحلهء انرژی فسیلی به مرحلهء تولید انرژی بعد از فاز اتُمی اقدام کند، با صرفه جویی در مصرف و پس انداز انرژی و با بکار گیری انرژی نفتی خود پایه های صنایع سنگین را استحکام بخشد، در بکار گیری تکنولوزی پیشرفته و ظریف اقدام کند. در صنایع انرژی تجدید پذیر سرمایه گذاری کند. یک حساب پس انداز مالی بانکی از فروش نفت در یک مؤسسهء معتبر بین المللی برای نسلهای آینده باز شود. امروز منابع نفت و گاز در کشور ما حداقل 20 سال بیشتر از اتمام اورانیوم انرژی اتُمی در جهان، انرژی لازم صنایع و تکنولوژی کشور ما را تأمین خواهد کرد.
● رهبران نظام جمهوری اسلامی که گویی تکنولوژی انرژی هسته ای را بتازگی خودشان در چاهِ جمکران اختراع و پیدا کرده اند، هیچگاه به فکر پیشرفت و توسعه و بالا بردن استاندارد و رفاه و آسایش و امنیّت ملّت و پرستیژ ملّی ایران نبودند و نیستند. این نظام خود عامل همهء بدبختی ها و گرفتاریهاست. برنامهء انرژی هسته ای آن هم ربطی به اقتصاد و خدمت به ملّت ایران نیست، یک بازی سیاسی برای تداوم و قبول استحکام بخشیدن به نظام ولایت فقیه از سوی جهان غرب و دمکراتیک هست. برای منزوی کردن و دشمن تراشی برای ایران در خانوادهء جهانی است تا بشود ملّت ایران را بهتر سرکوب و منابع ملّی آنرا به راحتی به غارت برد. برنامهء انرژی اتُمی برای سیاست سرکوب جنبش دمکراسی خواهی درون کشور است، بسود پان ترکیسم و پان عربیسم هست، برای ویرانی ایران میباشد، هر حکومتی در ایران اگر بفکر ملّت و سرزمین ایران باشد روابط و مناسباتی تنگاتنگ و عمیق را با جهان صنعتی و پیشرفتهء غرب، با اروپا، باجهان دمکراتیک برقرار خواهد کرد و آنار تیمار و پرورش خواهد داد.
● سردمداران نظام جمهوری اسلامی باید تا کنون درک کرده باشند که اگر جهان امروز به مناسبت ساختن بُمب اتُمی به ایران حمله نکنند بنا به تجربیات گذشته به مناسبت جلوگیری از وخیم تر شدن بحران انرژی در بازار انرژی امروز، جهان صنعتی و غرب ایران را مورد حمله قرار خواهند داد و از روسیّه و چین کاری ساخته نیست!. ترکیه که بر حسب وظیفهء تاریخی با آنها همکاری نزدیک را خواهد کرد.
ارتش و لشکر کشی و جنگ از گذشته تا کنون یکی از اهرمهای اصلی سیاست و سیستم اقتصادی کاپیتالیسم بوده و اتفاقأ امروز بسیار جدی تر و قوی تر از گذشته هم هست. مأموریّت نظام جمهوری اسلامی از سوی کشورهای غربی مدتهاست دیگر به پایان رسیده است و بفکر آنند که چگونه آنرا به گور بسپارند. علی خامنه ای از محمد رضاشاه پهلوی به غرب نزدیکتر و برای غرب مهمتر نبوده و نیست. از حسنی مبارک، از سرهنگ قزافی، از صدام حسین، حتّی از بشار اسد شاخص بالاتری هم ندارد. تنها شاخص علی خامنه ای خون ریزی و خرابی و ویرانی است که جهان غرب به این شاخص در ایران و در خاورمیانه برای دورانی گذار احتیاج داشت. !!.
● در حقیقت هدف از ساختن بُمب اتُم نظام جمهوری اسلامی برای چیست ؟. برای پاسداری از استقلال و تمامیّت ارضی کشور است ؟ که از زمان تشکیل جمهوری اسلامی تا کنون سرزمین ایران این چنین در عرصهء جهانی بی ثبات و بازیچهءِ دست این و آن نبوده و یکپارچگی کشور این چنین آسیب پذیر نبوده است. ساختن بُمب اتُم برای پاسداری از امنیّت و آسایش ملّت ایران هست ؟ برای نگهبانی از اقتصاد و تکنولوژی پیشرفتهء امروز ایران هست ؟ برای حراست از شرف و ارج ملّت و فرهنگ و آثار باستانی سرزمین ایران هست؟ برای آفرینش جوّ و شرایطی هست که نخبگان، نویسندگان، هنرمندان، روشنفکران، فیلسوفان، شاعران، و سایر طبقات جامعه بتواند در آن در کمال آرامش به خلاقیّت و ارزش آفرینی، تجدد و نوآوری و شکوفایی بپردازند، 
بُمب اتُم علی خامنه ای برای غرور ملّی امروز و فردای کشور و ارمغانی است برای نسلهای آیندهءِ این سرزمین ؟. برپایی نظام جمهوری اسلامی از آغاز برای نابودی فرهنگ و تاریخ و نسل کشی نخبگان سرزمین ایران، برای شکستن غرور و جهان بینی ایرانی است، برای به زانو در آرودنِ ملّت ایران است. بدونِ شک سیاست انرژی اتُمی و بُمب اتُم آن هم چیزی نمی تواند باشد مگر برای ویرانی بیشتر و با اسارت در آوردن هرچه بیشتر ایرانیان هست. هیچ بُمب اتُمی و هیچ کشور و دشمنی با دارا بودن هر شمار از بُمب اتم نمی تواند به اندازهء خود نظام جمهوری اسلامی به سرزمین و ملّت ایران صدمه وارد کند. 
● سرزمین و ملّت ایران دشمنی با هیچ ملّت و سرزمین ندارد، با احترام متقابل با همسایگان خود از هر سو، ولی با ملّت و سرزمین اسرائیل از گذشتهء دور تا به امروز روابط دوستی عمیق داشته است، با به رسمیّت شناختن حکومتی مستقل و دمکراتیک برای مردم فلسطین، امّا ملّت و حکومت کشور اسرائیل متحّد استراتژیک ما در خاورمیانه و منطقه هست. علی خامنه ای این را میداند و هدفمند تلاش بر آن دارد که روابط خوب این دو ملّت را به دشمنی تبدیل کند، علی خامنه ای بخوبی میداند که ملّت ایران با اروپا و آمریکا هیچگونه مشکلی ندارند، امّا خامنه ای و هاشمی رفسنجانی سیاست برنامه ریزی شدهء دشمنی و غرب و یهودی ستیزی و دوری از جهان غرب دمکراتیک را بسود تُرک تباری محور اصلی سیاست درونی و خارجی خود قرار داده اند. 
● ساختن بُمب اتُمی و تهدید نابودی کشور و ملّت اسرائیل از سوی علی خامنه ای باعث تیرگی روابط بین دو ملّت آلمان و ایرانیان خواهد شد، زیرا حکومتهای آلمان تعهد اخلاقی و تاریخی دارند که از موجودیّت ملّت و کشور اسرائیل دفاع کنند. آلمان مجبور میشود ناوگان زیر دریایی مدرن به اسرائیل تحویل دهد که با آن برخلاف میل باطنی ملّت و حکومت کشور آلمان، ارتش اسرائیل سرزمین ایران را در شرایط بحرانی مورد حملهءِ ویران کنندهءِ آن قرار دهد.
● آیا کسی میتواند تصور کند که بعد از 50 سال دیگر که منابع انرژی نفت و گاز ایران و اورانیوم در جهان تمام شود، بر روزگار ملّت ایران و بر سرزمین ما و بر روند توسعه فراگیر چه خواهد رفت ؟ آیا آنزمان دیگر اسلام اسلام کردن و بُمب اتُم علی خامنه ای کار بُردی خواهد داشت و یا دردی را شفا خواهد بخشید ؟
Nasser.karami@gmx.de
|آپریل| 2012 میلادی| آلمان|

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس
ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.