رفتن به محتوای اصلی

زنان از دید محمد پیامبر اسلام و بیان احادیث او درباره آنها (بخش 3)
04.06.2015 - 14:57

باوصف اینکه فقط یک روز ازانتشار بخش دوم این مقاله مستند می گذشت، دونامه محبت آمیز ازطرف خوانندگان عزیز را دریافت کردم. من در اینجا مصمم شدم، یکی از این نامه ها را که مفصل تر است، درج کنم. تا به امروز نامه های دیگری که فقط یک جمله اند و یا یک واژه، از قبیل "ادامه دهید، عالی است، ما با وصف اینکه در داخل ایرانیم خیلی کم به این مسایل توجه می کنیم، این مسئله کار برای محققین در باره و زن و اسلام را آسان می کند، مستنده، و غیره"، رسیده اند. اکنون آن نامه ی یکی از خوانندگان عزیز مقاله.

("درود بر شما دکتر گلمرادى, ازاينکه به خودجرأت انتقاداز اسلام را دا(د)ه ايد از شما قلبأ تشکر مي کنم. آفرين بر شما, زيرا نبايد جلوى نقد در هيچ موردى گرفته شود. پيشرفت مدنى نياز به اين گونه انتقاد ها دارد تا بتواند يک اجتماع پيشرفته انسانى را ايجاد کند و همه قبول کنند "قبول کنند که با هم اختلاف داشته باشند" البته اين جمله من ترجمه جمله انگليسى آں درامريکاهست". که ما مي گوييم".we agree to disagree احتمالأ ترجمه من غلط در آمد. به هرحال درمورد صحيح بخارى و مسلم و احاديث پيغمبر نوشته بوديد خصوصأ آنجايىکه از اهل سنت صحبت مي کنيد که فقط احاديث سوگلى پيغمبر را قبول دارند. بله فرمايشات شما درست است, اما اين فرمايش شما فقط درباره اهل سنت حنفى درست است, من دريک خانواده سنى حنفى بزرگ شدم. امام ابو حنيفه (ايرانى الاصل-افغانى اصل که شما بهتر ازمن بيوگرافى اورا مي دانيد) همه احاديث را رد مي کند به جز از17 حديث که از قول عايشه هست. ولى اهل سنت شافعى (اندونيزى, ماليزى, تايلند) حنبلى (سعودى), مالکى (شاخ افريقا) احاديث را قبول دارند. اهل سنت حنفى عبارتند ازعراق, سوريه, لبنان, مصر, بيشتر ايرانيان اهل سنت, افغانستان, پاکستان, هند, تاجيکستان و بقيه مسلمانان آسياى مرکزى). اختلاف اهل سنت حنفى بابقيه اهل سنت و شيعه سر همين موضوع احاديث, نجاست سگ, نوشيدن آبجو, صدارت و وزارت قاضى بودن زن است. اهل سنت حنفى سگ را نجس نمي دانند, نوشيد (ن) آبجو مانعى ندارد, زن مي تواند صدارت و وزارت داشته باشد, مي تواند قاضى باشد مگر در يک مورد و آنهم در مورد مجازات قاتل هست. ولى زن مي تواند قاضى دادگاه خانواده, دادگاه مالياتى و بقيه قضاوت را داشته باشد. امام ابوحنيفه با ارائه نظريه تحقيق قياسى, همه احاديث را رد کرد به جز  از 17 مورد از احاديث عايشه, از عايشه هم صدها حديث وجود داشته است ولى همه را رد کرده بود به جز از 17 مورد. اميدوارم که اين موضوع را ادامه بدهيد, مقالات شما بسيار آموزنده هستند. باتشکر"). این دوست عزیز، شکسته نفسی کرده اند. اتفاقا ترجمه جمله انگلیسی فوق از ایشان، درست است و بنظر من که سالی را در دانشگاه آکسفورد انگلستان، به عنوان محقق گذرانده ام و تا آنجا که زبان انگلیسی ام اجازه می دهد، می توانم قضاوت کنم که ترجمه هیچ اشکالی ندارد.

دربخش دوم این مقالات که درآینده نه چندان دور به احتمال قوی کتاب خواهد شد، تقاضا کرده بودم که درصورت امکان به نگارنده کمک شود در ارسال کتب صحیح بخاری و مسلم، و اگر ممکن بود، لطف کنند و برایم بفرستند. متأسفانه تاکنون آنهارا دریافت نکرده ام. اگر کسی محبت کند و بطریقی با اینترنت یا پست بفرستد، من در این باره بسیار سپاسگذار خواهم شد و هزینه آنها را نیز با کمال میل تقبل خواهم کرد. زیرا سند بیشتری در اختیارم قرار می گیرد وبهتر می توان قضاوت کرد. گرچه نوشته های قرآن مجید که مورد تأیید همه شاخه ها دراسلام اند، به اندازه کافی سند است، اما تأییدی برآنها و بسیار مستندتر می شود که این کتب نیز باشند و دیگر ما کامنت بی اساس و منفی کمتر خواهیم داشت.

در ادامه این احادیث ودرج بخش سوم، به دلیل تقاضای برخی ازخوانندگان دراین مدت بس کوتاه، نگارنده واقعا تشویق می شود که این کار مهم را با علاقه بیشتر ادامه دهد. بعضی از عزیزان هم میهن و بویژه کردهای عزیز اخطار کرده اند، یکی از خوانندگان روشنگری، دو نفری ازعزیزان خواننده ایران گلوبال و یک نفر از گیارنگ و یک نفر هم از پیشمرگان خواننده "پیشمرگه کان" که مواظب خودم باشم. به چشم، این امر اطاعت می شود، بنده نهایت کوشش خودم را می کنم. اما، ببینید، هم میهنان عزیز، نگرانی شماها دلسوزان برای من و نهایتا برای روشنگری ملت مبارز خویش را، می فهمم. در هرحال، بنده تهمت نمی زنم، دروغ نمی نویسم وفحش هم نمی دهم، بلکه واقعیت می نویسم. اگربخاطر بیان واقعیت و رعایت حرمت قلم، می خواهند مرا به سکوت وا دارند، در اشتباه محض اند. باید عزیزان خوب متوجه شوند، با نابودی من و یا وا داشتنم به سکوت، بزرگترین ضربه را بخود و آئین خودشان می زنند. بعلاوه اولا؛ یک سنی از من گذشته است و حدود دو برابر پدرم عمر کرده ام. دوما؛ هدف از بیشتر زیستنم، فقط به خاطر خدمت صادقانه به جامعه بشری و بویژه ملت کرد است که در زیر سایه ی دیکتاتوران، تحت ستم قرارگرفته و می گیرد. من مجددا تأکید می کنم که این مسئله را، بویژه برای آن دسته ازبانوان مبارز وفعال سیاسی واجتماعی وفرهنگی معتقد به اسلام و بویژه بانوانی که به اسلام شیعه باور دارند، مطرح می کنم که یا نهج الفصاحه پیامبر را به دلیل مشغله زیاد نخوانده اند و یا خوانده اند، اما از نکات منفی چشم پوشی کرده و آن را عادتا وبنا به رسم ورسومات خانوادگی پذیرفته اند. در اینجا از همه و بویژه اززنان مبارز و دمکرات و آزادیخواه و فعال، مانند دختر آقای دکتر بنی صدر و خانم مریم رجوی، بنا به گفته مجاهدین مبارز، رئیس جمهور آینده ایران و خانم زهرا رهنورد، بانوی مبارز داخل ایران وهمسر آقای موسوی و خانمهائی که درشغلهای حساس مملکتی و تأثیرگذار اند و امثال آنها، تقاضای عاجل دارم بار دیگر این گفتارها را مرور کنند، قبل ازآنکه درصدد رد یادفاع از بنیانگذار و خالق اسلام بر آیند. ما باید تعصب را کنار بگذاریم و واقع بین باشیم واگر ازمأموران ترس وجود دارد، حد اقل سکوت کنیم و همه چیز را فدای مسایلی که تاکنون احتمالا به غلط مطرح کرده ایم، نکنیم. بهر حال، اکنون به بیانات پیامبر در مورد زنان در نهج الفصاحه ادامه می دهیم.

در همین نهج الفصاحه، چاپ ایران اسلامی، پیامبر اسلام در حدیث 1002 صفحه 355 می گوید: " از سبزه مزبله بپرهیزید گفتند سبزه مزبله چیست؟ گفت زن زیبا در خانواده بد". در اینجا پیامبر تعریف خانواده بد را نکرده است. که از نظر او خانواده بد چیست؟ آیا از نظر ایشان خانواده بد به آنهائی می گویند که ظاهر ساز نباشند، رک و راست حرفشان را بزنند و هیچ ملاحظه ای نکنند؟! پس همه زنان زیبا که تابعیت از مرد نکنند از خانواده بد به حساب می آیند! درادامه آن درحدیث 1004 صفحه 356 آمده است: "ازگفتگو با زنان بپرهیزید که هر وقت مردی با زنی خلوت کند، قصد او می کند". مثلی است معروف که "کافر همه را به کیش خود پندارد". آنطور که درسوره تحریم، قرآن مجید آمده است، پیامبر اسلام حتا در غیاب حفصه دختر عمر یکی از زنان اش که نوبت دیدارش با پیامبر بود و در آن حال او به دلیل داشتن کاری باپدرش ازپیامبر، اجازه گرفته بود که به ملاقات یک ساعته پدر برود، این پیامبر بزرگ مدت زمان غیبت حفصه را تحمل نکرد و با ماریه کلفت و بنده اش که همیشه همراه او بود، همبستر شد، برهمین مبنا این حدیث را گفته است. یعنی همه را به کیش خویش پنداشتن است. من خود دراین قرن 21 آدمهای بسیار تند وحشری را می شناسم که هفته هابا یک زن تنها بوده اند و دریک اطاق خوابیده اند، بنابه اعتراف مرد، هرگز به آن زن نزدیک نشده و شخصیت خودرا زیر علامت سئوال نبرده است، زیرا آن زن تمایل نشان نداده است. بهرحال در قرآن مجید و نهج الفصاحه و امثال این مطالب برای 1400سال پیش وبرای اعراب آنزمان نه حتا امروزی، نگاشته شده است. من در این مقالات تأکید می کنم که پیامبر اسلام به شیوه های زیاد ومتفاوت بنا به این نوشته ها وقرآن مجید، ضدیت خود را با زنان صراحتا بیان داشته است که خوانندگان محترم خود می بینند. بویژه درقرآن مجید سوره ها و آیات زیادی ازقول خداوند و اخطار به مردها در پرهیز کردن از زنان در این احادیث وحتا دشمن دانستن همسر مرد که در یک بستر با او همخوابه است، تأکید شده. درمورد عطر زدن بخود با صراحت این دشمنی را در حدیث 1019 صفحه 359 تکرار می کند: "هرزنی عطر بزند و بیرون رود و بر گروهی بگذرد که بوی او را در یابند زناکار است و هر دیده زناکار است". تا اینجا، یعنی صفحه 359 نهج الفصاحه، یک کلمه منفی در باره مردی گفته نشده است. فقط زنان مورد خطاب بوده اند و یا اخطار به مردان بوده است که از زنان حتا خود پر هیز کنند.

در احادیث زیر حسادت و رشک پیامبر نسبت به دیگران و تحقیر زنان را بخوبی نشان می دهد. بدون آن که به شریک زندگی اعتمادی باشد، بترتیب زیر در احادیث 1020 تا 1024 می خوانیم: "هر زنی که بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود مورد خشم خداست تا بخانه بر گردد یا شوهر از او راضی شود". پس اگر کاری خلاف اخلاق وخلاف عهد و پیمان نیز بکند، کافی است که شوهر ازاو راضی باشد! "هرزنی که بدون جهت ازشوهر خودطلاق خواهد بوی بهشت براو حرام است". و "هر زنی بمیرد و شوهر از او خشنود باشد ببهشت می رود". و "هر زنیکه لباس خودرا جز در خانه خود بیرون آورد خدا پرده خویش را از او بر گیرد". و نهایتا "هر زنیکه لباس جز درخانه شوهر بیرون آورد پرده ای راکه میان او وخدا است پاره کرده است". رجوع شودبه نهج الفصاحه صفحات 359 و360 همانجا. پیامبراسلام بدون توجه به شخصیت و وجدان زن این احادیث را گفته است و تهدید کرده است که باید زن تابع مرد باشد. درحدیث 1031 صفحه 361 اخطار به مرد است که گوید: "هر که زنی گیرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ چون زناکاران بمیرد و هر کس چیزی از مردی بخرد و درخاطر داشته باشد که قیمت آنرا نپردازد هنگام مرگ چون خائنان بمیرد و خائن در آتش است". حالا من نمی دانم درنزد خداوند فرق جرم بین زناکار و خائن چیست؟ اما این را می دانم که پیامبر می گوید: "خائن در آتش است". آیا زناکار هم در آتش است یا نه؟! پیامبر در زمان خود انسانی بسیار باتدبیر وزیرک بوده است. اوبخوبی می دانسته که نمی توان جوانها را بهیچ قیمتی از شهوت رانی دور نگهداشت، بهمین دلیل آنها را تشویق می کرده که زود زن بگیرند و به دام شیطان(!) نیافتند. او درحدیث 1034 صفحه 362 آورده است: "هر جوانی در آغاز جوانی زن بگیرد شیطان بانگ بر آرد وای بر او دین خودرا از دستبرد من محفوظ داشت".

اما درمورد امپراتوری وزمامداری زیرنام اسلام. علی دشتی در23 سال صفحات 337 و 338 و پتروشفسکی دراسلام در ایران صفحه 13 درست گفته اند که آمدن اسلام یک امپراتوری و امارت عرب بوده است نه یک دین سراسری. خودپیامبر درحدیث 1041 صفحه 364 گفته اند: "هر زمامداری که پس از من کار امت مرا بدست گیرد روز رستاخیز بر صراط متوقف شود و فرشتگان نامه اعمال اورا بگشایند اگر عادل باشد خداوند اورا بوسیله عدلش نجات دهد و اگر ستمگر باشد صراط زیر پای او چنان بلرزد که بندهای او را از هم جدا کند چنانکه میان دو عضو او صد سال راه فاصله باشد سپس از صراط بیافتد". در اینجا پیامبر به هیچ وجه نگفته است امام یارهبر دینی، بلکه زمامدار یا فرمانده و رهبر سیاسی مملکت. بنا بر این هدف پیامبر همانطور که بارها گفته و نوشته شده، زیر نام دین بوجود آوردن یک امپراتوری عرب درجهان بود. من در کتابی زیر عنوان "آیا قرآن مجید کلام خداست یا گفته پیامبر"؟ بنا به آیات قرآن مجید ثابت کرده ام که آنها وحی خداوند نیستند، بلکه گفته پیامبر اند، مانند همین احادیث. در حدیث 1047 صفحه 366 به درستی آورده است: "ای مردم هر چه از من برای شما نقل کردند و موافق قرآنست من گفته ام وهرچه برای شمانقل کردند ومخالف قرآنست من نگفته ام". پس هرآنچه موافق قرآن است می تواند گفته پیامبر باشد، چون با اطمینان خود پیامبر آیه های قرآن را نازل کرده است. هر کسی از خوانندگان عزیز قرآن را مطالعه کرده باشد به درستی از همان سوره اول، متوجه می شود و بغیر از این در واقع چیز دیگری نمی خواهند. در حدیث 1095 صفحه 374 که تأکید بر یکتائی خداوند با پیغمبری محمد ومورد تأییدهمه شاخه های اسلام باید باشد، آمده است: "اسلام برپنج چیزاستوار شده شهادت اینکه خدائی جزخدای یگانه نیست ومحمد پیغمبرخدا است وبپاداشتن نماز و ادای زکوه (زکات) و زیارت خانه و روزه رمضان". پس همه مسلمانان شیعه و اهل سنت این پنج بند را قبول دارند. آرزو دارم هرچه زود تر احادیث مورد تأیید اهل سنت همه شاخه ها بدست آرم و قادرباشم به آنها استناد کنم. اکنون، بر می گردیم به زنان، درحدیث 1112 صفحه 376 آمده است: "زنانیکه بی حضور شاهد شوهر می کنند زناکارند". به نظر پیامبر و اسلام شاهد در ازدواج چه نقشی می تواند داشته باشد؟! اگر زن و مردی با رضایت هم دیگر را بخواهند، شاهد برای چیست؟ وچرا زن زناکار است، اما مرد نیست؟ دراینجا پیامبر اسلام افکار تبعیض آمیز و راسیستی خودرا دراحادیث 1131، 1132 و 1133 صفحات 380 و 381 بخوبی نشان می دهد و بترتیب می گوید: "دندان ها را تمیز کنید زیر مایه نظافت است و نظافت باعث ایمان است وایمان باصاحب خود دربهشت است. برای نطفه های خود محل مناسب انتخاب کنید و از اشخاص همشأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید". اینجا فرق طبقاتی در پیامبر اسلام بخوبی دیده می شود. درحدیث دیگر می گوید: "برای نطفه های خود جای مناسب انتخاب کنید زیرا زنان نظیر برادران و خواهران خود فرزند می آورند". در حدیث دیگر که بوی نژاد پرستی از آن می آید، گفته شده است: "برای نطفه های خود جای مناسب انتخاب کنید و از سیاهان بپرهیزید که سیاهی رنگ زشتی است". در پایان این مقاله چهارحدیث 1142-1146 صفحه 383 هستند و ازسفارشات پیامبر عمدتا برای مردان است، می آورم که بترتیب زیر اند: "دو چیز در میان شما گذاشتم که با وجود آنها گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و روش من و از هم جدا نمی شوند تا بر سر حوض بمن برسند". حدیث بعدی گوید: "زن بگیرید که زنان توانگری می آورند". حدیث بعد: "زن مهربان و بچه آور بگیرید زیرا من بکثرت شما بر سایر پیغمبران افتخار می کنم". پیامبر در اینجا تأکید می کند:"زن بگیرید که من بکثرت شمابرملل دیگر افتخارمی کنم ومانند مسیحیان راه رهبانیت پیش مگیرید". نهایتا می گوید: "زن بگیرید وطلاق مدهید زیراخداوند مردانی را که مکرر زن گیرند وزنانی را که مکرر شوهر کنند دوست ندارد"، و درحدیث 1147 صفحه 384 گوید: "زن بگیرید و طلاق مدهید زیرا عرش ازوقوع طلاق می لرزد". بنظر من این سفارش مکرر پیامبر اسلام که در احادیث گونا گون به مردان کرده، فقط برای تکثیر جنگجو در راه جهانی کردن اسلام بود. آرزوی پیروزی برای خوانندگان عزیز و واقع بین دارم. از بانوان مبارز عذر می خواهم. من بخش اول و دوم این مقاله را در قسمت دیگاه ها منتشر کرده بودم. یکی از عزیزان بحق به من  تذکر داد که جای این نوع مطلب بخش زنان است. این بخش را در ستون زنان درج می کنم. اگر عزیزانی که بخش اول و دوم را ندارند، می بنوانند برایم بنویسند، با کمال میل برایشان ارسال خواهد شد.

هایدلبرگ، آلمان 4.6.2015                                               دکتر گلمراد مرادی

dr.g.moradi41@gmail.com

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.