به جرات میتوان گفت که نه فقط ایرانیان داخل و مقیم خارج از کشور بلکه سیاسیون و دولتمردان کشورهای درگیر با مسایل ایران نیز منتظر 22 خرداد هستند تا خشم فرومانده و فریاد ایرانیان را باری دیگر درایران و خارج از ایران به نظاره نشینند. 22 خرداد اهمیت سیاسی و معنوی بسیار بالایی برای جنبش سبز و دمکراسیخواهی ایران داشته و دارد. اکثر شبکههای خبری در بیشتر کشورها در کمین دریافت و ارسال خبرهایی از وقایع این روزدر داخل و خارج از ایران هستند. به همین خاطر به باور من بهتر بود که آقایان موسوی وکروبی از انتشار چنین اعلامیهای خودداری ورزیده و یا اینکه همراه با پخش خبر عدم صدور اجازهی راهپیمائی مسالمتآمیز از طرف حاکمیت، موارد دیگری را نیز را در بیانهی خود عنوان میکردند.
سخن نگفتن از راهکارهای جانشینی یا حرکات آلترناتیو برای سالگرد انتخابات اشتباه کلانی است در سیاستهای راهبردی آقایان کروبی و موسوی، ایشان خوب میدانند که میلیونها ایرانی در داخل ایران و خارج از کشور به سخنان و بیانیههایشان چشم دوختهاند و تحلیلات، خواستهها و نکات راهبردی آن دو را برای جنبش سبز بسیار با اهمیت تلقی میکنند. هرچند اجازهی تظاهرات به مردم دادهنشدهاست ولی بهتر بود که نامبردگان حداقل بهجای ریختن به خیابانها، اعتصاب عمومی را به میان میکشیدند و مردم را به اجرای یک اعتصاب عمومی – بستن دکان و بازار، تعطیلی مدراس و دانشگاها، نرفتن سر کار از طرف کارمندان،کارگران، رفتن بر پشت بام خانه در شب و سردادن شعار و غیره- دعوت و چگونگی اجرای آن را به پیش میکشیدند. یاحداقل آقایان موسوی و کروبی این امر را شفاف در بیانهی خود به مردم محول میکردند تا مردم بر اساس درایت و انتخاب خود عمل نمایند. بعداز مدتها این اولین بار است که سران جنبش سبز در داخل ایران اقدام به درخواست مجوز برای راهپیمایی کردهاند. در صورتی که این کار بارها میبایست انجام میشد حتی اگر با جواب رد روبرو میشدند همچون حالا. در کل جادارد که نامبردگان در فکر یک برنامهی کاریی فشردهتری باشند برای روزهای آتی.
بدون تردید شرایط داخل کشور قابل مقایسه با خارج از کشور نیست و ای تفاوت هم قابل درک است. فضایی را که حاکمیت مطلقه ایجاد نموده بسیار سخت و دشوار است و احساس مسئولیت در مقابل جان مردم هم بسیار بیشتر شده است. ولی در هر حال مبارزه هزینه میطلبد و نهال آزادی را یکبار و برای همیشه باید نشاند.
مشکل دیگر جنبش سبز نبود سیاستهای راهبردی در میان چهرههای شاخص این جنبش در داخل و بویژه در خارج از کشور است، بارها تاکید کرده وباز هم بر این باورم که دستاندرکاران جنبش سبز باید به توسعهی جغرافیایی جنبش پرداخته و با اتخاذ تدابیر و راهکارهای متناسب و منطقی به همهی ایران فکر کرده، در غیر اینصورت همچون یک سال گذشته پیکرهی این جنبش بدون بال و پر خواهد ماند.
ولی در هر حال به گمان من حتی اگر در داخل کشور هیچ گونه حرکتی ورت نگیرد، این ما ایرانیان خارج از کشور هستیم که باید به تعهدات خود در قبال خون شهیدان راه آزادی عملکرده و از امروز و بر این اساس مسئولیت ما در خارج از کشور چند برابر میشود و بهتر است که از همین امروز جهان را بر تمامی نمایندگان دولت کودتا و هرآنکس که متعلق به بیت سید علی خامنهایست حرام نمائیم. ما خارج نشینان آنقدر آزاد هستیم که بتوانیم از هر طریق که شده منبعد پژواک ندای هموطنانمان در داخل کشور باشیم و اهرم فشاری گردیم بر دولتهای امریکا و اروپایی در چگونی تعامل و ارتباط با سران جمهوری اسلامی ایران.
به امید فردای روشن
کاوه آهنگری
10.06.2010
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید