رفتن به محتوای اصلی

تاسیس حزب اتحاد ملت در ایران و سخنی چند
12.05.2015 - 23:19

اخیرا حزبی در ایران بنام  " حزب اتحاد ملت ایران  اسلامی"   تاسیس گردیدەاست کە گویا منصوب بە اصلاح طلبان و ادامە جبهە مشارکت است.  افرادی همچون مصطفی تاجزادە  و برخی چهرەهای دیگر نظیر محسن میردامادی و  د. عبداللە رمضانزادە  موسس آن بحساب می آیند.  در چند روز گذشتە، حزب اعتماد ملی نیز  کنگرە خود  را برپا و فعالیت حزبی خود را با عبور از آقای مهدی کروبی رهبر محصور آن  از سر گرفتە است. در کردستان نیز جبهە متحد کورد  جنب و جوشی براە انداختە است کە نشان از تمایل حاکمیت بە چارچوبی سیاسی ـ فرهنگی بمنظور حفظ توازن و عقب نماندن فضای کردستان ایران از دیگر بخشهای کوردستان کە فعالیت حزبی در آن بخشها بر مردم کورد در ایران تاثیراتی داشتە و وجود همچون فضایی  در ایران غایب است.  برخی آگاهان موضوع تشکیل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و جنب و جوش دیگر احزاب  را بە انتخابات سال آیندە نسبت میدهند و بنا بە اخباری حزب اعتدال و توسعە کە متعلق بە آقای حسن روحانی رئیس جمهور است در شهرهایی مانند سقز دفتر حزبی  باز نمودە است. اگرچە بحث پیرامون موضوعات یادشدە از اهمیت چندانی برخوردار نیست  اما از جهاتی موضوع قابل بررسی است کە دوست دارم بطور اجمالی بدان بپردازم.

نگاهی بە تاریخ معاصر ایران و تاریخ احزاب سیاسی ایران نشان میدهد کە احزاب واقعی و دارای پایگاە مردمی هیچگاە امکان فعالیت نداشتەاند و تنها احزابی کە از از طرف حکومت و برای رنگ و جلا دادن حکومت تشکیل و  امکان فعالیت یافتە اند. در رژیمهای پهلوی برخی از این احزاب نظیر حزب مردم ایران، حزب ملیون، کانون مترقی، حزب ایران نوین و در نهایت بە  بە حزب رستاخیز ختم گردید،  حضور داشتند،  در رژیم فعلی نیز احزابی وابستە حاکمیت کە یک جناح آن از دامن جامعە روحانیت مبارز و جناح معتدل آن از دامن مجمع روحانیت مبارز تشکیل شدەاند. با این وجود این احزاب هردو اصل منافع  حاکمیت را اساس کار خود قرار دادە و نە مردم.  و تفاوتی کە در  اندیشە حزب سازی آنان بچشم میخورد این است کە  رژیم قبلی در آخر سر بفکر سیستم تک حزبی ( حزب رستاخیر ) افتاد  اما رژیم فعلی در ابتدای کار سیستم تک حزبی ( حزب جمهوری اسلامی ) را بنیاد نهاد و  بە عبارتی دگر  تجربە خطای  رژیم قبلی را تکرا نکردند و زود از آن فاصلە گرفت.  

اگرچە تعدد احزاب در ممالک پیشرفتە نماد پلورالیسم و آزادی محسوب میشود و اگر با همین  معیارها  بە فضای حزبی ایران بنگریم خواهیم دید کە ایران بلحاظ آماری رکوردادر تشکیل احزاب در جهان است. بنابر آماری کە در سایتهای انترنتی منتشر شدە بیش از ٢٥٠٠ حزب تاکنون در ایران بە ثبت رسیدەاند و در واقعبینانەترین آمار کە در سایت خبرآنلاین موجود هست ٢٢٣ حزب در لیست وزارت کشور حضور دارند. ( این خارج از احزاب در تبعید کە از طرف حاکمیت معاند،  منحلە و غیرقانونی عنوان میشوند ) با این وجود احزاب در ایران بیشتر  همچون کلوپ  و یا برای ژست سیاسی بدان  مینگرند.  ضعف کارایی احزب و نهادهای مدنی در ایران از آنجا عیان است کە  بنابە آماری  از طرف سازمان ملل متحد ٢٠ هزار نهاد مدنی در دورە ریاست سید محمد خاتمی  تاسیس شدە  کە با وجود همچون آماری گستردەای دولت احمدی نژاد سر بر آورد.

  پیچیدگیهای ساختار سیاسی ـ اجتماعی ایران بگونەایست  کە با هیچیک از بنیانهای سیاسی ـ اجتماعی جوامع دیگر همخوانی ندارد.  در چند روز اخیر طرحی بە منظور استانی شدن انتخابات از طرف وزارت کشور تهیە گردیدە است کە اگرچە محتوای آن  مورد تائید اصلاح طلبان است اما آیا ممکن است در استانی کە حزب حضور  ندارد همچون طرحی  معنی پیدا کند؟  و اگرچنانچە بپنداریم  احزابی کە در صحنە سیاسی ایران حضور دارند کە  پایگاە اصلی انان در مناطق مرکزی ایران هست و کمتر در مناطق حاشیەای ایران بچشم میخورند  چگونە  خلع موجود  را پر خواهند کرد؟  آیا احزاب قانونی داخل کشور بە  سازماندهی جامعە کسب آرای مردم  مثل آنچە امروز حزب عدالت و توسعە در ترکیە با ٧ میلیون عضو دارند می اندیشند یا همانند سابق در نهادهای دولتی معاملات حزبی خود را دنبال میکنند؟ در سادەترین سوال و در صورت صداقت احزاب تازە وارد، هنگامیکە علی مطهری برای ارائە یک بحث (  اشارە بە حادثە شیراز ) در امان نیست این احزاب چگونە قادر بە سازماندهی جامعە و قد علم کردن در مقابل ساختار دولت را دارند؟  سوال دیگر اینکە  سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهە مشارکت کە  در دورە خاتمی بە دروازەهای قدرت راە یافتند چرا در استانهای ٣٠ گانە  کشور  ـ بغیر از تهران،  اصفهان، مشهد، قم و برخی شهرهای بزرگ ( آنهم بطور محدود ) ـ   اقدام بە تاسیس دفتر و نمایندگیهای سیاسی  نکردند و  روی اصل جامعە حساب باز نکردند؟  اینک کە  با تاسیس حزب جدید می خواهند از صفر شروع کنند  همانند گذشتە  بە زد و بند سیاسی و حفظ موقعیت خود  میپردازند یا از گذشتە عبرت گرفتەاند  و اگر با نگاهی مردمی بە میدان بیایند حاضر بە پرداخت هزینە آن  هستند؟

حزب کارگزاران سازندگی کە آقای رفسنجانی پدر معنوی آن بود چرا فعالیت مردمی ندارد؟ چرا اعضا و هواداران آنان برای یکبار هم کە بودە برای دفاع از سرنوشت کشور و آنچە آقای رفسنجانی چندی پیش  در خصوص اوضاع ایران بمناسبت سالروز وفات خدیجە ثقفی همسر امام خمینی و یا در سخنانش در دانشگاە امیرکبیر  بزبان آورد، بە میدان نیامدەاند؟ مگر وظیفە یک حزب سیاسی تشکیل میتینگ و آگاە سازی مردم از وضعیت کشور نیست؟ اگر حزب ایشان قادر بە قدرتنمایی در مقابل حاکمیت نباشد، پس چە احزابی توان و جرات حضور خیابانی خواهند و این رسالت را دنبال خواهند نمود؟ این مسائل نشان میدهد کە احزاب یادشدە پایگاە مردمی ندارند و اساسا منظور از تشکیل آن برای زدو بندهای سیاسی در درون حاکمیت است نە میان مردم. 

مهدی خلجی در کتاب نظم نوین روحانیت می نویسد کە جامعە روحانیت بگونەای است کە بە زبانی صحبت می کنند کە مردم قادر بە درک آن نیستند، فرهنگ عمومی اصڵاح طلبان نیز کە بسیاری خود  آخوندزادە و بسیاری  از فرهنگ آخوندی  الهام میگرند  قابل درک نیست. برای نمونە اخیرا آقای حمیدرضا جلایی پور در سخنانی در ارتباط با تشکیل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، گفتە کە الویت کار دولت روحانی، حول سیاست خارجی، رونق اقتصادی، توسعە فرهنگی و گشایش سیاسی است کە از نظر ایشان موفق بودە است!. ایشان مصداق توسعە فرهنگی را حجم زیاد انتشار کتاب عنوان می نماید و همزمان  برهم زدن و یا لغو کنسرتها آنرا بە عوامل تندرو نسبت میدهد. یعنی نکتە مثبت را بە حکومت و منفی را بە تندروها. ایشان  توضیح نمیدهد کە بنا بە دهها آمار و نظرسنجی کتاب خوانی در ایران بسیار کم رونق شدە و بنابە آماری میانگین کتابخوانی در ایران ٥ دقیقە است و یا اینکە بسیاری از کتابهایی کە در ایران توزیع میشود بدلیل عدم مجوز نشر و یا کم هزینە بودن آن  در افغانستان چاپ و بە ایران بازمیگردد کە بە کتاب فروشیهای زیرزمینی معرف شدە است. این خارج از دهها بیماری مزمن اجتماعی است کە در حوزە فرهنگ تعریف میشوند و یک اصلاحطلب از بیان آن عاجز است و تنها یک بعدی بە قضیە مینگرد.   

کوتاە سخن آیا اصلاح طلبان از خود پرسیدە  کە  چند سال پیش جنبشی تحت نام جنبش سبز پشت سر آنان بود توان رهبری آنرا نداشتند اینک می خواهند با یک حزب چکار کنند؟ و آیا مسیر پیمودە شدن آنان همچون  پیادە شدن از از اسب و سوار بر خر شدن نیست؟

http://www.iran-emrooz.net/news/index.php/news2/55283/

http://www.iran-emrooz.net/news/index.php/news1/55284/

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

هادی صوفی زادە

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.