رفتن به محتوای اصلی

تجمع 10 اسفند، کانون صنفی معلمان و یک گام به جلو
مرزبندی با دلواپسان غالب و مغلوب
28.02.2015 - 15:50

 

اعلام موضع رسمی کانون صنفی معلمان تهران در قبال حق تجمع در 10 اسفند جایگاه و موقعیت کانون را نسبت به سایر جریانات منتسب به معلمان در موقعیت ویژه‌ای قرار داده است. کانون سه‌شنبه  تشکیل جلسه داد و بر حق خود بر برگزاری تحصن تأکید نمود و اعلام کرد که :

«در جلسه سه‌شنبه پنجم اسفند 93 در جلسه‌ی هیئت‌مدیره‌ی کانون صنفی معلمان تصویب شد که تجمع 10 اسفند معلمان در اعتراض به وضعیت نابسامان آموزش‌وپرورش با استناد به اصل بیست‌وهفت قانون اساسی برگزار گردد»

بعد از اعلام این تصمیم کانون و بعد از مخالفت دولت با مجوز تجمع، کانون در اطلاعی جداگانه اعلام نمود که تجمع مسالمت‌آمیز خود را مقابل با محور مطالبات صنفی و به دور از غوغا برپا خواهد نمود. با این موضع‌گیری‌ها کانون‌های صنفی صف خود را سایر گروه‌ها و طیف‌های منتسب به معلمان جدا نمود و خط خود را از دو طیف زیر جدا نمود.

طیف اول/ دلواپسان مغلوب: تشکل‌هایی که به‌عنوان مخالف دولت در پی بهره‌برداری از اعتراضات معلمان هستند و صدالبته در اوضاع نابسامان امروز نقش کلیدی داشته‌اند و به‌عنوان متولیان آموزش در دولت‌های قبلی در بینواسازی معلمان و تهاجم به معیشت و منزلت آنان به جد از سر سیاست مهرورزی مایه گذاشتند آن‌هایی که اخبار سونامی فسادشان انسان را شوکه می‌کند و شعار دلواپسی به سود معلمان و زحمتکشان سر می‌دهند و دستشان هرگز از سفره فرودستان کوتاه نمی‌شود. به این طیف معلمان هرگز اجازه بهره‌برداری سیاسی از مطالبات صنفی خود را نمی‌دهند و نخواهند داد چرا که آنان دلواپس قدرت از دست رفته اند نه معیشت و منزلت معلمان. این طیف را می توان دلواپسان مغلوب و رانده شده از قدرت نامید.

طیف دوم/ دلواپسان غالب :  تشکل‌هایی که از هر عنوان فریبنده برای دستیابی به رانت قدرت استفاده می‌کنند وبه نام دفاع از دولت و خط اعتدال و هراس از بازگشت احمدی‌نژاد به هزار حیله و نیرنگ دست می‌زنند تا معلمان را از مطالبات خود منصرف نمایند. آن‌ها جاده‌صاف‌کن سیاست‌های غلط دولت امروز هستند و به همان اندازه طیف اول در اوضاع نابسامان امروز نقش دارند. آنان نه دلواپس معلمان که دل‌نگران رانت‌های به‌دست‌آمده در دولت جدید هستند و با ایجاد تردید و یاس و دودستگی و حاشیه‌سازی و شایعه‌پراکنی می‌کوشند منافع صنفی معلمان را قربانی منافع باندیِ خود نمایند. معلمان با این حربه و شیوه های این طیف از اصول صنفی خود کوتاه نخواهند آمد چرا که آنان نیز مانند طیف اول دلواپس رانت‌های به‌دست‌آمده از دولت هستند نه نگران منافع صنفی و سوءاستفاده طیف اول. تکرار این جمله که احتمال سوءاستفاده دلواپسان اقتدارگرا وجود دارد از سوی دلواپسان به اصطلاح تدبیر و امید، پوششی برای حفظ موقعیت خود آنان در ساختار قدرت است و توجیه دیگری ندارد. این طیف را می‌توان دلواپسان غالب و مسلط در قدرت نامید.

کانون‌های صنفی و کانون تهران بنابر سابقه در طیف‌بندی فوق قرار نمی‌گرفتند ولی انفعال و عدم مرزبندی جدی باعث شده بود که معلمان نتوانند به‌درستی پشت سر آن‌ها حرکت نمایند در مراحلی هم حتی آن‌ها از خواسته‌های معلمان عقب ماندند. اما اعلام موضع اخیر کانون یک گام اساسی در راستای حرکت به سمت بدنه معلمان است و می‌تواند وجه تمایز کانون با سایر تشکل‌های موجود منتسب به بلوک‌های قدرت و ثروت باشد. که می‌خواهند از اعتراضات صنفی بهره‌برداری سیاسی نمایند فرقی نمی‌کند که این بهره‌برداری علیه دولت باشد یا در جهت حفظ وضعیت دولت.

در صورتی که کانون‌های صنفی در سراسر کشور همسو با هم عمل نمایند و مرزبندی خود را با طیف های غالب و مغلوب برخوردار از رانت حفظ نمایند، وظیفه ما معلمان همگامی و همسویی و حمایت از این کانون‌هاست. معلمانی که عضو کانون نیستند و یا فعالان مستقل که دغدغه تغییر وضعیت آموزش و تعالی معیشت  و منزلت معلمان رادارند، بایستی از مواضع به‌حق کانون تا جایی که منافع صنفی معلمان را نمایندگی می‌کنند حمایت کنند و آن‌ها را تنها نگذارند.در صورت حضور حداکثری ما در 10 اسفند و تأکید بر اصول و مطالبات صنفی و برحقِ معلمان، طیف غالب و مغلوب دلواپسان تجمع و معلمان، به محاق خواهند رفت و فصل جدیدی در جنش برابری خواه معلمان گشوده خواهد شد.

کانونی‌ها هم بایستی این حقیقت را مدنظر داشته باشند که این اقبال معلمان نتیجه مواضع درست آن‌هاست و باید از آن در سایه تجربه خود برای پویایی جنبش معلمان بهره ببرند. و  فراموش نکنیم رنج‌ها و تلاش‌های تمام کسانی را که به حرکت امروز با هزینه دیروز جان بخشیده‌اند. اعتبار امروز کانون و فعالان صنفی به خاطر احکام تبعید، انفصال و زندان فعالین صادقی است که تأثیراتشان بر مطالبات و حق‌خواهی معلمان غیرقابل‌انکار است افرادِ مؤمن به پرداخت هزینه و قیمت برای دستیابی به‌ حق، که دیوارهایِ بلندِ زندان مانع دیده نشدنشان نمی‌شود. امثال رسول را می‌گویم رسول بداقی.

بی‌شک اتحاد صنفی، اقدام متشکل و هماهنگ حولِ مطالبات به حق معلمان رمز پیروزی و موفقیت ما معلمان است.

 

از ناتوانی من است آنچه بر سرم می‌آوری،

                                               نه از تواناییِ تو!

نانِ جداسریِ دست هامان را می‌خوریم،

                                                  نانِ واهمه را!

 

باید درراستای تحقق اهداف یکدل حرکت کنیم و از معلم  برابری و آزادی یاد بگیریم، از صمد بهرنگی که می‌گفت:

همه‌اش که نباید ترسید، راه که بیافتیم ترسمان می‌ریزد.

 

* جعفر ابراهیمی دبیر آموزش و پرورش در ایران است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
تارنمای حقوق معلم و کارگر

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.