رفتن به محتوای اصلی

25 بهمن 89 ؛ اولین نافرمانی مدنی مردم ایران « بخش
02.02.2015 - 13:20

در آستانه 22 بهمن سالگرد انقلابی که ملاخور شد ؛ نگاهی انداخته ام به قیام اعتراضی مردم در سال 88 ؛ قیامی که اگر تردید و تزلزل رهبران نمادین جنبش و اصلاح طلبان نبود ؛ جرقه خشم مردم باروتِ نارضایتی های مردم را شعله ور می ساخت و پروسه سرنگونی رژیم کلید میخورد .

 

در 22 خرداد سال  1388 در جریان اعتراضات مردم به تقلب انتخایاتی ؛ جنبشی گسترده در خیابانهای تهران براه افتاد . این جنبش که با شعار " رأی من کو ؟! " به دنبال  مطالبات حداقلی و تحولی روبنائی بود ؛ در پاسخ سرکوبگرانه رژیم و آشکار شدن ماهیت پلید آخوندها و دروغ و تزویر حاکمان و سردمداران نظام ؛ بیک طغیان اجتماعی بزرگ تبدیل شد که در پروسه رشد خود ؛ روز به روز از رویه های مسالمت جویانه و مطالبات حداقلی فاصله گرفت و بسمت سرنگونی استبداد دینی و استقرار یک نظام ملی ؛ دمکراتیک و سکولار شتاب گرفت .

در 22 خرداد 88 ؛ سرانجام بعد از سالها سکوت در مقابل فساد ؛ جنایات و سرکوب رژیم آخوندی ؛ " سکوت ملی " شکسته شد و توسط بیش از 3 میلیون مردم معترض و مخالف رژیم در خیابانهای پایتخت ؛ آهنگ سقوط رژیم نواخته شد ــ آمار 3 میلیون بر اساس محاسبات شهردار تهران از طول و عرض محل تجمع مخالفین بود ــ .

ریشه های پیدایش و خواستگاه این جنبش عظیم در خشم فرو خفته مردم از جور استبداد حاکم بر کشور نهفته بود و ربطی به خواسته های اصلاح طلبان نداشت و مردم هم در ادامه جنبش با شعارهای خود چون " موسوی بهانه است ــ کل نظام نشانه است " و شعارهای رادیکال و سرنگونی طلبانه " خامنه ای بدونه ــ بزودی سرنگونه " ؛ " مرگ بر اصل ولایت فقیه " ؛ " جمهوری اسلامی ــ فانوس رو به باده " و ..... بر تفاوتهای خود با اصلاح طلبان تأکید گذاشتند .

در جریان این اعتراضات زنان ؛ دختران شجاع و جوانان دلیر کشور با استفاده از آخرین تکنیک های ارتباطی ــ اینترنت ؛ دوربین موبایل و ..... ــ توانستند تازه ترین اخبار اعتراضات و سرکوبهای وحشیانه قوای سرکوب رژیم را در اسرع وقت به سرتاسر ایران و جهان انعکاس دهند و خیلی زود توانستند حمایت و همدلی مردم ایران و جهان را نسبت به وقایع کشورمان جلب نمایند و هر نوع توهمی را که نسبت به ماهیت ضد مردمی این رژیم وجود داشت ؛ را بر طرف نمایند و رژیم را با سه بحران همزمان " درون حکومتی " ؛ " بین مردم و حکومت " و " بحران بین المللی " مواجه سازند .

نقطه اوج این اعتراضات حماسی در روز عاشورای 88 و 25 بهمن سال 1389 بود که اوج طغیان مردم و جوانان و همچنین رادیکالیسم و انقلابی گری آنان به نمایش گذاشته شد . این اعتراضات به مشروعیت نسبی رژیم پایان داد و باعث شد بحران اعتماد نسبت به حکومت دینی در میان مردم چنان سایه ای بر کشور بگستراند که هنوز که هنوز است ولی فقیه و کل نظام از کابوس آن رهائی نیافته اند . همچنین رژیم و ولی فقیه نظام مجبور شدند در پروسه این اعتراضات ماهیت واقعی خود را به نمایش بگذارند و همه پلهای گذشته میان خود و مردم را ویران نمایند و هیچ امکان و مجالی برای احیاء روابط گذشته باقی نگذارند .

قیام اعتراضی مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ؛ در پروسه حیات خود به یک قیام ملی و همگانی تبدیل گردید و زمینه تحولی ژرف و عمیق در فرهنگِ اجتماعیِ مردم را فراهم نمود . در ادامه این قیام مطالباتِ حداقلی اولیه معترضین به مطالباتی چون دمکراسی ؛ حقوق بشر ؛ سکولاریسم و سرنگونی رژیم ارتقاء یافت .

این قیام اعتراضی همچنین ؛ بشکلی به آغازگر رفرم و رنسانسی در ذهن مردم در رابطه با دین ؛ رهنمون شد و به آرایش نوینی از مخالفان در جامعه منتهی گردید . بطوریکه می توان گفت با شروع و تداوم این اعتراضات ؛ بحران انقلابی و ضرورت سرنگونی در درون جامعه ؛ نطفه بست و .... . اما افسوس و صد افسوس در حالیکه یک فرصت کم نظیر تاریخی برای سرنگونی این رژیم در اختیار مردم قرار گرفته بود ؛ موقتا" از دست رفت ــ در این باره در صفحات بعد بیشتر مینویسم ــ .

در آن زمانها مسعود بهنود  ــ از دار و دسته اصلاح طلبان و میانه بازان ــ ؛ از رادیکالیزه شدن جنبش و گرفتن سمت و سوی انقلابی و همچنین از ناتوانی اصلاح طلبان در مهار و کنترل آن شکوه و شکایت میکند و میگوید : ما شکست خوردیم ؛ اهل مدارا و تسامح شکست خوردند ..... امیدوار بودیم که دیگر دادمان را با مشت و گلوله نستانیم ؛ گل به کار می آوریم . اینکه اول بار دیگری گلوله انداخت ؛ از بار غم کم نمیکند .   

در این مقاله به چگونگی ارتقاء موسوی ؛ کروبی و اصلاح طلبان به سکاندری این جنبش ؛ نقش مخرب آنان در سکون و به محاق کشیدن جنبش ؛ به نقطه عطف ها ؛ به نقش شیر زنان و دختران جوان و به بی باکی آنان ؛ دستاوردها ؛ ضعف و کمبودها و آینده جنبشی که بعدا" به  " جنبش سبز " معروف گردید خواهم پرداخت .

الف ــ جنبش سبز ؛ تظاهرات عاشورا :

تظاهرات گسترده مردم معروف به تظاهرات عاشورا که در روز 6 دی سال  1388 برگزار شد در واقع خشمگینانه ترین و رادیکال ترین اعتراضات مردم علیه رژیم بود . بعد از میان رفتن تمام زمینه های دستیابی بیک راه حل سیاسی و بعد  از کاسته شدن از سلطه اصلاح طلبان بر جنبش مردم ؛ سیل خروشان مردم ــ صدها هزار نفر ــ و بخصوص جوانان و دختران دلیر و شجاع کشور بی باکانه در خیابانهای تهران جاری و روان شد و عملا" مرزهای قراردادی اصلاح طلبان را پشت سر گذاشته و این بار آماده برای هر نوع رویاروئی و درگیری با مزدوران و سرکوبگران به خیابانها ریختند .

 از مقطع این تظاهرات ؛ جوانان و زنان شجاع و فداکار کشور نشان دادند که راه درست مبارزه با استبداد دینی را یافته اند و دیگر از این پس در جنبش ارتقاء یافته شان نه جائی برای مطالبات حداقلی ــ " اجرای بی تنازل قانون اساسی " و " بازگشت بدوران طلائی امام " وجود دارد و نه جائی برای " یکطرفه کتک خوردن " تحت عنوان " مسالمت و پرهیز از خشونت .

در همین تظاهرات بود که جوانان دلیر و دختران شجاع ایران ؛ بخصوص به روضه خوانی های تکراری اصلاح طلبان در مورد " عدم خشونت " توجهی نکردند و سحر و جادوی آنان برای جلوگیری از رشد انقلابی جنبش را باطل کردند و پیام دادند که دفاع از خود در برابر شرارت ؛ شقاوت و بیرحمیِ سرکوبگران حق مشروع ما میباشد .

در این تظاهرات حماسی ؛ گوشه های از خشم فروخورده ــ 30 ساله ــ مردم نسبت به رژیم و مزدورانش فوران کرد . بطوریکه در مواردی از این تظاهرات مردم توانستند برای حفظ و دفاع مشروع از خود ؛ نیروهای نظامی و لباس شخصیهای مزدور را ترسان و لرزان به عقب نشینی و فرار وادار و یا اسیر و خلع سلاح نمایند و همچنین ماشینها و اماکن نظامی دشمن در مواردی به آتش کشیده شد و تخریب گردید . آنها در فاصله های نزدیک و چند صد متری بیت العنکبوت ولی فقیه ؛ این مقر شیطانی را با شعارهای خود ؛ به لرزه در آوردند .

فریاد شعارهائی مانند " موسوی بهانه س ؛کل نظام نشانه س " ؛ " خامنه ای بدونه ؛ بزودی سرنگونه "  ؛ " میجنگیم ؛ می میریم ــ ایران رو پس میگیریم " خامنه ای جائر است ؛ حکومتش باطل است " ؛ " جمهوری اسلامی ؛ فانوس رو به باده " ؛ " ایران جنگه ؛ خاموشی ننگه " در این روز ؛  ارکان نظام را به لرزه در آورد .

یعنی مردم بعد از 6 ماه نبرد خیابانی با رژیم جنایتکار آخوندی ؛ در واکنش به قهر عریان و سرکوب وحشیانه رژیم و مزدورانش به جای ترس و نا امیدی و یا گوش دادن به روضه هایِ مسالمتِ اصلاح طلبان ؛ به عزم جزم برای مقاومت و سرنگونی رسیدند . بعبارتی جنبش اعتراضی مردم در روز عاشورا به نقطه بلوغِ پتانسیلِ بالقوه خود رسید و از قیمومیت اصلاح طلبان خارج و بر پرچمداری اصلاح طلبان بر جنبش مردم ؛ نقطه پایان گذاشت .

باند خائن و خود فروخته " فرخ نگهدار " در وحشت و نگرانی از چشم انداز فروپاشی رژیم ؛ در آن روز در نوشته ای در مورد " تظاهرات عاشورا " ؛ آن را " تظاهرات خوفناک عاشورا " می نامد و صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره اول رئیس جمهوری احمدی نژاد با مشاهده خشم و طغیان مردم در جریان تظاهرات عاشورا در یک سخنرانی میگوید " خیلی ها میگویند ؛ خامنه ای آخرین ولی فقیه رژیم است " .

در این روز بزرگ مردم و جوانان دلیر تماما" میدان دار و صحنه گردان اصلی نبرد با رژیم ضد بشری و مزدوران سرکوبگر آن بودند . متأسفانه در چنین شرایطی یک آلترناتیو ملی ــ دموکراتیک در صحنه حضور نداشت و از آلترناتیوهای خارج کشوری هم کاری ساخته نبود . اگر چنین امکانی در آن روزهای تاریخساز در دسترس مردم قرار میگرفت ؛ بسرعت به سازمان اصلی نبرد با رژیم بدل میشد و جنبش اعتراضی مردم را به نتیجه مطلوب بسیار نزدیک میکرد .

 

ب ــ 25 بهمن ؛ غرش رعد در آسمان بی ابر :

تظاهرات 25 بهمن در شرایطی صورت گرفت که همه فکر میکردند همه چیز تمام شده و دیگر خبری از نا آرامیها و اعتراضات نخواهد بود . بخصوص رژیم با غرور و نخوت و با تبلیغات دروغین و ادعاهای میان تهی پایان خشم و اعتراضات مردم را اعلام کرده بود و چنین وانمود میکرد بر همه چیز مسلط است و همه چیز را در کنترل خود دارد و در میان اصلاح طلبان هم ؛ امیدی چندانی از به صحنه آمدن مجدد مردم خبری نبود .

اهمیت خاص این روز هم در همین بر انگیختن شور و شوق آزادی و راه اندازی مجدد خیزش مردم ؛ توسط جوانان شجاع کشور بود ؛ آنهم بعد از وقفه ای یکساله و در شرایطی که چندان انتظاری نمیرفت ؛ بود . بخصوص که دیگر اصلاح طلبان سلطه آنچنانی بر جنبش مردم نداشتند و توصیه های آنان تأثیری در روند کار نداشت .

صرف برگزاری این تظاهرات در شرایطی که رژیم پیروز مندانه پایان اعتراضات را اعلام کرده بود آنهم بدون اجازه رژیم و در حالیکه رژیم بشدت با برگزاری آن مخالفت میکرد ؛ خود پیروزی بزرگی محسوب میشد . زیرا که تظاهرات 25 بهمن اولین تظاهرات مستقلی بود که بدون استفاده از چتر حمایتیِ مناسبات رژیم برگزار میشد . بدین ترتیب مردم برای برگزاری این تظاهرات بر خلاف دفعات قبل منتظر کسب اجازه از حکومتی مستبد و نامشروع نماندند .

بعبارتی آنها در این پروسه به تجربه پی برده بودند که مبارزه قانونی با رژیمی که هیچ قانونی را برسمیت نمیشناسد ؛ بازی کردن در زمینی است که از پیش ؛ برنده آن مشخص است . این اولین" نافرمانی مدنی " مردم و نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن قوانین و دستورات رژیمی سرکوبگر بود که میخواست با قلع و قمع خونین و بی رحمانه ؛ مانع برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز مردم شود . احتمالا" مردم در ذهنیت خود قانع شده بودند که از رژیم نا مشروعی که قصد براندازی اش را دارند ؛ اجازه گرفتن بی معنی است .

اعتراضات این روز ؛ ویژگیهای بسیار مهمی داشت اما ویژگی اصلی و مهم آن ؛ خواست سرنگونی رژیم ؛ آنهم در خیابانهای شهرهای کشور بود . یعنی در این روز خیابان بعنوان کانون اصلی نبرد برای سرنگونی به مردم معرفی شد . یعنی در روز 25 بهمن 1389 امکان انقلاب و سرنگونی در خیابانها ــ جائی که بطور واقعی امکان سازماندهی قیام وجود دارد ــ تجربه و رقم خورد . اگر در آن روز رهبرانی ذیصلاحی برای جنبش اعتراضی مردم وجود میداشت ؛ اعتراضات در ادامه خود به انقلابی برای سرنگونی ارتقاء می یافت .

در این تظاهرات مردان و زنان دلیر و شجاع ایران با اتخاذ تاکتیک های ویژه ؛ مثل بر گزاری همزمان تظاهرات در چند نقطه ــ محل ــ با پراکنده کردن نیروهای سرکوب ؛ طرح های امنیتی رژیم برای سرکوب تظاهرات را خنثی و کم اثر کردند و توانستند فریادهای اعتراض خود را در قالب شعارهائی که با گذشته تفاوت کیفی داشت به گوش مردم ایران و جهانیان برسانند . بعلاوه جوانان در این تظاهرات برای اولین بار به نیروهای رژیم تهاجم نمودند و خیابان های شهرهایی که تظاهرات در آن برگزار شد را ؛ به میدان جنگ با قوای سرکوبگر رژیم تبدیل نمودند .

بیدلیل نبود که در همان زمان ــ بعد از تظاهرات 25 بهمن ــ یکی از نویسندگان روزنامه عربی " النهار " در مصاحبه با رادیو صدای آلمان در مورد جوانان تظاهر کننده گفته بود " جوانان ایران به نقطه ای رسیده اند که دیگر نمی توانند با حکومت کنونی تفاهم و تعامل داشته باشند و دیوار ترس در ایران شکسته است و این آغاز رفتن دیکتاتور است " .

بروز اشکال رادیکال تر مبارزه و شعارهای ساختار شکن چون " مرگ بر دیکتاتور " ؛ " مبارک ؛ بن علی ؛ نوبت سید علی " و یا " خامنه ای حیا کن ــ مبارک رو نگاه کن " و .... که ولی فقیه و کل ساختار دینی نظام را نشانه گرفته بود ؛ ادامه روند رو به تزاید رادیکالیزاسیون جنبش بود که از تظاهرات عاشورا شروع شده بود .  

تظاهرات اعتراضی مردم و جوانان دلیل ایران هم بدلیل سرکوب بیرحمانه و قلع و قمع خونین معترضین توسط رژیم سرکوبگر و هم تحت تأثیر تحولات آن زمان کشورهای عربی ــ تحولات معروف به بهار عربی ــ ؛ در 25 بهمن به نقطه ای از بلوغ رسیده بود که مردم ایران دیگر با جنبشی مواجه بودند که در حالیکه ماهیتی مدنی داشت ولی خصلتی انقلابی کسب کرده بود و این از ضرورت سرنگونی رژیم ناشی میشد .

تظاهرات حماسی مردم و جوانان دلیر در این روز نشان داد که خشم و نارضایتی مردم از این رژیم جنایتکار بیش از آن است که رژیم بتواند با هراس افکنی و سرکوب توسط اقلیتی سرکوبگر تا دندان مسلح ؛ آن را خاموش نماید .

 

ج ـ جنبش اعتراضی 88 و زنان میهن  :

زنان ایرانی دیگر پی برده اند که ماهیت قرون وسطایی این رژیم بگونه ای است که هر گونه امید و آرزو برای برابری حقوق و رفع ستم جنسی در این رژیم ؛ بیهوده است. آنها یقین داشتند و دارند که تنها با مبارزه متشکل زنان و مردان برابری خواه ایران برای سرنگونی این رژیم است که زمینه پیدایش جامعه ای عاری از هرگونه تبعیض و نابرابری برای زنان ایران فراهم میشود . بهمین دلیل آنان با شجاعت و شایستگی تمام در صف نخست هر مبارزه اجتماعی علیه رژیم ؛ در کنار برادران خود حضور دارند .

زنان و دختران دلیر ایران ــ علیرغم سرکوب و ستم مضاعف رژیم زن ستیز ــ با حضور گسترده در اعتراضات سال 88 و در مواردی با پیشتازی در این مبارزات ؛ نقش غیر قابل انکار خود را در تحولات و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی پیش از پیش نمایان ساختند و در تظاهرات اعتراضی عاشورا و 25 بهمن با شهامت و بی باکی تمام در مقاطعی ؛ سکاندار و موتور اصلی راه اندازی اعتراضات بودند و برای ادامه و پیشبرد جنبش خود را به آب و آتش میزدند .

واقعیت این است که زنان و دختران ایران بیشتر از دیگر اقشار جامعه ایران از سرنگونی این رژیم قرون وسطائی و زن ستیز بهره می برند . بهمین دلیل پیش تر از هر قشر و گروه دیگری دلسوز حیات و پیشرفت امور این جنبش بوده و هستند .  با یقین باید گفت که  با حضور گسترده زنان در این جنبش ؛ علاوه بر اینکه راه هر  انحراف و سازشی در آینده بسته خواهد بود  ؛ حیات و آینده داری و دمکراتیزم  جنبش نیز تضمین یافته است . ........ ادامه دارد

 

02.02.2015

13 بهمن 1393

arezo1953@yahoo.de

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.