رفتن به محتوای اصلی

کودکان کار ، مظلومیت و سکوت
24.01.2015 - 14:59

وجود کودکان کار، ناشی از معضلات اجتماعی و اقتصادی جوامع بوده که عمدتا کشورهای توسعه نیافته و کلان شهرها با آن دست به گریبانند. بنابر تعریف سازمان جهانی حمایت از کودکان "یونیسف" ، کودکان کار، کسانی هستند که در سنین کم و در شهرهای بزرگ، برای تداوم بقا مجبور به کار و زندگی در خیابان می شوند، بنابراین کودکان کار بخشی از کودکان خیابانی اند که برای امرار معاش خود و خانواده کار می کنند.
کودکان کار معمولا بین پنچ تا ۱۴ سال سن دارند و در ازای دست مزد نقدی یا غیرنقدی بیش از چهار ساعت در شبانه روز کار می‌ کنند، که البته این میانگین سنی در ایران گاها تا سطح نوزاد نیز تقلیل می یابد.
در محله دروازه غار شهر تهران کودکانی دیده می شوند که به دلیل پایین بودن سنشان هنوز نمی توانند کلمات را به درستی ادا کنند، اما مجبورند برای امرار معاش و یا تامین هزینه اعتیاد والدینشان به کار در خیابانها روی بیاورند.
کودکان کار باید کار کنند تا زنده بمانند، آنها به امکانات پزشکی و آموزشی مناسب دسترسی ندارند و گاهی در ازای پولی ناچیز از سوی خانواده فروخته شده و مورد سو استفاده سایرین قرار می گیرند. برخی از این کودکان یا قاچاق می شود یا ربوده شده و به اجبار به کار کردن وادار می شوند . آنها معمولا فاقد اوراق شناسایی بوده و اجازه تحصیل در مدارس را ندارند.
دلایلی چون فقر اجتماعی و فرهنگی، عدم حمایت دولت،دسترسی محدود به آموزش رایگان و مناسب ، سنتهای غلط در برخی خانواده ها و اعتیاد از جمله عواملی هستند که به این عارضه اجتماعی دامن می زنند.
در ایران برخی خانواده ها که پایبند به اصول سنتی هستند و با فرهنگ و سنن کهنه زندگی می کنند بر این اعتقادند که فرزند باید راه و شغل پدر را ادامه داده و بجای تحصیل به محل کار فرستاده می شوند.
در نقاط دوردست و روستاها نیز که کودکان امکانات آموزش مناسب در اختیار ندارند و در مناطقی هم که امکان تحصیل وجود دارد، هزینه تحصیل بالا بوده و فقر مالی خانواده کودک را مجبور به کار کردن و یا ترک تحصیل می کند. کودکان کار بیشتر از تمامی اقشار جامعه در معرض تهدیداتی چون خشونت ، رفتارهای پر خطر و بیماریهای هپاتیت و HIV هستد .
راهکارهای حمایتی از کودکان کار :
در کنوانسیون سازمان بین المللی کار ( ILO ) در مورد کودکان کار آمده است : کاری که کودک به علت سن کم قادر به انجام آن نیست یا حتی با وجود سن کافی ، برای او مناسب نبوده و خطرناک باشد،برای کودکان ممنوع است. اعضای ILO کنوانسیون 189 را تصویب کرده اند و در آن بر شرایط مناسب کاری و همچنین بر اجرای مفاد کنوانسیون در خصوص کار کودک تاکید شده است .
با آنکه ایران نیز در سال 1373 پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرد و تعهدات مربوط به کودکان کار را پذیرفت، هنوز آمار دقیقی از این کودکان ارائه نکرده است و اقدامات لازم نیز در جهت پیشگیری و مقابله با این پدیده صورت نگرفته است. چندی پیش ، یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام کرد که دولت توان رفع مشکل مالی این کودکان را ندارد و کار کردن آنها هیچ گونه منعی ندارد .
در ایران بر اساس آئین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابانی که در سال 1384 به ثبت رسید ، سازمان بهزیستی ، شهرداری ، انجمن خیریه ، تشکل های غیر دولتی و نیروی انتظامی با استفاده از مددکاران اجتماعی موظفند نسبت به شناسائی ، جذب و پذیرش کودکان کار در تمام استان ها اقدام نمایند.
اما متاسفانه چنین نشد و این کودکان تا سال 88 توسط گشت های جمع آوری معتادان ، متکدیان ، زنان خیابانی و ... بطور ضربتی جمع آوری شده و در مراکز نامناسب نگهداری می شدند و این طرح نیز پس از 88 به فراموشی سپرده شد. بنابر گفته حبیب الله مسعودی مدیر کل امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور ، با جمع آوری کودکان کار و خیابانی در سطح کشور مخالفیم، چرا که در جمع آوری آنان نگاه قهری حاکم است و به این ترتیب خانواده ها ، کودکان را از کار در خیابانها به زیرزمین سوق می دهند و کودکان با هزاران آسیب اجنماعی دیگر مواجه می شوند .
در واقع تمام اقدامات و تلاشهای دولت ایران در مواجهه با چنین پدیده و معضلی اجتماعی، درحد حرف و توجیه باقی مانده و حاکی از عدم اراده ای برای درمان و حل این عارضه در میان دولتمردان ایران است.
دولت باید کار کودک در سنین زیر 18 سال را ممنوع کند و شرایط تحصیل را برای آنها فراهم سازد . قانون باید از این کودکان حمایت کرده و نهادهای دولتی نیز بر معضلات و مشکلات کودکان کار و بی سرپرست نظارت داشته باشد. برای آنها کارت شناسایی صادر کنند و بر کارهای خانگی کودکان نیز نظارت داشته باشد. دولت میبایست شرایطی را برای خانواده های مستمند فراهم سازند تا محبور نشوند کودکان را از سنین کم روانه بازار کار کنند و با متخلفین نیز برخورد لازم صورت بگیرد .
اما در صورت تداوم وضعیت کنونی و سکوت ما، در آینده ای نه چندان دور عواقب شیوع این معضل، ضربات جبران ناپذیری بر پیکر اجتماع وارد خواهد ساخت. جدای از تباه شدن جوانان فردایمان و آسیب های اجتماعی که به تبع آن ظاهر می شود، آمار بیکاری،بیسوادی،بزهکاری و اعتیاد و فقر نیز افزایش یافته و درمان این غده سرطانی به مراتب سخت تر خواهد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

سمانه گرمرودی
انجمن حمایت از کودکان کار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.