رفتن به محتوای اصلی

زندانها را پر كنيم!
02.04.2009 - 19:57

يكی از روشهای مبارزه با حكومت‌های سركوبگر و ظالم كه حق و حقوق افراد ملتی را از آنان دريغ می‌دارند ، استراتژی مبارزه منفی مرحوم «گاندی» رهبر مبارز مردم هند است.

گاندی پيشنهاد می‌كرد تا مردم قوانين مسلط و استبدادی حكومت انگلستان بر هند را شكسته و داوطلبانه زندانها را پر كنند و حكومت را با بحران «زندان» و «زندانی» مواجه سازند. اين سلاح بسيار برنده‌ای است كه در تاريخ معاصر ، باعث بی‌آبرويی رژيم‌های سركوبگر ، كودتايی و توتاليتر شده و آنها را رسوا كرده است

يكی از روشهای مبارزه با حكومت‌های سركوبگر و ظالم كه حق و حقوق افراد ملتی را از آنان دريغ می‌دارند ، استراتژی مبارزه منفی مرحوم « گاندی » رهبر مبارز مردم هند است.

گاندی پيشنهاد می‌كرد تا مردم قوانين مسلط و استبدادی حكومت انگلستان بر هند را شكسته و داوطلبانه زندانها را پر كنند و حكومت را با بحران « زندان » و « زندانی » مواجه سازند.

اين سلاح بسيار برنده‌ای است كه در تاريخ معاصر ، باعث بی آبرويی رژيم‌های سركوبگر ، كودتايی و توتاليتر شده و آنها را رسوا كرده است. علاوه بر آن ، به آگاهی مردم از ظلم و ستم حكومتيان ، مدد رسانده است.

اين آگاهی عمومی و تعداد فراوان زندانيان ، باعث نزديكی سازمانها ، احزاب سنديكاها ، انجمن‌ها ، مبارزان و خانواده‌های زندانيان به هم گرديده است و موجب شده تا اين گروه‌ها به دور هم جمع شده و به قدرتی مظلوم! و مردمی ، تبديل شوند.

در رژيم شاهنشاهی ، تعداد زندانها اندك بود و به مراكز استانها محدود می‌شد تعداد زندانيان سياسی و تبعيدی‌ها كم بود. (نسبت به اين روزها) اما آيت الله خمينی ، ايران را « زندانی بزرگ » معرفی می‌كرد. با اين حال (كه مبارزان آن دوران از وضع زندان و زندانی سياسی ناراضی بودند) هنوز 25 سال از پيروزی انقلاب اسلامی نگذشته است كه آنان نه تنها حدود 100 زندان در شهرها ساخته‌اند ، بلكه ايران را به عنوان يكی از بزرگترين زندانهای كره خاكی (به ويژه برای روزنامه‌نگاران) به جهانيان تصوير كرده‌اند.

اكنون در ايران ، كمتر شهر 50 هزار نفری هست كه در آن ، زندانی ساخته نشده باشد. با اين حال ، مقام‌های قضايی و سازمان زندانها از كمی تعداد زندان سخن می‌گويند و كمی فضای سرانه زندانها برای زندانيان ، حتی فرياد آنها را هم در آورده است.

سران حكومت اسلامی! ايران ، زندان را « دانشگاه » ناميده‌اند. دانشگاهی كه به قضات و زندانبانان آموزشهای اعتراف‌گيری ، نگهداری زندانيان در انفرادی‌ها ، وارد آوردن انواع فشارهای طاقت فرسای روانی و اتهام‌های بی سند ، تهديد زندانی و خانواده‌اش ، نگهداری متهم در بدترين شرايط ممكن ، نگهداری در زندان بدون محاكمه و صدور حكم و... آموزش می‌دهد. همچنين بسياری از افراد عادی كه به دنبال لقمه نانی هستند ، آموزشهای مهارتی بسيار پيچيده دزدی ، كلاهبرداری ، صدور چك بلا محل ، قتل ، قاچاق مواد مخدر ، مصرف مواد مخدر و... در اين دانشگاه تكميل می‌كنند.

در كنار اين دو دسته ، زندانيان سياسی و مطبوعاتی هم جايگاه ويژه‌ای در زندان دارند. اين دو دسته زندانيان ، مقام‌های سياسی ، دينی ، قضايی و زندانها را به ستوه آورده‌اند.

تنها سلاح برنده كنونی محافظه‌كاران هم استفاده وسيع از اين سلاح و ايزوله كردن اين دو دسته از خانواده ، همكاران و جامعه است. اما محافظه‌كاران از به كارگيری اين سلاح در مقياس وسيع ، ناتوان هستند. چرا كه پيامدهای داخلی و خارجی بسيار گسترده‌ای دارد كه آنها نمی‌توانند از زير ضربات شلاق افكار عمومی داخلی و خارجی آن ، شانه خالی كنند.

اين در حالی است كه اين اسلحه در دسترس محافظه‌كاران دو دمه و دو لبه است و حتی دسته‌اش (قبضه‌اش) را هم می‌برد و روزنامه‌نگاران و سياستمداران می‌توانند آن را عليه خود محافظه‌كاران به كار گيرند.

اين ، همان شيوه مبارزه منفی گاندی است كه آزاديخواهان ايران بايد بكنند و هزينه‌ای است كه بايد بپردازند. اما هر چه تعداد زندانيان سياسی و روزنامه‌نگار اندك باشد ، استراتژی گاندی ، جواب نخواهد داد.

طبق اين استراتژی ، دانشجويان ، روزنامه نگاران و سياستمداران بايد از زندانی شدن خود استقبال كنند و خود ، كاری بكنند كه دستگير شده و زندانی شوند. زندانهای شهرستان‌ها را پر كنند. چرا كه اگر در همه شهر‌های ايران هم زندان بسازند ، باز هم گنجايش آنها محدود است.

با هجوم داوطلبانه اين دسته‌ها به زندانها ، انفرادی‌ها و بند‌های عمومی پر خواهند شد و محافظه كاران مجبور خواهند بود ، از بهانه‌های معمولی برای دستگيری اين جوانان و پيران آزادی خواه ، صرف نظر كنند.

در صورت تحقق اين وضعيت ، وضع به نفع زندانيان ، حقوق و آزادی‌های عمومی ، تغيير خواهد كرد و محافظه‌كاران ، شمشيرشان را بی لبه خواهند يافت.

اما برای اينكه شمشير دسته‌ها و گروه‌های آزادی خواه نيز برش داشته باشد (استفاده از حربه زندان عليه زندانبانان) بايد به دو نكته بسيار مهم و حياتی كه اكنون در بوته فراموشی افتاده است ، نه تنها توجه شود بلكه بايد تمركز كرد:

الف) بخشی از نگرانی زندانيان ، وضعيت روانی و مالی خانواده‌هايشان در دوران زندان آنان است. زندانيان (به علت نرسيدن خبر از بيرون) تصور می‌كنند كه هم خودشان و هم خانواده هايشان « فراموش » شده‌اند. بازجويان هم به اين نكته انگشت می‌گذارند. زندانی (اگر وضع مالی مناسبی نداشته باشد) از وخامت هر چه بيشتر وضع مالی خانواده، نگران‌تر می‌شود.

اگر جامعه به دنبال آزادی و حق و حقوق بيشتر و شايسته خود است و جوانان و پيران (زن و مرد) آن ، هزينه اين خواسته‌ها را می‌پردازند ، بايد زندگی خانواده زندانيان را در دوران غيبت آنان ، تامين كنند.

ب) سركوبگران و حاكمان از مشكلات مالی مردم با خبرند و می‌دانند كه هر چه هم كه مردم از آزادی و آزاديخواهان دفاع بكنند و به آنها مهر و علاقه بورزند ، بعد از مدتی به دنبال زندگی خود خواهند رفت و زندانيان را فراموش خواهند كرد. اين خواسته قلبی محافظه‌كاران ، برای غلبه بر احساسات و هيجانات افكار عمومی است و آبی است كه روی آتش بريزند.

برای اينكه زندانيان و خانواده‌هايشان فراموش نشوند و خواست استبداد ، تحقق نيابد ، بايد مطبوعات و ساير رسانه‌ها ، راديوها ، تلويزيونها ، سايتهای اينترنتی و... روزانه با دوستان ، اعضای خانواده ، همكاران و... زندانيان مصاحبه هايی ترتيب بدهند و آنان را در جلو چشم افكار عمومی نگهدارند.

متاسفانه ، مطبوعات و رسانه‌های داخلی و خارجی در هر دو مورد ياد شده ، گزينشی و حسابگرانه رفتار می‌كنند كه بايد تغيير كند. بايد رسانه‌ها به اين موضوع اصلی توجه كنند كه زندانی سياسی ، زندانی سياسی است و فرقی ميان زندانی سياسی وابسته به جناح چپ ، ملی - مذهبی‌ها ، دانشجويان ، روشنفكران ، دگر انديشان و مردم عادی غير وابسته نيست. اما اينك رسانه‌های داخلی و خارجی ، بعضی از زندانيان سياسی را كه در خط سياسی و عقيدتی يا حزبی آنها قرار ندارند را زندانی سياسی نمی‌دانند و در مورد آنها هيچ خبر و اطلاعاتی به جامعه نمی‌دهند.

اين روش ، خواسته و ناخواسته به سود محافظه كاران است و محافظه كاران با انواع تقسيم بندی و اطلاق برچسب و مارك به زندانيان ، جامعه ، سياستمداران و رسانه‌ها را از هم جدا می‌كنند.

محافظه كاران با انواع شگردهای روانی و تبليغاتی ، سعی می‌كنند تا آنانی كه در زندان نيستند ، به سرنوشت تعداد زيادی از زندانيان سياسی - عقيدتی و روزنامه‌نگاری ، بی توجهی نشان داده شود.

تا كنون هم موفق بوده‌اند. به عنوان مثال: در شورش‌های 18 و 20 تير دانشگاه تهران و تبريز در 1378 و همچنين در خرداد و تير ماه امسال ، محافظه كاران ، دستگير و زندانی شدگان را به دو گروه دانشجو و غير دانشجو تقسيم كردند و غير دانشجويان را اراذل و اباش ناميدند.

اغلب ما ، در اين جنگ روانی ، باختيم و اين تقسيم بندی را پذيرفتيم. بدين سان ، تنها بخشی از دستگير شدگان اين جريان‌ها از زندانها ، آزاد شدند اما بخش مهمی از آزاديخواهان ، در زندانها ماندند. چرا كه مهر « دانشجو » به آنان نخورده بود.

اين در حالی است كه می‌دانيم ، هنوز تعدادی از دانشجويان دستگير شده تير 1378 در زندانها هستند و مطبوعات و رسانه‌ها از آنان ياد نمی‌كنند.

با توجه به وضع (فراموش شدن) دانشجويان ، موقعيت غير دانشجويان ، بسيار وخيم‌تر و اسف بارتر خواهد بود.

اگر به طور جد آزادی و حقوق انسانی خود را از حكومت می‌خواهيم ، بايد به سان يك پيكر عمل كنيم و از تسليم شدن به تقسيم بندی‌های سياسی ، عقيدتی ، حزبی و جناحی ، پرهيز كنيم.

اگر قرار است ، برای به دست آوردن آزادی زندان را تحمل كنيم ، نبايد فقط بخشی و تعدادی از ما ، اين بها را بپردازيم. بلكه بايد همه به اندازه خود و خواستمان ، در آن شريك باشيم.

اگر قرار است ، تعدادی به زندان بيافتند ، آنانی كه در بيرون هستند ، نبايد زندانيان و خانواده‌هايشان را فراموش كنند. بلكه بايد رسانه‌ها از عكس ، خبر ، ديدگاه و... آن زندانيان انباشته شود تا اگر يك ورق پاره‌ای هم به دست زندانی برسد ، بداند كه فراموش نشده است و خانواده‌اش هم (از نظر مالي) تامين است.

اين چه تصويری است كه به دنبال آزادی و حقوق انسانی ارزان و مفت هستيم‌؟ آزادی و حقوق انسانی ما ، مفت و ارزان به چنگالمان نخواهد آمد. آيا آماده‌ايم ، سهم خودمان را بپردازيم‌؟

انصافعلی‌ هدايت

Hedayat222@yahoo.com

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ایران امروز

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.