سخنرانی های اخیر روحانی و مطرح ساختن مضامینی مانند اینکه اگر قدرت و ثروت و عدم پاسخگویی در یکجا جمع شوند و نظارت هم نباشد حتی اگر ابوذر هم باشد فاسد میشود و یا سخن اخیر که در مورد رفراندوم بر زبان آورد همان بازی همیشگی ست که با هدف ایجاد موج در جامعه بیان میشود و نیز محک زدن واکنش های احتمالی در میان اقشار مختلف مردم در برابر حوادث واحتمالات پیش بینی شده ویا احیاتااتفاقاتی که در اتاقهای فکر دستگاههای امنیتی جمهوری ولایت در مورد آنها بحث و بررسی شده است.

اصولا بسیار ساده اندیشانه است اگر فکر کنیم روحانی کاری میکند و یا برنامه ای را اجرا می کند که بر خلاف مصالح رهبری و نظام حاکم باشد .در همین سخنان اخیر که در باره تجمع قدرت و عدم پاسخگویی از جناب کلیدساز شنیدیم بلافاصله انگشت اتهام به سوی سپاه دراز شد و آیت  الله بی بی سی و عوامل اصلاح طلب و نیز مشتی که همیشه دلشان از این یاوه ها خوش میشود وارد شدند و گفتند ببینید روحانی با سپاه در افتاده و سعی در پوشاندن ردای مبارزه با جناح های قدر قدرت درون نظام بر تن شیخ بنفش نمودند ولی وقتی موج اولیه فرو نشست فرمانده سپاه در مصاحبه ایی اعلام نمود که ازریاست جمهوری در این باره پرسش شده و ایشان تاکید کرده اند به هیچ روی منظورشان سپاه نبوده است .

پرسشی که در اینجا مطرح است این است که اگر مساله تجمع ثروت و قدرت و زور و رسانه و عدم پاسخگویی در برابر قانون در مورد سپاه صدق نمی کند ،پس این کدام نهاد است که دارای این خصوصیات می باشد؟مورد دیگری که ایشان مطرح ساخت موضوعی بود که تلویحا عدم پرداخت مالیات توسط این نهاد یعنی سپاه را به اذهان متبادر می ساخت و چنین وانمود می شد که رییس جمهور با سپاه در این مورد نیز اختلاف دارد و از اینکه سپاه با داشتن کارتل عظیم اقتصادی مالیات نمی پردازد شاکی ست ،که این نیز بسیار خنده دار مینمود زیرا که در همان زمان سی در صد بودجه نهادهای نظامی و عمدتا سپاه و زیر مجموعه هایش افزایش یافت ،که این بار نیز دم خروس از زیر عبای رییس جمهوری بیرون زد .

مطرح ساختن مساله رفراندوم به شکلی بسیار گنگ و بدون اشاره به موردی که بایستی به آرا عمومی مراجعه نمود نیز از همان مقوله عوامفریبی هایی ست که باید با آن مواجه شد.شکی نیست که که اگر قرار بر نظر سنجی باشداصلی ترین خواست عمومی ، رفراندوم در باره نوع حکومت است که حتی فکر کردن به آن نیز در این نظام خنده دار می نماید و اصولا طبق قانون اساسی رییس جمهور کمترین حق را را برای برگزاری یک همه پرسی دارا می باشد .پس هدف از بیان این مطلب چیست؟

شکی نیست که فشار تحریم ها و نیز افت قیمت نفت که در پی هماهنگی با عربستان اتفاق افتاده بد جوری صدای کفگیررا از ته دیگ ولایت در آورده است. از سویی دیگر ورود جمهوری خواهان به کنگره و بدست آوردن اکثریت از سوی آنان سخت باند حاج حسین اوباما را در موضع ضعف قرار داده است و دیگر آنان نمیتوانند که به هر توافقی تن در دهند و زمزمه افزایش تحریم ها و در نتیجه احتمال به بن بست رسیدن کامل مذاکراتی که برای هفت ماه تمدید شده بود ، بسیار بالا گرفته است .تمام این ها را که کنار هم بگذاریم و نیز اوضاع وخیم داخلی که هر آن احتمال یک خیزش عمومی را مطرح می سازد را هم در نظر بگیریم تنها یک راه چاره در پیش پای حکومت قرار می دهد و آن تن دادن به یک توافق هسته ای و برچیدن بساط غنی سازی ست .

اینجا ست که میتوان به نیت احتمالی شیخ حسن روحانی در مورد برگزاری همه پرسی پی برد.در واقع بیان این مطلب یک تست است برای واکنش عمومی ملت ایران برای برگزاری یک رفراندوم در مورد اینکه با غرب برای بر چیدن غنی سازی توافق کنیم یا خیر.بدینسان هزینه اشتباهات رهبری برای پافشاری بیهوده بر این برنامه سراپا اشتباه را که منجر به زیانهای صدها میلیاردی به ایران شده را خودملت می پردازد .می دانند که اگر چنین رای گیری صورت گیرد اکثریت مردم به جان آمده از فشار تحریم ها موافق پایان یافتن این برنامه بی حاصل خواهند بود . در واقع می خواهند جام زهر را از رهبر بگیرند و به خورد ملت به خاک سیاه نشسته ایران بدهند.پیداست که پس از چنین نتیجه ای رهبر از تمامی این ندانم کاری ها بری شده و تازه با یک ژست حق به جانب نیز خواهد گفت که بله جمهوری اسلامی یک نظام دموکرات است و همه به خواست ملت تمکین میکنند و از سوی دیگر ابلهانی که او را سایه خدا میدانند و همواره در این سالها از او شنیده اند که انرژی هسته ای حق مسلم ما ست نیز هیچ اعتراضی نخواهند کرد و دامن کبریایی معظم له از هر غباری مصون می ماند. باید به هوش بود که این روباه بنفش برای تداوم این نظام جهل وجنون وخون و حفظ پایه های قدرت اهریمنی خامنه ای ترفندهای اینچنینی در زیر عبایش بسیار دارد.

امیرحسین مهدی ایرایی

4ژانویه 2015