رفتن به محتوای اصلی

راه رسیدن به دمکراسی: اصلاح‌طلبی یا براندازی؟
20.12.2014 - 03:38

 

در باب روش گذار ایران به دمکراسی در ایران دو دیدگاه کاملا متقابل وجود دارد که هر یک مقتضیات سیاسی خود را نیز دارد. دیدگاه اول بر آن است که رقابت‌های سیاسی درون حاکمیت در نهایت به شکاف عمیق‌تر میان جناح ها منجر شده و آنها مجبور خواهند شد قواعد بازی دمکراتیک را میان خود و نیز دیگر فعالان سیاسی رعایت کنند (روش توصیه شده‌ توسط اصلاح طلبان). کسانی که به این دیدگاه معتقدند حتی ممکن است در ظاهر از نهادهای مدنی نیز حمایت کنند (در چارچوب حکومت ولایت فقیه و نظام اخذ مجوز) اما به آنها نیز دل نبسته‌اند. از همین جهت در رقابت‌های سیاسی درون حاکمیت با شوق و شور شرکت کرده (مثلا به مشارکت در انتخابات تشویق می کنند) و از یک جناح علیه جناح دیگر حمایت می کنند.

دیدگاه دوم بر ان است که جناح‌های درون حکومت اولا همه به مبانی جمهوری اسلامی باور دارند و هیچگاه به نفی و نقد این مبانی نخواهند پرداخت و روزی که چنین کنند از بازی بیرون انداخته می شوند؛ ثانیا مبانی جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن مبتنی بر تبعیض دینی، قومی، ایدئولوژیک، جنسی و جنسیتی است و رقابت درون جناح‌ها این واقعیت را تغییر نمی‌دهد. و ثالثا تجربه‌ی هشت ساله‌ی دوران خاتمی نشان می‌دهد که رقابت‌های جناحی نمی‌تواند چیز زیادی را تغییر دهد و همه‌ی تغییرات نیز یک شبه قابل بازگشت هستند. جمهوری اسلامی زیر بار تغییرات بدون بازگشت به سوی دمکراسی نمی‌رود.

این دو مسیر کدام یک واقع بینانه تر، کدامیک موثرتر و کدام یک اصولی‌تر و اخلاقی‌تر است؟

 

اصول و اخلاق

اگر فردی دارای اصول و مبانی اخلاقی و عقیدتی مشخصی باشد حتما نمی‌تواند در چارچوب این نظام به فعالیت بپردازد. حتی یکی از سیاست‌مداران جمهوری اسلامی را نمی‌توان سراغ گرفت که بر اساس اصول شفافیت و پاسخگویی و برابری با شهروندان ایرانی رفتار کرده باشد. شهروندان ایرانی نمی توانند در چارچوب نظام برابر باشند؛ پاسخگویی و شفافیت نیز در نهایت به اشاره به فساد و اعمال نفوذ رهبر و نزدیکانش و امتیازات طبقه‌ی حاکم می انجامد و بیان آنها به سقوط فرد مورد نظر منجر می‌شود.

نظام تبعیض جمهوری اسلامی نیز دارای قواعد مشخصی نیست که فرد بگوید به آنها باور دارد و این او را فردی اصول‌گرا (اصول مورد نظر نظام) قرار دهد. در جمهوری اسلامی اصولی غیر از اراده و منافع قدرتمندان وجود ندارد و این اصول هر روز به طریقی ظاهر می شوند. چگونه یک مجموعه‌ی مافیایی فاسد و متقلب و دروغگو می توانند در رقابت با یکدیگر به نقطه‌ای برسند که آنها را به رعایت قواعد دمکراتیک یا غیر دمکراتیک در درون خود و در رفتار با دیگران بکشاند؟

 

تاثیر و کارایی

۳۵ سال دوران اندکی برای رژیم‌های سیاسی در دوران معاصر نیست. اگر قرار بود رژیم جمهوری اسلامی و تنازعات درونی‌اش به بهبود زندگی مردم، عدالت، آزادی، دمکراسی و حقوق بشر منجر شوند باید شمه‌ای از آن تاکنون هویدا شده بود. نظامی که در بهیود زندگی مردم و عدالت که مورد ادعای خود آن است کارنامه‌ی رفوزگی دارد (نگاه کنید به مطلب نویسنده تحت عنوان «کارنامه‌ اسلام‌گرایی شیعه در حوزه‌ عدالت اجتماعی: توزیع فقر و فربه کردن دولت» در سایت بامداد خبر) در حوزه‌ی دمکراسی و آزادی و حقوق بشر که با آنها تعارض بنیادی دارد حتما کارنامه‌ی سیاهی از خود به یادگار گذاشته است.

 

واقع‌بینی

گروهی ممکن است بگویند جامعه‌ی ایران در شرایطی نیست که ظرفیت‌های دمکراسی و آزادی و حقوق بشر را داشته باشند و فعالان سیاسی باید انتظارات خود را بر اساس واقعیات جامعه‌ی ایران تنظیم کنند. بنابر این باید با همین نظام موجود ساخت و از ظرفیت‌های آن استفاده کرد تا زمانی که امکان واقعی و بسترهای دمکراسی در ایران فراهم شو.د. در باب بستر‌های واقعی نیز به توسعه، تجدد فکری، رشد طبقه‌ی متوسط، ادغام شدن در جامعه‌ی جهانی و مانند آنها اشاره می‌کنند. از همین جهت از اقدامات مورد نظر خود به عنوان گام‌هایی برای آمادگی به گام گذاشتن در مسیر دمکراسی یاد می‌کنند.

اما این سخنان علی رغم ظاهر منطقی خود در تاریخ دمکراسی در دنیا جایگاه چندانی ندارند. بزرگترین ترین دمکراسی دنیا کشور هندوستان است. هندوستان دارای توسعه‌ای پایدار و همه جانبه نیست؛ طبقه‌ی متوسط آن هنگامی که بنیادهای دمکراسی در آن گذاشته شد چندان وزنی نداشت و تا دهه‌ی ۹۰ با اقتصادهای جهانی فاصله می‌گرفت. اما در همه‌ی این سال‌ها یک کشور دمکراتیک بود. نمونه‌های دیگر کشورهای بلوک شرق هستند که علی رغم وضعیت بد اقتصادی در اوایل دهه‌ی ۹۰ راه گذار به دمکراسی را طی کردند و امروز اکثر آنها دمکراسی‌های پایداری هستند.   

 

باندهای مافیایی

جناح‌های دارای قدرت در ایران مشتی جوان مارکسیست یا اسلام‌گرا نیستند که پس از مدتی از رویاهای کودکانه‌ی خود بیدار شده و دمکراسی و لیبرالیسم را در آغوش کشند. آنها گروهی از افراد کارکشته‌ی دارای قدرت و ثروت و متعلق به محافل جنایت‌کار یا کمتر جنایت‌کار (یا همکار جنایت‌کار در عین وقوف به جنایات او) هستند که وضعیت موجود برای آنها سالانه بیش از صد میلیارد دلار منفعت دارد. آنها تحت تاثیر یک بن بست به قواعد دمکراتیک بازی تن در نمی‌دهند تا دیگران نیز در قدرت آنها سهیم شوند. دیکتاتوری و تمامیت‌خواهی مذهبی مغازه‌های دو نبش آنهاست که به راحتی آنها را وا نمی گذارند. اصلاح‌طلبان در کنار دیگر گروه‌ها مغازه‌های خاص خود را دارند. دمکراسی و آزادی به ضرر همه ی گروه های اسلام‌گراست و آنها این را خیلی خوب می‌فهمند.

به عنوان نمونه به باند بابک زنجانی نگاه کنید. آیا با وجود باندهایی که بابک زنجانی چهره‌ی بیرونی آنها بوده اند می‌توان به رقابت سیاسی درون جناح‌ها به عنوان راهی برای گذار به دمکراسی خوشبین بود؟ امیرعباس سلطانی عضو مجلس از بروجن می گوید: «زنجانی پیش از عید اعتراف‌هایی مبنی بر اینکه با یک تیم کار می‌کند و اینکه او تنها ویترین این ماجراست، داشته است... کلیات این پرونده محرمانه است و نمی‌شود اسم کسی را رسانه‌ای کرد.» (تدبیر ۱۹ فروردین ۱۳۹۳) خود بابک زنجاني گفته بود «من ايني که مي‌بينيد نيستم من فقط يه ويترينم که يه عده ديگه پشت من پنهان شدن.» (ابتکار ۲۷ فروردین ۱۳۹۳)

رقابت میان باندهای مافیایی در کدام نقطه‌دنیا به اصلاحاتی منجر شده که ایران دومین آنها باشد؟ باندهای مافیایی در رقابت با یکدیگر اعضای گروهای رقیب، مردم عادی و گاه اعضای مورد تردید گروه خود را قربانی می کنند. شاید اگر جناح‌ها و باندهای درون قدرت و صاحب قدرت را نمی شناختیم رقابت سیاسی در درون آنها را راهی برای رسیدن به دمکراسی تلقی می کردیم. اما هم ما و هم کسانی که به این مسیر باور دارند به خوبی باندهای درون و صاحب قدرت را می شناسیم و می شناسند. 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
تارنمای خودنویس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.