رفتن به محتوای اصلی

وقتیکه شیخ ما فیلسوف می شود!
01.07.2009 - 19:47

« شیخنا و منتسکیو

(...)اگر انقیاد به قانون نباشد روح دیکتاتوری بروز خواهد کرد.

از سحنان آیت الله علی خامنه ای ، رهبر و ولی فقیه مطلق در جمهوری اسلامی در روز3 تیر 1388 به نمایندگان جناح اصولگرایان مجلس شورای اسلامی ایران.

اگر کسی فقط به الفبای فلسفه سیاسی و حقوق سیاسی آشنا باشد ، از خود خواهد پرسید این عنوان های بی معنی ،و پرطمطراق ، چون جمهوریت – مجلس شورای اسلامی –انقیاد به قانون در نظام ولایت مطلقه فقیه چه صیغه ایست؟چگونه می توان از جمهوریت نظام سیاسی سخن آورد ،که زیر ولایت مطلق فردی است که نه توسط آحاد ملت در یک انتخابات آزاد بر مصدر قوهً اجرائیه انتخاب می شود،ونه در مقابل ملت و نمایندگان ملت جوابگو است ،وانگهی مدت ولایت مطلق اش هم هم مدام العمر است.آیا این دلایل محرز ، همراه با « ادعای قانون مداری !» رهبر دلیل بر بیماری شییخنا نیست؟

مدت 72 سال دیکتاتور های کمونیست در «اتحاد جماهیر شوروی سابق» این زندان ملت ها را با عنوان :اتحاد جماهیر فداراتیو سوسیالیستی شوروی به رهبری لنین و استالین ووو! به دنیا معرفی می کردند! در صورتیکه این ملتها نه با آزادی و تمایل خودشان متحد بودند، بلکه این استبداد و زور گوئی تزار های روسیه بود که این ملتها را در زندانی به وسعت روسیه به زور اسلحه در انقیاد خود گرفته بود.و نه این نظام فدارتیو ،نه جمهوری و نه شورائی بودونه سوسیالیستی .در نهایت نیز این نظام با کشتن بیش از 80 ملیون مردم روسیه و سایر ملتهای در بند ، روزی بر ویرانی های خود فروریخت.وچپاولگران دیگری تربیت شده در همان مکتب دروغ و جنایت و استبدا د چون السین –پوتین –مدوید - بر اریکه قدرت نشستند،و در عین حال این کشور عظیم متلاشی شد.

بیش از یک ماه است ملت ایران با تظاهرات آرام و خیابانی خود و شرکت در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ، که هر چهار کاندیدا ،از بطن رژیم برخاسته اند، با وجود این ، چون ملت به کاندیدای مورد نظر رهبر ولی مطلقه راٌی نداده است ،حضرت اجل نیروهای سرکوب مسلح به سلاحهای سرد و گرم را ، به جان ملت انداخته وده ها ایرانی را یا به قتل رسانده است که هنوز لکه های خون شان در کف خیابانهای تهران و شهر های بزرگ پاک نشده اند ، صد های ایرانی رابا سلاح گرم ، با چاقو و دشنه و تبر لت و پار کرده اند و بیش از سه هزار ایرانی از اقشار مختلف را به زندان انداخته اند ، کسی از مسئولین مملکت در راًس آن « ولی فقیه رهبر مسلمانان جهان !» جوابگوی این ددمنشی نیست ،و شیخنا با دم گرم در محفل نوکران اش از قانونمداری سخن می گوید! اینها دلیل بر بیماری روحی و روانی این فرد نیست، پس چیست؟

آیا شیخنا از طراحی کودتای 22 خرداد فرماندهان سپاه ، که علنأ دربولتن خبری خود ،بنام :«صبح صادق » در صورت پیشی گرفتن میر حسین موسوی ، .(...)هر حرکتی راسپاه بنام انقلاب مخملی را در نطفه خفه خواهد کرد ، آگاه نبودند؟پس لازم است با هم چند سطر از این نشریه « صبح صادق» ، که ارگان دفتر سیاسی سپاه پاسداران است، از نظر خوانندگان بگذرانیم.

«در حالیکه بولتن «تحلیل روز» نشریه ای به صورت اختصاصی برای فرماندهان و ها دیان سیاسی سپاه ارسال می شود، از پیشی گرفتن میر حسین موسوی بر محمود احمدی نژاد در اغلب استان ها کشور به ویژه تهران بزرگ خبر داده است، رئیس دفتر سیاسی سپاه پاسداران، در اظهاراتی تهدید آمیز پیشا پیش اخمدی نژاد را برنده انتخابات معرفی کردو گفت سپاه پاسداران «هر حرکتی برای انقلاب مخملی را در نطفه خفه خواهد کرد». یدالله جوانی رئیس دفتر سیاسی سپاه پاسداران ، در مصاحبه مفصل با شماره 18 خرداد هفته نامه صبح صادق که تیتر اول این نشریه را به خود اختصاص داد، به استفاده هواداران میر حسین موسوی از رنگ سبز اشاره کرد و گفت «استفاده ازیک رنگ خاص برای اولین بار در انتخابات نشانه کلید خوردن پروژه انقلاب مخملی در انتخابات دهم است».(...)رئیس دفتر سیاسی سپاه در عین حال در پاسخ به این سئوالا ت که آیا چنین برنامه ها و سناریو ها در ایران جواب می دهد و به نتیجه می رسد؟«گفت»هرگز امکان ندارد.وی بطور تلویحی میر حسین موسوی را به عنوان یکی از دشمنان انقلاب معرفی کرد وتصریح کرد «در ایران وجود رهبری به عنوان ولایت فقیه مسیر حرکت ملت را مشخص می کندو مردم ایران تابع ولایت هستندو هرگاه ببینند حزبی یا گروهی که از آن هواداری می کرده اند راهی غیر از راه ولایت می رود سریع حسابشان را از آن حزب یا از آن گروه جدا می کنند»

ارگان انترنتی دفتر سیاسی سپاه در مقاله ای با عنوان «جنگ روانی انتخاباتی با زمینه سازی برای انقلاب رنگین »با اشاره به آنچه «بازی با رنگها» خواند ،مدعی شد که «بحث فراتر از استفاده برخی جریان های سیاسی از تکنیک و تاکتیک ها ی جنگ روانی در نظر می آید قرائن وشواهد نشان می دهد تلاش مرموزانه ای استتار شده و بسیار پیچیده ای برای جابجائی افکار عمومی و زمینه سازی جهت انقلاب رنگی در حال شکل گیری است»(ماٌخذ-1)

*************

معلول ومعیوب جسمی ، روحی و روانی بودن نه عیب و نه ننگ است.آنچه که بسیار نگران کننده و خطرناک است ، این است که سرنوشت یک ملت و یک مملکت را بدست شخص بیمار بسپارند و در نهایت کشور و ملت را به نابودی بکشد!

آنچه که در ایران امروز ما شاهد آن هستیم بیماری و معلولیت رهبر و نابودی ملت و کشور است.در قانون اساسی نظام های معتبر ودموکراتیک جهان ، این اصل قید شده است ، که اگر رئیس قوهٌ مجریه بنا به عللی چون بیماری و ناتوانی جسمی و عقلی از عهده اداره مملکت وملت ، یعنی این مسئولیت سنگین عاجز باشد، مسئولین عالی رتبه مملکت ، با تشکیل کمیسیونی ، رئیبس قوهً مجریه را کنار می گذارندو برای جانشینی ایشان ، تحت برنامه مشخص در چهار چوب قانون اساسی ، رئیس قوه مجریه انتخاب می کنند. در قانون اساسی الکن جمهوری اسلامی تحت رهبری ولی مطلقه فقیه ،این اصل نیز قید شده است.

امٌا بر می گردیم به اصل مطلب : آیا حاکمان نظام ولایت مطلقه فقیه زیر پوشش «جمهوری ابتراسلامی»معنی و مفهوم قانون ومنشاء ومشروعیت عقلی و حقوقی قانون را می دانند و یا همین طورگز نکرده می برند؟در این راستا سعی خواهیم کرد با تکیه بر اثر معروف یکی از فلاسفه عصر روشنگری : شارل منتسکیو(تولد-1689-مرگ-1755) یعنی روح القوانین ،ریشه ونحوه پیدایش قانون در چهارچوب عقل و شعور ذهنی وعملی انسان وهمچنین معنی و مفهوم ومشروعیت حقوقی آن در اینجا به توضیح و تفسیر بپردازیم.ِیاد آوری می کنیم ، که منتسکیو تحت تاٌثرانقلاب 1688 انگلستان و استقرار نظام دموکراسی پارلمانتاریسم در آن کشور ، مدت دوسال در انگلستان اقامت کرد و مشاهدات عینی خود را با مطالعه اندیشه های جان لاک فیلسوف معروف انگلیس، ومراجعت به وطن خود فرانسه 17 سال عمر خود راصرف نوشتن اثر فنا ناپذیر خود :روح القوانین کرد.اگر امروز بخشی از کشورهای غربی آز حاکمیت قانون و دوموکراسی بر خوردار هستند ودر رشته های علمی ، اقتصادی و عدالت اجتماعی به پیشرفت های مهم نائل آمده اند، همه این ترقیات ، ناشی از حاکمیت قانون ، قانون برخاسته ازراٌی آزاد این ملت ها است.همان اندازه که بین اندیشه های آیت الله خمینی و حجت السلام علی خامنه ای ، با اندیشه های جان لاک و منتسکیو فرق است(با وجود اینکه نوشته های این دو فیلسوف سه قرن پیش نوشته شده اند)همان اندازه هم بین جوامع مستبد ، با رهبران جانی و فاسد و نادان جهان اسلام با جهان غرب فرق دارد.در جهان غرب اگرامروز رهبر سیاسی و مذهبی بگوید :من نماینده خدا ، نماینده حضرت مسیح و یا نماینده اما زمان بر روی جهان خاکی هستم ، حتمأ مسئولین مملکتی همراه با پزشکان روانی آن کشور آـن مرد ابله و دیوانه را در آسایشگاه معلولین روانی بستری می کنند.

تعریف قانون.

تمام پیشرفت ها و اختراعات علمی بشر در رشته های مختلف ،چون فیزیک و مکانیک ،علم نجوم و فیزیک کیهانی ، شیمی ، علوم زیست شناسی، حتی جامعه شناسی و مردم شناسی ، در درجه اول از طریق مشاهدات علمی از جهان هستی شروع شده است.ستاره شناسی علمی دنباله ستاره پرستی است، که در حقیقت در ابتدا، یک نوع باور های خرافی بود، در صورتیکه ستاره شناسی یک علم به معنی واقعی آن است.هزاران سال ، انسان بر این باور بود که خورشید دور زمین می گردد وزمین مسطح وکانون جهان هستی است .ودر کتاب های دینی ، در رابطه با آفرینش یک مشت داستان های خیالی و بی پایه وجودارند ، که قرنها است ،که روحانیون ادیان مختلف ، با تکیه بر قدرت های مادی واستبداد ی به قیمت قتل دگر اندیشان و دانشمندان ، این اندیشه های خیالی را ،که خداوند در آسمان ها جای دارد بر مردم تحمیل می کردند.از زمانی که فیزیک گالیله و نیوتن ، دانش و آگاهی انسان را از جهان هستی و قوانین حاکم در آن را عوض کرد، از آن زمان تاکنون بردانش و علم روحانیون چیزی اضافه نشده است. قبل از نیوتن هم هزاران سال بشر افتادن سیب را از درخت مشاهده کرده بود، اما چرا نیوتن دلیل افتادن سیب و قانون آن را که معروف به قانون جاذبه است را کشف کردو فرمول محاسبه آن را به اثبات رسانید.(قوهٌ جاذبه با جرم جسم نسبت مستقیم و با مربع فاصله جسم نسبت معکوس دارد.)

یا در علم شیمی ، که در حقیقت تکامل گیمیاگری است ، که یکعده بر آن باور بودند که مس را از طریق کیمیاگری به طلا تبدیل بکنند ، نمونه دیگری از مشاهدات عمیق به قوانین حاکم در طبیعت است.این قوانین آن چنان محکم و مسجل هستند که شیمی دان معروف روس دیمیتری ایوانویچ مندلیف (1834-1907) با تکیه بر قوانین موجود در طبعیت عناصر تشکیل دهنده کره خاکی حتی با تکیه بر وزن اتمی هر عنصر و نظمی که در بین عناصر تشکیل دهند کره خاکی وجود دارد ، به وجود عناصری اشاره می کند که این عناصردر زمان حیات خود آن دانشمند هنوز کشف نشده بود ،و بعدأ کشف شد.این نظم اتفاقی و یا دلبخواه نیست و بر حسب حکم امر عمر و زید آیت الله ها و شیخ السلام ها و پاپ ها و خاخام و اندیشه های خرافاتی آنها نیست.

اگر به این جهان با دقت نظر افکنیم ، مشاهده خواهیم کرد که این عالم ، محاط بد دو خاصیت و یا دو حقیقت هستیم.این دو حقیقت توجه ما را جلب می کند.

اول هم شکلی و هم آهنگی، که شامل سه عنصر نظم ، توالی و ترتیب است.یعنی مشاهد می کنیم که در عالم یک نوع هم شکلی وهم آهنگی در میان اشیاءو موجودات و مخلوقات عالم وجود دارد،که عبارت است از نظم و توالی و ترتیب .مثال این خاصیت :نظام عالم وجود و نظم منظومه شمسی ، توالی روز و شب، توالی تابستان و زمستان و سایر فصول ، مرگ بعد از تولد و امثال آن ،که نمی توانیم منکر وجود این نظم جهانی و این توالی و ترتیب باشیم.

دوم-اختلاف شکل و تنوع، که شامل سه عنصر تغیر یا تحول ، تباین و تنوع یا اختلا ف می باشد.یعنی می بینیم در جوف این هم شکلی یا همراه آن همآ هنگی ، اشیاء و موجودات اولأ مدام در حال تحول و تغیر هستند وثانیأ بین بعضی از موجودات تباین و تضاد موجود است.وثالثأ حتی در یک سنخ و یک نوع از موجودات هم اصل تنوع و اختلاف شایع است.تغیرات مشهود اشکال موجودات و اختلاف بین آنها امثله ً خاصیت دوم است.

پس عالم وجود یا وجود عالم در واقع ترکیبیب است از دو خاصیت همشکلی و تنوع و به عبارت دیگر وحدت ها

وتضاد ها.

بر طبق این سیاق طبیعی و حقیقت مشهود، غالب مردم جهان و بخصوص متفکرین عالم بشری نیز معمولأ به دو فرقه تقسیم شده اند .جمعی حقیقت اول را مورد توجه خود قرار داده اندو حقیقت دوم را از مد نظر دور داشته اندو گروه دیگر بعکس به خاصیت دوم گرویده اندو از توجه به خاصیت اول غفلت کردند..

Absolutisme-Relativisme

.

مطلقگرایان و نسبتگرایان

دسته اول را مطلق گرایان و دسته دوم را نسبت گرایان می گویند.اگرچه اختلاف بین این دو دسته در بسیاری از مظاهر زندگی آشکار است ولی در مسائل اخلاقی و روابط سیاسی واجتماعی این اختلاف بیشتر از سایر موارد مشهود است.

دسته دوم یعنی نسبت گرایان تحت تاثیر مشهودات خود نسبت به تنوعاتی که جامعه شناسان و مردم شناسان درعادات و قوانین و اشکال حکومت ملل دیده اند و نیز در تحت تاثیر تغیرات طبیعت و اجتماعی که نتیجه اصل تنوع است قرار گرفته اند معتقد به اصل زیر شده اندکه جوهر عقیده نسبتگرایان است، و می گویند:نمی توان یک اصل مشترک مورد قبول همهً مردم بدست آورد.بدین معنی که نسبتگرایان وجود چنین اصل مشترکی را انکار کرده اند.

اما مطلق گرایان تحت تاثیر مشاهدهً وحدتها و هم شکلی های و نظام علم توالی وقایع قرار گرفته و چون نمی توانند منکر اصل تنوع شوند لذا معتقد به وجود یک ایده آل یا غایت آمال یک کد اخلاقی (مجموعه نظام اخلاقی)گردیده و دررشته سیاست و جامعه شناسی به وجود یک شکل حکومت خیالی اعتقاد دارندو بر این باورند که برای مردم بهترین شکل زندگی اجتماعی را تامین می کند.

از جمله ًمظاهر این دو مکتب و این دو حقیقت در جهان سیاست و عالم روابط انسانی ،مسئله آزادی فردی است در برابر قوه قهریه دولت واجتماع یعنی قدرت دسته جمعی .طبق فرضیه اول(یعنی آزادی فردی)جامعه مخلوق افراد است وبخاطر افراد بوجود آمده است.

تئوری دوم برای جامعه یک موجودیت اصلی و آسمانی یا الهی یا طبیعی قائل است و فرد را مستهلک در جامعه دانسته ولذا فرد را فدای جامعه می کند .تئوری اول مخلوق فرضیه نسبی و عقیده نسبی گرایان است وتئوری دوم محصول عقیدهً مطلق گران می باشد. در نظام های دیکتاتوری کمونیستی،وناسیونال سوسیالیزم آلمان هیتلری ، جمهوری ناب محمدی اسلامی آقای خمینی تحت شعار :حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله ، که امروز آقای خامنه ای با مقام ولایت مطلقه بر 70 ملیون ایرانی با قتل و زندان ، شکنجه و نفی بلد شهروندان ، مدت 30 سال است ثروت های مادی و معنوی ملتی را به ظاهر بنام دین و معنویت به تاراج برده و می برند، همه این جنایت های در راستای یک اندیشه غلط ناشی از جهل و نادانی رهبران سیاسی مذهبی است ، که ملتی را به اسارت گرفته اند.

هدف منتسکیو در کتاب روح القوانین متوجه سه امر زیر می باشد.

1- کشف اصول اساسی و هم شکلی وحدت ها و کشف نقاط مشترک و خواص مشترک و هدف مشترک حکومت ها.

2- کشف عواملی که موجب اختلافات و تنوعات رژیم هاو اشکال مختلف حکومت ها ست.

3 – کشف چگونگی جمع بین اختلافات و ایجا دوحدت بین آنها ،بطوریکه برای زمامداران و مقننه (قانونگذاری ) میسر می گردد و آن عوامل را به منظور تکمیل هر نوع حکومت و سیر دادن آن به طرف ایده آل و حد کمال تحت اراده و اختیار قرار داده و کنترل نماید.

تعریف قانون:منتسکیو هر نوع رابطهً شیئی را با شیئی دیگر را قانون شمرده بطوریکه ملاحظه شد قانون را چنین تعریف میکندو می گوید قانون عبارت است از رابطه شیئی با شیئی دیگر درعالم .بنا بر این دو اصطلاح قانون ورابطه دو اصطلاح مترادف هستند.زیرا در نظر وی روابط تمام اجزاءو ذرات عالم با یک دیگر تحت یک نظم و ترتیب معین است.

این نظم به عقیده وی اتفاقی و یا دلخواه و یا برحسب حکم و امر من و شما نیست، بلکه نظمی است عقلی (راسیونل)و ایده آلی.جامعه بشری نیز مانند سایر موجودات طبیعت قائم به روابط بین اجزاء یعنی افراد آن است.ولی چون انسان صاحب دو عنصر اراده وفکر است ،قانون بین افراد انسان که عبارت از همان می باشد، بیشتر ازقوانین بین سایر موجودات پیچیده و غامض هستند.و علت عدم رعایت انسان از قوانین طبیعی دو چیز است:یکی آزادی اراده در انسان و دیگری نقض دماغی وفکری انسان (بمانند نقض دماغی تمام دیکتا تور های تاریخ چون شاه و شیخ در ایران) این دو سبب خود مانع از آن است که انسان در حد کمال زندگی کند.

به عقیده منتسکیو مسائل زیر در بارهً انسان محق است.

1- انسان مانند نباتات و سایر موجودات ، بخودی خود و بی اراده تابع این نظام و قانون نمی شودو چون بواسطه واجد بودن فکر واراده در عمل خود آزاد است.چون و چرا و دخالت در این نظم طبیعی و قانون می کندآوآنرا یا رد می کند ، یا اصلاح می کند و یا تغیر میدهد.(به همین خاطر است که اکثریت ملت ایران امروز ولایت مطلقه فقیه را با فریاد مرگ بر دیکتاتور حتی به قیمت فدا کردن جان خود رد می کنند، ولو اینکه رهبر و دستگاه استبداد حاکم به دروغ وعدهً بهشت به ملت در آن دنیا می می دهد.درحالیکه ملت ،جهنم جمهوری اسلام ناب محمدی این دنیا را نمی خواهند.

2- برای انسان باید نمونهً نظام دیگری را برای رعایت قانون طبیعی بوجود آورد.مثلأ قانون عرف و امثال آن آنرا باید وضع نمود و چنین مقرر داشت که هرکس از آن تخلف کند و رعایت ننماید مجازات شود.سبب این است که انسان موجود صاحب شعور و قوه دراکه و مالک هوش و شعور واراده بسهولت تابع قوانین طبعیت نمی شود.برای اینکه طبعت انسان مستلزم آن است که آزاد باشد و بهمین جهت نیز حتی قوانین موضوعه خود را می شکند.از این جا است که سه عنصر مذهب و اخلاق و سیاست وضع شده است .

منتها در رابطه با نظام حاکم در ایران ،که برای مردم فریبی و با زور و شکنجه و قتل خود را بر ملت تحمیل کرده است ، روحانیون حکومتی در ایران خود را به دروغ و تحمیق ملت نماینده خدا روی زمین معرفی می کنند.بنا به عقیده منتسکیو قانون در جامعه یعنی یک قاعده و یا میزان برای سنجش اعمال افراد جامعه با یک دیگر است.وآزادی سیاسی و رسیدن به آن در جامعه بنا بر عقیده منتسکیو باید بر اساسی گذاشته شود کسی از دیگری خوف و ترس نداشته باشد.منتسکیو در باره آزادی بیان واندیشه نیز بحث مفصل کرده است و آنرا ضروری و حائز اهمیت می داند و می گوید :تا تواًم با عملی بر خلاف قانون یا منتهی به شورش نشده باشد وصرف حرف و بدون عمل تحریک و شورش باشد، مستوجب مجازات نیست و نباید جرم شناخته شود.

در ایران امروز بیان اندیشه بخاطر ترس و وحشت استبداد مذهبی آز آگاهی توده ملت ،مطلقأ وجود ندارد ، برعکس تبلیغ جهل و خرافات مذهبی ایجاد چاه جمکران صدها امامزاده ها با هزینه و سرمایه های ملی کاملأ آزاد و بازاراش پر رونق است.منتسکیو در این رابطه سخن معروفی دارد ، که می گوید:برای احتیاجات موهوم ملت ، دولت نباید از احتیاجات حقیقی ملت چیزی برداشت نماید.

(ماًخذ:تاریخ فلسفه سیاسی .به قلم دکتر بها الدین پازارگاد جلد دوم چاپ تهران مصوٌر-تهران مرداد ماه 1336)

پایان .

پاریس 30 ژوئن2009

1-سپاه موسوی را تهدید کرد :انقلاب مخملی را در نطفه خفه می کنیم.نقل از سایت اطلاعات نت .تاریخ 9 ؤوئن2009

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.