رفتن به محتوای اصلی

مناقشات اتمی؛ فرهنگی؛ اجتماعی و دغدغه های سرنگونی «بخش دوم»
29.09.2014 - 13:41

نقش آفرینی در نظم جدید منطقه ای

در بخش نخست مقاله به اختلافات و جنگ و دعواهای باند های رژیم و از جمله اختلافات بر سر موضوعات فرهنگی و اجتماعی اشاره کردم و نوشتم که هیچ راهی برای برون رفت از این جنگ و دعواها وجود ندارد . و نوشتم نزاع میان باندهای رژیم در حالی هر روز شدت بیشتری می گیرد که ممکن است یکی از این مناقشات با محاسبه ای غلط و غیر دقیق از سوی رژیم ؛ جرقه باروت را به انبار نارضایتی های اجتماعی برساند و پروسه قیام برای سرنگونی تمامیت رژیم استارت بخورد و ..... .

اکنون ادامه مقاله

ب ــ مذاکرات اتمی ؛ سراب نجات :

1 ) مذاکرات اتمی و پیامدها :

در طول یکسالی که از زمینه سازی و شروع مذاکرات اتمی با 5+1 میگذرد ؛ هیچوقت " اصل مذاکرات اتمی " موضوع تشدید جنگ و دعواهای دسته بندیهای مختلف رژیم نبوده است . یعنی علیرغم ایراد و انتقادات به موضوعات مورد مذاکره ؛ هیچ باند و جناحی با اصل مذاکره مخالفت نداشته و خواستار قطع و یا پایان مذاکرات اتمی نبوده است . پس اختلاف و دعوای باندهای رژیم بر سر چیست ؟

بعبارتی اگر جناحهای مختلف رژیم بر سر اصل مذاکره اتمی و هدف نهایی آن یعنی نجات رژیم از حلقه تحریمها مشکلی باهم ندارند و هم نظر هستند ؛ پس دعواهای باندها که هر روز بر ابعاد آن افزوده میشود بر سر چیست ؟!

جنگ و اختلافی که بر سر مذاکرات اتمی  در طول این یکسال همواره میان باندهای مخالف رژیم  جریان داشته است ؛ در واقع بر سر پیامدهای بعد از پایان مذاکره است . پیشاپیش برای باندهای قدرت روشن است که ؛ اگر مذاکرات اتمی با موفقیت به پایان برسد ؛ توازن قوا و آرایش قدرت به نفع باند پیش برنده مذاکرات اتمی ــ باند رفسنجانی ؛ روحانی ــ تغییر خواهد کرد و از سهم اصولگرایانِ باند ولی فقیه از قدرت ؛ کاسته خواهد شد . پس دعوای اصلی باندها که به بهانه مذاکرات اتمی پیش میرود ؛ در واقع بر سر سهم آینده هر باند از ثروت و قدرت میباشد .

حسن روحانی : امروز هیچ کس به ما نمی گوید که شما مسئله اتمی را حل نکنید ؛ ولش کنید . همه میگویند مذاکره جدی انجام دهید ؛ همه میگویند این معضل را حل کنید ( تلویزیون شبکه خبر 30 مرداد 1393) . وی در ادامه سخنانش گفت : تحریم بار بر دوش من نیست که برداشتن اش دل بخواه من باشد ؛ بار بر دوش کل نظام است .

جنتی دبیر شورای نگهبان و امام جمعه تهران در گردهمائی ائمه جمعه : مستنداتی در اختیار دارم که نشان میدهد برخی ( برخی اسم مستعار باند رفسنجانی ؛ روحانی است ) بدنبال آن هستند که پس از حل و فصل مسئله هسته یی ؛ مجلس را در اختیار بگیرند .

حاج سردار قاسمی از فرماندهان سپاه پاسداران از نتایج پایان موفقیت آمیز مذاکرات ابراز نگرانی میکند و میگوید : با پایان مذاکرات فاتحه ولی فقیه خوانده است .

واقعیت این است که اوضاعِ وخیم اقتصادی و اجتماعی که کل نظام با آن مواجه است و خطر شورش مردم گرسنه و ناراضی ؛ باعث شده همه جناحهای رژیم و از جمله اعوان و انصار ولی فقیه چشم به میز مذاکرات اتمی بدوزند . بنابراین پذیرش هر ذلت و زبونی در مسیر مذاکرات اتمی ؛ خواست مشترک ولی فقیه و همه باندها و دستجات رژیم میباشد . یعنی نیاز شدید رژیم برای بر طرف شدن تحریمها و خروج از بن بست های اقتصادی و اجتماعی ؛ واقعیتِ ادامه مذاکره اتمی را بعنوان تنها راه نجات ؛ به کل نظام تحمیل کرده است .

بطوریکه علیرغم هر مشکل و یا تحریم جدیدی هم که امریکا ؛ در جریان تداوم مذاکرات تصویب میکند ؛ هر دو باند نظام مواظب اند که ؛ دست از پا خطا نکنند تا مبادا ؛ اخلالی در مسیر مذاکرات ایجاد شود . همچنانکه علیرغم همه دوگانه گوئی ها و تناقض بافی ولی فقیه و باند او ؛ مبنی بر " بی نتیجه بودن مذاکرات " ؛ مذاکره فایده ندارد " ؛ باید " از تجربه های ناکام تجدید نظر " کنیم و ..... بر ادامه مذاکره تشویق و تأکید میشود .  

احمد خاتمی امام جمعه تهران و آیت الله هار و بی چشم و روی عضو مجلس خبرگان ؛ در حالیکه شب و روز در ایراد و انتقاد از مذاکرات اتمی و تیم مذاکره کننده حرف میزند ؛ علیرغم آن در نهایت میگوید : ...... مذاکرات در چارچوبه یی که رهبری فرمودند ادامه دارد . وی همچنین میگوید " دولت مشروع " است و " آحاد ملت " باید در حد توانشان به دولت کمک کنند .

روزنامه مردم سالاری 18 شهریور ضمن ابراز وحشت از توقف  مذاکرات اتمی میگوید : بی نتیجه گذاشتن و به بن بست کشاندن مذاکرات اتمی مثل " خودکشی از ترس مرگ " است .

حسن روحانی در اجبارِ رضایتِ تمامیت رژیم به ادامه مذاکرات اتمی با غرب ؛ برای عبور از خطری که ادامه نظام را تهدید میکند ؛ میگوید : بدون وحدت و هماهنگی در کشور ــ یعنی رضایت دادن همگی به زانو زدن در پشت میز مذاکره ــ ؛ عبور از این پیچ تاریخی که مقام معظم رهبری اشاره کرده اند ؛ به نظر من امکانپذیر نیست . یعنی مذاکرات اتمی ؛ تنها راه فائق آمدن با خطر انفجار و خشم توده های ناراضی از وضعیت اقتصادی و معیشتی است .

اما رمز گشائی از دوگانه گوئی ها و تناقض بافیهای ولی فقیه در مورد  مذاکرات اتمی با غرب و امریکا ــ ؛ یعنی هم بی نتیجه دیدن مذاکرات و هم موافقت با ادامه آن و تشویق تیم مذاکره کننده به ادامه راه ــ یعنی از یکطرف مخالفت خوانی با مذاکره با غرب و شعار مبارزه با امریکا و جامعه جهانی و از طرف دیگر حمایت از سیاست خارجی دولت روحانی در مورد مذاکرات اتمی با غرب و امریکا ؛ مشکل چندان پیچیده ای نمی باشد .

این دو گانه گوئی های ولی فقیه ؛ ریشه در تردید و تزلزل های ولی فقیه از پیامدهای توافق اتمی دارد . ولی فقیه میداند شرط اصلیِ نهائی برای رسیدن به توافق اتمی میان ایران و 5+1 ؛ قبل از هر چیز ؛ سیاسی است و مشکل تعداد سانتریفیوژ ها و کم و زیاد کردن آنها و یا ادامه کار کارخانه آب سنگین اراک و ...... فرع مسئله میباشد . این عامل سیاسی ــ نقض حقوق بشر ؛ حمایت از تروریسم و دخالتگریهای منطقه ای و بخصوص حمایت از بشار اسد و ...... ــ است که باعث شده است که ؛ خامنه ای در رابطه با نتایج و آینده مذاکرات اتمی به  تردید و دو گانه گوئی دچار شود .

اما از طرف دیگر بدلیل مشکلات جدی اقتصادیِ گریبانگیر رژیم ؛ ولی فقیه نمی تواند از ادامه مذاکرات اتمی چشم بپوشد .  و اتفاقا" همین نیاز خامنه ای به ادامه مذاکرات است که زبان حسن روحانی را علیه خامنه ای ؛ دراز کرده و در مقابل خط و نشان کشیدنهای وی ؛ کوتاه نمی آید . و یا بعبارتی ؛ آنچه که سید علی خامنه ای را مجبور کرده است علیرغم زبان درازی حسن روحانی ــ و بی اعتنائی های وی به خط قرمزهائی که از جانب ولی فقیه مشخص میشود ــ ؛ کوتاه بیاید و از او حمایت کند شرایط اقتصادی و فشار تحریم های اقتصادی به نظام است که ؛ ولی فقیه انتظار دارد با ادامه مذاکرات ؛ در این زمینه گشایشی ایجاد شود .

همچنین می توان گفت ریشه این تناقض گوئی ها در ولی فقیه ؛ علاوه بر موقعیت ضعیف و عدم مقبولیت وی ؛ به تردید و وحشتی مربوط میشود که او از عدم توانائی اش در مدیریت و کنترل انتظارات مردم  ؛ بعد از پایان مذاکرات دارد . یعنی اگر نظام آخوندی پروسه مذاکرات اتمی را تا آخر نرود و قبل از پایان مذاکرات از دور مذاکرات خارج شود ؛ با مشکلات کمر شکن اقتصادی و نارضایتی های اجتماعی مواجه میشود . اگر به مذاکرات تا پایان ادامه دهد با شدت گیری شکافهای درونیِ نظام  ؛ ناشی از پیامدهای پایان مذاکره مواجه میشود ؛ و این در حالی است که ؛ شرایط اجتماعی برای آمدن مردم به صحنه اعتراضات علیه رژیم ؛ هر چه بیشتر مساعد میشود .

2 ) نقش آفرینی در نظم جدید منطقه ای :

در گذشته کلید رابطه با غرب و امریکا انحصارا" در دست ولی فقیه بود . وی نیز بر اساس مصلحت و منافع باند خود در صورت نیاز از آن استفاده میکرد . چنان که ؛ یکسال پیش از آنکه مذاکرات رسمی اتمی در دولت حسن روحانی شروع شود ؛ در اواخر دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد دیپلوماسی پنهان میان فرستاده های ولی فقیه و نمایندگان امریکا در یکی از کشورهای حاشیه خلیج برقرار بوده است . یعنی چرخشی که در سیاست خارجی نظام ــ بدستور ولی فقیه ــ تحت عنوان " نرمش قهرمانانه " صورت گرفت و بعدا" سیاست خارجی دولت روحانی بر اساس آن تنظیم و به پیش رفت ؛ در واقع در اواخر دولت احمدی نژاد کلید خورده است . 

بعد از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 92 و پیروزی حسن روحانی ؛ با تغییر سیاست نظام در رابطه با تماس علنی و رسمی با غرب و امریکا و استراتژی " نرمش قهرمانانه " ؛ از سال گذشته بطور علنی از طریق کانال رسمی وزارت خارجه دولت روحانی ؛ مذاکرات پیرامون پرونده اتمی آغاز و با رضایت ولی فقیه تا بامروز ادامه داشته است   .

علیرغم دوگانه گوئی های ولی فقیه و ظاهرا" بی نتیجه دانستن این مذاکرات ؛ این مذاکرات با تشویق و رضایت وی هر روز ابعاد تازه ای یافته است .  مذاکرات اتمی و نیاز به موفقیت در این عرصه ــ برای رهائی از فشار تحریم ها ــ با ارتباطات متعدد وزیر خارجه ها و هیئت های مذاکره کننده دو کشور و همچنین تماس تلفنی حسن روحانی با رئیس جمهور امریکا ــ اوباما ــ توازن جدیدی در این رابطه ایجاد کرده است ؛ بطوریکه :

اولا" بر خلاف گذشته در رابطه با نوع و میزان رابطه با امریکا ؛ دیگر ولی فقیه تنها تصمیم گیرنده نیست و باند رفسنجانی ؛ روحانی حتی سهم بیشتری از این تصمیم گیری را دارا میباشند . یعنی بر خلاف مذاکرات اتمی در دوره های گذشته ــ دوره جلیلی ــ ؛ این بار بسیاری از تصمیمات مربوط به مذاگرات اتمی ؛ در دولت روحانی و توسط ارگان سیاست خارجی اتخاذ میشود .

دوما" بر خلاف دیپلوماسی پنهان که خامنه ای بی ارتباط با میز مذاکره نشان داده میشد ؛ این بار پای ولی فقیه غیر مستقیم از طریق این ارتباطات به حیطه سیاست خارجی و نزدیکی به غرب و امریکا گشوده شده است . یعنی سیاست مذاکره و مصالحه با غرب و امریکا ؛ سیاست این باند و آن جناح و ...... نیست ؛ سیاست کل نظام میباشد .

اما در باره توافق نهائی احتمالی اتمی همچنانکه از تماسهای جداگانه هر بار وزرای خارجه دو کشور و هیئت های اتمی دو کشور ایران و امریکا پیداست :

اولا" این توافق ؛ در واقع توافق میان ایران و امریکا خواهد بود .

 ثانیا" قبل از اینکه این توافق بر سر عقب نشینی رژیم بر سر برنامه اتمی اش باشد توافقی است با اهداف سیاسی و بخصوص در گرو هم جبهه شدن ایران با جبهه جهانی ضد داعش است . که این هم جبهه گی هم ؛ در قدم اول مستلزم چشم پوشی نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه اش از حمایت یکی از اصلی ترین ستونهای استراتژیکی اش در منطقه ــ نظام بشار اسد در سوریه ــ . یعنی ولی فقیه باید بپذیرد که سوریه از دست رفته است  .

واقعیت این است که ؛ علیرغم سوء پیشینه منفی در سیاست خارجیِ منطقه اییِ رژیم و حمایت آشکار او از تروریسم و بنیادگرائی ؛ در شرایط فعلی منطقه و دستیابی داعش به قسمتی از خاک عراق و سوریه ؛ با توجه به نفوذ منطقه ای رژیم ایران بخصوص در عراق و سوریه ؛ ایران برای کمک به حل این بحران برای غرب و امریکا ؛ مخاطبی حذف ناشدنی است .

چرا که ؛ بخاطر تحقیر شدگی کشورهای عربِ سنی توسط ایرانِ شیعی و به حاشیه رفتن و نادیده گرفتن حقوق آنان توسط ایرانِ شیعی و متحد شیعی اش ــ نوری المالکی ــ در عراق و همچنین بشار اسد در سوریه ؛ داعش برای سنی ها منبع الهام ؛ اعتماد به نفس و یک متحد مقطعی برای مقابله با تهدید شیعه در منطقه میباشد .

کما اینکه تعدادی از کشورهای عربِ منطقه ؛ متهم به همکاری و کمک به داعش برای قدرت گیری در سوریه میباشند و در عراق هم ؛ کمک مردم سنی در تصرف شهرهای موصل و تکریت و ... پیروزیهای بعدی داعش ؛ نقش اساسی داشته است . بنابراین متحدین منطقه ای امریکا ــ کشورهای عرب منطقه ــ در جبهه ضد داعش نه تنها به لحاظ کمک نظامی وزنه ای نمی باشند ؛ بلکه بلحاظ استواری در هم پیمانی هم قابل اعتماد نمی باشند .

برگردیم به بحث مذاکرات اتمی ؛ در حالیکه موفقیت رژیم در مذاکرات اتمی با غرب و امریکا ؛ به تصمیم رژیم در همراه شدن با ائتلاف جهانی علیه داعش ؛ گره خورده است . از آنجا که چبهه ضد داعش ؛ ضد بشار اسد هم هست ؛ ائتلاف رژیم با این جبهه ؛ بدلیل اهمیت استراتژیکی سوریه ــ کلید توسعه طلبی های منطقه ای رژیم ــ کار آسانی نخواهد بود و نباید آن را ؛ در آینده ای نزدیک انتظار داشت .

از طرف دیگر اما ؛ ولی فقیه خوب میداند بدون توافقات سیاسی با امریکا از جمله معامله بر سر سوریه ؛ از پیشرفت در زمینه مذاکرات اتمی خبری نخواهد بود و بدون این توافق هم ــ توافق اتمی ــ  ؛ ادامه حکومت آخوندها با مشکلات بیشمار اقتصادی و اجتماعی روبرو خواهد شد .

با این حال مهره های دو باند اصلی رژیم از اینکه در ائتلاف جهانی علیه داعش به بازی گرفته نشده اند ؛ سور و گداز نموده و وحشت و نگرانی خود را پنهان نمی دارند . چرا که با برکناری نوری المالکی از پست نخست وزیری در عراق و با بخطر افتاده شدن بشار اسد در سوریه ــ بخصوص بعد از بمبارانهای امریکا بمواضعی در خاک سوریه ــ ؛ سر پلهای استراتژیک رژیم در منطقه در حالی از دست میروند ؛ که جمهوری اسلامی در شکل گیری نظم جدید منطقه یی هم ؛ به بازی گرفته نشده و سَرش  بی کلاه مانده است .

بهمین خاطر در شرایط جدید ؛ ولی فقیه فراتر از رضایت بادامه مذاکرات اتمی ــ و انتظار پایان موفقیت آمیز آن و نجات از تحریمها ــ ؛ به معرفی چهره ای تازه و مطلوب از حکومت اسلامی ــ برای نقش آفرینی در شرایط جدید منطقه ــ ؛  نیاز دارد .  چهره تازه ای که اکنون توسط روحانی و تیم مذاکره کننده اتمی در جریان مذاکرات و ملاقاتها با مقامات غرب و امریکا ؛ ارائه میشود .

خامنه ای در تائید و حمایت از تیم مذاکره کننده اتمی میگوید : چهره جمهوری اسلامی ایران در سالیان گذشته به ناروا و غلط ؛ مشوش جلوه داده شده و نمایندگی های ایران در خارج باید این چهره را برگردانند و چهره واقعی را بدنیا معرفی کنند .

یعنی در شرایط جدید منطقه ای و حوادث عراق و سوریه ؛ ــ برکناری نوری المالکی از نخست وزیری عراق ؛ جنگ در سوریه ؛ ظهور داعش و تشکیل حکومت اسلامی در قسمتی از خاک عراق و سوریه و حمله امریکا به مواضع داعش در سوریه و .....  ــ که به کوتاه شدن دستِ دخالتِ رژیم در کشورهای عراق و سوریه منجر شده و همچنین با دخالتها و تأثیر گذاری غرب و امریکا و طرفداران منطقه ای آنها در تغییر آینده این کشورها ؛ بنظر میرسد رژیم ایران ؛ بدنبال تغییر استراتژی خود در منطقه و بخصوص در کشورهای وابسته به  خود میباشد .

بعبارتی تعادل استراتژیک گذشته رژیم بعد از ضربات در سوریه و عراق و خروج حماس از هم پیمانی با رژیم ؛ دیگر به شکل گذشته کارآیی نداشته و قابل دوام نمی باشد . در همین رابطه ولی فقیه نظام در دیدار با اعضای مجلس خبرگان ( 13 شهریور ) بعد از اشاره به شرایط جدید جهانی  و اینکه نظام فعلی جهان قابل استمرار نیست و نظم جدیدی در حال شکل گیری است ؛ از ایفای نقش مؤثر در نظم جدبد سخن گفت : ...... کار دومی که مهمه ؛ این است که خودمان را آماده کنیم ؛ کشور را آماده کنیم برای اینکه نقش آفرینی کند .

 ابراز ایفای نقش و وظیفه در نظمِ جدیدِ جهانیِ مورد درخواست  ولی فقیه ؛ همان سیاست تسلیم و وابستگی به غرب و امریکا است ــ یعنی سر سپاری به نظمی که از طرف امریکا بر جهان تحمیل میشود ؛ هضم در اقتصاد جهانی و جستجوی امنیت خود در امنیت جهانی بخصوص غرب و امریکا ــ ؛ سیاستی که با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در پوش مذاکرات اتمی در دستور کار رژیم قرار داشته است ؛ امری که ــ یعنی مشارکت رژیم در نقشه آینده منطقه ــ ؛ حداقل مورد استقبال کشورهای اروپائی هم قرار گرفته است .

حسن روحانی در سفر به قزاقستان هم از این سیاست جدید با عنوان ضرورت " اتصال شرق و غرب عالم " و " آشتی با جهان " به منظور انتقال علم و فلسفه و فرهنگ از غرب به شرق نام برد و روزنامه مردم سالاری ( 18 شهریور 93 ) وابسته با باند رفسنجانی ـ روحانی ؛ این سیاست منطقه ایِ جدیدِ رژیم را به تمایل امریکا نسبت میدهد و می نویسد :

...... واقعیت پنهان در راهروهای کاخ سفید این است که ؛ اوباما بشدت نگران شکست همگرایی با جمهوری اسلامی است . این روزنامه ضمن اعتراف به نیاز رژیم به مذاکره و برقراری رابطه با غرب و بویژه امریکا مینویسد : جنگ طلبی موضوعی است که بهیچ عنوان نمی توان آن را به پای انقلابی بودن نوشت و در فرهنگ ایرانِ اسلامی صلح طلبی بعنوان یک ارزش تلقی میشود . اما در تهران متأسفانه برخی ها ؛ چشم بدهان هم مسلکان خود در میان جمهوری خواهان و جنبش افراطی " تی پارتی " دوخته اند .

روزنامه ابتکار در توجیه اینکه خط تسلیم و وابسته گرائی به امریکا علیرغم هر ضرر و زیانی که برای کشور داشته باشد  باید در پیش گرفته شود ؛ توضیح میدهد که این سیاست را در شرایطی که امریکا به چنین رابطه ای برای مقابله با خطر داعش نیاز دارد و از آن استقبال میکند ؛ باید قدر بگداریم و می نویسد : ..... آقای رئیس جمهور ــ اوباما ــ در مقام دیدگاه رئالیست های امریکا درحال پیداکردن یک صفحه جدید در روابط با ایران است ( روزنامه ابتکار 18 شهریور ) .

روزنامه آرمان وابسته به رفسنجانی ( 5 شهریور ) هم با اشاره به سفر محمد جواد ظریف به عراق و رضایت رژیم و ولی فقیه به برکناری " نوری المالکی " ــ نخست وزیر وابسته به ایران ــ و توضیح فاصله گیری رژیم از راه حل های منطقه ایِ مبتنی بر دیپلوماسی غیر رسمی ؛ نوشت : این سفر در واقع نشان داد ؛ ایران قصد دارد به جای سیاستهای مبتنی بر دیپلوماسی غیر رسمی ...... سیاست های خود را در قبال عراق با هوشمندی تنظیم کند . منظور این روزنامه از دیپلوماسی غیر رسمی همان دخالت های تروریستی با هدایت و فرماندهی قاسم سلیمانی میباشد که ؛ در گذشته اساس رابطه رژیم با کشورهای منطقه بود .

در چنین اوضاع و احوالی روحانی برای شرکت در اجلاس سازمان ملل به نیویورک رفته است . وی در آستانه سفر به نیویورک در مصاحبه با شبکه خبر " ان . بی . سی " با گفتن اینکه " در دنیای سیاست همه چیز امکان پذیر است " برای ملاقات با رئیس جمهور امریکا ــ اوباما ــ چراغ سبز نشان داد و در ادامه مصاحبه گفت : این عدم رابطه و شرایط ایران و امریکا ؛ تا قیامت که نخواهد بود ....... و اینگونه نیست که صد سال دیگر هم همینطور باشد . 

و در حالیکه گروههای تندرو تر اصولگرایان تهدید کرده اند که ؛ در صورت دیدار حسن روحانی و اوباما ؛ ما طرح عدم کفایت رئیس جمهور را به مجلس ارائه میدهیم ؛ علی اکبر ولایتی مشاور ارشد ولی فقیه میگوید هر چه روحانی انجام میدهد در راستای دیدگاههای ولی فقیه است ؛ وی تأکید میکند که : بدون تردید آنچه دکتر روحانی انجام میدهد در راستای دیدگاههای رهبری و بر اساس توسعه روابط بر پایه احترام متقابل است .

علی اکبر ولایتی در ادامه  میگوید : از دکتر روحانی انتظار میرود مانند سال گذشته که از مصالح ملت ایران دفاع کرد ؛ این سفرش نیز پر برکت باشد و با پیروزی برگردد. ولایتی در ادامه گفت : فصل کنونی ؛ موقعیت زمانی مهم و حساسی بوده و فرصتی برای کشورها است که علاوه بر بیان دیدگاههای جهانی خود ؛ ملاقاتهای دو جانبه نیز داشته باشند .

در حالیکه مذاکرات اتمی بین ایران و 5+1 بر سر برنامه اتمی به مراحل حساسی رسیده است و در حالیکه احتمال موفقیت مذاکرات و همچنین امکان مشارکت ایران در ائتلاف جهانی برای مبارزه علیه داعش " دلواپسان " نظام را به وحشت انداخته است ــ بخصوص  آنها نگران دیدار احتمالی روحانی و اوباما هستند ــ ؛ محمد رضا خباز معاون امور مجلس ریاست جمهوری گفته است : اگر نظر رهبر انقلاب برای انجام دیدار آقای روحانی با رئیس جمهور امریکا جلب شد ؛ طبیعتا" این مذاکرات انجام خواهد شد . در غیر اینصورت ؛ قطعا" برگزاری چنین مذاکراتی بصورت رو در رو اتفاق نخواهد افتاد .

در پایان اما ؛ اینکه تا چه حد احتمال پیروزی مذاکرات  اتمی ایران و 5+1 وجود دارد  ؛ معلوم نیست ولی آنچه که معلوم است بدون این توافق و پیروزی ؛ ادامه این نظام نا ممکن است . و در حالیکه راه عقب نشینی رژیم از مذاکرات اتمی بخاطر خطر تحریمها بسته است و راه موقتا" رو به جلو ؛ در گرو موافقت رژیم بر سر تسلیم و پذیرش نظم منطقه ای مطلوب غرب و امریکا نهفته است . آیا رژیم از ترس مرگ دست به خودکشی خواهد زد ؟

29.09.2014

7 مهر 1393

arezo1953@yahoo.de

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.