این واقعه درماه جاری در کلاس اول یکی از دبستانهای ایران رخ داد. دختربچه۷ ساله ای از احمدی نژاد دفاع میکند، در حالیکه بقیه کلاس طرفدار موسوی هستند، بین آنها به زبان بچگی خودشان، در گیری لفظی ایجاد میشود، دختر هوشیاری، دست طرفدار احمدی نژاد را میگیرد و کشان کشان اورا به آخر کلاس میبرد و از او میخواهد که درگوشه کلاس وجدا ازدیگران ساکت بنشیند وبا صدای بلند از بقیه دانش آموزان میخواهد که هیچکس با او صحبت نکند. رفتاراین دختر بچه نمونه روشنی از رفتاراکثریت جامعه شهری در ایران در مقابل حکومتی است که رای مردم را درانتخاب رئیس جمهورمورد قبول خودبه هیچ گرفت.

ما روزمره شاهد اتفاقات این چنینی در ایران هستیم. جنبش سبز در بین اقشار مختلف مردم، اکنون آنقدر گسترده است که دانش آموزان کلاس اول ابتدایی به جای بازی و خنده، سیاست را در کلاس درس تمرین می کنند. کما اینکه اگر همین امروز اجازه تظاهرات به دانش آموزان داده شود، میدانند آنرا از کجا شروع ودر کجا ختم کنند. آقای جنتی در نماز جمعه دستور دستگیری سران را میدهد و از نیروهای انتطامی میخواهد خود را برای حمله در روز ۱۳ آبان حاضر کنند. اومثل سایررهبران باند کودتای انتخاباتی از یک واقعیت غافل است. اکنون دیگر موجودیت جنبش سبز, قائم به وجود کسانیکه به عنوان رهبرجنبش سبزدر داخل شناخته میشوند نیست. اغلب تحلیل گرانی که اوضاع ایران را از نزدیک دنبال کرده اند میگویند که دستگیری این رهبران نه تنها دیگرقادر به خفه کردن این جنبش نیست بلکه ممکن است نتیجه عکس دهد وباعث گسترش دامنه جنبش سبز وافزایش بیشتر شکافهای درون حکومتی شود. خوشبختانه جنبش سبزتا بحال مبارزه ای غیر خشونت آمیزرا درپیش گرفته وبه همین دلیل هم توانسته است صفوف شرکت کنندگان در آن راگسترش دهد. سبزها با تظاهرات آرام، شعارهای پر معنی و استفاده از تکنولوژی، خواستهای خود را به گوش جهانیان رسانده اند، اما چگونگی برخورد قدرت حاکم با این قضیه متفاوت بوده است، از دستگیری، شکنجه، تجاوز، اعدام و هر گونه شیوه غیر انسانی برای سرکوب مردم خودداری نکرده است و خوشبختانه در این راه موفق نبوده است.

اکنون سوال اینجاست آیا مردم برای کاهش دامنه خشونت حکومت و تداوم مبارزه برای پیروزی به چه تدبیر دیگری باید بیندیشند؟ آیا براستی مردم و بخصوص جوانان کاسه صبرشان لبریز نخواهد شد؟ و آیا براستی این حکومت قادر خواهد بود که پیغام مردمش را بشنود و با شیوه مسالمت آمیز خواسته های آنان را برآورد؟ نرگس کلهر دختر۲۵ ساله مهدی کلهر مشاور رسانه ای احمدی نژاد در طی مصاحبه ای در آلمان حتی احمدی نژاد را به جنبش سبز دعوت کرد و معتقد بود که آدمها میتوانند تغییر پیدا کنند. ولی آیا میتوان باور کرد که این فرهنگ دیکتاتوری رابا انقلابات مخملی بسبک اروپای شرقی از بین برد؟

بر کسی پوشیده نیست که حکومت به علت تضادهای درونی خود بسیار شکننده شده است و بنطر میرسد که اینبار تعدادی از رهبران مذهبی مثل آیت الله منتظری و صانعی بهیچوجه قصد سازش با نظام را ندارند، آقای کروبی هم تا بحال شجاعانه ایستادگی کرده است. اصلاح طلبان مذهبی بدون شک نیروی وسیعی ازجنبش هستند ولی هنوز بسیاری از آنان خواستار حفظ نظام هستند و فقط به تغییر رفتار رهبراکتفا میکنند. بطور یقین تضاد بین روحانیت و سپاه و از دست رفتن مشروعیت آقای خامنه ای، عوامل جدی برای ضعیف تر شدن قدرت سپاه، خامنه ای و احمدی نژاد می باشد. ولی تضاد بین حاکمیت و توده مردم، اساسی ترین تضاد کنونی بشمار میرود، تضادی که میتواند به شکستن دیکتاتوری واستبداد باندهای قدرت حاکم منجرگشته وزمینه رابرای گذاربه یک حکومت دمکراتیک در ایران هموار کند.

گرچه ممکن است روزی، راههای مقابله به مثل خشونت آمیز با حکومت به این جنبش تحمیل شودولی سبزها به هیچ وجه نباید دراین امر پیشقدم باشند. خویشتن داری، تاکنون نتایج مثبت غیرقابل انکاری برای این جنبش به همراه آورده است. علیرغم این ما نباید تصورکنیم که تداوم خشونت دولتی درمحدود کردن دامنه جنبش سبز نقشی نداشته است. این خشونت باید از راههای ممکن در شرایط کنونی کنترل شود. ضمن تاکید براستمرار حضور مردم درصحنه برای احقاق حقوق قانونی خود باید کمبودها ومحدودیت این جنبش را شناخت وبرای جبران آنها کار کرد. من به سه مورد ازکمبودها گریزی میزنم. اولین آن عدم گسترش این جنبش در بسیاری ازشهرستانهای کوچک ومتوسط است. هنوز مردم آمادگی لازمه را برای پشتیبانی عملی از شهرستانهای بزرگ و بخصوص تهران پیدا نکرده اند. مورد بعدی عدم گسترش جنبش به درون مراکز تولیدی وکارخانه هاست. نقش فعال کارگران در مقطعی میتواند سرنوشت ساز باشد. سوم حضور بسیار ضعیف جنبش در مناطق اقلیتهای قومی است. گرچه اقلیت های قومی بشدت تحت ظلم و قساوت حکومت اسلامی بوده است، نقش آنان در رسیدن به ایرانی آزاد و دمکراتیک بسیار مهم است.

در حال حاضر، سد کردن راه خشونت حکومتی وجلوگیری ازادامه سرکوبگری باند حاکم وهم برون رفت از مرحله کنونی درراه اهداف مشترک نیروهای اجتماعی ذینفع درجنبش سبز از مسیر کار متمرکز وپیگیر وفشرده برای جبران سه کمبود فوق میگذرد.

19 اکتبر2009