رفتن به محتوای اصلی

نگاهی به جنبش فمنیستی در بین زنان فارس
06.08.2010 - 18:01

در شروع باید خاطرنشان کنم. زنان در همه جای دنیا مورد تبعیض واقع می شوند. منتها شدت و ضعف این تبعیض باهم تفاوت دارد. مثلا در کشور سوئد تاکنون یک زن به سمت رئیس دولت انتخاب نشده است و اکثریت نمایندگان پارلمان این کشور را مردها تشکیل می دهند. این درحالی است که کشور سوئد یکی از کشورهای پیشرفته دنیاست و در رعایت حقوق زنان حسن شهرت دارد. درکشوری نظیر ایران از نقطه نظر قانون زنان مورد تبعیض خشن واقع می شوند. شاید مبالغه آمیز نباشد اگر گفته شود در ایران، زن بودن جرم محسوب میشود. با این حساب در ایران، تلاش زنان در زیر چتر فمینیسم برای احقاق حقوق انسانیشان باید مورد حمایت قرار گیرد. متاسفانه تجربه چند سال اخیر نشان میدهد خصوصا تشکیلات فمنیستی زنان فارس به کلوب زنان طلاق گرفته مبدل شده است و به اصطلاح افکار فمینیستی زنان فارس به جا ی تحکیم بنیان خانواده با هیولا نشان دادن مرد شرقی، آنرا به میکرب پیشداوری آلوده کرده است افزون بر این نباید فراموش کرد رابطه زن و مرد بصورت خانوده اکثر توام با وجود چند فرزند می باشد و در یک رابطه ناسالم و آلوده به پیشداوری آنان بیشترین آسیب را می بینند.

در ایران نگاه مردان را به زنان باید در دو دسته مختلف تقسیم بندی کرد. روشنفکران مرد بطور نسبی موفق به درک وضیعت دشوار زنان شده و سعی در رعایت حقوق انسانی آنان دارند اما توده های مردم به دلیل ناآگاهی هنور اسیر پیشداوری های خود هستند. برای حل این معضل راه حل سریع و کوتاه مدت وجود ندارد. ابتدا باید در کشور سیستم سیاسی دمکراتیک حاکم شود و آزادی نشر اطلاعات تضمین گردد. افزون بر این با رفرم در شیوه های تعلیم وتربیت و با ایجاد رشد و توسعه اقتصادی، دانش عمومی افزایش پیدا کند. منظور از رشد اقتصادی آنست که تولید ومصرف محصولات صنعتی از جمله رادیو، تلویزیون، فاکس، تلفن و کامپیوتر افزایش یابد و مردم با بکار گیری آنها معلومات خود را نسبت حقوق زنان افزایش دهند. و از طرف دیگر با توسعه اقتصادی یعنی با افزایش تعداد باسوادان و کسانی که تحصیلات عالی دارند، بهتر شدن سلامت جسمی و روانی مردم، شیوه های جدید مدیریت جامعه که زنان را اداره جامعه فعال می کند و غیره، باعث افزایش آگاهی مردم شده و زمینه را برای ایجاد یک رابطه سالم بین زن و مرد مهیا کند. در اینجا این پرسش مطرح می شود چرا نظریات فمنیستی در بین زنان فارس مبدل به دشمنی با مردان شده است؟

ویژگیهای جامعه ایران

اگر یک فرمول شیمی با شرایط مشابه در هر کجای دنیا مورد آزمون قرار گیرد نتیجه آزمایش یکسان خواهد بود. اما بکارگیری یک نظریه سیاسی در جوامع مختلف باعث نتایج متفاوت خواهد شد. این امر ناشی از فرهنگهای متفاوتی است که بر جوامع گوناگون حکمفرماست. برای مثال با زور یا بصورت دوطلبانه به تقلید از نظام سیاسی حاکم بر شوروی سابق در بعضی از کشورهای اروپائی، آسیائی و آفریقائی رژیمهای کمونیستی بوجود آمدند. در کشورهائی نظیر افغانستان و اتیوپی رژیم های کمونیستی ماهیتی خشن و غیر انسانی داشتند. خصوصا در اتیوپی تجاوز جنسی و اعدام گسترده مخالفان به حدی بود که بعد از سرنگونی رژیم کمونیستی و فرار منگیستو رهبر سابق این کشور به زیمباوه غیابا به اعدام محکوم شد. در حالیکه رژیم های کمونیستی حاکم بر کشورهائی نظیر لهستان و آلمان شرقی چهره انسانی بهتری داشتند. نظریه های فمینستی هم اگر در کشور هائی اروپائی باعث بهتر شدن رابطه زن و مرد و استحکام خانواده گردیده اما اینگونه نظریات در دست زنان فارس مسخ شده و به وسیله ای برای دشمنی با مردان مبدل شده است.علاوه بر اینها بر اساس دلائل روشنی میتوان گفت تشکلهای فمینستی فارس از تمایلات نژادپرستانه رنج می برند.

حقوق برابر زبانی

در ایران ملتهای مختلف زندگی کرده و به زبانهای مختلف تکلم می کنند. تشکلهای فمنیستی فارس بطور قاطع و روشن از حقوق برابر زبانهای مادری دفاع نمی کنند. در بدترین حالت این موضوع را مسکوت می گذارند و در بهترین حالت زبان فارسی را زبان مشترک همه ملتهای ساکن ایران شمرده و در چارچوبهای محدود به آموزش زبانهای غیر فارس اعتقاد دارند. این به آن معنی است که آنان زبان فارسی را از نظر اهمیت درجه یک و زبانهای غیر فارسی را درجه دو میشمارند.

حق تشکل

تشکل های فمنیستی فارس خودشانرا تشکلهای ملت ایران می نامند. در واقع چیزی بنام ملت ایران وجود ندارد. ایران یک منطقه ی جغرافیائی است که در آنجا ملت های مختلف فارس، ترک، عرب، بلوچ، ترکمن و کرد زندگی می کنند. تشیکلات فمنیستی فارس با منصوب کردن خود به ملت ایران، بطور غیر دموکراتیک ادعای دفاع از حقوق کل زنان ساکن ایران را دارند. در واقع با این کار خود موجودیت ملتهای غیر فارس را انکار کرده و ابتدائی ترین حق آنان را مبنی بر حق تشکل مستقل نفی می کنند.

تبعیض اقتصادی

بر اساس آمار و ارقامی که توسط رژیم ایران انتشار یافته است. مناطق غیر فارس از جمله آذربایجان مورد تبعیض اقتصادی قرار می گیرد. در ایران بیش از ٣٠ میلیون آذربایجانی زندگی می کنند. این به آن معناست که بیش از ١٥ میلیون زن ترک مورد تبعیض اقتصادی قرار می گیرند. متاسفانه تشکلهای فمنیستی زنان فارس حتی از انتشار این نوع اطلاعات امتناع می کنند و هرگز بطور روشن و شفاف خواستار پایان دادن به تبعیض اقتصادی بر علیه زنان آذربایجان نشده اند.

ارتباطات خارجی

در سالهای اخیر تشکلهای زنان فارس با تشکلهای زنان در کشورهای خارجی از جمله با افغانستان و تاجیکستان به دلیل علائق مشترک زبانی و فرهنگی پیوندهای نزدیک بر قرار کرده اند. در حالیکه اگر زنان آذربایجانی با تشکلهای کشورهای خارجی از جمله ترکیه و آذربایجان شمالی ارتباط بر قرار کنند به آنان اتهام پان ترکیست، تجزیه طلب و جاسوس عوامل بیگانه زده میشود. چرا تشکلهای زنان فارس این دو گانگی اخلاق را در رابطه با زنان فارس و ترک مورد نکوهش قرار نمی دهند؟ جان کلام اینکه تشکلهای زنان فارس بایستی ملل غیر فارس را در ایران برسمیت بشناسند و بر اساس پلاتفرمهای مشترک با تشکلهای زنان غیر فارس همکاریهای نزدیک داشته باشند. اما متاسفانه در حال حاضر آنان سعی در جذب و استحاله تشکلهای زنان غیر فارس در درون تشکلهای زنان فارس هستند و از طرف دیگر برای تبعیضات نژادی بر علیه زنان غیر فارس توجیهات شبه روشنفکرانه درست می کنند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.