رفتن به محتوای اصلی

مشخصات فاشیسم علاوه بر مشخصه بارز آن یعنی‌ جنایت و خشونت
03.10.2010 - 19:01

جنبش‌های توتالیتاریستی دست راستی‌ که در چهره فاشیسم و نازیسم بروز میکنند را اساساً با صفت خونریز یا خشونت طلب ؛ ضد دموکراسی و ضد آزادی مشخص مینمايند .

ولی‌ ضدیّت باآزا دی ودمکرا سی یا خشونت طلبی و سرکوب گری تنها مشخصه آنها نیست زیرا مطالعات دقیق تاریخی‌ و جامعه شناسانه `روشن ساخته که فاشیسم و نازیسم خصوصیت بس زیانمند دیگری دارند که برخی‌ از این خصوصیات شناخته شده را شاید بتوان اینگونه بر شمرد:

۱-روشنفکر ستیزی ؛نخبه کشي و عوام پرستی‌.

نازیها و فاشیست ها بدترین دشمنان خود رادر وجود روشنفکران و هنرمندان و نخبگان فکری جامعه میبینند و نفس وجود آنها را حتي در حال سکوت و بیطرفی `خطری عمده برای خود تلقی‌ میکنند .جنایت کار معروف نازی گورینگ میگفت:هر وقت کلمه روشنفکر را میشنوم بی‌ اختیار دست به اسلحه کمری خود میبرم...

ناگفته پیداست که علاقه بیمار گونه فاشیستها و نازیها به توده عوام عقب مانده از روی ملت خواهی‌ و انسان دوستی‌ نیست بل ;از آن جهت است که عوام عقب مانده زخم خورده از خود سلب اختیار میکنند و داوطلبانه در وجود دیکتاتور و فاشیست ذوب میشوند.

۲- بد گمانی به عقل بشری و بی‌ اعتمادی به آرای عمومی و آزادی .

فاشیستها عقل بشری را ناقص میدانند و اکثریت مردم جوامع بشری را ازادره امور زندگی‌ خویش ناتوان میبینند "`بدین سبب آنها معتقدند:

با عقل جمعی‌ و رای عمومی ؛نمی‌توان جامعه را درست اداره کرد و نمی‌توان استعدادهای نهفته ملل برتر را به درستی‌ بروز داد ؛پس بهترین راه و روش اداره یک ملت ؛وجودرهبر کاریزماتیک مقتدر صاحب اختیار مطلقی است که بی‌ هیچ پرسش و پاسخی فراسوی هر قانون و مقرراتی بر جامعه حکم براند و نبوغ ذاتی و توان پنهان ملت خود را به منصه ظهور برساند.`لذا از آزادی و دموکراسی نیز به این سبب متنفر و گریزانند که گویا `در آزادی و دمکراسی`ضریب خطاکاری و فساد انسانی‌ بسیار بیشتر میشود و اکثریت مردم جامعه در گمراهی و انحراف فکری و اخلاقی‌ غرق میگردند...پس تمامی اجتماعات بشری در هر شرایطی خاصه در جریان بحرانهای سخت جهانی‌ نیازمند دیکتاتور قدر قدرت خدا گونه ایی هستندتابانبوغ ذاتی و ابزار سرکوبگری ؛این توده همیشه نابالغ ناتوان از تشخیص سود و زیان فردی و جمعی را با مشت آهنین خود به راه راست و درست هدایت کنند.

۳-اعتقاد به رهبري کاریزماتیک خدا گونه.

فاشیستها چون به عقل بشری و رای عمومی‌ سخت بد گمان و بی‌ اعتقاد هستند لذا نیاز جوامع انسانی‌ به رهبری نابغه و قدر قدرت و نظر کرده آسمانی را امری فوق العاده حیاتی تلقی و علناً آن را بر زبان میاورند; به طور مثال سران حزب ناسیونالیست سوسیالیست آلمان(نازی) معتقد بودند که هیتلر در ارتباط با نیروهای مرموز آسمانی بوده و نظر کرده الهی می‌باشد `یعنی باور داشتند که وی با توجه به رابطه ایی که با قوای مرموز فوق انسانی‌ دارد خواهد توانست کشتی شکسته آلمان در حال نابودي را تا ساحل نجات سیاسی و اقتصادی دلخواه مردم آلمان هدايت کند.

6- اعتقاد جدی به انحطاط جهان غرب و سقوط حتمی دموکراسيهاي غربی.

ايدئولوگ‌های فاشیست غربی و شرقی `همانند توتالیتاریست‌های چپ " پس از جنگ جهانی‌ اول ` به شکل جدی معتقد بودند که دنیای غرب در انحطاط کامل است و دموکراسی‌های ليبرال در آستانه سقوط حتمی قرار دارند `لذا وظیفه خود میدانستند که تیر خلاص فاشیستی را بر مغز این بیمار در حل موت `خالی کنند تا سقوط این جوامع منحط در حال مرگ تسریع و ظهور منجی ملل عالم ممکن شود.

۵- اعتقاد به تئوری توطئه.

نظام‌های فاشیستی اساسا بر این باورند که دنیای خارج از حوزه قدرت فاشیستی ; یا در حال پرستش و ستایش رژیم فاشیست آنهاست و یا در حال طرح توطئه برای سرنگون کردن آنها" لذا هر واقعه ناپسند داخلی‌ ياهر مشکل و نارسایی کشوری را به توطئه دشمنان خارجی‌ و عوامل داخلی‌ آنها نسبت میدهند و بدینوسیله از خود رفع مسئولیت میکنند`حتي گاه سیل و زلزله و برخی حوادث نا گوار طبیعی نیز به توطئه قدرت‌های شیطانی خارجی‌ نسبت داده میشود در این مورد مثالهاي بسیاري موجود ميباشد که همگان بر آن آگاهند.

۶-سیاسی کردن همه چیز `تحریف حقیقت و کنترل گذشته.

نظامهای فاشیستی نه تنها شرایط کنونی مردم زیر سلطه خود را کنترل میکنند بلکه میکوشند تا با تحریف حقایق تاریخی یعنی‌ سیاسی کردن وقایع گذشته به نرخ نیاز‌های کنونی نظام فاشیستی " گذشته تاریخی یک ملت را نیز تحت کنترل مطلق خود در آورند به طور مثال ايدئولگ‌های فاشیست موجود در نظام فقاهتی ایران از شیخ فضل الله نوری`عالمی آزاده "استقلال طلب و ضدّ استبداد قاجاری میسازند و از مبارزان بزرگ مشروطه " تصویری وابسته به غرب و انگلستان ترسیم میکنند " از کاشانی کودتاچی به عنوان رهبر اصلی‌ حرکت ملی‌ کردن صنعت نفت ایران نام میبرند و از مصدق آن مردآزاده و بزرگ به بدي یاد میکنند . جالب آنجاست که این روز‌ها به سراغ کوروش کبیر نیز رفته اند و عنقریب است که از وی نیز یک پاسدار بسیجی‌ ذوب شده در ولایت و دشمن اصلی‌ اسراییل بسازند!

۷- فرهنگ ستیزی شرم زدایی و حاکم کردن ايدئولوژي به جای فرهنگ.

ايدئولوژي فاشیستی همواره کوشیده تا با حذف ادب و فرهنگ از روابط انسانی `اصول دگماتیک فاشیستی را بر روابط مردم; بر رابطه میان دولت و ملت و در نهایت برروابط خانواده و اجتماعات مختلف موجود در جامعه حاکم سازد تا امکان حکومت مطلق بر مردم ممکن گردد .

مردم آلمان و ایتالیا از کتاب سوزیهای عصر هیتلر و موسولینی ` از بد نام کردن‌های بزرگان و معصومان آلمان و ایتالیا " داستان‌ها و خاطرات فراوان دارند در ایران بعد از انقلاب اسلامی ما خود نیز به یاد داریم فاشيستهاچگونه با به اصطلاح افشاگری‌های آلوده تهمت و افترا آبروی بی‌ گناهان را بر زمین بد نامی ریختند ؛از خادمی خوشنام؛ یک شبه خائنی بد نام ساختند؛مادرانی را میشناسیم که برای تقرب به حکومت؛ مهر و محبت مادر- فرزندی را میگسستند و جوان ۲۰ ساله خود را کت بسته تحویل جوخه آتش می‌دادند .

اگر اینها فرهنگ زدایی ؛شرم زدایی و انسانیّت کشي‌ نیست ؛پس چیست؟

آری گفته اند که:ايدئولوژي اساساً شرم زدایی می‌کند ولی‌ فاشیسم آنجا که دین را ابزار کار خود قرار میدهد ؛ بی‌ شرمی و بی‌ فرهنگی را به سر حد مطلق خود می‌رساند.

۸- شر ستیزی و خود خیر مطلق بینی‌.

ايدئولوژر فاشیستی به وجود عینی شر مطلق و خیر مطلق باور دارد .به طور مثال در آلمان هیتلری `يهودی‌ها؛ فراماسون‌ها ؛ احزاب سوسیال دمکرات و نیرو‌های دموکراسی‌ ليبرال را عین شر مطلق تلقی میکردند و پیکار آشتی ناپذیر تا مرحله نابودی آنها را وظیفه مهم یک نازی آلمانی معرفی‌ میکردند .هیتلر فریاد میزد که:عصر پرنس و پرنسس‌ها که بر سر مرز‌ها و سر حد‌ها مجادله میکردند دیگر گذشته؛هم امروز این جهودها هستند که سودای سلطه بر ملل عالم را دارند ! هیچ ملتی گریبان خود را از دست آنان رها نتواند کرد مگر به ضرب خشونت شمشیر آهنی.

آری نظام‌های فاشیستی که عنوان پیکار با شر مطلق را یدک میکشند همیشه خود را خیر مطلق معرفی‌ میکنند.

زیاد دور نرویم در تبلیغات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ؛ فاشیسم حاکم بر ایران ؛ به عنوان نظام مقدس الهی و منبع خیر برای بشریت معرفی‌ میگردد.

۹- یهودی ستیزی و تلاش برای نابودی اسراییل.

یهودی ستیزی ` پیکار برای نابودی فیزیکی جهودان جهان وامروز تلاش برای نابودی اسراییل ` بخش تفکیک ناپذیر وچه بسا هسته اصلی‌ همه حرکتها و نظام‌های فاشیستی در دنیای معاصر بوده وهست .

ناگفته پیداست که این ماجرا امری پوشیده یا رازی‌ سر به مهر نیست که کسی‌ در جهان متمدن آنرا نداند . طشت رسوایی این فاجعه از بام کاخ نظام‌های فاشیستی سالهاست فرو افتاده و صدای جیرینگ فاجعه را همه عالم و آدم شنیده اند .صحبت این است که ستیزه جویی با جهودان و امروزه تلاش برای نابودی اسراییل ابزاری در دست فاشیست‌ها بوده و هست تا ملتهای تحت سلطه خود را با" مشت آهنین" بکوبند و بنیاد هر گونه فکر و اندیشه روشنفکر و هنر مند و نویسنده و در نهایت فرهنگ انسانی و آزادی را از ریشه بر اندازند.

آنچه که در ایران امروز می‌گذرد آیا گواه صادقی بر این ادعا نیست؟

۱۰-جنگ طلبی و خشونت پرستی.

هسته اصلی‌ ايدئولوژي نازیسم و فاشیسم جنگ طلبی و پرستش خشونت است.

فاشیست‌ها ؛ جنگ با دولتهای خارجی‌ را عامل ارتقا اخلاقی‌ ملل برتر و کار برد خشونت عریان در داخل را ابزار اصلی‌ برای حکم راندن بر مردم و استحکام و بقای نظام فاشیستی تلقی میکنند ؛ ولی‌ از یاد نبریم که به سبب همین اعتقاد است که :نظامهای فاشیستی که مدعی پیکار با شر مطلق هستند؛خود به شر مطلق بدل میگردند و در نهایت به چاه نابودی و بد نامی فرو میافتند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.