رفتن به محتوای اصلی

آیا از اینهمه عقب ماندگی دچار تهوع نمی شوید؟ نوشته* ناصر کرمی زیر ذره بین
08.05.2014 - 19:38


در آغاز همه زبانهای دنیا بدون خط بودند:


ناصر کرمی

قرار بر این شد که بحث در مورد زبانی قانونمند باشد و از سخن پراکنی و عوام فریبی خودداری گردد. زبانهای اروپایی امروز که از زبان لاتین کمک گرفته اند، امری غیره منتظره نیست، چرا که این زبانها با زبان لاتین کهنه و نو و مدرن از یک خانواده و از شاخهءِ "زبانهای پیوندی" محسوب میشوند. امّا زبان گفتاری و شفاهی تُرکی عضو از "زبانهای بهم چسپیده" است که ریشه تغییر نمیکند و پسوند میگیرند، بنا براین زبان پیوندی اروپایی و زبان بهم چسپیدهء تُرکی بطور کلی در یک گاتگوری قرار نمیگرند و دو جهان متفاوت هستند.

باید پذیرفت که زبان شفاهی تُرکی از شاخهء زبانهای چسپیده بیرون آمده و الفبای زبانهای: / فارسی، عربی/، سیریلیک/ و لاتین/ را انتخاب کرده است که هر سه از زبانهای پیوندی هستند. به همین مناسبت گنجانیدن اجباری زبان شفاهی و غیر دستوری و گرامری تُرکی را در قالب قواعد دستوری زبانهایی اروپایی با الفبای لاتین دچار مشکلات جدی است. توجه کنید به واژهء تُرکی Okul به معنای مدرسه، که از واژهء فرانسوی Ecole گرفته شده است. و یا کلمهء تُرکی Önder به معنی رهبر که از واژهءِ انگلیسی Leader گرفته شده است، اگر از زبان تُرکی واژه های مانند بالا و یا واژه های از زبانهای:، روسی، یونانی قدیم و جدید، ارامنه، انگلیسی، فرانسوی و سایر زبانهای پیوندی را بر داریم، آنچه باقی میماند زبان فارسی و عربی است. زبان تُرکی از نظر شفاهی و گفتاری هم تکامل یافته نیست، تا چه رسد به الفبا و و شکل نوشتاری آن.

کاظم ثانی

آقای کرمی شما پس از چند ماه غیبت با مقاله ای برگشتید که عنوان آن یک جیز است و محتوای آن 100 چیز. شما در این مقاله به همه چیز نظر داده اید و سوال مطرح کرده اید. من بعنوان شخصی علاقمند به جامعه شناسی و باستان شناسی و زبان شناسی به شما می گویم که هر زبانی اول شفاهی است و بعد نوشتاری می شود. زبان فارسی هم اینطور بوده است. زبان فارسی هم اول الفبا نداشته و بعد هم بعد از حمله مسلمانان عرب، خط عربی را پذیرفته است. آن چیزی را که شما خط فارسی می نامید، همان خط عربی است با تغییراتی جزئی در آن. زبان انگلیسی خط مخصوص به خود ندارد. از حروف لاتین استفاده کرده و خطی برای آن ساخته اند. آلمانی هم همینطور. سوئدی هم همینطور. ترکی هم مانند دیگر زبانها اول پیدایشش خط مخصوص به خود نداشته است. بعدها برای آن خط درست کرده اند که بحث من در آن مورد نیست که چگونه خطی بوده است. در ایران، ترکی زبانها به اجبار (اجبار

تاریخی) از الفبای عربی استفاده کرده اند (درست مانند فارسی). اگر به این دلیل که زبان ترکی خط عربی را پذیرفته است، پس اخ و تف است، چرا زبان فارسی که همان خط را پذیرفته خوب است و عالی؟ زبان ترکی در آذربایجان شوروی سابق، زمانی که هنوز قدرت سوسیالیستی کاملا تحکیم نشده بود، حروف لاتین را برای خود انتخاب کرد و بعدها به دستور استالین مجبور شد که الفبای سیریلیک را بکار ببرد و بعد از فروپاشی شوروی هم باز به حروف لاتین برگشت. اصولا وقتی ما از خط یک زبان صحبت می کنیم، عبارت است از مجموعه حروف و نشانه هایی که برای نوشتار بکار می برد. مثلا وقتی می گوییم خط انگلیسی، کاری نداریم که این خط از چه حروفی تشکیل شده است، یونانی، لاتین، رومی یا... در مورد فارسی و ترکی هم همینطور است. مثلا فارسی را در ایران با استفاده از حروف عربی می نوشتند و می نویسند. همین فارسی را در تاجیکستان با حروف سیریلیک می نوشتند و حالا هم با لاتین می نویسند. آیا به این دلیل فارسی یک زبان اخ و تف است؟ شما متاسفانه مسائل را خیلی سطحی می بینید و هیچ منطق علمی در مقالات شما وجود ندارد. همه اش شعار می دهید و توهین می کنید. شما به این دلیل که گویا ترکی الفبای مخصوص خود را ندارد، ترکها را بی هویت و... می نامید.

این توهین بزرگی است به مردم ترک زبان. شما به دلیل اینکه ترکی الفبای لاتین دارد، آن را مورد سرزنش قرار می دهید و آن را کوچک می کنید و ده ها توهین به ترکی زبانان و به قول خودتان به ترک تباران می کنید ولی بعد خودتان می نویسید که اگر برای فارسی حروف لاتین را بکار بگیریم، مشکلات زیادی حل می شوند. حالا ما کدام حرف شما را بپذیریم؟ اصولا انسانها برای راحتی خود تلاش می کنند. اگر برای زبان ترکی حروف لاتین را انتخاب کرده اند که مشکلات زیادی را از آنها حل کرده است و دیگر نه مشکل غلط نویسی دارند و نه غلط خوانی و نه مشکل تلفظ، این از هوش و فراست این مردم سرچشمه می گیرد نه از نادانی و عقب ماندگی و بی هویتی آنها. کاش جامعه ایرانی به آنجا برسد که خط لاتین را برای زبان فارسی و دیگر زبانها رایج در ایران انتخاب کنند. موضوع مهم در اینجا این است که حالا فرض بگیریم که زبان ترکی همین دیروز از خلا پیدا شده و خط شما آقای کرمی هم برای آن انتخاب شده و میلیونها انسان این زبان و خط آن را پذیرفته اند. حرف حساب شما چیست؟ آنها می خواهند با این زبان امورات خودشان را بگذرانند و با آن زندگی کنند. مگر شما قیم آن مردم هستید که به آنها بگویی که آن را نپذیرند؟ مگر شما کی هستید که به آنها ایراد بگیرید و اراده آزاد آنها را سرکوب کنید؟ گیریم که در همین آذربایجان تا همین دیروز زبان فارسی و یا آذری و یا طالشی رایج بوده است. امروز مردم آذربایجان می خواهند به این زبان و با همین خط عجق وجق عربی حرف بزنند و بخوانند و بنویسند و تحصیل کنند. حرف حساب شما چیست؟ بیایید و دو کلمه حرف منطقی و حسابی بزنید و آسمان و ریسمان را به هم نبافید.

آقای کرمی قرار بر این است که بحثی منطقی و قانونمند پیش برود و از سخن پراکنی و عوامفریبی خودداری گردد. پس لطفا این کار را نکنید. بحثی که من می کنم بر سر خط است و اینکه اگر زبانی خط مخصوص به خود را نداشته باشد، آیا آن زبان آنچنانکه شما می گویید، بد و اخ و تف است و به درد نمی خورد و یا ملتی نمی تواند از آن استفاده کند و آن ملت نمی تواند دولت خودش را تشکیل بدهد؟ شما یا فرق بین زبان و خط را نمی دانید و یا اینکه از سر ناتوانی مرتبط از این شاخه به آن شاخه می پرید. خط عبات است از مجموعه ای از حروف و نشانه ها که زبان را با استفاده از آن به صورت نوشتار در می آورند. این حروف و نشانه ها را می توان از هر جایی به عاریت گرفت و بهترینها را که برای آن زبان مناسب هستند انتخاب کرد. بحث ما بر سر گرامر نیست. اگر بود من به شما که هیچ آشنایی با زبان ترکی را ندارید می گفتم که زبان ترکی از نظر گرامری یکی از

قاعده مندترین زبانهای دنیاست. زبانی است که کمترین استثنا را دارد. برعکس، زبان فارسی از نظر گرامری یکی از بی قاده ترین زبانهاست و برای هر قاده ای که دارد، چندین استثنا دارد که هر استثنایی هم چند استثنا دارد و همانها هم استثنا دارند. یعنی از نظر گرامری، زبان فارسی بی قاعده و زبان استثناست. شما به من بگویید که این ایراد شما به زبان ترکی که خط مخصوص به خود را ندارد، چرا برای آن بد است و برای فارسی خوب است؟ این که این زبان از فلان خانواده است و آن زبان از بهمان خانواده، ربطی به مسئله خط ندارد. خط را با توجه به خانواده انتخاب نمی کنند. خط را بر اساس توانایی آن برای نمایش دادن ویژگی های یک زبان انتخاب می کنند (اگر قرار بر انتخاب باشد و نه بر تحمیل تاریخی و سیاسی و دولتی). مسلم است که خط عربی به زبان فارسی تحمیل شده است و با این زبان همخوانی ندارد. شما نمی توانید به این دلیل که زبان فارسی از <شاخه زبانهای پیوندی> است و زبان ترکی از <زبانهای بهم چسپیده> است برای آنها خط انتخاب کنید. شما بیایید و به من بگویی که چرا زبان فارسی که از خانواده زبانها هند و اروپایی است، باید خط یک زبان از خانواده سامی را داشته باشد. لطفا لغت شناسی را هم کنار بگذارید که برای خودش علمی است و دنیایی وسیع که ظاهرا من و شما هم اطلاعی از آن نداریم.

... بحث ما بر سر خط زبان ترکی و زبان فارسی است و ما راجع به زبانهای باستان ایران و زبان اوستایی و پهلوی صحبت نمی کنیم و خط آنها را مد نظر نداریم. آن چیزی که شما نوشته اید ربطی به زبان فارسی و خط فارسی ندارد. سنگ نوشته بیستون به فارسی نیست و هیچ فارسی زبانی آن را نمی تواند درک کند. گاتها هم به زبان اوستایی است. ارداویرافنامه هم همانطور که خودتان نوشته اید به زبان پهلوی بوده است و نه فارسی. این درست است که ایرانیان از دیرباز با خط آشنایی داشته اند و زبانهایشان دارای خط بوده است ولی زبان فارسی وقتی که پدید آمد مانند همه زبانهای دنیا بدون خط بوده است و چون همزمان با حمله اعراب مسلمان به ایران در ایران رواج یافت مجبور شد که الفبای عربی را بپذیرد. شما مسئله را درست متوجه نشده اید. بحث ما بر سر این نیست که گویا ایرانیان قبل از اعراب با خط آشنا نبوده اند بلکه بر سر این است که آقایکرمی ادعا کرده اند که خط فارسی خط مخصوص به خود را دارد و به همین دلیل خوب است و توانا و به به و جه جه و زبان ترکی خط مخصوص به خودش را ندارد و خطش را از دیگران گرفته و ناتوان است و به درد نخور و اخ و تف! و به درد یک ملت نمی خورد و نمی توان با آن دولت تشکیل داد.بحث بر سر ادعاهای بی پایه آقای کرمی است و من هم می خواهم بر آن متمرکز شوم و نمی خواهم وارد توانایی های زبان ترکی یا فارسی و یا زبانهای آرامی و اوستایی و پهلوی و غیره بشوم. چون به نظر من هر زبانی توانایی های خودش را دارد و هر انسانی با همان زبانی که صحبت می کند بهترین اندیشه های خودش را بیان می کند و توانایی لازم را دارد. البته هر زبانی اشکالات خودش را هم دارد و تا به حال زبانی بدون ایراد بوجود نیامده است. از شما هم دعوت می کنم وارد این بحث بشوید و اگر می توانید به من نشان دهید که زبان فارسی خط و الفبای خاص خودش را دارد و آن را از زبان دیگر به عاریت نگرفته و به همین دلیل خوب است و زبان ترکی چون خط و البای خاص خودش را ندارد و خطش را از زبان دیگری به عاریت گرفته بد است و به درد نمی خورد تا من هم با شما و آقای کرمی هم صدا شوم!

ولی زاده

طبق نوشته عباس اقبال تاریخ دان معروف ایرانی اجداد آریایی وقتی به نجد ایران آمدند خط و کتابت نداشتند. پس از تسلط به ملل صاحب خط مثل آرامیها-بابلیها-آشوریها اقوام مصری- و فینیقی یونانی در زمان دولت هخامنشی خط میخی و آرامی را از آنان اقتباس کردند. خط میخی را در کتیبه ها و خظ آرامی را در معاملات تجاری بکار گرفتند. تاریخ اجتماعی ایران مرتضی راوندی ص 263 پاراگراف سوم.خط میخی که دولت هخامنشی از دیگر ملل اقتباس کرده بود در اصل متعلق به سومریان بود. طبق نظر بخشی از اهل فن سومریان از اقوام اتصالی زبان بودند. یعنی زبانشان ریشه زبانهای ترکی کنونی ا ست. اگر این نظریه صحت داشته باشد خط میخی کتیبه های هخامنشی اختراع اتصالی زبانان یعنی اجداد ترکهای امروزی ست.

خوب آقای کرمی، میدانید که معنی این جمله آن است که ، شما هم چیزی نداشتید. دقیقاً همان حرفی است که شما در مورد ترکها نوشته اید. پس ملاحظه میکنید که اگر قرار باشد مال من و شما بکنیم و یکدیگر را به نداشتن تمدن و فرهنگ محکوم کنیم ، هرکس برای خود تاریخی دارد و روایتی، که میتواند آن یکی را به بی تمدنی و بی فرهنگی و وحشیگری و مانند اینها متهم و محکوم کند. همانطور که هیتلر و نازیسم تاریخ برتر، انسان برتر، آریا از کره دیگر، قدرت من، فرمانروایی من ، خون و نژاد من تراشید و زمین را با خون ملیونها انسان بیگناه رنگین کرد. مسئله این نیست که چه کسی چی داشته. و از کجا میاید، و چه کرده. مسئله این است که فرهنگ و تمدن بشری متعلق به همه انسانهاست. خوب و بدش هم ما همه است. و ضعف و قوتش هم مال همه. بهتر است از قله "من" پایین بیایید و به "دشت" سبز و خرم "ما" برسید. جناب مرحوم هیتلر و موسولینی برای جامعه بشری از سرش هم زیاد است. دیگر نیازی به آن نیست که کسانی در جامعه ایران هم به نوچه گری آنها بپردازند. بهتر است همه انسانهای جامعه ایران را برای ساختن میهن واقعی، نه این میهنی که متعلق به هیچکس به جز فقیه و عواملش نست، فرا خوانی و مانند شاعر گرانمایه سیمین بهبهانی فریاد دراندازی که:«دوباره می‌سازمت وطن! اگر چه با خشت جان خویش». و و طن را بسازی برای همه انسانها در برابری و گوناگونی شان. و آزادی و اختیارشان. .

رازی

عشیره‌پرستان جهان، متحد شوید! یک حسن سایت ایران گلوبال در این است که آدم با لایه‌ها و اقشاری از جامعه خودش روبرو می شود، که در شرایط عادی تماسی با آنها ندارد. واقعا یکی از بیپایه‌ترین بحثهایی که در اینجا می‌شود، چه در شکل فکل‌کراواتی و چه در شکل چارواداری آن، همین بحث مقایسه زبانها و اعتقاد به برتری این و پستتری آن زبان است. کسی که زبانی را الکن می داند، در واقع قائل به پست بودن انسانهایی است که به آن زبان حرف می زنند و به عبارتی یک "نژادپرست" است. البته ما در اینجا از برخی مسئولین ایران گلوبال با استناد به مادربزرگ محترمشان یاد گرفتیم که "الکن" حرف بدی نیست. ولی در جهان واقع فرقی نمی کند که کسی بگوید زبان ترکی (یا فارسی) الکن است، یا اینکه بگوید ترکها (یا فارسها) پستترند. هر زبانی در هر جای دنیا و با هر تعداد گوینده یک سرمایه بشری است و باید حفظ بشود و گسترش پیدا کند. زبانها هم مثل انسان

انسانها مراحل تکامل و اوج و حضیض دارند و در طول تاریخ متحول می شوند. در دنیا هیچ زبانی وجود ندارد که از اول دارای خط بوده باشد، از آن گذشته ریشه بیشتر خطهای نیمکره غربی برگرفته از الفبای آرامی است (که به عربها هیچ ربطی ندارد). زبان پارسی حتی در دوره کوروش هم دارای خط مستقل نبود و تازه داریوش بود که با اقتباس از خط میخی ملتهای همسایه برای آن خط "اختراع" کرد. زبان فارسی آندوره حتی بدرد کارهای دیوانی هم نمی خورد، برای همین هخامنشیان از زبان آرامی و عیلامی استفاده می کردند. بعدها همین اتفاق برای خود زبان فارسی افتاد، یعنی از دربار عثمانی در آسیای صغیر تا دربار گورکانی در هند این زبان را به عنوان زبان دیوانی انتخاب کردند. ترکی هم تاریخ تحولات خودش را دارد و گذشته اش هرچه که باشد، امروز در حدی است که می تواند ادبیات طراز جهانی تولید کند. عشیره پرستان ترک و فارس بهتر است از پستوهای تاریخ بیرون بیایند و ببینند دنیا چقدر تغییر کرده و آن کسانی که مایه افتخار آنها هستند، دیگر به خاک و به افسانه پیوسته اند. باور کنید دنیا دیگر دنیای کوروش و آتیلا و عمر بن خطاب نیست. ما در قرن بیست و یکم هستیم

جناب آقای کرمی! شما اگر مایل به خواندن نظرات مخالف نیستید، می توانید از مسئولین سایت بخواهید بخش نظرات را زیر نوشته شما ببندند. من تنها نظرم را نوشته ام وشما را مخاطب قرار نداده ام و زیرا زمینه مشترکی برای گفتگو بین خودم و شما نمی بینم: من مدتها است که دنیای قبیله و عشیره را ترک کرده ام، ولی شما هنوز خودتان را (درست مثل عشیره پرستان ترک و کرد و عرب) با عشیره، نژاد و زبانتان تعریف می کنید. من خودم را و هویتم را چیزی برتر از این عوامل می دانم، بنابری این من و شما با دو زبان مختلف حرف می زنیم. با اینهمه این چند خط را نوشتم، زیرا شما مرا مخاطب قرار داده اید. بله! من قضاوت می کنم، اصلا این از خصوصیات انسان شهرنشین است که در زندگی روزمره اش در باره همه چیز قضاوت کند، با همه پدیده های دوروبرش درگیر بشود و نهایتا بدون وابستگی به قبیله اش را ه خودش را برود و حرف خودش را بزند، شما با این مشکلی

دارید؟ بحثهای مردمشناسی و زبانشناسی و تاریخ در یک چارچوب آکادمیک بسیار هم خوب هستند و لازم، ولی وقتی قاطی سیاست شدند، فاجعه می آفرینند. تئوری داروین مسلما از دستاوردهای بزرگ بشر است، ولی وقتی که با سیاست آمیخته شد، از دل آن داروینیسم اجتماعی (Socialdarwinism) بیرون آمد و با تبدیل به "به‌نژادی" (Eugenics) فاجعه آفرید. هم شما و هم مشابهان ترک و عرب و کرد بلوچتان انسانها را بصورت "گلّه" می بینید، حرف زدن از "ترکها"، "فارسها"، "عربها" و ... چیزی جز عشیره پرستی نیست، در قرن بیستم انسان دیگر از قید و بند عشیره و قبیله آزاد شد و تبدیل به یک واحد انسانی با هویت مستقل شد. انسان مستقلی که برای واکنشهای سیاسی و اجتماعی اش بدنبال همخون و همزبان و همنژاد نمی گشت، بلکه بدنبال "همفکر" می گشت، زیرا آنچیزی که او را از دیگران متمایز می کرد "فکر"ش بود. با این حساب، شما اگرچه همزبان من هستید، ولی من اورهان پاموک ترک را به خودم نزدیکتر احساس می کنم و همینطور نجیب محفوظ عرب را. شما و خیل نویسندگان عشیره پرستی که در این سایت قلم می زنند هنوز هویت خودتان را با چیزهایی تعریف می کنید که در پیدایش آنها نقشی نداشته اید، گیرم که فارسها اشرف مخلوقات بشر بودند یا ترکها خدایان روی زمین، به ما چه؟ به مایی که امروز همه به یک اندازه در نکبت جمهوری اسلامی دست و پا می زنیم و تمام هنرمان این است که تقصر فلاکتمان را به گردن فارسهای شوینیست، ترکهای ویرانگر و عربهای خونخوار بیندازیم. روی خطاب من با شما نیست، من با همه آنهایی حرف می زنم که هر موضوعی را به ترک و فارس و ... مربوط می کنند؛ آیا واقعا از اینهمه عقبماندگی دچار تهوع نمی شوید؟

yenilik 

"" تقاضا ئی از جناب کرمی برای رسیدن به فرهنگ آریائی پاک "" مستحضرید که جامعه فارسی‌، هنگام خواب، از کلمات ترکی "" دشک، بالش "" استفاده کرده و سر بر بالین میگذارند، وقتیکه از خواب بیدار می‌‌شوند، دست و صورت را شسته با "" هوله "" که واژهٔ ترکی است، صورتشان خشک میکنند، هنگام نوش جان کردن صبحانه، ناهار، شام از کلمات ترکی "" بشقاق، قاشق، چنگال، استکان، قابلمه و هکذا "" استفاده کرده و پختنیها و آشپزیشون را نیز در "" اجاق "" که واژهٔ ترکی است انجام می‌‌دهند، اگر نیازی به دوخت و دوزی نیز باشد از واژگان ترکی "" سنجاق، قیچی "" استفاده میکنند، هنگام خطاب قرار دادن همدیگر از "" آقا، خانم "" استفاده میکنند که ترکی است، در "" خانه و اتاق "" زندگی‌ میکنند که واژگان ترکی است، لطف کنید به جامعه فارسی‌ بگوئید که از امروز "" نخوابند، ندوزند، نپزند، نخورند، نپوشند، نشویند، زندگی‌ نکنند، تا هیچ نیازی به واژگان ترکی نداشته باشند.
------------
جهت اطلاع خواننده :
خط های باستانی ترکی
گرد آوری از : بهرنگ
«

«برای نگارش زبان‌های مختلف ترکی در طول تاریخ الفبا‌های مختلف بکار گرفته شده‌است. الفبای اورخون ، الفبای اویغور، الفبای عربی, الفبای عبری ( ترکان یهودی کارائیم و خزر)، الفبای لاتین و الفبای سیریلیک اما هم اکنون اکثر زبانهای ترکی از الفبای لاتین استفاده می‌کنند یا در حال تغییر خط رسمی خود به لاتین هستند. قابل ذکر اینکه بعد از ظهور دین مبین اسلام به علت گرایش سریع قوم ترک به دین اسلام و به احترام خط قرآن وبه علت دشواری نگارش خطوط فوق خطوط ترکی باستان اعم از اویغور و اورخون و عبری” ترک‌ها خط اشان را به عربی تغییر دادند.
ولی جمهوری‌های تازه استقلال یافته شوروی سابق و دیگر کشورهای ترک از خط ترکی لاتین که هم آسان و هم به روز است استفاده می‌کنند.

اولین خط جهان به نام خط میخی توسط سومری‌ها که همان ترک‌های قدیم رو تشکیل می‌دادند اختراع شد.

۱-الفبای اورخون (گؤک تؤرک=ترکان آسمانی) Göktürk Alfabesi

2-الفبای اویغور Uygur Alfabesi

3-الفبای عربی Arap Alfabesi

4-الفبای لاتین Latin Alfabesi» به نقل از : یاشار نیازی


بخشی از لغات مشترک سومري- تركي

 

معني فارسي واژه

تركي

سومري

جّد

Baba / ata

Ad(adda)

زوزه كشيدن

Ulamak

Ilu

گرما

Isı

İzi

خانه

Ev

E

آهن

Demir

Tibir

شاهزاده زن

   Ece اِجه

Egi

بهم زدن كندن ونظايرآن

Eşmek

گذاشتن

Koymak

Ku

نقره كار

Kuyumcu

Ku

چاق

Şışko

Gisko

قائم

Dimdik

Dim

گفتن

Demek

De

ايستادن

Durmak

Duru

دويدن

Koşmak

Kuşu

خنده رو

Güleş

Güleş

سوراخ كن-درل

    Burgu بورقو

Bur

تبر

Balta

Bal

طناب

İP

İb

بزرگ- محتشم

Ulu

Ulu

پروانه كن

UÇوUŞ

كي ؟ چه كسي

Kim

Gim

مادر

Aba

Ama

كوه

Tağ, Dağ

Tag

آتش ,جرقه آتش

Kor

Gir

هيزم , چيزيكي براي آتش ميسوزد

Odun

Udun

خدا

Tengri , Tanri

Dingır


خط ترکی باستانی
خط سومری از اقوام اتصالی زبان: 
Missing media item.
-
خط اورخون ترکی باستان -گئوگ ترکها:

Missing media item.

-خط و زبان تركي اويغوري:سده 5 م. تا 15م. 

Missing media item.

Missing media item.

---------

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
کامنتهای ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.