رفتن به محتوای اصلی

نقد مصاحبه احمد امید یزدانی در مورد «پارلمان موقت»
23.04.2014 - 00:58


نقد:

کاظم ثانی

 ملت آذربایجان چنین مامورتی به کسی نداده است
 

«مصاحبه در باره پارلمان آزربایجان جنوبی در تبعید»
 آقای یزدانی
1- شما نوشته اید که: <ملت آزربایجان با خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی خویش به ملت سیاسی تبدیل گردیده است>
-می تونید برای من مشخص کنید که ملت آذربایجان کجا و در کدام جمع و یا در کدام نظرخواهی خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی را مطرح کرده اند؟
2- شما نوشته اید: <26نفر از فعالین سیاسی – ملی به این جلسه دعوت شده اند>.
-می تونید برای من آذربایجانی مشخص کنید که این 26 نفر را چه کسی به جلسه کپنهاک دعوت کرده بود؟
تا آنجایی که من مطلع هستم، ملت آذربایجان چنین مامورتی به کسی نداده است. چه کسی این ماموریت را به دعوت کننده داده است؟
3- نوشته اید: <کسانیکه با همدیگر قهر بودند و حتی حاضر به دیدن صورت یکدیگر نبودند، به یکجا جمع شده وپس از آشتی با همدیگر به دیالوق مشترک پرداختند.>
-من هم خوشحالم که کسانی که تا دیروز چشم دیدن همدیگر را نداشتند و هر روز در رسانه های هزاران ناسزا و اتهام نثار هم می کردند، عرض یک روز همه با هم آشتی کردند و شدند رفیق جان جانی. ولی در تعجبم از این آشتی ناگهانی و سریع!
راستی چه نیرویی باعث این آشتی سریع السیر شد؟
عشق به آذربایجان و مردم آن؟ چرا این عشق سالها تاثیر نداشت و یک شبه تاثیر گذاشت؟
عجیبتر اینکه به نوشته شما این عده فقط پس از چند ساعت مذاکرده به یک بیانیه مشترک و اعلام تشکیل پارلمان دست یافتند. واقعا که این از عجایب روزگار است و باید آن را به عجایب هفتگانه اضافه کرد.
4- نوشته اید: <رای رسمی شدن پارلامنت و گذارآن از اشتاتوس موقتی به اشتاتوس قطعی یک هیات کار 9 نفره برای دو ماه انتخاب شد و قرار بر این شد که این هیات کار در مدت 2 ماه برای تشکیل یک نشست بزرگ..>
-آیا یک پارلمان می تواند عرض دو ماه با مراجعه به چند تشکل خارج نشین، از حالت موقت خارج شده و رسمیت بیابد؟
مگر این 26 نفر می خواهند یک پارلمان ولایتی برای مردم درست کنند و ولی امر ملت آذربایجان بشوند؟
5- نوشته اید: <شرایط فعلی مهاجرت ایجاب میکند که تقدم و برتری به ماهیت و مضمون پارلامنت داده شود و نه به شکل تشکیل آن.>
البته من تشکیل پارلمان در تبعید را با پارلمانهای کشورهای غربی مقایسه نمی کنم ولی :
-آیا ابتدایی ترین اصول دمکراسی حکم نمی کند که حتی در خارج هم ایده تشکیل پارلمان در رسانه ها مطرح شود و حول آن بحث صورت گیرد و از عموم تشکلها و از عموم آذربایجانیها خواسته شود که در آن شرکت کنند و انتخاباتی مثلا از طریق اینترنت صورت گیرد و پس از آن پارلمان تشکیل شود؟
شما خودتان حساب کرده و نتیجه گرفته اید که: < 100-150 نفر آکتیو>
-آذربایجانی در خارج داریم. صرفنظر از اینکه من با این حساب شما موافق باشم یا مخالف، سوال من این است که چرا به همین 100-150 نفر هم مراجعه نشده است؟
در ثانی شما بیایید و لطف کنید و به دعوت کنندگان پارلمان دانمارک بگویید که یک دعوت عمومی از کلیه آذربایجانیها بکنند و بعد بگذارند که 50 نفر در آن شرکت کنند، نه اینکه به 26 نفر بگویند که بیایید در دانمارک جمع شوید و اعلام پارلمان بکنید.

**** آقای یزدانی، چندی پیش آقای بابک آزاد پس از انتشار خبر تشکیل پارلمان موقتی که شما هم عضو آن هستید، مطلبی منتشر کرده و به دفاع جانانه ای از تشکیل پارلمان پرداختند. زیر آن مطلب، من کامنتی نوشته و چند سوال از ایشان کردم که همه بی جواب ماندند. من ازن کامنت را در اینجا می آورم و امیدوارم شما که عضو موسس این پارلمان هستید به این سوالات من جواب بدهید:
آقای بابک آزاد شما از انتخابات آزاد صحبت می کنید.
-آیا این پارلمان در انتخاباتی آزاد، حداقل در خارج از کشور تشکیل شده یا اینکه، آنطور که از ظواهر امر پیداست، چند نفر یک جوری دور هم جمع شده اند و خود را پارلمان نامیده اند و از این چند نفر هم، چند نفر را برای اداره امورات خود انتخاب کرده اند؟
پا  شما امیدوارید که این پارلمان در آینده، در اثر حمایت اکثریت آذربایجانی ها، به عنوان نمایندگان واقعی مردم آذربایجان شناخته شوند، چطور می توان این امید را داشت زمانی که حتی آذربایجانیهای خارج نشین هم تا به حال آنها را به رسمیت نشناخته اند؟

-آیا نمی توان تصور کرد که این چند نفر که هرکدام از یکی از گروهها آمده اند، جبهه ای درست کرده اند که نام پرطمطراق <پارلمان در تبعید> را به خود داده اند؟
یک سوال هم برای من پیش آمده و آن اینکه :
-چرا این عده به جای اینکه به مردم آذربایجان نامه سرگشاده بنویسند و یا برای عموم مردم ایران یا دنیا نامه بنویسند و تشکیل تشکل خود را اعلام کنند، به روزنامه مساوات نامه نوشته اند؟
-اساسا این روزنامه مساوات در کدام کشور منتشر می شود و ربط آن به مردم آذربایجان چیست؟

آ.ائلیار 

 -شرایط عینی تشکیل  «پارلمان» چه بود؟ 
-این «پارلمان» با توجه به معنای فرانسوی یا علمی آن در دانش سیاسی، شرایط عینی داشت؟ 
-آیا این پارلمان موقت، به عنوان یک وجود عینی ، دارای آن «خاصه ها» ست که دانش سیاسی عنوان میکند؟ 
 -لطف کنید شرایط و ویژگیهای پارلمان موقت را با معیار های آکادمیک روشن کنید. 

 -موضوع این نیست که شما از چند نفر منتقد دعوت بکنید یا نکنید؛ بل سخن بر سر «متد و روش»کار است که صحیح نیست و نبود. چرا هیچ مراجعه ای به یک ملیون آذربایجانی خارج کشور -آمار به استناد قول شما- نشد؟ چرا به دهها میلیون آذربایجانی داخل کشور از راه انترنت مراجعه نشد؟ 
- نادرستی دیگر بکاربردن واژه «ملت» به جای «گروه» است که مورد توجه شما نیست.
-دیگر اینکه «علاقه» را به جای «وظیفه» استعمال میکنید. کار برای ملت وقتی مطرح است که ملت خود آنرا به عهده ی شخص قرار دهد.
اما اینکه من از پیش خود کاری انجام میدهم کار از روی علاقه است نه وظیفه که ممکن است به خیر ملت باشد یا نباشد.
  -عدم توجه به «مدرک» ،  بخاطر وجود« عقده» نیست. که شما دیگران را به عقده ای بودن متهم میکنید! - مدرک ابزاری ست بین شما و کسی که شما را برای کار استخدام میکند. نه ابزاری ست بین شما و خواننده. یا فعال راه رفع تبعیض. داشتن «مدرک» میتواند دلیل وجود «دانش و تجربه» باشد، و میتواند «نباشد».
آنچه و جود «دانش و تجربه» را اثبات میکند « عمل درست» است. شما با مدرک یا بدون مدرک «کاری را درست انجام دهید دلیل بر آن است که دانش و تجربه انجام آن کار مشخص را دارا هستید».
- با وجود مدرک، کار، نادرست انجام گیرد « بدتر» است.
 -«سیاست» رشته ایست از علوم انسانی و علمی ست «نظری-عملی» که نیاز به «تجربه» دارد. اما برای انتخاب شدن جهت انجام وظیفه رسمی از سوی مردم، همانطور که روشنفکران و انقلابیون مشروطیت تعیین کرده بودند و در قانون اساسی آن دوره هم آمده بود « سواد خواندن-نوشتن» کافی بود. چون رشته های علوم انسانی رشته هایی هستند بیشتر از راه «خود آموزی و کسب تجربه» قابل تسلط اند.سیاست و ادبیات از آن جمله اند.
در این رشته ها بیشتر نام آوران «خود آموز و تجربی» بودند. و نه آکادمیکر. آکادمیکرها بیشتر به خاطر نان در آوردن به دنبال مدرک بودند. و نه از روی عشق و علاقه و احساس وظیفه اجتماعی به این رشته ها پرداخته اند. این کار را معمولاً خودساختگان انجام داده اند.

 ناظر

این چگونه گردهمائیست که هیچ خانمی درآن حضور ندارد؟

... این چه نوع پارلمانی است که مثل حمام مردانه است، وهیچ خانمی در آن حضور ندارد؟ شما که شخصا پروفسور هستید! و روشنفکرهستید! آیا نظرتان به چنین پارلمان مردانه چیست؟ این چگونه گردهمائیست که هیچ خانمی درآن حضور ندارد؟ آیا تشکیل دهندگان چنین پارلمانی آنقدر بی اطلاع هستند، که از وجود خانمهای متخصص آذربایجانی در اروپا خبرندارند که از آنان نیز برای قبول مسئولیت دعوت بعمل بیاورند؟ این چه نوع طرز تفکراست که همه چیزش مردانه است؟ آیا وجود خانمهای متخصص آذربایجانی درچنین گردهمائیها، جلوی انحصار طلبی، یکه تازی، و قدرت مداری مردان را میگیرند؟

الف. ظفرنیا 
 همه چیز را بصورت محرمانه؟

 ...چرا از من و یا سایر دکتر و پرفسور های آذربایجانی سیاسی کار، و اروپا نشین برای قبول مسئولیت پارلمانی دعوت بعمل نیامده است؟ آیا تشکیل پارلمان بصورت محرمانه انجام میگیرد، و مثل گوناز تیوی پاتوق محرمانه است؟ این چه وضعیه برادر؟ مگر در آذربایجان کمبود دکتر، مهندس و یا پرفسور است؛ که عده ای همه چیز را بصورت محرمانه و با پچ پچ برگزار میکنند؟ اگر جلسه محرمانه است، پس چرا اسم پارلمان بر آن نهاده میشود؟

حمال اسماعیل 
 اعتبار جنبش ملی و دموکراتیک آذربایجان

  ...آقایان هم از این عناوین استفاده میکنند و حرفهایشان و افکارشان را به افکار دیگران غالب میکنند. من بعنوان یک حمال آذربایجانی بخود جرئت میدهم در برابر پروفسور به حرف بیایم.
پروفسور احمد در جمله اول مصاحبه یا نوشته گفتند که" ملت آزربایجان با خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی خویش به ملت سیاسی تبدیل گردیده است".
-سوال یا اعتراض من این است که آیا قبل از تشکیل "پارلمان کذائی" ده نفر کودتاچی ملت تورک سیاسی نبود؟
-آیا قبل از این حرکت پارلمان سازی که حرکتی ضد دمکراتیک و ضد آذربایجانی است جنبش فدرالیستی و استقلال طلبانه وجود نداشت؟
-آ یا این ملت یک شبه بعد از یک عمل کودتا گرانه علیه جریانات سیاسی دیگر سیاسی شد؟ جناب پروفسور شما نمی توانید با تحریفها، به پارلمان موقت "مردان دیکتاتور" اعتبار سیاسی بدهید و سیاسی شدن ملت تورک را مدیون پارلمان موقت معرفی کنید. دوست گرامی انتظار نداشتم شما هم مفهوم پارلمان بعنوان یک ارگان مهم تصمیم گیری مردم یک کشور یا یک دولت به سخره گرفته و آن را با این اقدامات ضد دمکراتیک لوس کنید.
دوست عزیز، پارلمان را مردم یک کشور با دخالت فعال، گسترده و مستقیم تشکیل می دهند شما که پروفسور هستید و به اندازه من حمال نمی دانید که پارلمان با 10-- 20 نفر آدم تشکیل نمیشود؟
شما نمی دانید که نتایج و عواقب این کار غیر عاقلانه چه خواهد شد و چه ضربه ای به اعتبار جنبش ملی و دوکراتیک آذربایجان خواهد زد؟ ...

امیر 

مشکل پارلمان نیست

 .. ... اساس جنبش ملی آزربایجان همانند سایر مبارزات ملی بر پایه مطالبات عدالت اجتماعی استوار شده و این مبارزه تنها از طریق اتحاد ملی نیز ممکن خواهد بود. و بدون اتحاد لایق جنبش موفقیت اساسی نیز غیر ممکن خواهد بود. و با اینکه اکثر عظیم اعضای خارج نشین جنبش در تئوری طرافدار یک اتحاد کاری در چهارچوب اعتقادات ائدولوژیک هستند و چه بهتر که این همکاری در چهارچوب یک پلات فرم رخ دهد با این حال تقریبا هیچ همکاری و اتحاد در عمل وجود ندارد و بزرگترین تشکل آزربایجانی در خارج نیز در بهترین حالت خود ۱۵ نفر بیش اعضا ندارد. پس متوجه هستید که مشکل اساسی جنبش نبود فرهنگ همکاری است نه تز و استدلالهای رویائی یا پارلمان در تبعید....

 -سوال < اکثراعضای هیت موسس پارلمان در تبعید مثل آقایان صمد فرتاش، عبدالله امیر هاشمی، قروی، فریدون پروزنیا، ائلدار قرده داغلی، احمد اوبالی، ممد مشتاق و ستار سوکین اعضای سابق اداره هیت مرکزی داک بودند که هر روز مثل کودک بر سرهم میکوبیدند تا اینکه آن تشکل را بخاطر بی سوادی سیاسی و بازی کودکانه به نابودی کشیدند. حالا این اشخاص چطور میخواهند مسئولیت کاری ده برابر سنگینتر از آن را بدوش بکشند؟

پاسخ:

احمد امید یزدانی


از بعضی کامنت نویسان محترم خواهش میکنم عقده های درونی خویش را که اثر ناکام ماندن تلاششان برای تحصیلات عالی و کسب تیترهای آکادمیک بوجود آمده بر سر من خالی نکنند. اگر حرف منطقی و عقلانی برای گفتن دارید بفرمائید با من در میان بگذدارید . در ضمن بنده باین زودی 67 ساله میشوم و 45 سال است در آلمان زندگی میکنم، در دانشگاهای مختلف آلمان رشته های علوم سیاسی، اقتصاد و جامعه شناسی خوانده ام. در اصل پولیتولوق هستم و در رشته علوم سیاسی در سال 1979 پایاننامه دانشگاهی خویش را در رابطه با تاریخ و مسائل پارلامنتاریزم در ایران نوشته ام. قسمتی از این تز دانشگاهیم را بزبان مادریم ترجمه کرده و در سال 1991 در شهر برلین با تیتر "ایراندا پارلامنتاریزم سیستمین تاریخی " انتشار داده ام. کسانیکه میتوانند زبان ترکی آزربایحانی را بخوانند میتوانند از این کتاب استفاده بکنند . در سال 1993 کتابی بنام " آزربایجان تقسیم شده" بزبان آلمانی نوشتم. بخشهای مربوط به آزربایجان جنوبی از جمله ستم ملی ، استعمار فرهنگی ، تاریخ مبارزات ملی ملت ازربایحان ، سیاست آسیمیلاسیون، ممنوع بودن اسامی ترکی برای بچه های نوزاد و مصاحبه های گوناگون با آزربایحانیها بمدت چند ماه از رادیو "اروپای آزاد" بزبان ترکی آزربایجانی ترجمه و پخش گردید.

کیهان هوائی رژیم جمهوری اسلامی ایران با تهدید بنده بعنوان "ضد انقلاب فراری" ، "تجزیه طلب"، "پان ترکیست" و کسیکه نوشته هایش از رادیو سازمان سیا پخش میگردد؛ غیر مستقیم مرا در ارتباط با سازمان سیا کرد. عشق و علاقه فراوان من بزبان و ادبیات ملتم مرا تشویق به نوشتن فرهنگ جامع آلمانی – ترکی آزربایجانی کرد. برای به ثمر رسانیدن این مسئولیت بزرگ در حدود 12 سال زحمت کشیدم و برای دومین بار این کتاب را در سال 2012 در شهر برلین انتشار دادم. این کتاب در حدود 900 صفحه و حاوی 45 هزار لغات و اصطلاحات علمی، عمومی، فنی، بازرگانی میباشد. در حال حاضر برای تهیه فرهنگ آلمانی – ترکی آزربایحانی و قشقائی مشغولم. اگر طول عمر کفاف بدهد این کتاب را به ملت شریف و مبارز قشقائی تقدیم خواهم کرد. بیشتر مقالات بنده بزبان آلمانی و یا زبان مادریم است و بخاطر مشگلات دستورزبانی ، ادبی و غیره که با زبان فارسی دارم از نوشتن به زبان فارسی دوری میکنم و با کسی هم مسابقه ادبی نمیدهم. بطوریکه در مصاحبه ام با تلویزیون "اجاق خبر" که اصلش بزبان مادریم میباشد اشاره کرده ام ملت آزربایجان با مطرح کردن خواست پارلمان و دولت ملی خویش از ملت تشکیل یافته از ارزشهای زبانی و فرهنگی به ملت سیاسی پا گذاشته است.

فقدان آزادی و دموکراسی در ایران و سیاست خشن آسیمیلاسیون در حق اتنیکهای غیر فارس، روشنفکران و طبقه سیاسی این اتنیکهای زیر سیتم مضاعف را که مجبور به مهاجرت به خارج ار کشور گردیده اند موظف میسازد ، با تشکیل مجالس خود در تبعید و همکاری با پارلمنهای سایر اتنیکها گامهای موثر در جهت رهایی ملتهای خود از استعمار فرهنگی - ملی بردارند. خواست تشکیل پارلامنت و دولت ملی بمعنای جدائی حتمی از ایران نیست و این خواستها میتوانند در یک سیستم فدراتیو جامه عمل بخود بپوشانند. من تنها یک رای دارم و میتوانم در یک رفراندوم عمومی و دموکراتیک رای خود را برای سیستم فدرالیستی در ایران و یا جدائی و تشکیل دولت و کشور مستقل ملت آزربایجان بدهم. در ضمن کسانی از کامنتر نویسها از قبیل آقای ائلیار، خانم ناظر، پروفسور الف ظفرنیا و آقای اسماعیل حمال - که مایل به شرکت کردن در نشستهای آینده پارلمان آزربایحان در تبعید میباشند لطفا اسم و هویت حقیقی خویش را در صفحه ایران گلوبال اعلان کنند تا ما بتوانیم بعد از شناختن همه جانبه این خانمها و آقایان از آنها دعوت بعمل بیاوریم. تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!

... بنده هیچوقت این ادعا را نکردم که تنها کسی هستم با مدرک دانشگاهی. من فقط از عکس العمل بعضی ار کامنت نویسان که شروع به تمسخر بنده و تیتردانشگاهیم گردیدند تعجب کردم و آنرا نشانه عقده های روانی آنها دانستم. با بخش اول نامه تان یعنی دانش نظری و دانش عملی در عالم سیاست صد در صد راضی هستم. من بطوریکه نوشتم عضو هیچ تشکیلات سیاسی نیستم . اما این بدان معنا نیست که آدم سیاسی نیستم وهیچ وقت عضو یک تشکیلات سیاسی نخواهم شد. اگر به مصاحبه بنده توجه کنید از انتخاب یک گروه کار 9 نفری صحبت میکنم که برای تشکیل پارلامنت رسمی به تشکیلاتهای سیاسی – ملی، خانمها و همچنین شخصیت های فعال وشناخته شده ی ملی آزربایجان مراجعت خواهند کرد. بنده علیرغم اصرار دوستان برای عضو بودن در میان این گروه 9 نفری از بعهده گرفتن اینچنین مسئولیتی خودداری کردم و آنرا کار دوستان باتجربه در مسائل تشکیلاتی که که همان 9 نفر میباشند دانستم. اما بخش دوم کامنت تان را بخش پولمیک تلقی میکنم. بنده به تنهائی بفکر ایجاد پارلمان برای مردم آذربایجان نشدم و نیستم. این فکر مدتهاست در میان اکثریت مطلق طبقه سیاسی آکتیو مهاجر آزربایحانی وجود داشته که بعد از سالیان دراز بالاخره در آستانه عملی شدن میباشد .

بله من با همه انتقاداتی که به دموکراسی غربی دارم آنرا قبول دارم. من نمیدانم شما از کدام پشت پرده صحبت میکنید، از کدام پچ پچ ها و از کدام پنهانکاریها و امر بمعروف و نهی از منکرها . شما اگر فعال سیاسی- ملی آزربایجانی هستید بفرمائید اسم و هویت واقعی خویش را بنویسید تا شما را به نشست آینده برای تشکیل پارلامنت دعوت کنیم. در ضمن در دموکراتیک ترین کشورهای غربی یعنی همان کشور آلمان نیز پنهانکاری و کشمکش بر سر اختیارات پارلامنت و دولت وجود دارد. مثلا بخش امنیت ملی، کنترل کار سازمانهای امنیتی کشور و دفاع ملی بطور تقریبا کامل در اختیار دولت میباشد. دولت آلمان برای فروش اسلحه به کشورهای دیگر نمیاید از پارلامنت اجازه بگیرد. این نوع مشگلات سبب اعتراضات بعضی از احزاب ونمایندگان مجلس میشود.



دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
کامنتهای ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.