همه کنگره های ما در برون مرز و در شرایط سرکوب و تبعید برگزار شده-اند و لاجرم مهر و نشان محدودیت های ناشی از این شرایط را بر پیشانی خود داشته-اند. دور ماندگی از متن جامعه و مردم، به جداافتادگی از نیاز ها و خواست های زندگی جاری، جوشش ها و پیکارها و خیزش های مردم و جامعه دامن می زند و چه بسیاران را در زمانه-ای سپری شده و در دلبستگی های سابق، منجمد کند! یادآوری این آسیب ها در آستانه کنگره دوازدهم بر مسئولیت سنگین هر یک از شرکت کنندگان کنگره در انتخابی که خواهند داشت گواهی می دهد. اهمیت این گواهی بویژه از آن روست که شمار بزرگی از تاخیرها و آسیب ها اجتناب پذیر بوده-اند! عبرتی که امروز از رهگذر بازبینی ها و باز اندیشی ها در اختیار داریم؛ گشوده بودن چشم ها به روی ایران و واقعیات زندگی مردم ما، باز بودن گوش ها به روی صدای پای ملت ایران است. از سنت های ارجمند در جنبش ما؛ ترجیح منافع مردم بر منافع سازمان بوده است. مارکس نیز منافع رشد اجتماعی جامعه را بر منافع طبقاتی ارجح می شمرد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید