رفتن به محتوای اصلی

حقوق شهروندی پیش کِش ، ازحقوق و اختیارات خود دفاع کنید آقای روحانی !
27.02.2014 - 19:24

رئیس جمهور دولت تدبیر و امید دیروز در میان مردم بندر عباس گفت که : « فرقی بین حقوق شهروندی شیعه و سنی وجود ندارد»! سخن آقای روحانی را میتوان چنین اصلاح کرد که در بی حقوقی و نقض حقوق ایرانیان توسط  حکومتگران جمهوری اسلامی  ، همه شهروندان ایرانی با هم برابراند و این حکومت به اصطلاح الهی  برای نقض و پایمال نمودن حقوق آنان ، بین شهروندان ایرانی تفاوتی قائل نمیشود . در حرف مدام ازحقوق شهروندی سخن گفتن و درعمل هیچ اقدامی برای دفاع از حقوق مردم انجام ندادن ، حکایت حلوا حلوا کردن برای  شیرین نمودن دهان را تداعی می نماید .

از دوره چهار ساله ریاست جمهوری آقای روحانی بیشتر از یک هشتم آن گذشته است وعقل ومنطق چنین حکم میکند که برای ارزیابی عملکرد دولت آقای روحانی ، کافی است همین مدت یک هشتم سپری شده ی دوره ریاست جمهوری آقای روحانی را در نظر گرفت و قضاوت کرد که آقای حسن روحانی تا چه حد به وعده هائی که در جریان انتخابات به مردم داده بود ، بویژه وعده  باز کردن فضای سیاسی و اجتماعی جامعه و آزادی زندانیان سیاسی واستیفای حقوق شهروندی مردم ایران عمل کرده است ؟ اینکه خانم ها و آقایان اصلاح طلب ومدافعان دولت تدبیر و امید حسن روحانی برای توجیه بی عملی این دولت ، فشارها و کارشکنی های جناح های اصول گرا را مطرح نمایند و بدین وسیله انفعال و بی عملی و پیمان شکنی آقای حسن روحانی و دولت اعتدال او را توجیه کنند ، یک عوامفریبی بیش نیست ، چرا که وقتی کسانی درانتخابات اخیر به وعده های آقای روحانی اعتماد کردند و رأی خود را بنام او به صندوق ها انداختند ، معنی اش این است که آقای روحانی ملزم و موظف به انجام  وعده های انتخاباتی خویش است و هیچ عذر و بهانه ای نمیتواند ایشان را ازانجام وعده هائی که در جریان انتخابات گذشته به مردم ایران داده است معاف نماید .

در خوش بینانه ترین حالت اگر به عملکرد دولت آقای روحانی در ماههای اخیر نگاه کنیم ، تنها موردی که دولت روحانی گام هائی برای حل بحران برداسته است ، عرصه سیاست خارجی و مشخصاً گشودن باب مذاکره با کشورهای 5+1  به منظور برون رفت از بن بست پروژه هسته ای جمهوری اسلامی بوده است ، که البته آنهم  با توافق و دستور خامنه ای بوده است  برای پایان بخشیدن به تحریم های سنگین و کمرشکن ودسترسی مجدد به پول نفت ، که اگرترس ازفروپاشی ناشی از بی پولی نبود ، خامنه ای و بیت رهبری هرگز به مصالحه و عقب نشینی در مورد پروژه اتمی جمهوری اسلامی که تا کنون  میلیاردها دلار صرف آن شده است نمیگردیدند . بجزعقب نشینی در مورد سیاست اتمی که آنهم هراز چندی خامنه ای برای دلجوئی از اراذل و اوباش تحت فرمان خود که با آشوب طلبی و شعار "مرگ برامریکا" زنده اند ، عدم خوشبینی خود را درمورد گفتگوها اعلام میدارد ، دولت روحانی تا به امروز در عرصه سیاست داخلی و بویژه در مورد دفاع  و احیای حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی ، نه تنها موفقتی بدست نیاورده است و قادر به بازنمودن فضای سیاسی و اجتماعی و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی نشده است بلکه جناح های رقیب این دولت و بویژه نیروهای امنیتی و قوه قضائیه که تحت فرمان خامنه ای هستند ، برسرکوب و خفقان و نقض آزادی های فردی و اجتماعی شهروندان ایرانی افزوده اند . موج اعدام های فله ای و انتقام جویانه  بویژه در استانهای حاشیه ای کشور ، فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی و خانواده های آنان ، تعطیلی و سانسور نشریات و روزنامه های منتقد و دستگیری روزنامه نگاران ، برهم زدن تجمعات و مجالس ترحیم شخصیت های منتقد و مخالف حکومت حودکامه خامنه ای و غیره ، همه در دوران عمر کوتاه دولت تدبیر و امید آقای روحانی افتاده و میافتد .

آقای روحانی که همه جا به حقوقدان بودن خویش افتخار میکند تا شاید بی اعتباری و بد نامی جامه آخوندی را از خود بزداید در بندرعباس از حقوق شهروندی شیعه و سنی و تساوی این حقوق سخن میگوید  غافل ازاینکه  به حقوق شهروندی نمیتوان برچسپ دین ومذهب زد و شهروندان را به اعتبار دین و آئین شان و افکار و عقایدشان دسته بندی کرد ، حقوق شهروندی ایرانیان  شامل تمام انسانهائی است که تابعیت ایران را دارا میباشند صرفنظر از جنیسیت آنان ، قوم و طایفه آنان ، دین و مذهب آن و یا بی دینی آنان ، افکار و عقاید آنان و غیره . اما از آنجائی که شاخص حقوق شهروندی در ذهن رئیس جمهور دولت تدبیر و امید ، براساس قانون اساسی تبعیض آمیز جمهوری اسلامی طبقه بندی شده است ، ایشان ناگزیر است که حقوق شهروندی انسان شیعه دوازده امامی  را شاخص و عمود حقوق شهروندی در نظر بگیرد و مذبوحانه چنین وانمود سازد که حقوق شهروندان سنی مذهب و شیعه مذهب درایران برابر است ! و کسی نیست که از آقای رئیس جمهور حقوقدادن  سئوال کند ، اگر براستی پیروان مذاهب مختلف در ایران از حقوق مساوی برخورداراند ، چرا جمهوری اسلامی حتی اجازه ساختن یک مسجد را درتهران به سنی مذهبان ایران نمیدهد ؟ چرا دانشجویان بهائی را از دانشگاههای ایران اخراج میکنند و اراذل و اوباش جمهوری اسلامی هر از چندی به خانه و کاشانه بهائیان ایران حمله میکنند و به آزار و اذیت هموطنان بهائی میپردازند ؟ چرا نومسیحیان ایرانی را به جرم خروج از اسلام و گرویدن به مسحیت ، دستگیر و شکنجه و به جاسوسی متهم میسازند ؟ چرا خانه درویش ها را بر سرشان خراب میکنند ؟ آیا اینها نشانه حقوق برابر شهروندان ایرانی است که آقای روحانی مدعی آن است ؟!

  راست این است که  سقف حقوق شهروندی را درایران کنونی ، ایرانی که از جانب دارودسته های آدمکش و غارتگر جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده است ، دوری و نزدیکی شهروندان به بیت رهبری و درجه ذوب شدن آنان در ولایت مطلقه فقیه ، تعیین کننده است . برخلاف گفته آقای روحانی ، در ایران زیر سلطه  ولایت مطلقه فقیه ، همه شهروندان از حقوق مساوی برخوردار نیستند .  جنسیت ،  دین و مذهب ، قوم و طایفه ، وابستگی گروهی و فرقه ای و دوری و نزدیکی به کانون فساد قدرت در جمهوری اسلامی ، همه در میزان و نوع حقوق شهروندان ایرانی دخالت دارد ، و هرگاه تمام این شاخص ها  در نظر گرفته شود ، فقط کمتراز یک در صد از شهروندان ایرانی ، به عنوان شهروند درجه یک از تمام حقوق برخوردار هستند و مابقی شهروندان ، که شهروند درجه دو و سه و چهار و ...محسوب میشوند از حقوق کمتری برخوردار هستند .

 و راست این است که رئیس جمهور دولت اعتدال ، یعنی کسیکه با وعده آوردن آزادی های فردی و اجتماعی و بازکردن فضای سیاسی و اجتماعی جامعه و دفاع از حقوق شهروندی  و سایر وعده های شیرین ، اعتماد و آرای بسیاری ازمردم ایران را بسوی خود جلب نمود و امروزه نیز به هرکجا که قدم  مینهد همچنان وعده انجام کارها و تحولات بزرگ درتمام زمینه را به مردم ایران میدهد بدون اینکه عملاً قدمی در راه  اجرائی کردن آن وعده ها بردارد ، رفته رفته  دارد وجاهت خود را در میان هواداران خویش و کسانیکه به امید گشایشی در وضعیت آشفته کشور به او رأی داده اند از دست میدهد و این همان چیزی است که اوباشان ذوب شده در ولایت از قبیل حسین شریعتمدای در روزنامه و عزت الله ضرغامی در صدا وسیمای جمهوری اسلامی ، برادران عراقی الاصل لاریجانی در رأس دو قوه  و فرماندهان بسیج وسپاه و بسیاری دیگر از دار و دسته های ذوب شده در ولایت برای تضعیف ندریجی و سپس ساقط کردن آن را در سر دارند . آنچه که در گذشته برسر بازرگان و بنی صدر و خاتمی و موسوی و کروبی که قصد اصلاح جمهوری اسلامی را داشتند آمد میتواند آینده ی دولت تدبیر و امید آقای حسن روحانی نیز باشد .

 در کشوری که رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی آنقدر قدرت داشته باشد که بتواند نطق زنده رئیس جمهور را با تأخیر 90 دقیقه ای بر روی آنتن ببرد و چند روز بعد هم شورای نظارت برسازمان صدا و سیما که دست نشانده بیت رهبری است  اعلام  نماید : "از این پس شورای نظارت  کسانی را بعنوان مصاحبه گر به دفتر ریاست جمهوری معرفی مینماید که رئیس جمهور در مصاحبه های خود از آنان استفاده نماید  " ! این بدان معنی است که تیغه سانسور مأموران وزارت اطلاعات  به دفتررئیس جمهور کشور نیز رسیده است و آقای عزت الله ضرغامی  تعیین میکند که به هنگام مصاحبه با آقای روحانی ، چه کسی وچه سئوال هائی میبایستی از رئیس جمهور بکند ! پُر واضح است که  سرچشمه ی قدرت ضرغامی ها و شریعتمداری ها  بیت رهبری و شخص خامنه ای است و مادام که دولت آقای حسن روحانی نتواند به مصاف کانون های  پراکنده  قدرت بیت رهبری که در تمام اندام فاسد ساختار حکومت اسلامی گسترده است برود ، سخن گفتن ازحقوق شهروندی بیهوده است . اگر آقای روحانی در مقام رئیس جمهور کشور نتواند از حقوق و اختیارات قانونی خود استفاده نماید ، آیا خام خیالی نخواهد بود که تصور شود ایشان میتواند  از حقوق شهروندان ایران دفاع نماید ؟! و آیا با وجود این همه کانونهای ضد حقوق شهروندی که تحت حمایت قوه قضائیه و نیروهای امنیتی قرار دارند ، انتشارمنشورحقوق شهروندی از طرف دفتر ریاست جمهوری شباهت به  یک شوخی  ندارد ؟

اگر آقای روحانی تصور مینماید که با  دارو دسته های دزد  و شرور درون حاکمیت جمهوری اسلامی میتواند به تعادل برسد و در قدرت با آنان شریک شود ،  سخت در اشتباه است چرا که رژیم خودکامه و تمامیت خواه خامنه ای ، به سبک و سیاق تمام دیکتاتوری های خودکامه حاضر نیست هیچ نیروئی را در قدرت با خود سهیم کند .  و اگر براستی آقای حسن روحانی آنچنانکه ادعا میکند میخواهد مدافع حقوق شهروندان ایرانی باشد ، بهتر است که قبل از هر چیز به دفاع از حقوق و اختیارات مقام ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی بپردازد ، اگر آقای روحانی بتواند حقوق و اختیارات قانونی خود را اعاده نماید و دست باندهای وابسته به بیت رهبری را از ارکان قدرت کوتاه سازد ، این امر بمثابه بزرگترین قدم در راه دفاع ایشان از حقوق شهروندی محسوب خواهد شد ، چرا که عمده ترین دشمنان و ناقضان حقوق شهروندی در ایران ، شبکه مخوف زیر مجموعه های بیت رهبری است که کشور ایران را در تمام زمینه ها به فساد و تباهی کشانده اند .

بموجب اصل 113 قانون اساسی جمهوری اسلامی : "مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه برعهده رئیس جمهور است"  و طبق اصل126 : "رئیس جمهورمسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور را مستقیماً برعهده دارد " ،  اگر از اصل 113 تا اصل 141  قانون اساسی جمهوری اسلامی که مربوط به وطایف و اختیارات مقام ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی است ، آقای روحانی جسارت پیگیری دو اصل از اختیارات خود که در بالا به آن اشاره شد را داشته باشد ، آنوقت میتوان امیدوار بود که دولت اعتدال آقای روحانی برای مبارزه با کانون های فساد وارد میدان شده است ، در غیر اینصورت با خطابه های شیرین  و  وعده  و  وعید و انتشار منشور حقوق شهروندی که از پشتوانه گام های عملی و ملموس برخوردار نباشد ، نمیتوان امیدی به دولت تدبیر و امید داشت پشیبانی که از قدیم گفته اند : "دو صد گفته چون نیم کردار نیست" .

8 اسفند ماه  1392

27 فوریه 2014

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.