رفتن به محتوای اصلی

چرا جامعه ایران، استعداد از این بدتر شدن را همچنان دارد؟
06.01.2014 - 19:29

 سالهاست که کار ما این شده  است که شما دوست گرامی می نویسید ومن در فیسبوک یا سایت های مختلف ـ می خوانم وشاید من چند سطری می نویسم و شما می خوانید! مردم در کجای کارند ،معلوم نیست؟

زاظهار درد ، درد مداوا نمیشود                  شیرین دهان بگفتن حلوا نمیشود

درمان نما ، نه درد که با پا زمین زدن                این بستری زبستر خود پا نمیشود

میدانم ار که سر خط آزادگی ما                با خون نشد نگاشته ، خوانا نمیشود

باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست               لیکن چاره با من تنها نمیشود ؟

تنها منم که گر نشود حکم قتل من :               حاشا ، چنین معاهده امضا نمیشود

گر سیل سیل خون زدرودشت ملک هم               جاری شود ؟ معاهده اجرا نمیشود

مرگی که سر زده بدر خلق سر زند               من در بدر پی وی و پیدا نمیشود

ایرانی ار بسان اروپائیان نشد               ایران زمین بسان اروپا نمیشود

زحمت برای خود کش که خود بخود                   اسباب راحت تو مهیا نمیشود

کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما                با نام مرده ، مملکت احیا نمیشود

ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب             دردیست درد ما که مداوا نمیشود

مرغی که آشیانه بگلشن گرفته است             او را دگر ببادیه مأوا نمیشود

جانا فراز دیدۀ ، عشقی است جای تو            هر جا مرو ، ترا همه جا ، جا نمیشود

میرزاده عشقی

دوست گرامی بنده در پاسخ شعر ارسالی من چنین نوشته است:

"هرآینه بازشناسی درد، نخستین گام در راه درمان درد است. تا درد را نشناسیم و به ریشه یابی نپردازیم، نمی توانیم در راه درمان آن نیز بکوشیم. پس نخست در ریشه یابی درد بکوشیم. سپس راه و یا راه هایِ درمان را بجوییم و بررسی کنیم."

سئوالی آسیب شناسانه بر محور تحقیق ، جامعه شناسی  ،روانشاسی در طول تاریخ  معاصر از دوستان محترم وگرامی که بطور شبانه و روزی برای آزادی و عدالت مردم ایران تلاش می ورزند مطرح می نمایم تا شاید به یک تریبونال  تفحص و کاوشگری در درون جامعه سیاسی ایران  بی انجامد!

از اینکه  شاهد دائمی رنج مردم ایران هستیم و به شدت شکنجه فکری و روحی می کشیم و تنها جسم ما در خارج هست، وگرنه تمام روح و اندیشه همه ما هر روز در کنار مردم و در ایران است تا کی می تواند این وضع ادامه یابد . چرا هیچگاه تا کنون وضعیت بهتر شدن را در جامعه نداشته ایم اما چرا برعکس استعداد بدتر شدن را مردم ایران بیشتر دارا هستند؟ جامعه ایران در طول تاریخ ثابت کرده است که استعداد از این بدتر شدن را هم دارد.نیروهای سیاسی ایران ثابت کرده اند که برای از این بدتر شدن هم استعداد بیشتری دارند وتاکنون با انزوا وبی عملی و واکنش گرائی محض این موضوع را  بخوبی نشان داده اند.

چرا هیچگاه تا کنون وضعیت بهتر شدن را در جامعه نداشته ایم اما چرا برعکس استعداد بدتر شدن را بیشتر دارا هستیم؟ و همه اینها دست به دست هم داده اند تا جامعه و نیروهای سیاسی ایران در یک دوره ائی کاملا وحشتناک و غیرقابل پذیرش از قعر 1400 ساله تاریخ ،خمینی راانتخاب نماید و پس از به خاکسپاری میلیونی آن ملعون ،بازماندگان خمینی توانستند خامنه ائی را به اریکه قدرت برسانند و جامعه ونیروهای سیاسی همچنان در انتخاب اشخاصی مانند  خاتمی ، احمدی نژاد  روحانی  و برگشت به دوران طلائی مهندس میرحسین موسوی سرگردان مانده اند و مردم هنوز نتوانسته اند اراده و صف مستقل و آرزوی اصلی و قلبی خود را ابراز نمایند بلکه دائما مراحل تاریخ را با استفاده از ابزار تکراری در قامت افراد گوناگون طی می نمایند وتقیه می کنند.این جامعه است که باید زیر بازوان خامنه ائی را خالی کند تا او سرنگون گردد و مردم راه درست خویش را بیابند، نه اینکه خامنه ائی را از جامعه گرفت ،چرا که رژیم مانند خامنه ائی زیاد دارد و مردم نیز در فقدان آگاهی سیاسی و آلترناتیو روشنگر، استعداد اطاعت فراوان از خامنه ها ی تازه را زیاد دارد.به همان اندازه که ترور خامنه ائی ها تا کنون در جامعه کارساز نبوده است.

در ماه آینده شیخ حسن روحانی به دعوت دولت آلمان که اروپا را هدایت می کند به برلین ـ  شهر اقامت کنونی من که  در 28 سال پیش و در فرار از جهنم جمهوری اسلامی  ،تنها برای پنج سال ساکن شدم سفر خواهد کرد. از همین الان  نغمه های اعتراض به سفر روحانی به برلین آغاز شده است.باید بپذیریم که روحانی 18 میلیون از آرای  35 میلیون شرکت در انتخابات را بدست آورده است و به نمایندگی آنها به آلمان سفر خواهد کرد.

اگر اعتراضی می خواهد بشود ، بهتر هست به مردم شریف،آزاده و آریائی ایران ؟!؟باید کرد و به آنها تلنگر زد که چرا  پس 35 تجربه وحشت آور تحت سیطره حکومت اسلامی ـ این چنین لعبتی را باردیگر انتخاب کردند؟

نزدیک به 35 سال هست که جمهوری اسلامی زندگی متحجرانه را برمردم ایران حاکم کرده است. نصف جامعه یعنی زنان را سرکوب و توهین می کند. آخوند ها بارها بر سر منبر عربده کشیده اند که  زنان بی حجاب فاحشه اند!! اما مردان ایرانی هیچگاه از این توهین شنیع به خواهران ومادرانشان غیرتی نشده است .براستی چرا؟هرهفته افرادی به نام امام جمعه در شهرهای مختلف مشغول به عربده کشی و لوطی گری هستند اما از این جامعه خفته هیچ اعتراضی بر نمی خیزد!

می گویند در 35 سال پیش ـ اعراب برایران حاکم شده اند و کشور ایران در اشغال عربهاست.خوب پس چرا مردم شریف و آزاده ضد اعراب هر چهارسال بجای اعتراض به اشغالگران به نمایندگان رهبران عرب رای می دهند؟

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.