رفتن به محتوای اصلی

دختران فراری و چرخه ی اعتیاد و بی خانمانی
19.11.2013 - 16:28

در تهران تعدادشان بیشتر است و سن شان احتمالا کمتر، اما پدیده زنان کارتن خواب و معتاد به تهران منحصر نیست. این را می شود در عکس ها هم دید. زیاد تفاوت نمی کند عکس ها کجا گرفته شده باشند؛ در تهران یا مشهد، در شیراز، کرمان یا جای دیگری. زنان کارتن‌خواب معتاد، که روز بروز جوانتر می شوند، در هر یک از شهرهای بزرگ بصورت فردی یا گروهی؛ در گروه های مختلط یا بهمراه چند زن هم سرنوشت خود در خیابان زندگی می کنند. در گوشه ای روی زمین، روی یک پتو یا تکه ای مقوا نشسته یا خوابیده اند. در تهران حدود یک سال پیش سن زنان کارتن خواب به 20 سال رسیده بود و در حال حاضر به 17 سال کاهش یافته است، گرچه مواردی از دختران زیر 15 سال هم میانشان دیده می شود.   

 مهرماه سال گذشته یک معاون سازمان بهزیستی بشدت از انتشار اخباری درباره افزایش زنان کارتن خواب و پائین آمدن سن آنان انتقاد کرد. او خبرها را بی پایه و غیر واقعی خواند و افزود که برای جوسازی منتشر می شوند. واکنش محمد نفریه به  سخنان مدیرعامل شهرداری تهران بود. حسن زارع صفت از افزایش زنان کارتن خواب در تهران و کاهش سن آنان به 20 سال خبر داده بود. شهرداری تهران مانند شهرداری های سایر شهرهای بزرگ با مساله ای به نام بی خانمانان معتاد روبروست که وجودشان در نقاط مختلف شهرها روزبروز محسوس تر می شود. سازمان بهزیستی در کنار ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت بهداشت، یکی ازنهادهای مسئول ساماندهی معتادان خیابانی از جمله زنان و دختران جوان است.

یکی از معاونان شهرداری تهران اخیرا به خبرگزاری ایلنا گفت میانگین سن زنان کارتن خواب به 17 و 18 سال کاهش یافته است. جهانگیری‌فرد افزود تا چند سال پیش عمده زنان کارتن خواب و بی خانمان تهران زنان سالمند بودند اما این روزها شاهد حضور زنان جوان هستیم و حتی مواردی از زیر 15 سال هم دیده شده که به سازمان بهزیستی تحویل داده شده اند. او علت اصلی این مساله را اعتیاد عنوان کرد و افزود: «زنان زود‌تر از مردان در برابر اعتیاد ضربه می‌خورند و از خانواده‌ طرد می‌شوند از این رو در هر سن و سالی به بی‌خانمانی مبتلا می‌شوند». این سخنان ما را به دو پدیده گسترش معضل اعتیاد و فرار دختران از خانه ارجاع می دهد.

چهره خاکستری یک آسیب اجتماعی

اعتیاد بزرگترین آسیب اجتماعی جامعه ایران قلمداد می شود. در یک مناظره تلویزیونی با حضور معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر، یک رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر و یک استاد دانشگاه درباره ی معضل اعتیاد، اعلام شد سیاست مهار عرضه و تقاضای مواد مخدر کارایی نداشته و ضروری است راهکار سومی تدوین شود. در این مناظره گفته شد: قاچاق مواد مخدر سالانه 3 میلیارد دلار سود عاید قاچاقچیان می کند. 4 هزار مامور نیروی انتظامی در جریان مبارزه با قاچاق و قاچاقچیان کشته و 12 هزار معلول شده اند. در ایران 800 هزار تن قاچاقچی مواد مخدر هستند و دانش آموزان معتاد که پیش از این از مدرسه اخراج می شدند، بر مبنای تعامل میان ستاد مبارزه با مواد مخدر با وزارت آموزش و پرورش، اخراج نمی شوند بلکه تحت آموزش قرار می گیرند.

 علی رغم این که همه ی علائم از افزایش اعتیاد خبر می دهند آمار معتادان ایران اما چندین سال است که ثابت مانده است و وجود دانش آموزان معتاد انکار می شود. در مناظره گفته شد وزارت آموزش و پرورش از ارائه آمار دانش آموزان معتاد امتناع می کند. مجید ابهری استاد دانشگاه معتقد است که اعتیاد نوجوانان و دانش آموزان یکی از «واقعیت های چشمگیر آسیب های اجتماعی» است که کتمان می شود. ابهری با ذکر این مساله که هیچکس آمار نوجوانان و دانش آموزان معتاد را نمی داند، می افزاید: «دانش آموز معتاد همان نوجوان است که یا در خانواده معتاد زندگی می کند و یا توسط باندهای مافیایی به سمت اعتیاد سوق یافته است». چندی پیش اعلام شد که سن اعتیاد در ایران به یازده سال رسیده است.

 و تعداد معتادان ایران؟ در همان مناظره تلویزیونی دین پرست معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر تعداد معتادان را یک میلیون و 325 هزار نفر معتاد اعلام کرد که در مقایسه با رقم اعلام شده در مورد تعداد قاچاقچیان پرسش برانگیز است. به گفته ی او طبق آمار سازمان ملل در سطح جهان 240 میلیون معتاد و 10 میلیون قاچاقچی هست: یعنی یک قاچاقچی به ازای 24 معتاد. با وجود 800 هزار قاچاقچی در ایران، اگر آمار اعلام شده درباره تعداد معتادان را مبنا بگیریم به این نتیجه می رسیم که در ایران به ازای هر 1/6 معتاد یک قاچاقچی وجود دارد! حمید رضا جلایی پور استاد دانشگاه با تاکید بر این که مساله آمار در ایران یک مشکل است، افزود ما حتی آمار بیکاران را هم نداریم. او گفت رابطه زیادی میان اعتیاد و بیکاری وجود دارد و تعداد معتادان را 2 تا 4 میلیون نفر اعلام کرد.

 تعداد معتادان ایران هر چقدر که باشد، گفته می شود 10 در صد آنان زنان و دختران هستند و اعتیاد به شیشه در میان زنان و دختران جوانب یش از مردان است. بررسی ها نشان می دهد فرار از خانه، اعتیاد، تن فروشی و کارتن خوابی زنان رابطه ی تنگاتنگی با یکدیگر دارند و در هر سه مورد سن دختران جوانتر شده است. تحقیق انجام شده بر روی ساکنان «خانه ریحانه» یکی از مراکز نگهداری دختران فراری حاکی است که فرار دختران از خانه به سن راهنمایی رسیده است. 70 درصد سامنان این مرکز به هنگام تحقیق، دختران فراری در مقطع تحصیلی راهنمایی بودند.

 حلقه امنیتی یک اَبر قاچاقچی

سخنان یک «ابَر قاچاقچی» ساکن تهران یکی از مسیرهایی را نشان می دهد که زنان و دختران جوان را از خانه به تن فروشی، اعتیاد، احتمالا توزیع مواد مخدر و در نهایت کارتن خوابی می کشاند. مرد که به عنوان «الف» از او یاد می شود، «گاهی دلش می خواهد از معتادها عذرخواهی کند»، از این گذشته قصد دارد از این کار دست بردارد و به خارج از کشور برود. از همین رو حاضر شده با رعایت کامل مسائل امنیتی و طی چند تماس از باجه های مختلف تلفن عمومی، با خبرنگار پارسینه گفتگو کند.

 32 ساله و فارغ التحصیل رشته کارگردانی است. 10 سال است در کار تولید و قاچاق شیشه است. تولید شیشه را در خانه هایی با اجاره بالا انجام می دهد و مواد تولید شده در سراسر ایران بویژه تهران توزیع و به خارج از کشور نیز صادر می شود. تا چند سال پیش با 4 ساعت کار، یک میلیون تومان را تبدیل به 15 میلیون تومان می کرد اما حالا سود کمی کم شده؛ عمدتا به این دلیل که دست زیاد شده است و هر کسی می تواند شیشه تولید کند. از این گذشته «کهنه کارها» از اعدام وحشت دارند.

او با ایجاد یک «حلقه امنیتی حرفه ای» برای خود نوعی مصونیت ایجاد کرده است. چندی پیش حین حمل یک محموله در مشهد دستگیر و 7-8 روز زندانی شد. می گوید: «می خواستند فرمول ساخت مواد به سبک خودم را از زیر زبانم بکشند. گفتم حتی اگر مرا بکشید، نمی گویم». چرا نکشتندت؟ «من جزو 20 قاچاقچی حرفه ای کشور هستم. تیم دارم. کشتنم به این آسانی نیست.»

 علت این که توانسته 10 سال دوام بیاورد و به سطح فعلی برسد این است که یک «دایره امنیتی حرفه ای» پیرامون خود ایجاد کرده است. او در این باره و در باره سایر فعالیت ها و شیوه های تولید و توزیع و غیره با زمان ماضی صحبت می کند. ولی به هر رو شیوه کار چنین است: اعضای این حلقه امنیتی، دختران فراری، تن فروش و معتادند که در خانه های تیمی در مناطق شلوغ و پر رفت و آمد سامان داده شده اند. دختران در این خانه ها تن فروشی می کنند و شیشه هم همانجا توزیع می شود.

 بیشتر این زن ها دختران فراری از شهرستان ها هستند. «آن ها در طول روز با 10 -15 مرد ارتباط دارند اما درآمدشان به 100 هزار تومان هم نمی رسد». «من این دخترها را برای دایره امنیتی ام جذب می کردم». برای کار خودمان تربیت شان می کردیم. آنها پول، سرپناه و غذا می خواستند من همه اش را برای شان جور می کردم». دخترها به مشتری های شان شیشه تعارف می کنند و مشتری ها وقتی معتاد می شدند از همانجا شیشه می خریدند. «خود دخترها هم معتاد بودند».

 سرنوشت زنان و دخترانی که به پس از مدتی تاریخ مصرفشان برای چنین ابرقاچاقچیانی تمام شده باشد روشن است و در بیشتر موارد به خیابان منتهی می شود. این زنان به همراه سایر زنان و دختران بی خانمان و اغلب معتاد که احتمالا از مسیرهای متفاوتی در نهایت به کارتن خوابی روی آورده اند حال جزئی از بی خانمانان و معتادان خیابانی هستند که دغدغه شهرداری و نیروی انتظامی جمع آوری معتادان و ساماندهی آنان یا «پاک کردن چهره شهرها» از وجود آنان است.

 «چهره شوم اعتیاد»

«چهره شوم اعتیاد بر پیکر شیراز» عنوان گزارش تصویری از طرح جمع آوری «خرده فروشان و معتادان ولگرد و خیابانی در بافت قدیمی شهر شیراز» توسط نیروی انتظامی است. تعداد زنان –لااقل در عکس ها- قابل توجه است. در عکس ها زنانی جوان و میانسال دیده می شوند. زنی میانسال با چادر مشکی که دو سیگار را میان لبهایش گذاشته و یک چاقوی پوست کن دسته پلاستیکی در دست دارد در حال خارج شدن از یک خرابه است.

عکس دیگر کسی را نشان می دهد که پوشیده در چادر سیاه روی زمین نشسته است. عکاس جوانی تلاش می کند از چهره او، که ما در عکس نمی بینیم، عکس بگیرد. زن کنار دیواری نشسته، که بر روی آن نقاشی بزرگی کشیده شده است. نقاشی یک خانه را در میان انبوه درختان سرسبز نشان می دهد. اما راه رسیدن به خانه محو شده است. در طاقچه مانند جلوی نقاشی یک کیسه پلاستیکی سیاه قرار دارد؛ احتمالا حاوی دار و ندار زن است.

 عکس دیگر حیات یک حانه متروکه است که ظاهرا به محل اقامت معتادان بی خانمان تبدیل شده است. یک زن و مرد معتاد در حیاط خانه هستند. صورت زن دیده نمی شود اما مشخص است که بسیار جوان است. عکس دیگر مربوط به زنی میانسال است که تنها در حیاط ساختمان مخروبه ای روی زمین بر روی چیزی شبیه تشکچه نشسته و پتویی را روی شانه هایش انداخته است و کمی خرت و پرت نیز اطرافش ریخته است. در عکس دیگر زنان و مردانی که در ساختمان حمام مخروبه ای گوشه ای جمع شده اند و ...

 بنا بر گزارشات بسیاری از این معتادان که توسط نیروی انتظامی جمع آوری می شوند پس از مدتی دوباره به خیابان ها باز می گردند و درصد زنانی که دوباره باز می گردند بیش از مردان است. به گفته ی ایرج عبدی سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس کارایی طرح جمع آوری معتادان نیاز به بررسی دارد زیرا: «فرمانده‌های پلیس معتقدند برگزاری طرح‌های جمع‌آوری معتادان تنها هزینه‌بر بوده و فایده‌ای ندارد».

  یک خبرنگار صحنه ای را ترسیم می کند که هنگام رانندگی در اتوبان به یکباره چند معتاد از لای شمشادهای کنار اتوبان جلوی اتومبیل شما می پرند و می پرسد: «چرا کارتن‌خواب‌ها به اتوبان‌خواب تبدیل شده‌اند؟ چرا سر و سامانی به این وضعیت داده نمی‌شود؟ وقتی مبلغ هفتاد هزارتومان برای جمع‌آوری هر یک از معتادین صرف می‌شود ولی مکان مناسبی برای نگهداری‌شان فراهم نیست چه باید کرد»؟

 به گفته ی فیروزه جعفری رئیس اداره پیشگیری و درمان اعتیاد وزارت بهداشت، علل محیطی ابتلای زنان به اعتیاد پر رنگ تر از مردان است و این زنان در درمان نیز با مشکلات بیشتری برخوردارند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
وبلاگ میترا فخیم

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.