1ـ بدست آوردن تکنولوژی اتمی و سپس بسوی کسب سلاح اتمی سرازیر شدن دیگر یک امر داخلی وملی ملتها نیست. سلاح اتمی به معنای تهدید صلح جهانی تعریف می شود نه تامین امنیت ملی!

2ـ اگر نیروهای صلح دوست برای جلوگیری از جنگ تلاش می ورزند بهتر است با عوامل بروز جنگ نیز برخورد نمایند.عامل تهدیدات نظامی از خارج به جمهوری اسلامی ،ادامه غنی سازی اورانیوم با سرعت هرچه تمام در دستان رهبران اسلامی می باشد که اگر واقعا طرفدار صلح می باشیم باید بر تعلیق غنی سازی اورانیوم تاکید نمائیم. 

3ـ نمایندگان روسیه نیز برای تامین صلح به جمهوری اسلامی پیشنهاد تعلیق یا کنترل آنرا مطرح کرده اند که با پاسخ منفی رهبران جمهوری اسلامی مواجه شده اند.

4 ـاگر وزیر امور خارجه فرانسه از مدارکی صحبت می کند که جمهوری اسلامی در پی جنگ افزار نظامی واتمی تلاش می ورزید بیهوده نمی باشد چراکه از روزی تاسیس رژیم اسلامی به رهبری خمینی به "چوپان دروغگو " بودن رژیم همه جهانیان باور آورده اند.قول های خمینی در پاریس چقدر وسوسه انگیز بود اما در واقعیت چگونه از آب در آمد.وعده احمدی نژاد مبنی بر مهرورزی وعدالت که قرار بود پول نفت بر سر سفره های مردم بی بضاعت آورده شود،بالعکس شد ومردم آن لقمه نانی هم که داشتند از دست دادند. مردم ایران وجهان به قولهای رهبران رژیم اسلامی هیچ نظر خوشی ندارند.

5 ـاگر مقامات جامعه بین المللی بر پایان صبر وحوصله خود در برابر رهبران اسلامی تا کید می ورزند نشان از دغل بازی رهبران جمهوری اسلامی در حوزه دیپلماسی بین المللی دارد.

6 ـ رژیم اسلامی به تمام جهانیان می گوید اگر می خواهید فاجعه جنگ جهانی تکرار نشود ،بگذارید تا ما به سلاح اتمی دست پیدا کنیم.رژیم اسلامی ،جهان را در انتخاب دو گزینه تحت فشار گذاشته است.الف ـ یا جنگ منطقه ائی بسیار بزرگ در صورت مانع شدن از ادامه پروژه اتمی ایران! ب ـ آزاد گذاشتن ایران در راه کسب سلاح اتمی!

جامعه بین المللی می اندیشد در صورت انتخاب گزینه دوم نیز به جنگ خانمانسوز گردن نهاده اند. از جانب رهبران جامعه بین المللی بر آورد می شود که بهتر است با ایران غیر اتمی مقابله نمایند تا ایران اتمی؟

همانطور که از نام سپاه پاسداران فهمیده می شود، این ارگان مسلح و نظامی تنها حافظ وپاسدار انقلاب اسلامی در ایران وعامل صدور آن به سراسر جهان می باشد. انقلاب مدتهاست که شکست خورده و مرده نیمه جان آن برروی شانه های ملت ایران سنگینی می کند. اگر هم اکنون میهن ما به این روزگار سیاه وخطرناک رسیده است ،همه این بدبختی ها از انقلاب ارتجاعی واسلامی سرچشمه گرفته است وکم کم برای همه این موضوع به اثبات رسیده است. تمام تلاش حکومت اسلامی براین محور متمرکز شده است که حکومت فعلی را برآمده از یک انقلاب خالص توده ای واسلامی جا بزنند. مدتهای مدیدی است که از میان رهبران شرکت کننده در انقلاب 57 به مرور به باز خوانی خواسته های واقعی انقلاب پرداخته می شود ومدتهاست که این سئوال ذهن همه دست اندرکاران انقلاب سال پنجاه وهفت به خود مشغول کرده است که :چه می خواستیم اما چه شد؟

"یوگنی ساتانوفسکی" رئیس انستیتو خاور نزدیک روسیه معتقد است: "مقامات ایران مشخصاً نشان دادند که بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اصولگرایان تکیه دارند. این به ایجاد وضعیت فوق العاده در ایران کمک می کند و خود ایران تا حد بسیاری مناقشه بر می انگیزد، چرا که اکنون در راس حکومت ایران افرادی قرار دارند که برای آنها ایدئولوژی مهم است و نه وجود فیزیکی و یا اقتصاد"
همانطور که در بالا می ببنیم روسیه برای جلوگیری از در گیری خود با امریکا تلاش می ورزد وبه جمهوری اسلامی فشار می آورد تا به قطعنامه ها ومصوبات جامعه بین المللی گردن کج کند تا جنگ رخ ندهد اما جمهوری اسلامی موذیانه می خواهد از روسیه بعنوان سپر دفاعی خود استفاده نماید وروسیه را در مقابل امریکا قرار می دهد، چراکه از هم اکنون روسیه نگران پیشروی امریکا بسوی ماوراءقفقاز وآسیای میانه می باشد. اقتصاد چین وپس از آن روسیه در سال 2040 بر امریکا پیشی خواهند گرفت.امریکا از هم اکنون می خواهد موانع جدی در برابر صعود این کشورها ایجاد نماید.جنگ کنونی که پرزیدنت بوش از آن به مثابه جنگ جهانی سوم یاد می کند در واقع پیش زمینه های جنگ اقتصادی است که در آتیه در حال شکل گیری است وجرقه آن جنگ می تواند در ایران به دلیل قدرت اتمی اش محترق شود!

شباهت های بی شمارو تاریخی سپاه پاسداران به نیروی نظامی قزلباش و شاهسون عصر اقتدار عصر صفویه که می تواند پایه ائی باشد تا حکومت اسلامی را با آغاز عصر شیعه صفوی مقایسه نمود وجود دارد. اگر بلند پروازی های قزلباش ها باعث شد که ترکان عثمانی تا همدان پیشروی نمایند در مقایسه با آن دوره تاریخی ، رجز خوانی ها وعملیات ایضائی سپاه پاسداران علیه اسرائیل وایالات متحده آنقدر بوده است که تا کنون امریکا چند ین در فکر عملیات نظامی بوده است اما هر بار بخاطر اتفاقات پیش بینی نشده از اقدامات فوری صرف نظر نموده است. رژیم اسلامی یک رژیم تحریک وتهدید بشمار می رود. زمانی که از دولت در ایران حرف زده می شود باید در مرحله نخست از سپاه پاسداران 

( حامیان ولایت فقیه اسلامی) نام برد. رئیس جمهور جدید احمدی نژاد از همین سپاه پاسداران بیرون آمده است. از حدود 21 نفر اعضای کابینه وی17 نفراز فرماندهان ارشد پاسداران بوده اند. حتی بجای علی لاریجانی یک سپاهی نشسته است که همین باعث تحریک دولتهای جهان شده است واز پایان دیپلماسی وآغاز نبرد وزور آزمائی نظامی را از جانب رهبران ایران حکایت می کند. همه رهبران سپاه پاسداران که بر شالوده های اصلی مملکت چنگ انداخته اند رابطه تنگاتنگ با دارو دسته محا فظه کاران ایران و بالاترین رهبر این کشور یعنی علی خامنه ای دارا می باشند و وزرات اطلاعات رژیم که بعلت مخفی بودن مامورانش (سربازان گمنام امام زمام زمان یاد می شود) به مثابه بازوی سپاه عمل می کند . این در حالیست که بخش وسیعی از نیروهای موسوم به اصلاح طلبان هم زمانی در درون این سازمان نظامی عضو و بنیانگذار این ارگان بوده اند که یا خود ازآن تشکیلات نظامی خارج شده اند یا از جانب جناح دیگر تصفیه گردیده اند .برای مثال محسن سازگارا که اینک در امریکا اقامت گزیده است ، پیش نویس اساسنامه این سازمان را نوشته است. پاسداران در حالت کنونی از قدرت مهمی در ایران برخودار می باشند و اعتماد بخودشان را در رابطه با سیاست خارجی وداخلی هیچ زمان تا این اندازه بالا نبرده بودند. سپاه پاسداران اصولا بر پا گردید تا توسط آن از انقلاب ارتجاعی اسلامی و رهبرانقلاب پاسداری بنمایند.باوجود دولت سپاهی و نظامی احمدی نژاد از صلح پایدار صحبت کردن تلاشی است بی معنا و ناروشن! برای تامین صلح ایران ومنطقه باید در ایران دولتی روی کار بیاید که بطور جدی خواهان صلح باشد .