رفتن به محتوای اصلی

ریشه ظلم و فساد حکومت ایران در اعتقادات مردم نهفته است
20.09.2013 - 12:10

نامه مهندس حشمت الله طبرزدی۱به سازمان جهانی حقوق بشر و احمد شهید ، حاوی نکات بسیار مهم و اساسی است که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد.

طبرزدی به دلیل تجربه و شناخت کافی از جامعه ایرانی، موشکافانه رفتارهای حکومت را ارزیابی نموده و ریشه رفتارهای حکومت را در اعتقادات و فرهنگ سنتی مذهبی مردم یافته است.

جمهوری اسلامی‌، قوانین و معیارهای حکومت خود را از یک منبع ناشناخته به دست نیاورده و تمامی‌قوانین و کنش‌های حکومت و حاکمان ، از قرآن ، متون دینی و احادیثی نبوی استخراج شده است. یعنی مبنای تمامی‌آنها اعتقادات و باورهای مذهبی همان مردمی‌است که نسبت به این قوانین معترض هستند!

ممکن است برخی ادعا کنند که این قوانین، تنها مورد قبول عده ای منفعت طلب و سودجوست که در حال حاضر با جمهوری اسلامی‌همکاری می‌کنند اما واقعیت این است که حتی مردمی‌که از رفتارهای حکومت متضرر می‌شوند برای این قوانین منشاء الهی و یا نبوی قائل اند و آن را می‌پذیرند.

استفاده از قوانین دینی و مذهبی تنها مختص جمهوری اسلامی‌نیست و در اکثر کشورهای اسلامی، گروه‌های افراطی همچون طالبان و القاعده و گروه‌های تکفیری در سوریه، با توسل به قرآن و حمایت معنوی و مادی مسلمانان، در جنایات خود به قرآن و احادیث پیامبر استناد می‌کنند که متاسفانه این استناد هم کاملا درست است.

نفوذ دین و مذهب و پذیرش آن در جوامع مسلمان به حدی است که گروه‌های مختلف اسلامی‌حتی از جنایات خود فیلمبرداری کرده و آن را در اینترنت به اشتراک عمومی‌می‌گذارند تا طرفداران آنها از دیدن اجرای قوانین الهی شادمان گردند.

بی تردید چنین حرکات و قوانین وضع شده الهی، طرفداران و مخاطبانی دارد که در توجیه، اشاعه و ترویج آن به کمک مرتکبان این گونه رفتارها بیایند. هیچ حرف و یا جنبشی بدون داشتن پشتوانه مردمی‌ولو با زور قابل گسترش نیست.

تفکری که سبب می‌شود پدر یا مادری با دستان خود کمربندهای انفجاری را بر پیکر فرزندان خود بسته و آنها را در راه عقیده ای به سمت مرگ هدایت کنند، ریشه در ماهیت خشونت طلب آن عقیده دارد و بدون در نظر گرفتن این مسئله نمی‌توان تنها حاکمان و یا مفتیان و آیت الله‌ها را مقصر دانست.

اگر چه در طی ۱۴۰۰ سالی که از گسترش اسلام می‌گذرد، تمدن‌هایی چون تمدن ایران در برخورد با اسلام، سعی در تلطیف آن داشته و با همت اندیشمندان و متفکران خود کوشیده است خشونت ذاتی اسلام و مسلمانان را مهار نماید، اما وقوع جمهوری اسلامی‌توانست، این غول خفته را مجددا بیدار نموده و به عرصه زندگی روزمره مردم بکشد.

ترویج افراط گری و خشونت طلبی و حمایت آموزشی و فکری و مالی از تمامی‌گروه‌های اسلامگرای  افراطی در طی ۳۴ سال گذشته  توسط جمهوری اسلامی‌سبب شده است که امروز خشونت و جنایت به معضل اصلی کشورهای اسلامی‌مبدل شود.

شیعیان با توسل به قرآن و احادیث معتبر از ائمه و فتاوی آیت الله‌ها، جنایات علیه سنی‌ها و سایر ادیان و مذاهب را یک فریضه دینی تلقی می‌کنند.

سنی‌ها بر اساس قرآن و سنت و روایات معتبر و فتاوی مفتیان، شیعیان و پیروان سایر مذاهب را کافر می‌دانند و کشتار آنها را راهی مطمئن به بهشت می‌پندارند.

هیچ کشور اسلامی‌در جهان (از آسیا گرفته تا آفریقا) و حتی جوامع بزرگ اسلامی‌در کشورهای غیر مسلمان را نمی‌توان یافت که جنایاتی با استناد به قرآن و منابع دینی در آن رخ ندهد.

در معدود کشورهای مسلمانی که از حکومت‌های سکولار بهره می‌برند نیز مذهبیون و اقلیت‌های قومی‌با بهره گیری و ترویج عقاید دینی در بین مردم، قوانین ضد بشری اسلامی‌را اجرا می‌کنند و دولت‌ها هم با وجود اطلاع از چنین وضعیتی برای ممانعت از درگیری با گروه‌های اسلامگرا و گسترش خشونت، چشم بر واقعیات می‌بندند و بر جنایات آنها در سکوت سرپوش می‌گذارند.

بسیاری از گروه‌های خشونت طلب اسلامی‌با بهره مندی از پشتوانه‌های مردمی‌و جذب کمک‌های مالی فراوان، از منابع مالی کاملا مناسبی برخوردار هستند و بیشتر آنها با داشتن کانال‌های اختصاصی ماهواره ای و استفاده از شبکه‌های اجتماعی، هر روز بر تعداد پیروان خود می‌افزایند.

با توجه به موارد عنوان شده که به صورت کاملا سطحی و خلاصه وار به معضلات کشورهای اسلامی‌و قوانین آنها اشاره دارد، می‌توان به دشواری‌های پیش روی اندیشمندان و متفکران کشورهای اسلامی‌و به ویژه ایران پی برد.

به نظر می‌رسد وظیفه متفکران و مولدان فکر و اندیشه، مهم تر از وظیفه سیاسیون باشد و لازم است که اندیشمندان با نشان دادن واقعیات دین و معضلات آن به جامعه، مردم را نسبت به محصولات عقاید دینی و مذهبی خود آگاه سازند تا زمینه برای فعالیت سیاستمداران در چهارچوب یک جامعه سکولار فراهم شود.

مهار دین و به بند کشیدن مجدد اهریمن خشونت، مهم تر از تغییر یک حکومت است. مردم ایران اگر باورهای دینی که سبب تدوین قوانین بدوی و غیر انسانی علیه خود آنها شده است را کنار بگذارند، می توانند امیدوار باشند که پایه‌های حکومت استبداد دینی را برای همیشه نابود کرده اند و برای نسل آینده میراثی انسانی بر جای گذاشته اند. باید برای شکل گیری فرهنگی که در آن انسان محور تدوین قوانین باشد و نه اسلام تلاش کرد.

۱-    لینک به نامه مهندس حشمت الله طبرزدی:

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=55275

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.