رفتن به محتوای اصلی

اسمِ شب
18.09.2013 - 08:25

 

 

 

گزمه ای

از مَگَسَکِ تفنگ

برزنِ شب را نشانه می گیرد

 

روسپی ای

شکسته جان

بر خاک می افتد

 

داروغه ای

قنداقِ تفنگ را می بوسد

کام یافته می خندد

 

سایه ای

به سانِ سنگ

در به رویِ خویش می بندد

 

پوستواره ای

آواره ای

در گذرِ زمان؛ درنگی می کُنَد:

ستارگان!

ستارگان!

قدیسۀ مرا ندیده اید؟

2013 / 9 / 18

http://rezabishetab.blogfa.com‍

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.