ایرانی

پنتاگون روز چهارشنبه اعلام کرد توطئه ايران برای ترور سفير عربستان در آمريکا يک پاسخ ديپلماتيک و حقوقی را ايجاب می کند؛ بدين سان احتمال حمله نظامی به ايران را کم اهميت دانست. جان کِربی، سخنگوی پنتاگون، روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت: «ارتش آمريکا از ديرباز نسبت به نفوذ اهريمنی جمهوری اسلامی ايران در منطقه خاورميانه نگرانی داشته است؛ اما موضوع توطئه ترور سفيرعربستان در آمريکا يک مسأله حقوقی و ديپلماتيک است.» در همين حال علی رضا نادر، تحليلگر ارشد اتاق فکری «رند» در مصاحبه ای با صدای آمريکا در ارتباط با توطئه ترور سفير عربستان در آمريکا گفت: «خيلی عجيب است. بايد پرسيد انگيزه جمهوری اسلامی از قتل سفير عربستان در آمريکا چيست؛ چون رفتاری از اين نوع برای ايران غيرمعمول و خارج از ضابطه و هنجار است. البته

جمهوری اسلامی سابقه عمليات تروريستی دارد، يک سابقه طولانی دارد، ولی رفتار تروريستی ايران معمولاً در خاورميانه نشان داده می شود.»

آقای نادر در ادامه مصاحبه خود گفت: «ايران در گذشته گفته است در سطح جهانی قدرت و نفوذ دارد. گفته است که اگر مورد حمله قرار گيرد جنگ را به خارج از محدوده خاورميانه خواهد کشاند. اما در حال حاضر جای نگرانی نيست زيرا واقعاً ايران فعلاً نمی خواهد چنين واکنشی به يک چنين درگيری نشان دهد. بنابراين اگر فشاری را که اين روزها به ايران وارد می شود در نظر بگيريم - منظورم فشار بين المللی، فشار ناشی از تحريمها، و فشار ناشی از بی ثباتی داخلی است - در اينصورت بايد پرسيد ايران می خواهد از ترور سفير عربستان به چه هدفی برسد؟»

آقای نادر در پاسخ به اينکه چرا از منصور ارباب سيار استفاده شده است گفت: «اين سؤال خوبی است. ما از طراحان اين توطئه اطلاع زيادی نداريم. يک نفر که به تابعيت آمريکا در آمده بازداشت شده است؛ گفته می شود طراح ديگر در ايران است؛ اما کسی از محل او خبر ندارد؛ توطئه گران ديگر هم اعضای بدون نام و نشان نيروی قدس اعلام شده اند؛ و هويت آنها روشن نيست؛ بنابراين سؤالهای زيادی هست که بدون پاسخ مانده است؛ پس، ما بايد صبر کنيم تا اطلاعات ديگری بيرون بيايد تا ما بتوانيم بطور قطع، به خصوص در مورد قصد و مشارکت دولت ايران نتيجه گيری کنيم.»

دکتر شاهپور بختیار را چه عکسی‌ ترور کرد؟ یک لبنانی وابسته به جمهوری اسلامی! کاظم رجوی را چه کسی‌ ترور کرد؟ دوباره لبنانیها!! حتی در ترور رستوران میکونوس هم لبنانیها بیشترین عوامل را داشتند به اضافه کاظم دارابی، در ترورهای دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی توسط جمهوری اسلامی در تمام نقاط دنیا (ارژانیتن،لبنان،عربستان و سویس،آلمان، فرانسه و...) عاملین ترور بیشتر عربهای (معتقد به ولایت فقیه) وابسته به رژیم اسلامی بودند. اما در این مورد که دولت آمریکا اخیرا اعلام کرده، یک ایرانی که سابقه ای‌ در مسائل سیاسی ندارد و اصلا مذهبی هم نبوده است، با

یک باند مافیأی مواد مخدّر در مکزیک وارد گفتگو شده است!! این کارتل عظیم مواد مخدر در کشور مکزیک (زتاس) سالیانه ۴۰ میلیارد دلار در آمد ترانزیت مواد مخدر دارد آیا به عقل جور در میاید که برای ۱ میلیون و پانصد هزار دلار دست به یک ترور سیاسی در خاک آمریکا بزند و سازمانش را در گیر مسائل سیاسی بین ایران و آمریکا قرار دهد و نان خودش را به قول معروف اجر نماید؟؟!!! یاشار عقل هم خوب چیزی است

اینهم یک مطلب تحلیلی از شبکه سی‌ ان ان به نام ۵ دلیل برای شکّ به اتهام وارده بر ایران، آدرس اینترنتی هم در پائین قابل رویت است ۱- اتهام وارده با مدل کارهای ایران متفاوت است ۲-در مقایسه با سود احتمالی ایران چیز های بیشتری را ازدست میدهد ۳-اهداف بسیار آسان تری برای ایران وجود دارد ۴- موقعیت ایران نسبت به گذشته تقویت شده و در موقعیت خطرناکی نیست که مجبور به اقداماتی از این دست باشد ۵- نقشه مطرح شده پر از اشکالات واضح است. http://edition.cnn.com/2011/10/12/us/analysis-ira…

یاشار

دوستان طوری جمهوری اسلامی راپاک و پاکیزه منزه وهومانیست معرفی میکنند که حاشا وحاشا این دولت برازنده چنین تهمتها نیست واصلا و ابدا از جمهوری اسلام همچون کارها بعید است و وهمه اش از ترور شاپور بجتیار گرفته تاقاسملو ,ترور در رستوران میکونوس برلین, آرژانتین وووووهمه وهمه اش دروغ بود.

هرمس

در این که جمهوری اسلامی کارنامه درخشانی در کشتار و استبداد و ترور دارد، گمان نمی کنم جای تردید باشد. مهم چون و چرا در این «خبر طرح ترور» است و اهداف آن. چه خبر درست باشد چه نباشد، تیری است که از ترکش رها شده. اما شواهد نشان نمی دهد که جمهوری اسلامی در حال حاضر نفعی از این طرح ببرد. این «خبر» سرآغاز عملیات تازه است از مثلث آمریکا، اسرائیل و عربستان. بویژه که هم هنگام است با مسائل سوریه، آزادی سرباز اسرائیلی، تلاش محمود عباس برای ثبت کشور مستقل فلسطین. و همین امروز در اخبار بود از منازعات مرزی ایران و افغانستان.

اینکه جنگ افروزان داخلی به این صرافت افتاده اند نیز بیش از یک کلیشه رایج نیست. سرکوب در ایران نیاز به جنگ ندارد. همین الان در مجلس دارند به طریق «قانونی» و به دست مجلس سند مرگ مجلس را امضا می کنند. سوای این که جامعه ایران تاب و توان جنگ را ندارد. خروج نیروهای آمریکائی نیز در انجام است مگر این که نیاز به استمرار حضور آنان باشد در منطقه. چین و روسیه نیز به دنبال منافع استراتژیک خود هستند. دعوای حقوقی جمهوری اسلامی و روسیه هم هست. دور جدیدی از فشارها و تحریم ها در پیش است و در ایران هم که انتخابات مجلس در پیش رو. هرچه فشار در بیرون از ایران بیشتر شود، حلقه محاصره جامعه مدنی به دست حکومت تنگ تر می شود. حکومت قادر به تحمل هزینه یک جنگ نیست. منطقه هم نیست. چون آن موقع موضوع تکوین کشورهای نوپدید نیز قطعا مطرح می گردد. و خاورمیانه جدید محلی از اعراب پیدا می کند. تاکنون آن چه درباره آمران و عاملان طرح گفته شده است، بیشتر به یک سناریوی هالیوودی می ماند. سناریوی فیلمی که ممکن است به کابوس منتهی شود. آن هم در شرایطی که تحولات کشورهای عربی در مرحله جنینی است و قطعا تحت تاثیر عواقب این «خبر» قرار خواهند گرفت. برخی از کارشناسان نیز به این سناریو واکنش نشان داده و در صحت و درستی آن تردید ابراز کرده اند. جنگ تبلیغاتی وارد دور جدیدی می شود و از پس پشت این هیاهو، صدای گوبلز به گوش می رسد که دروغ هرچقدر بزرگتر، تاثیرش بیشتر.