فایل سخنرانی اسماعیل نوری علاء و دیگران در باره «سکولاريسم نو » در اتاق «فرهنگ گفتگو»

ایرانی

قبل ازبیان چندسئوال وتوضیح،من مجددآ برای چندمین باراز تمام مسئولین ومخصوصآ جناب کیانوش توکلی ازصمیم قلب تشکرمیکنم که فرصت تمرین دموکراسی،قبول نظرات مخالف وبرخورداندیشه های متضادرافراهم آورده اندبرماست که اگرمیتوانیم کمبودهاراجبران کنیم.موفقیتشانرابیش ازبیش آرزومندم.وامادرموردسخنرانی:

گله وناراحتی آقای نوری اعلا ازکیانوش توکلی وطرزبرخوردشان دراول صحبتها که گویا بخاطردعوت جهانگیرلقائی آمده اند و....که البته بابرخوردبسیارمتین ومنطقی کیانوش توکلی موضوع برای همه روشن شد!

دراوایل صحبتها،آقای نوری اعلاازامپریالیست!!!دوران روم باستان نام میبرند!آیادردوران روم باستان،دوران برده داری وفئودالیسم امپریالیست وجودداشته ویاامپریالیست هم مثل حقوق بشرمحصول دوران سرمایه داری داری است؟

من فکرکنم منظورآقای نوری اعلا شایدامپراتوری روم بوده واشتباه لپی بوده است.لطفآ توضیح دهند.

نکته مثبت اینکه آقای نوری اعلاسابقآ درچندین مورد وجودملت/قوم فارس رامنکرشده بودندولی دراین نواردرجواب سئوالهادرموردناسیونالیست بودنشان،خودراناسیونالیست ایرانی معرفی میکنندو وجودملت فارس راتائیدمیکنند.

این نکته ازآنجهت حائز اهمیت است که ناسیونالیستهای فارس محورقوم/ملت فارس برای فراملی نشاندادن زبان مادری خودشان،وجودملت/قوم فارس رامنکرندومدعی هستند که زبان فارسی درایران صاحب ندارد!توگوئی زبان فارسی از

آسمان افتاده است وبقول اخوندهای شیادمثل رفسنجا نی وخامنه ای فارسی بالاترازعربی است وفارسی زبان ملائکه است!!!

جناب نوری اعلا رضا شاه ومحمدرضا شاه پهلوی رالائیک معرفی نمودند.البیته این مطلب تحریف آگاهانه ازخودپهلوی ها ورژیمهایشان میباشد.

پهلوی ها باژست های توخالی تجددطلبی ومخالفت صددرصدبامدرنیته،راه برپائی هرگونه نهادمدرنیته رابستندبطوریکه در53سال سلطنت نکبت باروابسته به بیگانگان پدروپسرازسازمانهای مستقل زنان ،کارگران،احزاب وسندیکاو...خبری نبوده است.

رضاشاه آنقدرمذهبی وفناتیک اسلامی بوده که اسم تمام فرزندانش راصددرصداسلامی گذاشته است:محمدرضا،علی رضا،غلام رضا،حمیدرضا،شمس ،اشرف و....

سفرهای مذهبی محمدرضاشاه وفرح پهلوی برای زیارت وفریب مردم !هم نمونه دیگر.

ناسیونالیسم فارس که باخشونت وسرکوبی بیرحمانه وتحریف تاریخ ادبیات ملل غیرفارس در90سال اخیر،استفاده ازاسم

مستعارایران بنفع خود،همه جا خودرابنام ناسیونالیسم ابرانی معرفی کرده است،همچنان است تفکرآقای نوری اعلا که خودراناسیونالیست ایرانی معرفی میکنند!غافل ازاینکه ناسیونالیسم ایرانی مفهومی بجزناسیونالیسم فارسی ندارد.

سئوال اینجاست که این ناسیونالیسم ایرانی موردادعای سخن ران :ناسیونالیسم کردایرانی است؟آذربایجیانی ایرانی است؟

ناسیونالیسم عرب ایرانی است و....می بینیدچقدرحرف بی محتوائی است؟

ناسیونالیسم ایرانی بجز ناسیونالیسم فارس ایرانی چیز دیگری نیست ونمیتواندباشدامیدوارم دوستان ناسیونالست فارس بیش ازاین شهامت داشته باشند.

چندنکته درمورد کورش خاخامنشی:

آیادرجغرافیای ایران،درقبرستانهای شهروده ودهکده ای سنگ قبری بانام کورش در100 پیش دیده شده است؟هرگز!

بابقدرت رسیدن رژیم فارسی/ انگلیسی رضاشاه،نیازاصلی امپریالیست غالب آنزمان،وختم حکومت 1000ساله ترکان،

تاریخ ایران نیزمیبایست زیرورووبنفع رژیم فارس محوررقم زده شود!

اگر کورش واقعآ فارس ایرانی بوده،شیخ ابوالقاسم فردوسی که ازکاه کوهی ساخته است!چراکوچکترین اشاره ای باین

بزرگترین خونخوارتاریخ بشریت(،تخریب کننده تمدن بابل،انهدام بیش ازسی قوم بین النهرین بنفع قوم خودیهودوآزادی زندانیان وثروتشان)،اشاره ای نکرده است؟

آیا میتوانیدکتاب ونویسنده ایرانی ونه خارجی!(نویسندگان ومورخین خارجی دنبال منافع خودبودندوبی نظرنبودند) معرفی نمائیدکه ازکورش بنام شاه ایران نام برده باشدوتاریخش قبل ازصدسال اخیرباشد؟هرگز پیدانخواهیدکرد.اگرباشدهمه جعلی وجدید اند.دراین موردبنوشته های جوناتان جونز،ژورنالیست ونویسنده انگلیسی،که مقاله و نمایشگاهی درموردجنایت های کورش خاخامنشی، درموزه بریتانیای لندن داشته است،مراحعه فرمائید.

آقای نوری اعلاحتمآازمرگ کورش کبیرتان بایدمطلع باشیدکه:تومیرس ملکه ماساژتها جهت انتقام خون پسرش،بعدازکشته شدن کورش خاخامنشی،دستوردادسربریده کورش رادرتشت خون بیاندازندوبعدچنین گفت:

"خونخوارتوکه درزندگی ازخونخوردن سیرنشدی،بخوتاشایدبعدازمرگت سیرشوی".پس باچنین مرگی مقبره پاسارگاردتان نیزمثل حقوق بشرکورشی تان ساختگی است.

دکترآریوس

سخنرانی دکتراسماعیل نوری علاءدرباره «سکولاريسم نو» بسیار پرمغز وآموزنده بود،اماپرسش وسخنوری شرکت کنندگان دراتاق فرهنگ گفتگو بیشتر شباهت به هحاکمه، بد گوئی وتوهین داشت تا یک نقدوبررسی آکادمیک.

دانشجو

آقای دکترآریوس -بهتر بود از شیفتگی به دکتر نوری علا بدر آمده و دلایل ومثالهای خود را مستند می کردید « پرسش وسخنوری شرکت کنندگان دراتاق فرهنگ گفتگو بیشتر شباهت به محاکمه، بد گوئی وتوهین داشت » . نوشته شما بیشتر آدم را به یاد طرفداران جریانات ایدئو لوژیک می اندازد تا افرادی که از خودشان عقل و منطقی داشته باشد. تنها یک نفر که قصد توهین داشت توسط ادمین های اتاق رد و بانس شد . بقیه سئولاات خیلی مهمی از ایشان کردند که اتفاقا این آقای نوری علاء بود که کمی عصبانی شد و تهدید به بایکوت سایت ایران گلوبال کرد.

دکترآریوس

جناب دانشجو با درود وسپاس ازمهریکه برمن روا داشتید باید عرض کنم، البته که من شیفته افکارواعمال دکتر نوری علا درراستای نجات ایران ازاستبداد و انحطاط هستم. من شیفته کلیه کسانی هستم که در راه آزادی واستفلال ایران قدم برمیدارند. اما ازپرسش وسخنوری شرکت کنندگان دراتاق فرهنگ گفتگوبطورعمده احساس نفاق وتشتت میکردم، در صورتیکه توقع همیاری وهمبستگی داشتم. یا حداقل میبایستی انتقاد های سازنده وپیشنهاد های آموزنده عنوان میشد.درمورد دلایل ومثالهای مستند باید عرض کنم کثرت آنها مانع ازذکر آنهاست. فقط یک مورد را خاطرنشان میکنم:آقای دکتریکه فرمودند پزشک ساکن آلمانند از دکتر نوری علا پرسیدند که در باره ملت های ایران چه فکرمیکنند؟

ملت: مجموعه افراد یک سرزمین است که دارای یک حکومت مشترکند، یاگروه بزرگی ازافراد که تحت یک حکومت معین زندگی میکنند. این واژه پس از مشروطیت در مقابل کلمه Nation بکار برده شد. واژه ملیت و قومیت ( که میتوان به جای قومیت تیره ها یا اقوام هم گفت ) متاسفانه در برخی موارد به یک معنا گفته می شود. این دو واژه به هیچ وجهه به یک معنا نیستند و در برخی کانالهای رادیوتلویزیون اپوزوسیون خارج از کشور برای اقوام ایرانی به غرض یا از روی ناآگاهی ملیت به کار برده می شود. پروژه ملیت سازی برای اقوام ایرانی حربه ای قدیمی و استعماری برای تجزیه، جلوگیری از به قدرت رسیدن ایران وکوتاه کردن دست بیگانگان از سرمایه های هنگفت ملی ماست. بدون شک هویت ایرانی ما با ملی گرایی سازگار تراست تا دین ومذهبداری. ازاینرو درس خوانده ها وروشنقکران ما به ملی گرایی، سوسیالیزم وسکولاریسم گرایش بیشتری داشته در جستجوی دموکراسی بودند وهستند. ازجهتی ذهنیت جهان سومی بسیاری درس خوانده ها وروشنفکران ایرانی متاثرازدین ومذهب وگاهی ایدئولوژیهای افراطی هنوز در روشنگری ومصاف با انگاره های استبداد پرورآنراجایزندانسته سعی دارند درمماشات با مذهبیون زیست دوگانه سیاسی داشته باشند. نتیجه این دوگانه زیستن سیاسی برپائی حکومت اسلامی وولایت فقیه درکشوری متمدن و بسیار پرمایه، باادبیاتی سرشار از خرد، حکمت و داناییست. تشکل استبدادی سیاه، موجب انحطاط کامل ادب واخلاق،علم ودانش وهنر،سیاست واقتصاد وبانکداری، کشاورزی وصنعت، دادخواهی ودادگستری، خلاصه ازدست رفتن کلیه دست آوردهای صد سال گذشته اند. حال که زمان تنگ است وخطر نابودی ایران جدیست. شبکه سکولارهای سبزخواستارایرانی آزاد باحکومتی سکولار (فرامذهبی يا غيرمذهبی)، دمکرات، بامردمی یکسان حقوق وبرابر، بدون تبعیض، در صدد برپائی وتشکیل کنگره ایرانیان در تبعیدند. بر ماست که این شبکه وانجمن هایش را یاری وحمایت کنیم ودر راه رهائی ایرانیان قدمی مثبت برداریم.

دانشجو

جناب دکتر نوری علاء استاد دانشگاه و طبیعتا باید اهل علم و منطق باشد .ایشان در نوشته ای تحت عنوان «جمعه گردی های اسماعيل نوری علا

سال نو، سکولاريسم نو

» می نویسد :«او(نوری علاء) ديده است که چگونه در تاريخ انسان، انديشهء اين «جداسازی» (که اکنون «سکولاريسم» خوانده می شود) نخست بر خاک کشورش و در اعلاميهء حقوق بشر کورش هخامنشی جلوه گر شده و به انسان سه هزارهء پيش مژده داده است که همگان می توانند دين و آئين و مذهب و عقيده خود را داشته باشند و حاکميت قدرتمدار نبايد «مذهب» خود را بر کل جامعهء تحت فرمانش تحميل کند. »

جناب دکترآریوس چطور امکان دارد جدایی دین از حاکمیت در 3000 سال قبل در ایران اتفاق افتاده باشد؟ در حالی حکومت های سکولار محصول عصر صنعتی شدن و از اروپا شروع شده است و چطور امکان دارد که جلوهای جدایی دین و حکومت از زمان کوروش اتفاق افتاده باشد؟! همین یک جمله نوری علاء نشان می دهد که او بشدت یک انسان ایدئو لوزیک است بعبارتی به تاریخ باستان ایران با عینک ایدئو لوزیک پانیرانیستی می نگردد و متاسفانه اشکال کار دکتر نوری علاء چنین است