رفتن به محتوای اصلی

آته ایستمی هستم که به دین، به شمول اسلام، نگاه مثبت دارم
13.07.2008 - 12:21

حبیب تبریزیان

از گذشته برای حال و آینده بیاموزیم!

با تشکر کیای عزیز! من سعی میکنم خلاصتاً پاسخ سئوال هایت را بدهم !

1ـ شاید به نظر متناقض و پارادوکسالت آید ولی از آن معدود آته ایست هائی هستم که به دین، به شمول اسلام، نگاه مثبت دارم و دین را برای بالانس روحی و اخلاقی جامعه ضروری میدانم ولی دینی انسانی وسکولاریزه شده مثل همین کلیسای اسکاندیناوی. امید وارم روزی وقت کنم و بتوانم در ک خودم را از فلسفه اخلاق و دین باز کنم . من در این زمینه نگاهی دورکهیمی و کانتی* به این دو پارادیم تاریخ بشر دارم.

2ـ در ک من از سکولاریسم درکی است که متافیزیک را از فیزیک ، اخلاقیات فردی را از اخلاقیات سیاسی ، حوزه خصوصی را از حوزه عمومی و نهایتاً، نهاد دین را از نهاد دولت ( دو نهادی که هریک در مسیر تاریخی خود میتوانند و باید مدرنیزه شوند) جدا میکند. گفتمانها و نهاد هایی که منشاء و کارکرد تاریخی خود را دارند. نه دین میتواند دولت را در خود بگیرد و نه دولت دین را.

3ـ در رابطه به مسئله قومی و یا ملی باید بگویم ناسیو نالیسم مورد نظر من با آن تعریف تک بعدی ساده شده و مندرسی که از این پارادایم تاریخی، تا بحال بدست داده و یا استنباط شده است کاملاً متفاوت است . این مطلب را هم در آینده باز خواهم کرد. خلاصه بگویم در ناسیونالیسم مورد نظر من، بر خلاف دیگر ایدئولوژیها، این، ویژگی های فراروئی خود ویژه هر ناسیو نالیسم مشخص با جایگاه ژئوپولتیکی و تاریخی معین است که بر گوهر گفتمانی و بنیاد های نظری آن سوار است و نه بنیادها بر ویژیگیها. ناسیونالیسم ( نازیستی ) آلمانی، فی المثل، از درون رقابتها و جنگ های مستعمراتی و امپریالیستی هویت و شخصیت ویژه تاریخی خود را یافت و ناسیونالیسم عرب در تقابل با اسرائیل و غرب و با تکیه بر اسلامیت و عربیت. ناسیونالیسم هندی مبنای ناسیونالیسم خود را از هندوئیسم ، و پاکستان از اسلام و فرانسه از ژاکوبونیسم و امریکا از عظمت اقتصادی و ... ا لی آخر. حکومت ما هم بر آنست تا ناسیونالیسم ایرانی را در لباده آخوندی و حجاب اسلامی درآورد که در بهترین حالت ما اگر سودان نشویم با دارفوهای بسیار، پاکستان خواهیم شد. با ارتش و سپاهی که بنام دین پرچم ایرانی مارا بر خواهد افراشت .

ناسیونالیسم ایرانی در بعد سیاسی اش، در پیکار با روس و انگلیس و عثمانی و در بعد تاریخی اش با اسلامیت و عربیت و امروزه در رویاروئی مستقیم با روحانیت حاکم و کلاً رژیم حاکمی که در بند بند مفاصل و در تک تک سلول هایش ضد ایرانی است و...

این بحث را همچنان که گفتم در آینده ادامه خواهم داد.

کیانوش توکلی

از گذشته برای حال و آینده بیاموزیم!

دوست گرامی حبیب عزیز

مقاله ات را دقیق خواند م و نت برادری هم کردم . شما در این نوشته نسبتا جامع ؛ رویدادهای کنونی ایران را دقیق جمع بندی کرده واز این منظر بررسی گذشته به آینده پرداختی و پشنهاداتی را هم برای برون رفت از بحران کنونی ارائه کردی

اما پرسش هایی داریم که تیتر وار برایت می نویسم:

_ درک تو از سکولایسم چیست و چه مرزی با اسلام ستیزان که انها هم خود را سکولار می دانند چیستت ؟ برخی از مخالفین حکومت اخوندی به نتایج عجیب و غریبی رسیده اند آنان در خیال خود تاریخ 1400 ساله را قیچی می کنند و تنها تاریخ 1600 دوران قبل از اسلام را تاریخ واقعی ایران می دانند. این باستان پرستان ادعا عجیب و غریبی می کنند که در دوران باستان زنان نه تنها حقوق مساوی داشتند بلکه در ایران زن سالاری بود و همه چیز در ایران ( ایران باستان و ایران پهلوی )گل و بلبل بود و همه بدبختی ملت ایران از اعراب "ملغ خور ... " بوده است

از این رو موج زرتشی شدن برخی از روشنفکران ایرانی را می توان در این بستر اسلام ستیزی دید . من شخصا؛ سکولاریسم را با درک اسلام ستیزیان متفاوت می بینم

اپوزیسیون :

در مورد اپوزیسیون همین را بگویم دیگر از ان اپوزیسیون سنتی چیزی باقی نمانده است که در باره اش سخن بگویم ؛در زمان شاه هر فرد موافق و یا بی طرفی که برای تحصیل به خارج کشور می امد پس از مدتی مبدل به یک فعال سیاسی می شد. اما نگاه کنیم در این سی سال؛ ما اپوزیسیون انقدر بد عمل کردها یم که حتی اکثر اعضای کمیته مرکزی سازمانهای چپ و ملی از صحنه سیاسی خارج شدند . حالا افراد عادی و غیر سیاسی ایرانی در خارج کشور چیزی نمی گویم

در مورد تز " ناسیونالیسم دموکراتیک" بایستی رنگارنگی و تفاوت زبانی ایرانیان و خواستهایی که تحت عنوان فدرالیسم و یا خود گردانی اداری و یاسیاسی و بعبارتی یک سیستم غیر متمرکز و ..... طرح می شود بایستی توجه کرد و پاسخی منطقی به این خواستها داد .

در این چند سال اکثر نشست های سیاسی وقتی به مسئله ملی _ قومی رسیدند ؛ جو این جلسات بحرانی شد و صف بندی شکل گرفت . بنظر من با پیدا شدن راه حل های متعادل ؛ خود بخود افراطی های دو طرف در جنبش سیاسی ایران ایزوله خواهند شد .

متاسفانه ؛ وقت زیاد در اختیار ندارم که بیشتر بنویسم؛ امیدوارم دوستان دیگر ایران کلوبال مقاله ات را دقیق بخوانند و در تکمیل نوشته ات بنویسند.

بی نام

از گذشته برای حال و آینده بیاموزیم!

جناب تبریزیان:نمیدانم بعمد است یا بسهو این مقالهء خوب وآموزندهءشما دومین بارست که در سایت چاپ میشود بار اول حدود 10روز پیش بود/البته چه بهتر برای من که این تحلیل خوب رادوبار بخوانم اگر چه بعضآ نکاتی را قبول نداشته باشم!. اما در مورد همبسگی ملی/ بدبختانه آنچه راکه امروز تحت نفوذدولتهایاستعمارگر و نوکران دجالشان دررآس حاکمیت ایران بما تحمیل شده چیزی جز انزجار ملی نیست که امیدوارم قلمها تفنگ نشوند؟

حبیب تبریزیان

از گذشته برای حال و آینده بیاموزیم!

پاسخ به++++! درست است دوست گرامی!

نوشتار اول چند کاستی نوشتاری داشت و از طرف دیگر این نوشتار را نه به عنوان یک مقاله ژورنالیستی بلکه به عنوان یک مانیفست ( البته امید وارم کار برد این کلمه پر آوازه حمل بر خود بزرگ بینی نشود، بعنوان یک رهیافت و راهبرد سیاسی ـ تاریخی )نوشتم و مایل بودم بازدید کننده بیشتری از معمول داشته باشد. روی این اصل از آقای توکلی خواهش کردم اگر ممکن است آنرا دوباره در سایت قرار دهند.

و اما در مورد اجتناب از تفنگ نشدن قلمها و... نظرتان کاملاً به حق است. واقعیت دردناک این است که بافت، انسجام و عاطفه ملّی هر ملتی هرچه هم قوی و پایدار باشد حد و مرزی برای مقاومت و حیاتمندی آن هست. تحت رژیم کنونی با هر لحظه ائی که میگذرد، فساد، بیعدالتی، خفقان، دروغ و تزویرو.... مثل اسید و تیزاب، این بافت عاطفه و انسجام ملی مارا خورده و فرسایش میدهد و مردم مارا که تحت این فشارها جانشان دارد به لب میرسد و ناهنجاریهای اجتماعی و افزایش بزهکاری و جرایم اجتماعی و... به عصیانی کور و مخرب، هم بر علیه حکومت، و هم به علت فقدان رهبری، برعلیه خود میراند.

پیام این نوشتار رهیافت برای اجتناب از چنین فاجعه ای است. اضافه کنم که خود میدانم طرحی هنوز اولیه و خام است، ولی

امید وارم دوستان صاحب نظر با نقد آن آنرا تکمیل تر کرده و شاید بتوانیم بکمک هم پایه یک گفتمان جدیدی را بریزیم.

آیدین تبریزی

ایران عکس آزمایش موشکی را

این تقلب بسیار ناشیانه سپاه توسط فتوشاپ و اینکه هر دوی عکس ها یعنی عکس اصلی که در آن فقط سه موشک پرتاب شده و عکس دستکاری شده که موشک چهارم هم با فتوشاپ پرتاب شده بود! را همزمان در سایتشان گذاشته بودند، به تیتر نخست رسانه های بین المللی تبدیل شد. اين خبر تيتر نخست شماره روز پنجشنبه «نيويورک‌تايمز» را به خود اختصاص داد.

سایت تابناک هم در تلاشی ناشیانه سعی کرد این سوتی بزرگ را ماست مالی کند:

کشف بزرگ! نيويورک‌تايمز براي زير سؤال بردن مانور موشکي ايران

naser mostashar

ارکستر بزرگ له و علیه احمد باطبی

به آقای ح ـ ک ملقب به حسن کمپانی! همین تفرقه ها است که بر عمر رژیم افزون می گردد!اگر در میان اپسیوزیون سرنگونی طلب آشتی ملی برای نجات میهن اتفاق نیفتاد ، بدتر از اینها را شاهد خواهیم بود.اگر عباس فخر آور به احمد باطبی انگ دختر بازی زده است بسیار شکر خورده است؟ ، این همان خط رژیم است که به هرکسی افترا می زند تا همه را بی آبرو نماید اما شما انسان متمدن چرا دست به این کار می زنید؟ و در ثانی دختر بازی یک امر خصوصی است وبه کسی ربطی ندارد،اگر دختری ب به پسر جوانی علاقه مند شده است این به خودشان بستگی دارد و نه به هیچکس دیگر و ثالثا تمام فرهنگ ایران زمین مملو از عشق و زیبا پرستی است فقط اسلامیون عشق را ممنوع کرده اند! آیا شما راه و رسم فرهنگ ایرانی را برگزیده اید یا شیوه فرهنگی اسلامی را؟

کیومرث نویدی

سنگسار "کردستان عزیز" را محکوم کنید .

جناب ستوده! قوم و قبیله
پرستانی از قبیل من به شما اعتراض نکردند که چرا شما خبر سنگسار «کردستان عزیز» را منتشر کرده
اید. به شما اعتراض کردند ازیرا که برای جلوگیری از قتل ناموسی، ترجیح دادید و توصیه کردید کردان تحت سیطرة جانوری از دست صدام حسین و جانورانی از دست سرکردگان جمهوری اسلامی باشند و به شما تذکر دادند که مادامی که کردان تحت سیطره باقی بمانند در بر همین پاشنه خواهد چرخید. در ضمن قوم و قبیله
پرست حودتانید. خیلی احترامتان را نگاه داشته
ام. حدی دارد آریاپرست بیمار!

Arash

سنگسار "کردستان عزیز" را محکوم کنید .

من از جمعیت بزرگ تُرکهای تهران هستم . یادم میآد که حدود بیست سال پیش دخترعموی جوانم یکهو بدون مقدمه غیب شد . همه فامیل ، تهران را زیر و رو کردیم ولی پیداش نکردیم که نکردیم . پس از چند هفته خانم پیداش شد . با دوست پسرش فرار کرده بود و بعد پشیمان شده و به خانه برگشته بود . آلان چند تا بچه داره البته نه با دوست پسر کذایش . با کس دیگه ای ازدواج کرد و خیلی هم خوشبخته . مستوره خانم خیلی خوش شانس بود که از خانواده کُردها نبود بلکه تُرک تهران بود .

جمال

Arash جان خوشا بحالتان که‌ از خوانواده‌ بزرگ ترکان تهران هستید و و مستوره‌ خانم شما نیز کرد نبودند شـما مختارید از شب تا صبع شیپور را همراها مزدک ...... از سر گشاد آن فوت کنید ولی آنچه‌ ما به‌ بقیه‌ جمعیت جهانی در این کره‌ی خاکی میبینم و میشنویم خلاف این را میگوید ایران کشوری در حال سقوط و فروپاشی ایران کشوری از لحاظ رعایت حقوق بشر در قعر دره‌ ایران کشوری که‌ زن بودن یعنی گدایی، زن بودن یعنی تن فروشی در کشورهای حوزه‌ خلیج

ایران زن بودن یعنی مقنعه‌ و چادر و روسری ، ایران زن بودن یعنی سنگسار دولتی مندرج در قانون اساسی ، ایران زن بودن یعنی خانه‌ بخت رفتن در سن 9 سالگی ، ایران زن بودن یعنی صیغه‌ شرعی ، ایران زن بودن یعنی جدائی‌ با مرد در اتوبوس، قطار، تاکسیهای منحصر به‌ زنان ، ایران زن بودن یعنی محروم از حقوق بازنشتگی ، ایران زن بودن یعنی 300000 زن تن فروش فقط در تهران ، ایران زن بودن یعنی محروم از تحصیل ، ایران زن بودن یعنی نزدیک به‌ 200000 زن معتاد فقط در تهران ، ایران زن بودن یعنی بدون اجازه‌ شوهر حق نداشتن بیرون رفتن از 4 دیواری خانه‌ ، ایران زن بودن یعنی پارک جداگانه‌ داشتن از مرد ، ایران زن بودن یعنی آش نزری

ایران زن بودن یعنی نامه‌ انداختن در چاه جمکران برای باز شدن بخت ، ایران زن بودن یعنی تجاوز استادان دانشگاه به‌ دختران دانشجو، ایران زن بودن یعنی پوشاندن سرو صورت از مردان نامحرم بنا بر آیه‌ قران مندرج در شریعت کشور ایران ایران زن بودن یعنی بدبختی ایران زن بودن یعنی زنده‌ به‌چال زنده‌ زنده‌ تمام زنان در این کشور بی هویت ایران زن بودن یعنی خونین کردن صوورت زنها از طرف محافظان قانون در خیابانها ، ایران زن بودن یعنی فقط زایمان ایران زن بودن یعنی کتک خوردن ، ایران زن بودن یعنی آتش زدن تن جسم و جان برای نداشتن لقمه‌ای نان که‌ با صادرات 6 میلون بشکه‌ نفت بشکه‌ای 144 دلار در روز و دریغ یک لقمه‌ نان از این زنان نگون بخت ایران یعنی جهنم برای زنان ایران یعنی مرگ، ایران یعنی فلاکت، ایران یعنی عاشورا، ایران یعنی امامزاده‌ ، ایران یعنی به‌ صف نماز ایستادان برای رحمت باران ، ایران یعنی منجلاب ، ایران یعنی ننگ،

مزدک

سنگسار "کردستان عزیز" را محکوم کنید .

جناب ستوده شما اشتباه می کنید!این کردستان نیست . کردها زنکش نیستند .اینها همه توطییه است بر ضد کردان !مثل همان قتلهای ناموسی در سراسر اروپا که بعدا معلوم شد خود اروپاییهای فاشیست و راسیست و ضد کرد برای بدنام کردن کردها کرده انده اند.به همین نام نگاه کنید.ک= کاشان !ر=رودبار.د=دهدشت.ستان هم که فارسی است !بنابراین

این قتلها ربطی به مردم غیور کرد ندارد و شماآریاپرستان و شونیستهای فارس مثل همان اروپاییان راسیست و اشغالگر این موضوع را درک نمی کنید.!والا همین دوکامنت زیر که توسط خود نماینده کرده مردم کرد آمده کافی بود تا شماها بسرعقل بیایید!

جمال

سنگسار "کردستان عزیز" را محکوم کنید .

آقای بهروز ستوده‌ باز هم سلام دستتان درد نکند برای فعالیتتان و خستگی شما در راستای دفاع از حقوق زنان در کردستان من نیز دقیقأ مثل شما اعتقاد دارم که‌ حقوق زنان کردستان 1000 برابر بیشتر از ایران نقض میشود چون هرچه‌ باشد در ایران زنان به‌ حقوق خود رسیده‌اند و ایران مدینه‌ فاضله‌ای است برای تمام زنان منطقه‌ پس بنا بر این باید برای رسیدن حقوق برابر زنان منطقه‌ به‌ پای زنان ایران دقیقأ مثل شما مبارزه‌ کرد

در این جا من از گذاشتن نوشتتان تشکر میکنم ولی نکاتی دیگر را لازم بود به‌ عرض جناب عالی برسانم و آن اینکه‌ ملت کرد از بودن با این مدینه‌ فاضله‌ ایران بیزارند ملت کرد کردستان عقب افتاده‌ و غیر دمکراتیک و دیکتاتور زده‌ را بر ایران مدرن دمکراتیک ترجیح میدهند ملت کرد حضور اشغال گران ایرانی بر سرزمین جان و مال ملت کرد در سرزمین مادری خود کردستان متنفرند و بیزارند و و این حضور حضوری است با زور اسلحه‌ بر جان و مال ملت کرد .

خدمت جناب عالی عرض کنم من بار ها نوشته‌ام ایران را مقاله‌های چندر قاز شما سهل است حتی موشکهای شهاب 3 و بمب اتم نوع ایرانی نیز نمیتواند نگهدارد ایران رفتنی است و شماره‌ معکوس برای از هم پاشیدن این کشور بی هویت شروع شده‌ یک خلأ قدرت فقط یک خلأ در ایران همانند سال 1358 جغرافیای کشوری به‌ اسم ایران را برای همیشه‌ از نقشي جهان پاک خواهد کرد .

ایران آبستن است عزیز امیدوارم این زایمان همانند چک و سلواکی از راه طبیعی آن باشد وهمانند یوگسلاوی احتیاجی به‌ سزارین نباشد

ناصر کرمی

nasser.karami@gmx.de

پاسخی به: [دکتر کاوه اردلان و محمّدِ امینی] در یک تصویر

آقای مزدک گرامی، با سلام: در این نوشتار به تعریف کوتاه واژه ای و مفهومی و حوزهء بکارگیری دانش آکولوژیک پرداخته شده، و در تأثیر گذاری پرنسیپ های اکولوژی بر موجودات زنده و غیره زندهء [ بویژه انسانها] کسی شکی ندارد و برای دانستن چنین امری لازم به داشتن مدرکِ آکادمیک هم نیست، میگویند انسان صرف نظر از فاکتور ژنتیکی، ساختهء محیطِ زیست و محیط پیرامون هست، دانشمند انگلیسی [ که نام او الان خاطرم نیست]، ادعا داشت که اگر نوزادی را بمن دهید با آفرینش شرایط و محیطِ پیرامونی لازم میتوانم از او یک انسانِ متمدن و شاید دانشمند بسازم ، یا یک جنایت کار وحشی. ....

آن چیزی که در نوشتار اقای اردلان مورد نقد قرار گرفته است روش متدلوزیک ایشان هست، که دانش اکولوژیک مرکب را از چند شاخهء دانش دیگر را بی اساس سیاسی کرده و از آن یک نتیجه گیری غیر علمی بیرون آورده است، [آدلف هیتلر در ایالت بایرن آلمان که دارای طبیعتی بهشتی هست بسر برده است]. از این گذشته در این نوشته بروشنی و بطور مجسم بر روی نقشه قابل برداشت هست، که هخامنشیان در کویر و دشت و بیابان و در ایران مرکزی نبوده اند.

شما و من هم میتوانیم از دریچهء تئوری چارلز داروین: داروینیسم اجتماعی [Soziokulturelle Evolution]، در نوشتاری راسیستي نژاد پرستانهء بسیار سنگین تز از نوشتهء آقای اردلان، ثابت کنیم، که فرهنگِ برتر هخامنشیان، دیگر مردمان با فرهنگهای تکامل نیافتهء زمانِ خویش را آسیمیلاسیون کرده است و بگوییم که این قانون طبیعت و جبر دیالکتیکِ تاریخ بوده است.

در مورد آقای امینی تا جائیکه با آقای اردلان در مورد اکولوژیک مناظرهء کتبی دارند شما درست میفرماید، امّا همینکه به میدان تاریخ ایران می آید، همان روش ناصر پور پیرار هست، ایشان مانند داستان سراهای دوره گرد که پرده بر دیوار می اندازند تا قلب و سر ساده لوحان را آشفته و اشکشان را جاری سازند به تاریخ نگاه میکند، ایشان دوران تکاملی را برابربا عصر مدرنیته قبول ندارند، و آگاهانه میخواهند در دوران پسا مدرن فئودالیته بمانند، چون تاریخ ایران در این دوره در تسخیر تُرک تباران و به سود آنها هست، ایشان آسمان و زمین را بهم میدوزد، اب را گل آلود میکند تا واقعیّتها اشکار نشود، امینی ها ایراندوست شده است تا ایرانی تباران را بکوبند و همنوعان خود را در محور ایران قرار دهند،

امینی ها خود و همنوعان تُرک تبار خود را در مرکزیّتِ ایران میگذارند در مقابل به کُرد تباران حمله میکنند، ولی به تُرک تباران تجزیه طلب نه، آقای امینی و امثال آن به روش خاصّ خود سعی بر آن دارند که کُردها را از ایران دور نگهدارند، از طرفی دیگر هم تباران تُرک اقای امینی به تشویق کیومرث نویدی ها، اردلانها، شهریارها، و بیستونها که در نوشتار و گفتار و در پالتالک باب ایرانی ستیزی را در پیش گرفته اند میپردازند، همان کاری که تُرکان عثمانی در تُرکیّه کردند [ کُردها را در مقابل ارمنی ها گذاشتند] و بعد از آنکه تُرکها کشتارگاه ارمنی ها را بر پا کردند، بجان خود کُردها افتادند، دقیقأ ما چنین روشی را در ایران تجربه خواهیم کرد، تحریک کُردها بر علیه ایرانیان، پس از آن نوبتِ خود کُردها خواهد رسید.

اقای اردلان بحث 500 سال قبل از میلاد را در نوشتهء خود دارد، آقای امینی آنرا به دوران تقرییأ 2000 سال بعد از آن به هم تباران تُرکمن خود : [سفید گوسفندان و سیاه گوسفندان= آق قیونلو، قراقیونلو] می امیزد، و یا مینویسند که شاید منظور اقای اردلان، تُرکان قشقایی در استان فارس هست ؟. آقای مزدک تاریخ هخامنشیان و استان فارس کجا ! و داستان کوچ قشقایی ها به استان فارس کجا و در چه تاریخی !

این روش موذیانهء آقای امینی رسمیّت بخشیدن تُرک تباری به سرزمین ایران هست، که نه پشتوانهء تاریخی دارد و نه کسی زیر چنین باری خواهد رفت، همانطور که نوشته اید، اگر آقای اردلان، آقای ایدین تیریزی، ناصر پور پیرار، و دیگران روش خاصّ خود را دارند، آقای امینی هم روش خاصّ خویش، در ضمن واکنش من فقط مربوط به همین یک نوشته نیست، آقای امینی و امثال ایشان نزدِ ما ها حساب بانکی دارند.

با سپاس از شرکت سازنده و آموزندهء شما در بحث.

کیانوش توکلی

دوستان گرامی! مشکل کد اظهارنظر بر طرف شد و بجای حروف اعداد قرار گرفته است که کار کامنت گذاری را ساده کرده است .

هیوا

sarbastashti@yahoo.com

بمناسبت نوزدهمین سالگرد ترور دکتر قاسملو

اشکالی ندارد اگر عوام از شخصی بتی بسازند اما دکتر گلمرادی شما چرا ؟ میفرمایی هرگز قاسملو را ندیده اید.میگویید زبان ایشان و کردارش متمدنانه و محترمانه بوده است. اگر من از شما بپرسم بر پایه چه اسناد و مدارکی چنین میفرمائید،جواب شما چیست؟ دکتر گرامی شما از کسی دفاع میکنید که مخالفان داخلی حزب را که بیشتر مخالف دیکتاتوری و رفتار مستبدانه اش در حزب بوده اند را ابتا در سطح گسترده خائن به کرد و حزب `لمداد کرد و سپاس حکم اعدامشان را صادر کرد.نمونه: استاد هیمن،غنی بلوریان بعنوان خائن معرفی و زندانی شدند و حسن اسلامی،برادران کروبی و ..... اعدام کردند.

سعید از حومه تهران

info2lovelylove@yahoo.com

جمهوری اسلامی چه می‌خواهد؟

مرسی خانم بقراط ...... سیاستهای چند گانه و همواره مبهم حکومت که البته عامدانه هم اینطور بوده امروز به اینجا رسیده که دیگر زمان حرف اول و آخر و تصمیم نهایی فرارسیده است .از طرفی بنظر من با توجه به این آزمایشهای موشکی و خط و نشان کشیدن نظامی رژیم اینها نیز به سیاست چماق و هویج یا به قول شما شلاق و شیرینی متوصل شده اند . صداهای اخیری هم که میشنویم میگوید حکومت توقف غنی سازی را نمیپذیرد البته رژیم همچنان حرف زیاد میزند ولی به هر حال غرب هوشیار باشد که این مسئله برای حکومت حکم بمب اتمی تبلیغاتی را دارد و غرب نباید به آن تن در دهد . توقف غنی سازی باید پیش شرط باشد.

آیدین تبریزی

اعتصاب عمومی در کردستان در سالگرد ترور قاسملو

باز شیطنت خبری برخی رسانه های کرد!

اعتصاب یکی از شیوه های مدنی اعتراض است و قابل تحسین اما سوء استفاده خبری برخی رسانه های کرد نشان از اهداف ویژه از انتشار این خبر دارد! در حالیکه عنوان خبر «اعتصاب عمومی در کردستان» است، اما همه شهرها غیر از سقز در استان آذربایجان غربی واقع است! کسی نیست بپرسد پس چرا کردهای سنندج، کرمانشاه، ایلام ... اعتصاب نکرده بودند ولی آذری! های ارومیه اعتصاب کرده بودند!؟ دروغ شاخدار هم حدی دارد. در خبر از عنوان مردم ارومیه و مردم نقده و... استفاده شده است که می خواهد ادعا کند که مردم این شهر ها کرد هستند هرچند در مورد ارومیه کمی تخفیف داده اند و به دروغ خبر از اعتصاب آذری! های ارومیه هم داده اند ولی در مورد شهرستان نقده (که نام قدیمش سولدوز است و با اکثریت ترک و اقلیت کرد) وجود به قول خودشان آذری ها را کلا منکر شده اند و خبر را طوری نوشته اند که گویا نقده هم شهری مثل مهاباد با اکثریت کرد است!؟

نمی دانم این گروههای کرد کی دست از این بازیها بر می دارند. اما خبری که اخبار روز به نقل حزب دمکرات کردستان منتشر کرده بی غرض است و تنها از شهرهای «مهاباد، سقز، بوکان و اشنویه» نام برده و شهرهایی مثل ارومیه و نقده که اکثریت ترک دارند و اقلیت کرد را به دروغ وارد خبر نکرده است:

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=16128

شهروز

shahroozsamandari@yahoo.com

"خط حمله ديپلماسي"(آقاي جاويد)

آنچه از این مقاله بر می آید این است که غرب سراپا دروغ و فریبکاری است و سیاستهای نظام ولایت فقیه تنها در جهت دفاع از حقوق این ملت بیچاره است . با فرض درست بودن نگاه اقتدارگرایانه و ظالمانه غرب به ایران(و نه نگران افتادن سلاح هسته ای به دست نظامی غیر قابل پیش بینی و غیر مسئول)،

آیا مثال برای نشان دادن این که نظام در هیچ شرایطی از جان و مال و آرامش و حقوق اولیه ملتش برای نیل به اهدافش دریغ نمی کند ، کم داریم که نویسنده هیچکدام را بر نشمرد؟!!!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.