منشور اخلاقی دولت روحانی در ۱۴ بند(به نیت ۱۴ معصوم) در ۲۷ مرداد ماه ۱۳۹۲, به اطلاع کابینه رسید،و مثلا قسم خوردند که به آن عمل نمایند.(لابد اگر هم ،قسم خود را در مواردی شکستند،راه حل اسلامی هست ،کفاره میدهند تا به جهنّم نروند).
بگذریم،در زیر سعی شده شیادی دولت اعتدال و سالوسی شیخ حسن را تا اندازهای اندک،هویدا نمایم.( هر چند چیزی را که عیان است،چه حاجت به بیان است)
- در بند یک،اشاره شد که در همه حالات خداوند را ناظر بر اعمال و رفتار خویش بدانند و مسئولیت را امانتی الهی بدانند.
سوال اینجاست،پس مردم در کجای این بند قرار دارند،مگر نه اینکه این مسئولیت طّی مکانیزمی به نام انتخابات به رئیس جمهور و سپس به کابینه واگذار شده است.
از همین گام اول پیداست،که مردم همچنان میبایست با عنایت به وجود حکومت آسمانی اسلامی،شکایات خود را همچنان نزد خدا ببرند،و این یعنی حکومت دمکراسی اسلامی.
- در بند (2)دوم اشاره شد, که همه ایرانیان را میبایست فارغ از قومیت،مذهب،جنسیت را محترم بشمارند؟
اما آیا چنین چیزی در نظام اسلامی امکان پذیر است،آیا اقوام،مذاهب در ایران آزادی دارند،آیا آزادی زنان که شهروند درجه ۲ میباشند به رسمیت شناخت میشود، کاملا مشهود و پیداست که چنین مواردی با اصل نظام مغایرت دارد،چون اختیار انسان در اسلام و حکومت اسلامی به رسمیت شناخت نمیشود.
- مضمون اصلی و کلی بند(3) سوم،این است که هدف اول دولت،سیاستهای ابلاغ شده رهبری و ولایت فقیه میباشد.( مسلما الویت سیاستهای ولایت فقیه همچنان در جهت رفاه ائمه اطهار و خداوند میباشد، و مردم زمینی با نیازهای واقعی در آن جایگاهی ندارند).
- در بند چهارم(4) اشاره شد که اندیشه و تفکر میبایست در مدار اعتدال،و تصمیمات بر مبنای تدبیر باشد.( دولت اعتدال هم معنای این کلمه را با ،اظهار نظر شیخ حسن پیرامون واقعه ۸۸،که از آن به عنوان اردوکشی خیابانی به تبعیت از مرجع خود یاد کرد چهره واقعی خود را نشان داد،رفرمیست را در نوع گفتار شیخ میتوان دید).
- در بند (5)پنجم،اشاره شده که از دروغ بپرهیزند به شعور و افکار عمومی احترام بگذارند،موردی که جزئ لاینفک نظام و حکومت اسلامی و دولت دست نشانده آن میباشد،این مورد از ابتدای روی کار آمدن رژیم اسلامی به صورت وارونه بوده،چرا که بنای حکومت اسلامی بر اساس دوز و دروغ و دغل و ریا و فریب بوده و هست.
- در بند (6)شش میبایست جویا و پذیرای نظر دیگران باشند،و خود را مقید به پاسخگویی به مردم و رئیس جمهور بدانند. چطور ممکن است وقتی که دولت میبایست سیاستهای رهبری را مدّ نظر قرار دهند پاسخگوی مردم باشند،در این نظام به تنها چیز که از ابتدا اهمیتی داده نشده است،پاسخگویی به مردم است.
- در بند(7) هفت میبایست نگاه و هدف خود را به سازمان تحت مدیریت خود محدود نکنند.
(یعنی در کار هم سرک بکشند و تجربه لازم را جهت جا به جایی احتمالی به دست بیاورند)
- بند ۸:مبنای واگذاری پست و مقام را،شایسته سالاری بدانند و از باند بازی و رانت خاری فامیلی پرهیز کنند.(بدون شرح...)
- بند ۹:افراد زیر دست خود را برای پذیرش مسئولیتهای بزرگ آماده کنند.(دزدیهای کلان را به آنان جهت آینده بیاموزند).
- بند ۱۰:نظرات تخصصی مدیران قبلی،و منتقدان را به کار گیرند.( در واقع با حذف فیزیکی منتقد و مخالف،نظرات یکدست و اجراای میشود).
- بند ۱۱: حق مردم در دسترسی به اطلاعات را پاس بدارند.(مطمئنا این بند هیچ گاه عملی نخواهد شد چرا که با موازین حکومت در تعارض آشکار میباشد،ضمن اینکه در بند ۳،این مورد نقض و رد شده است).
- بند ۱۲: قرار شده که سرمایههای ملی چون (انرژی،محیط زیست،نیروی انسانی )را سرمایههای بشرّیت دانسته و در حفظ و کاربرد درست آن بکوشند.
در این مورد بحث فراوان است،چرا که سرمایههای ملی مردم ایران،برای صدور تروریسم به منطقه و در آیندهای نه چندان دور با دسترسی به بمب اتم در صدد ریشه کن کردن بشریت صرف میشود،و جهت جلوگیری از پرت نیروی انسانی معقول و متفکر هم، زندان و چوبههای دار و اعدام برپاست ،ضمن اینکه بعد از روی کار آمدن دولت اعتدال هم میبینیم که با اعتدال در این موارد علیرغم وعدههای دروغین انتخاباتی، در حل گام برداشتن است).
- در بند ۱۳اشاره شده که در صورت عدم توانایی ،مسئولیت را واگذار نمایند.(در این نظام فاشیستی ،در صورت عدم توانایی به شرط اینکه در جهت بیانات سفیهانه رهبری عمل نمایند،علاوه بر پایداری شغلی ،ترفیع نیز خواهند گرفت،وجود بعضی از وزرا با توجه به سابقه ننگین ،دلیلی بر صحت این گفتار است ).
- در بند ۱۴: قیام در مقابل قران و قسم.( آمادگی و پذیرش برای ۴ سال دزدی و چپاول ایران )
فقط به چند نکته بسنده میکنم،آیا با وجود اشخاصی همچون(پور محمدی - علی ربیعی - حسین دهقان) میتوان به این دولت سالوس و نظام سرکوبگر و فاشیست اعتماد و اطمینان کرد.
مصطفی پور محمدی (وزیر بیداد گستری): عضو اصلی کمیته سه نفره مرگ بود که یکی از پررنگ ترین نقشها را در قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ بعهده داشته است. گفته می شود پورمحمدی یکی از جنایتکارترین چهره های خدمتگذار به نظام جمهوری اسلامی و بویژه شخص خمینی بوده است. او در سال ۵۹، و پس از آغاز جنگ با عراق، تنها درحالی که 21 سال داشت، در اقدامی عجیب توسط خمینی به سمت دادستان خوزستان و هرمزگان گماشته می شود.
علی ربیعی (وزیر تعاون, کار و رفاه و اجتماعی)؛ شکنجه گری که با وضو وارد اتاق بازجویی می شد!
علی ربیعی با نام مستعار «عباد،» یکی از چهره های امنیتی فعال و شناخته شده در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است که همواره بخاطر نقش ویژه ای که در شکنجه و سرکوب مخالفین داشته در مقاطع مختلف و حساس سياسي نامش بر سر زبانها افتاده است. او خود را نزدیکترین فرد به محمد خاتمی معرفی می کند و در صحنۀ عمل نیز وی رسماً مشاور اجتماعی خاتمی، رییس دبیرخانه شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی و همچنین دبیر اجرایی این نهاد امنیتی در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی بوده است.
حسین دهقانی پوده (معروف به حسین دهقان) (وزیر دفاع) :متولد 1338 در یکی از شهر های اصفهان. حسین دهقان از جمله دانشجویان موسوم به «خط امام» بوده است که در جریان حمله به سفارت آمریکا در سال 1358 از دیوار این سفارتخانه بالا می رود و اقدام به گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران می کند. وی از بدو انقلاب 57 به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی پیوسته و تا سال 1361 فرماندهی سپاه تهران را برعهده داشته است. او که یکی از بنیانگذاران گروه حزب الله لبنان محسوب می شود، در سال 61 و با کنار گذاشتن فرماندهی سپاه تهران، شخصاً فرماندهی سپاه سوریه و لبنان را در دست می گیرد و مشغول انجام عملیات های نظامی در مناطق فلسطینی می شود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید