رفتن به محتوای اصلی

جهانی شدن آری _ حکومت دینی نه ! يادداشتهايي در باره گلوباليسم و سازمان تجارت جهاني(1)
02.11.2004 - 12:28

درشش سال گذشته ،روشنفكران و احزاب سياسي ايراني چنان سرگرم مباحث مربوط به دوم خرداد ، دمکراسی دینی و در این اواخرسرگرم نبرد برای شکل نظام اتی بوده اند كه از دنيا و سرعت در تغييرات ان غافل مانده اند؛ بدون اينكه پديده گلوبالیسم و تولد WTO را در محاسبات استراتژیک خود بحساب آورند ! با این وجودکم نبودند اند یشمندا نی که فارغ از مسایل روز به مسایل جهانی پرداختند. ایران از منظر مباحث تئوریک گلوبال؛در مقایسه با کشورهای مشابه خود، در جای شایسته ای قرار گرفته است(2) .

در اين 25 سال از عمر رژيم اسلامي؛ 3 استراتژي سياسي و اقتصادي طرح ويا اجرا شده است . جمهوری اسلامی راه رشد غير سرمايه داري و اقتصاد دولتي را از کمونیست ها گرفت و سياست خارجي موازنه منفي( نه شرقي نه غربي) را از جبهه ملی به وام گرفت! صد البته همه اینها را با رنگ و لعاب اسلامی بنام خود به مرحله اجرا گذاشت که نتیجه ان ورشکستگی در هر دو عرصه بوده است .

طرح دوم كه با تعديل اقتصادي رفسنجاني شروع و با شكست سياسي دوم خرداد ي ها پايان گرفت! دراین دوران مجلس ششم در خط توسعه سياسي بود؛ دولت خاتمي تعديل اقتصادي را پی گرفت و با حذف سوبسيد ها، راه را جهت پيوستن ایران به wto راهموار كرده است.

با شکست پروژه دوم خرداد؛این بار خطر جا افتادن" الگو چيني" يعني پيوستن ايران به wto با ساختار سياسي استبداد ديني همراه با پاره ای آزادیهای فردی؛ مطرح است و در مقابل بخشی از اصلاح طلبان الگو هندي را علم كرده اند و دو جناح ؛ مثل هميشه سعي دارند كه اپوزيسيون سكولار را( در چهار چوب نظام ديني)، سرگرم اين مباحث نمايند ! شکست اصلاح طلبان دینی و شروع کار مجلس هفتم؛ صف بندیهای جدیدی ؛ شکل داده است .

در عصر فراصنعتی سخن بر سر تقسیم کار جهانی است. بنظر کارشناسان ؛ ایران در سه رشته صنعت نفت و گاز ، ترانسپورت(بمعنی عام کلمه) و صنعت توریسم می تواند وارد بازار رقابت جهانی گردد و همه اینها با سیاست خارجی امریکا ستیز و فلسطین محوری رژیم امکان ناپذیر می نماید. بازسازی اقتصاد ایران بدون همکاری امریکا سخت و بسیار پرهزینه خواهد بود .

روزانه دهها مقاله نظري درباره جهاني شدن و گلوباليسم انتشار مي يابد كه هنوز خام است وتا سطح يك برنامه؛ فاصله زيادي دارد.

مقالات محمد حسين اديب ؛ كه تقريبا هفتگی انتشار مي يابد و در خصوص مسايل اقتصادي ، سياسي و اجتماعي طرح و برنامه مشخصي را ارائه مي كند ؛ بتدریج می رود که اپوزيسيون را تحت تاثيرنظری خود قرار دهد.

خطر انجاست اين مقالات بدون يك نقد و بررسی در محافل اپوزيسيون،مورد پذیرش و یا نفی قرار گیرد. بنابراين جا دارد ميز گردهايي ( ترکیبی از متخصصين و سياسيون) را از جانب اپوزيسيون سازمان يابد تا اين نظرات ،جنبه برنامه اي بخود بگيرد نگارنده یک سالی است؛ از طريق پالتاك؛ ميز گردهايي را ساز مان داده است(3) !

نوشته حاضردر ادامه یاداشت قبلی؛ به نقد و بررسی دو دیدگاه متفاوت ( داخل کشور) که اولی نظرات محمد حسین ادیب عضو هیت علمی دانشگاه اصفهان است و دومی مواضع سخنرانان میزگرد دانشکده علوم اجتماعی، اختصاص دارد!

سیاست حداقلی و نقد اصلاح طلبان!

 محمد حسين اديب در مقاله اي تحت عنوان ”نقد عمالدين باقي“ نوشته است كه طبق روال مقالات اديب، ابتدااطلاعاتی در باره سازمان تجارت جهاني و شرايط عضويت ان را باز گو کرده و سپس به اصلاح طلبان و به ساخت سياسي گلوبال اشاره مي كند !

او با مقايسه جميعتي ايران و انگليس كه با يك اندازه دانشجو دارند ؛ چينين جمع بندي مي كند كه اصلاح طلبان و احزاب مدافع آن در جبهه اپوزيسيون ، نگاهی پيش گلوبال به ساخت سياسی دارند.:

"اصلاح طلبان و از جمله عمادالدين باقی بر تعريف دمکراسی در يک اقتصاد غيرگلوبال تاکيد داشتند در حاليکه صورت مسئله چيز ديگری بود، صورت مسئله تعيين و تئوريزه کردن جايگاه دمکراسی در اقتصادی گلوبال و يا حداقل نيمه گلوبال است. و اين نکته ايست که باقی اساساٌ فراموش کرده است به آن بپردازد.

ساخت سياسی گلوبال بر پنج اصل استوار است:

• مجلس حداقلی

• رئيس جمهور حداقلی

• احزاب سياسی حداقلی

• در جامعه گلوبال قهرمان دمکراسی اينترنت است و نه روشنفكران

• به رسميت شناختن قدرت اقليت ها، در جامعه گلوبال اکثريت فقط حق دارد در پنج تا ده حوزه نظر خود را بر اقليت تحميل کند.

در همين رابطه قوانين غير اقتصادي كه به تصويب مجلس اصلاح طلب رسيده به نقد می کشد كه براي نجات اقتصاد ايران و پيوستن ايران WTO بایستی كتاب هاي قطور اقتصادي را(حاوی مقرارت دست و پا گیر) به زباله دان تارخ ريخت! اما در باره جناح تمامیت خواه که درکی قرون وسطایی از قدرت سیاسی دارد کلمه ای نمی گوید!

وبطور صریح اعلام می کند که عصر مبارزه لیبرال دمکراسی و کسب قدرت سیاسی پایان یافته است و سیاست "حداقلی" و سپردن جامعه بدست متخصصین را طرح می کند.

جامعه متخصصین و حکومت دینی!

 ايشان بدرستي تاكيد مي كند كه در جوامعي كه دهها هزار تخصص وجود دارد احزاب سياسي نقش سابق خود را از دست مي هند و تنها در 10 مورد مي توانند دخالت نمايند :

” حداکثر در ده مورد، و يا حداکثر دهها مورد دخالت می کنند و نه هزاران مورد. در بيرون از ده مورد فوق، مجامع کوچک تخصصی جايگزين احزاب می شوند. جامعه گلوبال جامعه متخصصين است.

بنابراين چيني نتيجه مي گيرد كه خارج از موارد پنجگانه؛ عصر احزاب سياسي به پايان رسيده است!

ادیب نمی خواهد روی این موضوع مکث نماید كه مقايسه انگليس با جمهوري اسلامي كه اولي عليرغم سلطنت با شيوه كاملا دمكراتيكي اداره مي شود و دومي حكومت ایدولوزیکی است که مکتب را برعلم و تخصص ترجیح داده است و متاسفانه اولين دسته مهاجرانی که کشوررا ترك گفتند ؛ متخصصين بوده اند و ايران به لحاظ فرار مغز ها در سطر كشورهاي جهان قرار دارد و بحران ناکارایی دولت ریشه درنظام دینی دارد!

نگارنده ضمن تائيد كليه تئوريهاي ادیب؛ درباره يك جامعه گلوبال ؛ خاطر نشان مي سازم كه با ساختارسیاسی يك حكومت ديني نمي شود ،جامعه اي گلوبال بر قرار كرد و از این منظر جدايي دين از حكومت سنگ پایه جامعه گلوبال فرداست .

ازاین رو فعالين حقوق بشر و مدافعان آزادی و سكولار ها حق دارند و عصرآنان نه تنها پایان نیافته است ! بلکه مبارزین با استفاده از ابزار ديجتالي و سازماندهي اینترنتی ؛عرصه را بر حكومت آخوندي تنگ تر خواهند کرد !سرانجام اینکه ادامه نظام ديني ضد امريكايي كشوررا به مرز نابودي كشانده است و فاجعه های عظیم تری را بدنبال خواهد داشت !

پرده بكارت و WTO !

اديب در اخرين مقاله خود، مطرح كرده است كه پيوستن ايران به WTO جامعه ايران را با بحران جنسي مواجه مي سازد ! چرا كه سن ازدواج را تا 5 سال بالامي برد؛ فاصله بلوغ جنسی و ازدواج در وضع فعلی 18 سال و به زودی به 23 سال افزایش می یابد

از سوي ديگر روابطه جنسي قبل از ازدواج با ”عفت عمومي “ جامعه سنتي ايران در تضاد قرار ميگيردو ازطرف ديگر دخالت دولت در شكستن اين سنت غلط ضد بشري را دخالت در امور خصوصي مردم ارزيابي مي كنيد! و در رابطه با زنان تن فروش، اعلام خطر مي كند كه بيماري ايدز بسرعت در حال گسترش درکشور است ؛بگونه اي كه تا 5 سال ديگر 10 درصد ايرانيان مبتلا به بيماري ايدز مي شوند!

سئوال این است که چرا 146 كشورجهان كه به سازمان تجارت جهاني پيوسته اند؛ دچار بحران جنسيتي نشده اند؟! اتفاقا کشورهای غربی بیماری ایدز را کاملا مهار کرده و فحشا هم ، یک موضوع حاشیه ای در این جوامع است ! واقیعت انکار ناپذیر این است که بحران جنسی این چینی در ایران محصول حکومت آخوندیست !

در جوامع آزاد دنيا، ” عفت عمومي “ كه منظور همان پرده بكارت دختران ؛ سالها ست که با مبارزه پيگير، فرهنگ سازان و دخالت دولت ها در شكستن اين سنت غلط و ضد بشري به ثمر نشسته است و امروز داشتن پرده بكارت _ بعد ازسن بلوغ _در اين كشورها مظهر عقب ماندگي تلقي مي شود!(5)

انديشه اي كه با حفظ استبداد ديني مي خواهد ايران را به عضويت WTO در آورد و تفكري كه از گلوباليسم تنها جنبه اقتصادي ان را تبليغ مي كند و جوانب سياسي و فرهنگي را از صورت مسئله حذف مي نماید؛ در واقع جامعه ايران به يك بحران همه جانبه مي كشاند! معلوم نيست جوانان؛ بخصوص دختران با این وضیعت چه بايد بكنند؟!

واقیعت این است که جوانان راحت تربا این سنت "کنار" امده اند . راوبط جنسي قبل از ازدواج بسيار هم در بين جوانان ایران رواج دارد و مسئله تنها ”دوخت و دوز “ است و در واقع می شود گفت که این مشکل، مربوط به نسل انقلاب است که با مسئله به شکل تابو برخورد کرده اند. امروز بیش از هر زمانی لازم است که با این سنت احمقانه ،ظالمانه و ضد بشری برخورد فعالی صورت گیرد. جمهوری اسلامی تنها کله اش را زیر برف کرده است و مشکل هرروز پیجیده ترو به یک فاجعه ملی نزدیک می شود.روابط جنسي قبل از ازدواج موجب كاهش تن فروشي و فخشا و این خود؛ موجب کاهش بیماری ایدز در ايران خواهد شد.

فرهنگ فراملی!

 جهاني شدن ؛ تنها جنبه اقتصادي آن نيست . جهاني شدن يك پديده كاملا جديدي است كه روي رفتارو مصرف انسان قرن 21اثر مي گذارد. اساس آن بر مصرف ، فرهنگ فراغت ، لذت جويي و رسانه هاي ارتباطي بنا شده است.شالوده اين تئوري بدين گونه است كه وقتي انسانها به لحاظ مصرفي (عليرغم تنوع آن) يكي شدند. تفاوتهاي فرهنگي با بالا رفتن مصرف ، كم و در نتيجه در آينده فرهنگها شبيه هم خواهد شد. به عبارتي يكسان سازي در مصرف،يكسان سازي در فرهنگ راايجاد خواهدكرد.از آنجاكه غرب دستي بالا در توليد و فرهنگ رادارد. در نتيجه فرهنگ هاي ديگررا در خود جذب نموده و فرهنگ فراملي را ايجاد خواهد كرد.

گذشت این سالها نشان داده است فرهنگ فراملی ، برخلاف فن اوری در تکنولژی به کندی و سرسختی در مقابله با فرهنگ بومی و سنت های عقب مانده ؛ به پیش می رود!

اینترنت و حکومت دینی!

 محمد حسین ادیب با طرح این موضوع که 3 میلیون کار بر اینترنت در ایران موجود است . نتیجه می گیرد که دمکراسی نمایندگی؛ در ایران پایان یافته است ! او می نویسد"عصر دمکراسی پارلمانی (دمکراسی مستقيم) جز در 5 تا ده حوزه به پايان رسيده است."

او در نقد اصلاح طبلان دینی می نویسد:"من بعد، عامل تغييرات اجتماعی، فرهنگی و سياسی در ايران اينترنت است و نه روشنفکران"

ادیب ، همچنین در نقد اصلاح طلبان می نویسد:

"آنان نقش اينترنت و جامعه ديجيتال را در پروسه آزادی انديشه نديده گرفتند و با پرداختن به مشکلاتی که برای روشنفکران ايجاد شده بود و تبديل آن به مسئله روز کشور، و کشاندن همه به دنبال خود، به ساخت سياسی ايران علائم غلط دادند. عمادالدين باقي، در باب جايگاه مجلس و رئيس جمهور در تغييرات اجتماعی نيز تحولات جديد را نديده گرفت و با پررنگ کردن نقش مجلس و رئيس جمهور در تحولات اجتماعی، احساسات خام در ساخت اجتماعی را فعال کرد.

..... آنچه که شکست خورد نگاه پيش گلوبال به ساخت سياسی در حوزه نقش مجلس، رئيس جمهور و روشنفکران در حوزه و عرصه تغييرات اجتماعی بود."

واقیعت این است که درارتباط با اینترنت در ایران نبایستی بزرگ نمایی کرد . هرچند که در اینده هر فرد در اینترنت آدرس IP خواهد داشت. پژوهش انجام شده در ایران نشان می دهد که :"...اکنون رقم سایت های سانسور شده روز به روز بالا می رود .. ابتدا فهرست 30 رقمی .. بعد لیست 15 هزار رقمی و به دنبال ان لیست صد هزار رقمی اعلام گردید. این سایت ها عمدتا سیاسی و یا پورنو بوده اند.... در حال حاضر کشورما در زمینه فناوری اطلاعات فاصله عظیمی با کشورهای توسعه یافته پیدا کرده است.... اکنون یک میلیون و هفتصد هزار نفر در ایران به اینترنت دسترسی دارند ... در امریکا تا پایان سال 2002 به رقم 90 درصد رسیده است .. در حال حاضر2/6 در صد خانواده های ایرانی به شبکه اینترنتی دسترسی دارند......امار ها نشان می دهد که بیش از 82 در صد از سایت های اینترنتی ، تجاری ، 7 در صد اموزشی ، 2در صد سایت های غیر اخلاقی و 8 در صد مذهبی و کمتر از این مقدار به سایت های خبری و مابقی مربوط به دولت یا سایت های شخصی و غیره هستند...بعلت محدویت ها و تنگ نظری حاکم بر حوزه فرهنگی؛ کامپیوتر به وسیله ای برای تایب ، موسیقی و انواع بازی و اینترنت تا حد وسیله ای برای" چت کردن"پائین اورده شود.... ایران در بین 62 کشور، از نظر رتبه فنی اینترنت مقام 55 و به لحاظ سیاسی و اقتصادی دررتبه آخر جای دارد و بعد از کشور بنگلادج (54) پاکستان (50) کنیا (43) و اوگاندا 36 قرارمی گیرد"(7)

 همچنین با سیستم عقب مانده اینترنت و مدت زمان استفاده کاربران، مسئله فیلترینگ وموضوعات مورد علاقه کاربران در ایران نشان می دهد که نبایستی در نقش اینترنت در ایران غلو کرد!

ادیب می نویسد:" اقتصاد، سیاست و جامعه ایران سمت گیری نئولیبرالی دارد. اپوزیسیون خارج ازکشور، اصلاحات لیبرالی را طلب می کند و کسانی که بخواهند بیرون گفتمان نئولیبرالیسم تنفس کنند، دارند دچار تنگی نفس می شوند"

سئوال می شود ایا نظام فقاهتی درداخل گفتمان نئولیبرالیسم تنفس می کند؟ایا با وجود حکومت دینی ، ضد غربی و ضد امریکایی ایران سرانجام قادر خواهد بود به جامعه جهانی بپوندد؟

بنظر من اپوزیسیون در هر فضایی که به سر برد حداقل در یک چیز حق دارد و انهم خواست جدایی دین و حکومت در ایران است و این سر اغاز حل مشکلات در ایران فرداست.

ادیب اصولا نمی خواهد که تضاد ساختار سیاسی جمهوری اسلامی را با ساختار گلوبال را ببیند ؛اوحکومت دینی و ولایت فقیه را در پرانتز می گذارد و بجای ان تنها به مخالفین هشدار می دهد که عصر دمکراسی مستقیم است و در فضای گلوبال تنفس نمایند.

تنها راه نجات کشور، از منجلاب حکومت قرون وسطایی ایران ؛ رفرندام عمومی زیر نظر سازمان ملل است و تا ان زمان ایران نیاز به دمکراسی غیر مستقیم (نماینده گی) دارد و همچنین تا رسیدن به این ارزوی ملی؛ قهرمانان واقعی نه کامپیوتر که انسانهایی هستند که برعلیه استبداد دینی؛ برای رهایی کشور و آزادی می رزمند!و در این راه اینترنت ابزار بی نظیری است در بیداری ایرانیان که فریاد قهرمانان ازادیخواه را بگوش جهانیان برسانند!

جهانی سازی ،اجبار _جهانی سازی ، انتخاب

این عنوان میز گردی گردی است که توسط نعدادی از مخالفین جهانی شدن در دانشکده علوم اجتماعی بر گزار شد: سمینار با پخش فیلم سیاتل اغاز شد و با سخنرانی افراد شناخته شده و با مواضع چپ سنتی در نقد سرمایه داری جهانی ادامه یافت و با پرسش و پاسخ پایان گرفت!آنان از جمله گفته اند که:

"جهانی شدن پدیده جدیدی نیست .... و ان را نئولیبرالیسم و چالش های اساسی نظام سرمایه داری است ...لیبرالیسم افراطی طرفدار عدم دخالت دولت ها در اقتصاد هاست....این دنیای نوین سرمایه داری عمیقا ضد دمکراتیک است....فقر عالم گیر شده و ابعاد نژادی ، جنسی و قومی گرفته است ...دمکراسی بورژوایی نمی تواند پاسخگوی مردم باشد.... صف ما < مخالفین جهانی سازی> جدای ازاین رانت خواران مخالف جهانی سازی است.... "

سرانجام تنها سخنران زن میز گردخانم فریده حمیدی هم از اینکه جهانی شدن موجب :"..تغییر جنسیت کارگران از مرد به زن است .." ناراحتی خود را بیان کرد .ایشان بجای خوشحالی که جهانی شدن موجب زنانه شدن بازار کار می شود؛ انرا نوعی توطئه جهانی علیه زنان ارزیابی نمود ! :" ..چرا که مزد زنان کمتر از مردان است و به کارگیری زنان در صنایع موجب بیکاری مردان است ..بیکاری انان موجب افزایش خشنونت مردان می شود...."

انچه در بالا خوانده اید, حرف تازه ای نبود و چپ سنتی سالهاست که همه ی جوانب سرمایه داری از جمله دمکراسی غربی را کاملا نفی می کند.آنان زمانی نه چندان دور از موضع دیکتاتوری پرولتاریااز دمکراسی خلقی دفاع می کردند . تاقبل ازشکست اصلاح طلبان و دمکراسی دینی ؛ پشتیبان آنان بوده اند و امروز برای فراراز جامعه دمکراتیک؛ دمکراسی لیبرال را دشمن و آن را نا کافی برای جهانیان ارزیابی دانند وبجای آن از دمکراسی مشارکتی که در جهان امروز ناموجود است ؛ سخن سرایی می کند و منکر دمکراسی در جهان شده اند و ادعا می کنند تا مالکیت بر ابزار تولید اجتماعی نشود؛ دمکراسی هم در کار نخواهد بود!

دمکراسی مشارکتی و تمدن سوسیالیستی!

فریبرز رئیس دانا ؛ سازمانگراصلی میز گرد، چنین اغاز کرد که ".. جهان فعلی غیر ممکن است ادامه یابد ..بایدد نیایی ساخت که وجود ندارد.. در جهان امروز نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد که راه حل چیست .دمکراسی مشارکتی و نه دمکراسی لیبرال!"

سایر سخنرانان هم راهحل هایی به قرار زیر ارائه نموده اند:" برنامه مردمی فراملیتی که در آن، مردم باید اگاهی طبقاتی را در خود گسترش دهند و بعد تمدن سوسیالیستی بوجود اید....چنین تمدنی عبارتند از رها از خود بیگانگی، اقتصادی و کار، رها از مردمسالاری، ...گسترش دمکراسی تا فراسوی محدودیت های ناشی از از جدایی عرصه مدیریت اقتصادی.....دمکراسی مشارکتی .. یک مفهوم انتزایی نیست . دمکراسی سیاسی و اقتصادی دو روی یک سکه اند و رابطه و محور اصلی ان هم مالکیت برابزار تولید است ... مالکیت باید سو سیالیزه شود یعنی اجتماعی بشود و تنها این هنگام است که مردم تعیین می کنند که دمکراسی چگونه باید باشد."

خوانندگان عزیز ملاحضه می فرمائید این سخنان لوکس از روی شکم سیری در لندن و پاریس( که مهد دمکراسی لیبرال است)بیان نشده است بلکه دردانشگاه ایران، علیه دمکراسی لیبرالی بیان شد، تا نا موجودی بنام" دمکراسی مشارکتی" راجهت گمرا سازی، بخورد دانشجویان دهند. شاید کسی از ترس پاسداران جرئت نکرده بود؛ از این اقایان بپرسد.". کجا ملت ایران و در چه زمانی دمکراسی غربی بدست اورده بود که حالا ان را نا کافی بداند؟!"

سخنرانان محترم بخوبی می دانستند کافی بود ؛ کلمه ای در باره نفی حکومت دینی ومزایای دمکراسی لیبرالی و لزوم یک رفراندم عمومی سخن می گفتند تا صف شان با مافیای مالی(6) ؛ جدا می شد!

جهانی شدن نه اجبار است و نه انتخاب! چرا که سازمان تجارت جهانی کارت دعوتی برای رژیم ارسال نکرده است و برعکس این دولت اسلامی ایران بود که 17 بار تقاضای پیوستن به wto راکرده است که هر بار با مخالفت امریکا مواجه شده است . هیج انتخابی هم در کار نیست اگر امروز اگاهانه به جامعه جهانی نپیوندیم؛ فردا همه چیز بر سراین مردم خراب خواهد شد .. سو.سیالیزه کردن جمهوری اسلامی پیش کش تان ؛ ایران برای اینکه جایگاه واقعی خود را در جهان بیابد قبل از هر چیز بایستی از رژیم مذهبی رهایی یابد!

شکشست اصلاح طلبان و اغاز مجلس هفتم صف آرایی جدیدی را موجب شده است :

بخشی از محافظه کاران الگو چینی را پی گرفته اند ؛ دسته ای از اصلاح طلبان در مقابل؛ الگو هندی را پیشنهاد می کنند و از نئو لیبرلیسم سخن می گویند؛ گرایشات لیبرال دمکراتیک در بین اپوزیسیون خارج کشور رو به گسترش است و تفکر گلوبال در بین نیروهای چپ و ملی جا باز می کند . چپ سنتی که قاعدتا بایستی کره شمالی را "الگوی" خود قرار دهند.آنان همچنان درجاده ابهام قدم زنان ،بدنبال عدالتخانه می گردند و فروتنانه راه نا کجا آباد را نشان پرسشگران می دهندو در انتقاد از جهانی شدن ؛ موج سوار مظلومی اند که سیاتل بر دوش راه قربانگاه را می پیماید !

نگرانی اصلی این است که مباحث " جهانی شدن" موجب انحراف مبارزین راه ازادی و دست کشیدن آنان از لزوم یک حکومت سکولار _ دمکرات نگردد . بلی ! جهانی شدن اری _ حکومت دینی نه !

ادامه دارد...

زیر نویس:

1_ بخاطر سرعت در انتشار، نوشته هایم درشکل "یاداشت ها" تنظیم کرده ام و این دومین قسمت از سری یادداشتهاست که در خصوص جهانی شدن ؛نگاشته ام که ضمن استقلال هر بخش ؛ مطلب ادامه داری خواهد بود.

2_ در ميان اپوزيسيون خارج از کشورتنها سايت آينده نگراست که در اين زمينه كار كرده است!

3_ اطاق "فرهنگ گفتگو" در پال تاک ؛ سه شنبه های هر هفته ساعت 21به وقت اروپای مرکزی ؛ طی یک سال گذشته؛ میز گردهایی را در خصوص جهانی شدن ؛ سازمان داده است!

4_ ایران از نظر جاذبه توریستی دررده پنجم جهان اما از نظر جذب تعداد توریست در مقام 70 و از نظر در امد ارزی ناشی از ان در مقام 89 قراردارد.

5_ در رابطه با پرده بکارت لازم است ؛ مقایسه ای بین داخل و خارج کشور صورت گیرد. جامعه ایرانی در اروپا و امریکا طی مبارزه حاد درونی و بدون سر و صدا؛ تقریبا با این سنت ارتجاعی خداحافظی می کنند و خانواده های ایرانی سرانجام به خواست فرزندانشان توجه کرده اند؛ درحالی که خانواده های عرب و ترک همچنان بر سنت های ارتجاعی پا می فشارند که متاسفانه دخترشان ناگزیر متوسل به " دوخت و دوز" می شوند.

6_ 30 نفر سردمداران رژیم (از هر دو جناح) سالانه بین 10 تا 15 میلیارد دلاراز طریق اسکله های مخفی و رانت خواری به جیب می زنند . آنان در واقع مخالفین سرسخت پیوستن ایران به WTO هستند!

7_ به نقل از رضوی زاده پژوهشگرارشد تحقیقات روستایی وزرات جهاد کشاورزی.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.