رفتن به محتوای اصلی

توهین چیست، دروغ چیست، و مسئولیت اخلاقی شهروند مدرن در برابر این مقولات چیست؟
09.06.2013 - 23:26

 رازی

آقای کیانوش توکلی عزیز، مراقب آنچه که می نویسید باشید و از آقای شاملی تقاضای سند نکنید، در غیر اینصورت مسئول کامنتها حتا پیام شما را هم سانسور خواهد کرد! همانطور که من سؤال کردم و پیامم به تیغ سانسور دچار شد. از این گذشته، این فرهنگ "حرف مستند زدن" در بین نویسندگان ایرانی اصولا نه تنها شناخته شده نیست، بلکه اصولا لازم شمرده نمی شود. آقای شاملی بارها و بارها در اینجا مطالبی نوشته که اطلاعات آن بیشتر مربوط به بخارات معده بوده است تا تحقیقات مستند (آقای مسئول کامنت این حرف توهین نیست، واگر هم آقای شاملی احساس توهین شدگی می کند، من پیشاپیش از ایشان معذرت می خواهم). شما از کسی که رضاشاه را وادار می کند از پادشاه افغانستان اجازه بگیرد چه انتظاری دارید؟ شما یکی از کامنتهای مرا بنان کیمنت خواندنی در صفخه اول چاپ کرده بودید، سؤال را تکرار می کنم: «چرا دروغ گفتن توهین به حساب نمی آید؟»

 یونس شاملی 

آقای رازی، (اسم عالمانه ایی هم انتخاب کرده اید) نوشته شما نه تنها مرز توهین را درنوردیده حتی به نظرم در سطح تهوع آوریست. شما با این نوع اظهار نظرها میخواهید احترام هم برایتان بگذارند؟ شما خودتان اولین کسی هستید که به خودتان بی احترامی میکنید و انتظار دارید که محترم شمرده شوید. چرا؟ رفتار محترمانه با اهداف فکری شما خوانایی ندارد؟ اجازه گرفتن رضا شاه برای انتخاب نام ایران برای این کشور، یک اطلاع تاریخی است. منابع و مقالات بی بی سی را نگاه کنید آن منبع را پیدا میکنید. یک پرفسور افغان این مطلب را در یک مقاله خود در بی بی سی نیز آورده است. اگر خیلی علاقمند هستید جستجو کنید. اما آنچیزی که شما نمیدانید کفر نیست بی اطلاعی است. لازم نیست به خاطر نادانستنی هایتان به دیگران انگ بچسبانید

 مسؤل کامنتها

جناب رازی، مشکل اینجاست که یکی را دروغگو خطاب می کنند و نامه بلندبالایی برایمان می فرستد که: «به من توهین شده است، زیرا دروغگو کسی است که به عمد، واقعیتی را برای بریب دادن دیگران طور دیگری جلوه می دهد». ای استدلال برای من قابل قبول است. دیگری چون شما که دیگران را دروغگو خطاب می کند، می گوید که دروغگو خطاب کردن دیگران توهین نیست، زیرا در واقع، کسی که واقعیت را طور دیگری جلوه می دهد، دروغگوست. به نظر من هم این استدلال کافی نیست زیرا من نوعی از نیت واقعی طرف مقابل و یا از میزان اطلاعات او، اطلاع دقیق ندارم و نسبت دادن دروغگویی به کسی را یک اتهام قضاوت شده می دانم. حالا آیا شما می توانید مشکل مرا حل کنید؟ من از کجا باید بدانم کسی که او را دروغگو خطاب کرده اند، احساس توهین خواهد کرد یا نه؟ به همین دلیل تصمیم من بر این است که برای مطبوعتر کردن جو گفت و گو و تبادل نظر در کامنتها، چنین کامنتهایی را منتشر نکنم و اولا خیال خودم را راحت کنم . دوم اینکه به بهتر شدن و دوستانه تر شدن جو کامنتهای سایت یاری رسانم. شاید امکان کامنتهای سایت در آینده ای نه چندان دور، به محلی سالم برای تبادل نظر تبدیل شود و نه جایی برای بحث و جدلها و فحاشی ها و جایی برای کینه ورزی و خراب کردن همدیگر. امیدوارم که شما و دیگران نیز از بکار بردن اصطلاحاتی تحریک کننده و آزارانده، پرهیز کنید و مرا مدیون خود سازید.

رازی گرامی، ما از نقد استقبال می کنیم و همواره استقبال کرده ایم. معیار ما برا توهین و اتهام و... معیارهای عمومی است و ربطی به احساس این یا آن شخص ندارد. بارها اتفاق افتاده است که دوستانی، کامنتهایی را توهین آمیز دانسته اند و ما استدلال کرده ایم که توهین آمیز نیستند و یا برعکس. اگر کسی نام شما را توهین آمیز بداند، ما از او دلایلش را می خواهیم و اگر دلایلش برای ما (من و مدیریت سایت) قابل پذیرش باشد، به آن گردن می نهیم و اگر نه، برایشان استدلال می کنیم. من و شما ممکن ازت در این بحث به نتیجه ای واحد نرسیم و ممکن است که برسیم. در نهایت آن را به قضاوت خوانندگان می گذاریم و دست آخر به خواست خوانندگانمان گردن می نهیم. در نظر داشته باشید که ما نه تنها به کلمات آشکارا توهین آمیز، بلکه تا آنجا که در توانمان است، به سالم و دوستانه نگه داشتن جو کامنتها نیز توجه داریم و حساس هستیم.

کیانوش توکلی

جناب رازی گرامی / همانطور که مسئول کامنت ها نوشته است . شش نگاه متفاوت در مدیریت این کامنت ها را کنترل می کند و اگر شکایتی باشد ؛ می شود به ادرس امیل اعضای مدیریت پست کرد.

رازی 

جناب مسئول کامنتها، اینکه شما در این مناقشه طرف آقای شاملی را می گیرید، حداقل برای من جای تعجبی ندارد. از قضا مصداق "آفتاب آمد، دلیل آفتاب!" همین رفتار شما است، که نشان می دهد «در ایران گلوبال همه برابرند، ولی بعضی برابرترند!» من گفته ام و بازهم می گویم و هزار بار دیگر هم تکرار می کنم که اگر من از ارائه سند در مورد ادعایم آگاهانه خودداری کنم، شایسته نام "دروغگو" هستم. و همچنین معتقدم و کوتاه هم نمی آیم که "دروغ گفتن" توهین مستقیم به شعور خواننده است و شما ظاهرا تا وقتی که پای قومگرایان افراطی در میان باشد، مشکلی با این مسئله ندارید. دم خروس ادعای شما درست آنجایی بیرون می زند که می نویسید: «آقای شاملی نوشته شما را توهین به خود و حتی تهوع آور می دانند»!!! در واقع فتوای آقای شاملی برای شما وحی منزل است و «آفتابی که آمدنش دلیل آفتاب است»! در واقع اساسا "توهین" آن است که آقای شاملی بگوید و نهآنچه که در عرف جامعه به آن توهین می گویند. به عبارت دیگر اگر آقای شاملی بفرمایند که ایشان اسم من یعنی"رازی" را توهین به خودشان می دانند، شما بنا بر قاعده خودتان اسم من را هم سانسور می کنید، درست فهمیدم؟ اوج تراژدی ولی آنجا است که ایشان کلمه "تهوع" را در یک نوشته عمومی بکار می برد (و شما هم با شادمان وافر آنرا تکرار می کنید) ولی آنکه فضای کامنها را مسموم می کند، من هستم! راستی داستان قاضی بلخ را خوانده اید؟ البته کامنت آقای شاملی بسیار سخیفتر از آن است که احتیاج به جواب من داشته باشد. ولی از شما می خواهم کامنت ایشان خطاب به من، و کامنت سانسور شده من را به چند انسان بی طرف که تعصبات قومی و قبیله ای نداشته باشند نشان بدهید و بپرسید کدامیک از آنها "توهین آمیزتر" است. آنوقت کلاهتان را قاضی کنید و به آسمان نگاه کنید، برای دیدن آفتاب هیچوقت دیر نیست، بشرط آنکه تعصب قومی چشمان را کور نکرده باشد. کامنت هر کسی آئینه تمام نمای شخصیت اوست، پس کامنت آقای شاملی را دوباره و سه باره بخوانید. با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما در امر شریف ممیزی.
 
جناب رازی، خوشبختانه شش نفر اعضای مدیریت سایت که از ملیتهای مختلف هستند، بر کار من نظارت دارند. سوال این است که آیا سایت باید معیارهای شما را بپذیرد و یا اینکه شما لازم است که معیارهای سایت را برای کامنت نویسی بپذیرید. من نوشته ام که آفتاب آمد دلیل آفتاب. برای اینکه بحث من در این بود که آنچه را که شما توهین آمیز نمی دانید، می تواند برای دیگری توهین آمیز باشد. آنچه را که شما خطاب به آقای شاملی نوشته بودید و آن را توهین نمی دانید، آن را آقای شاملی توهین آمیز و بالاتر از آن می دانند. بحث من بر سر این است که این وسط تکلیف من چیست؟ و نتیجه گرفته ام که تصمیم گرفته ام برای مطبوعتر کردن جو گفت و گو و تبادل نظر در کامنتها، چنین کامنتهایی را منتشر نکنم. از نظر من این تصمیم برای همه معتبر است و برای من برابرتری وجود ندارد.
 
رازی 
 
با درودی دیگر به مسئول کامنتها و بقیه مسئولین ایران گلوبال به بهانه کامنتهای خودم و جوابهای شما بد ندیدم نظر خودم را در باره موضوع مورد بحث کمی بازتر مطرح کنم، امیدوارم دوستان دیگر با نظراتشان به روشنتر شدن مطلب کمک کنند. من یکبار دیگر هم نوشته بودم که بهیچوجه دوست ندارم بجای شما باشم، زیرا ممیزی و سانسور (نه در مفهوم منفی، بلکه در مفهوم تکنیکی، تخصصی آن) کاری شاق و طاقت فرسا است. ولی مسئله من این نیست. من نگاه شما و سیاست ایران گلوبال را نقد می کنم و توقعم از سایتی که خود را پیرو ارزشهای "گلوبال" می داند، این است که مرزهای تفکر قبیله ای را بشکند و در بررسی افکار، عقاید، نوشته ها و نقدها به اصول پذیرفته "گلوبال" پاینده بماند، چنین نگاهی نمی تواند از یک طرف در دفاع از قبیله خودی هزار و یک توجیه ببافد که: «کسی که با اصرار و ابرام دروغ می گوید، الزاما دروغگو نیست» و از طرف دیگر در برابر قبیله غیرخودی از کنار نسبت "تهوع‌آور" به آسانی آب خوردن بگذرد و نه تنها آنرا چاپ کند، که در نوشته خود آن را تکرار هم بکند. جهان گلوبال، جهان "فرد"هاست و نه جهان "قبیله"ها. این قبیله ها می توانند نژادی، خونی، خاکی و فکری باشند. در فرهنگ گلوبال انسانها همه برابرند و به دو دسته "برابرها" و برابرترها" تقسیم نمی شوند. امیدوارم در درک منظور من دچار سوءتفاهم نشوید، دلیل من برای پافشاری بر سر این موضوع این نیست که مثلا به من برخورده یا موضوع را به شخص خودم گرفته ام. من شما را و همینطور دیگر مسئولین ایران گلوبال را انسانهای صادقی می دانم و اگر جز این بود، وقتم را صرف نوشتن نمی کردم. محرک و انگیزه من برای نوشتن این است که معتقدم همه ما باید یکدیگر را نقد کنیم و بیرحمانه نقد کنیم و از نقد، حتی اگر گاهی گزنده و تلخ شد نترسیم. "نقد" کلید طلائی پیشرفت اندیشه است. از نقد نباید ترسی بدل راه داد. برداشت من، که شاید اشتباه باشد، این است که ایران گلوبال هم مثل همه ما ایرانیان از تفکر گلوبال سالها، ولی از فرهنگ برخورد با نقد دهه‌ها فاصله دارد. برای همین هم هست که از خواندن بعضی از نقدها برآشفته می شود، بخصوص اگر آنها مناسبات عشیره ای درون سایت را نشانه بگیرند. پس دست به سانسور می زند، ولی سانسور یک کنش موردقبول اندیشه گلوبال نیست، پس باید برای آن محملی تراشید. اینجاست که تفکر عشیره ای بر گرایش گلوبال پیروز می شود و از یک محمل پیشامدرن بنام "توهین" بهره می گیرد. توهین، در مفهوم قبیله ای آن مفهومی است موازی "ناموس" و "غیرت". در مفهوم مدرن و گلوبال اما توهین کرامت انسانی را نشانه می گیرد. سیاستمداران اروپایی بارها و بارها یکدیگر را "دروغگو" می نامند و تا بحال ندیده ام که به کسی بربخورد. بیاد دارم که یکی از احزاب آلمان سالها پیش در برابر احزاب رقیب شعار "پای دروغ کوتاه است" را انتخاب کرده بود. فرهنگ عشیره ای ولی با این مفاهیم و برداشتهای مدرن بیگانه است. از یکطرف برای خودش به عنوان یک "فرد" مسئولیت اخلاقی ارائه سند را قائل نیست و از طرف دیگر هم با شنیدن کلمه دروغ و دروغگو احساس می کند به "ناموس" فکری اش توهین شده، پس دیگ "غیرت"ش بجوش می‌آید و اعتراض می کند، حذف می کند و سانسور می کند. این آن پدیده ایست که من نقدش می کنم. خود من بهیچوجه از اینکه آقای شاملی از خواندن کامنت چندخطی من دچار "تهوع" می شود، ناراحت نمی شوم. چیزی که فراوان است، داروی ضدتهوع! آنرا توهین به خود هم نمی دانم و بهیچوجه راضی به سانسور آن نیستم. در اینجا به کرامت انسانی فرد من توهینی نشده، زیرا اثبات یا رد اینکه آقای شاملی واقعا بعد از خواندن یک کامنت چند خطی به دستشوئی خانه‌اش می رود و سرش را در کاسه آن می گیرد و "بالا می آورد" یا نه، تنها با گواهی پزشک ممکن است. پس ما چاره ای نداریم، جز اینکه باور کنیم این اتفاق در باره ایشان افتاده است و من از اینکه باعث چنین ناراحتی جسمی برای ایشان شده ام، عمیقا متأسفم و امیدوارم که بدل نگیرد، ولی در عین حال همه این پرسشها و بررسیها را در تفکر ماقبل مدرن و عشیره ای جا می دهم. فرهنگ گلوبال بالاترین فضیلت شهروندان را "مسئولیت" پذیری می داند و مسئولیت اخلاقی را حتی بالاتر از مسئولیت قانونی می داند. پس هر کسی که در این فرهنگ و بخصوص در سایتی که داعیه "گلوبال" بودن را دارد قلم می زند، باید برای تک تک مدعاهایش پاسخگو باشد و خود را موظف به ارائه سند بداند. با اینهمه نویسنده این آزادی را دارد که بگوید «عشقم کشیده سند ارائه نکنم» آنوقت مسئولیت سایتی که ادعای فرهنگ گلوبالی را می کند و خود را "ایران گلوبال" می نامد چیست؟ در زبان آلمانی به نوشته های جنجالی و بی سند (بخصوص اگر نویسنده آنها مصرانه از ارائه سند خودداری کند) reißerisch میگویند. معادل انگلیسی آن sensationell است. شما هیچ نشریه معتبری را نمی توانید پیدا کنید که چنین نوشته هایی را بچاپ برساند. در واقع نشریات معتبری مثل دی ولت، اشپیگل، دی تسایت و امثال آنها با این روش هم اعتبار خودشان را حفظ می کنند و هم پاسخگویی را به نویسندگانشان تحمیل می کنند. این، معیاری است که در نشریات مدرن و پایبند به فرهنگ گلوبال کسی از آن کوتاه نمی آید. گلوبال از ریشه گلوبوس به معنی کره زمین است. پس وقتی از یک ارزش گلوبال حرف می زنیم، منظورمان باید ارزشی پذیرفته شده در سرتاسر کره زمین باشد. نمی توان از یک طرف ادعای جهانی بودن (گلوبال) را داشت و از طرف دیگر سطح مطالب درج شده و همچنین روش برخورد با کامنتها را به احساسات و تعصبات عشیره ای تقلیل داد.در اقع در یک سایت مدرن با اندیشه گلوبال، این وظیفه من خواننده نیست که از نویسنده مقاله تقاضای ارائه سند کنم، این مسئولین سایت هستند که باید از درج مطالبی که مستند نیستند و تنها بدنبال جنجال‌آفرینی و تحریکند، خودداری کنند. گفتن اینکه «مسئولیت نوشته ها به عهده نویسندگان است» در بهترین حالت بی مسئولیتی و در بددترین حالت عوام فریبی است. در خاتمه برای سایت ایران گلوبال آرزوی رسیدن، دریافتن و درک و هضم فرهنگ گلوبال را می کنم و امیدوارم طرح این مطالب بحث در باره بداشتهای مدرن از "آزادی بیان"، "توهین"، "مسئولیت" و پاسخگویی را دامن بزند. با تشکر.
 
رازی گرامی، از نقد و نوشته هایتان تشکر می کنم. مسلما خواندن آنها و تفکر در باره آنها به من کمک خواهند کرد و از آنها بهره خواهم برد و یاد خواهم گرفت. امیدوارم روزی ما هم به آن فرهنگ گلوبال مورد نظر شما دست یابیم و بتوانیم سایت را به معیارهای پیشرفته نزدیک و نزدیکتر کنیم. ما در این راه به یاری شما و همه خوانندگان عزیز نیاز داریم.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
کامنتهای ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.