
با درود به روان پاک زنده یادان و جاوید نامان، زندانیان اعدام شده در تابستان ۶۷، تا کنون سلسله مقالاتی که در برگیرنده گوشه های مختلف این جنایت وحشتناک ضد بشری بوده است، در سایت ایران گلوبال منتشر شده است. واقعیت اینست که بعد از گذشت ۳۵ سال از این جنایت مخوف و با وجود ابعاد وسیعی که از حیث تعداد قربانیان و توحش انجام آن داشته نه تنها در خارج از مرزهای ایران که حتی در بین خود ایرانیان و بخصوص در داخل ایران شناخته شده نیست. این بی خبری و ابهام نتیجه دو عامل ۱-مخفی کاری و پرده پوشی از طرف رژیم جنایتکار اسلامی و
۲-پیشبرد سیاست ارعاب و اشاعه ترس در میان بازماندگان قربانیان این جنایت است. این دو عامل چنان وضعیتی را بوجود آورده که هنوز ۳۵ سال بعد از وقوع آن جنایت حتی تعداد قربانیان هم مشخص نیست. روح جامعه ما از چنین فاجعه ای زخمی و بیمار است و تا آمر و عاملین آن، زنده یا مرده بر صندلی اتهام ننشسته و محاکمه نشوند همچنان خون چکان و معذب است. خمینی آمر اصلی این جنایت مرده است ولی بسیاری از عوامل آن مانند رئیسی و نیری و پورمحمدی هنوز زنده اند و می توانند در دادگاه حضور یابند، گرچه زنده یا مرده شان در هدف اصلی دادگاه که همانا روشن شدن حقیقت است تاثیر چندانی ندارد. منظور مقابله به مثل و اعدام عوامل جنایت نیست، اصلا اعدام باید برای همیشه بعنوان مجازات از قوانین قضایی حذف شود. هدف روشن شدن حقیقت و اعاده حیثیت از قربانیان و دلجویی از بازماندگان آن جنایت باید باشد. این سلسله مقالات در خصوص روشنگری ابعاد مختلف کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ منتشر شده است. رژیم اشغالگر و جنایتکار اسلامی در تمام این سالها با سکوت درباره این جنایت و همزمان مرعوب کردن خانواده قربانیان سعی کرده آنرا انکار کرده، مشمول مرور زمان نموده و به فراموشی بسپارد، اما وقت آن رسیده که بازماندگان آن جنایت با صدای بلند فریاد برآورند که " ما نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم"! فصل هشتم این مقالات را که با عنوان " واکنشها از درون نظام درباره اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ " پیش روی دارید دیگر هیچ شک و ابهامی درباره وقوع و ابعاد وحشتناک این جنایت باقی نمی گذارد. اشخاص حقیقی که در آنزمان عهده دار مناصب مهمی در نظام بوده اند در اینمورد حرف زده و نوشته اند که بصورت اسنادی غیرقابل انکار موجود است. مهمترین این اسناد در کتاب خاطرات زنده یاد حسینعلی منتظری ثبت شده که همگان را به تهیه و مطالعه آن دعوت می کنیم. م. علوی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
همه کشتارها محکوم است
در اینکه کشتار و اعدام سال ۶۷باید محکوم شود حرفی نیست اما پرش این است که چرا فقط کشتار سال ۶۷؟
اکتفا کردن به همین در خواست بدون شک نوعی تاکید و تایید بر دیگر اعدام های نظام است مانند اعدام هویدا و نظامیان ایرانی که از سوی حزب توده به نظام اسلامی در رابطه با قیام نوژه معرفی شدند.
بسیار از دکترهای ایرانی با عقاید دیگر مانند دکتر های بهایی قربانی دستگاه شیطانی اسلام و مسلیمن شدند و علارغم بی گناهی و خدمات شایان انسانی به جامعه ایرانی مسلمان اعدام شدند.
از نظر اخلاق نمیتوان اعدام های سال ۶۷ را محکوم کرد ولی چشم بر ترور اقای فاتح و افسران امریگایی و سیاهگل بست.
این شجاعت اخلاقی را باید بوجود اورد که با اعدام کسی از دین وباور و عشق خود به هر چیز و هر کس دست بر نخواهد داشت .اعدام اساسن باید در ذهن ادمیان جایی نداشته باشد تا که روزی قانون منع اعدام قانونی شود.
افزودن دیدگاه جدید