شاه چراغ یا چاه مستراح
دیروز یک خبری خوندم در مورد اینکه یک قسمتی از بافت تاریخی شیراز رو شهرداری تخریب کرده برای اینکه محوطه شاه چراغ رو گسترش بده. گفتم حالا ما هم یک گیری بدیم به این شاه چراغ.
این بابا طبق حرف آخوندا برادر رضا امام هشتم هست و میخواسته بره مشهد دیدن برادرش ولی مامون خلیفه عباسی ترتیبش رو میده و بعد هم همونجا تو شیراز خاکش میکنن و قبرش هم از همون وقت میشه زیارتگاه مردم شیراز و بقیه شیعیان محترم هم از اینور و اونور مملکت میومدن زیارت. من هم میگم همون چراغ شاه چراغ تو کون آدم دروغگو.
این بابا اگر برادر رضا بوده یعنی هزار و دویست سال پیش اومده شیراز و همونجا هم مرده. چه جوری هست که نه سعدی نه حافظ هیچکدوم اصلا اسمی از این بابا نمیارن؟ سعدی و حافظ پونصد یا ششصد سال بعد از این بابا تو شیراز زندگی کردن، تو شعر هاشون هم اسم همه جای شیراز هست ولی اصلا اسمی از این بابا نیست. حرف منو باور نمیکنین خودتون برین بخونین ببینین سعدی و حافظ اصلا اسمی از این بابا میارن؟ دلیل این که اسمش اصلا نیست اینه که این بابا اصلا وجود نداشته که اونا بخوان ازش اسم ببرن. آخوندا دوره قاجار برای این که زمین های ملت رو غارت کنن یک چاله کندن و توش ریدن بعد هم پرش کردن و گفتن این برادر امام رضا هست و زمین ها رو کشیدن بالا که میخوایم براش آرامگاه بسازیم حالا هم خونه های ملت رو به زور خراب میکنن که آرامگاه رو بزرگ تر کنن.
شیعه بیسواد خاک بر سر هم از همه جای مملکت میره شیراز برای زیارت چاه مستراح سیصد سال پیش و ازش مراد میخواد

من وقتی به ايران شاهنشاهی دوران جوانی خود میانديشيم و آنهمه اقتدار و شوکت و اعتبار و احترام در جهان و آن اندازه پاکی و معصوميت و شادابی و شادی و امنيت و آسايش در درون ايران را پيش چشم مجسم می کنم براستی نمیتوانم بپذيرم که جمهوری اسلامی همان ميهن گرامی من دولت شاهنشاهی ايران است. ايرانی که در آن... من جوان ايرانی در کنار کار و تحصيل...آن اندازه امکانات ارزان و آسان برای جوانی کردن داشتم که گاهی آرزو میکردم که ای کاش انسان نيازمند به خواب نبود و میتوانست تمامی شبانه روز از زندگی خود لذت برد.
روزی که من هژده ساله پراميد و مست از باده ی غرور با دختر زيبا و خوش پوش همسايمان ـ پس از نوشيدن آبجويی خنک در گوشه ی دنج يک تريا ـ دست در دست به تماشای فيلم بيادماندنی شکوه علفزار در سينما ب. ب، سينمای عشاق تهران آن روزگار رفتم، در افسوس اين بودم که چرا ميهن من پيشرفته تر و آزاد تر از ايالات متحده آمريکا نيست.
و امروز پنجاه سال پس از آن تاريخ در گوشه غربت و تنهايی
از خود میپرسم با اين بی آزرمی و لجبازی و مسئوليت گريزی که بدبختانه در اکثريت نخبگان ما وجود دارد، اصلآ ممکن است که با دل بستن به اين طايفه حتا چهل سال بعد و پس از مرگ من هم
دوباره ميهنم مانند زمان هژده سالگی من گردد، تا باز هم در آن دختران و پسران جوان پراميد و شاد و پرغرور چون من
دست در دست هم بدون ترس از داغ و درفش و بند و تازيانه به دبيرستان و دانشگاه و تئاتر و سينما و تريا و بار و کلوب و کنار دريا رفته و جوانی کنند، و يا رخداد فرخنده دگری در راه است که باعث خواهد شد اصلآ حتا من و نسل من نيز دو باره آن شکوه و شوکت ايران درخشان را ببينيم. من که هنوز هم اميد از کف نداده و سرم همچنان پرسودا و دلم پر از آرزوست...!

بدبخت گورباچف
بعضی ها میگفتن که این خاتمی کون گشاد گورباچف ایران هست یا میشه گورباچف ایران.. من میخوام بگم که این مقایسه خیلی بیخودی هست و در حقیقت توهین بزرگی به گورباچف
فرق بزرگ گورباچف با خاتمی و بقیه اصلاح طلبهای حکومتی ایران مثل رفسنجانی و کدیور و کروبی و موسوی و فرخ نگهدار و بقیه میدونید چی هست؟
گورباچف آرشیو حزب کمونیست رو باز کرد و همه جنایتهایی رو که از دوره لنین به بعد شده بود افشا کرد و بعد هم اقرار کرد که بابا این کمونیسم جواب مشکلات ملت رو نمیده و من هم دیگه کمونیست نیستم
خاتمی و کدیور و رفسنجانی و موسوی و فرخ نگهدار بقیه این مثلا اصلاح طلبهای وطنی اما هنوز بعد از چهل سال بدبختی از بازگشت به خط امام و اسلام راستین حرف میزنن و اینقدر خایه ندارن که بگن همه بدبختی این ملت از اون امام کس کش و این دین کیری هست
بازم دم گورباچف گرم

آيا در تيمارستانهای سراسر دنيا هم می توان خردباخته آدمی را يافت که حاضر باشد مشتی آخوند و شبه آخوند متحجر و پسمانده با سياه ترين پيشينه را بر شخصيتی چون شاهزاده رضا پهلوی ترجيح دهد؟ من که خيال نمیکنيم. از اينروی هم براستی آرزو میکنم ای کاش که برخی از مثلآ روشنفکران بسيار آگاه و مترقی ما هم دستکم به اندازه همان ديوانگان بستری شده در تيمارستان ها خرد و هُشياری و دورانديشی و قلب و از مهم تر هم وجدان و رحم و مروت داشتند.

هدف چی بود؟ میگن برای نشان دادن عظمت ایران قدیم بوده. مگر خود میهمانان سواد نداشتن که درتاریخ بخوانند که مثل عوام باید تیاتر برای شان ترتیب داده میشد. درست مثل مراسم عاشورا.
جالب اینه که ملکه انگلیس که نیامد هیچ, کسی را هم نمیتوانست راضی کنه که از طرفش باین مراسم بیاد آخرش رفتن با کلی وعده یک شاهزاده دست چندم را برای اینکار فرستاد چون اگر نمیفرستاد دیگه خیلی سه میشد.
من تا قبل از سریال ترکی حریم سلطان چیزی از عظمت دولت عثمانی نمیدانستم. طرف آمد یک سریال ساخت وخوب دولت عظیم عثمانی را بجهان معرفی کرد تازه پول ساختش را هم درآورد. نه مثل شاه که کلی خرج کنه و منت تشریف فرمایی آن همه آدم بی فرهنگ را بکشه آخرش هم بروند و در خاطراتشان شاه را مسخره هم بکنن.
درضمن هدف کیانوش را هم از این انتشار درک نکردم چون حالا اگر "من و تو" بود میگفتیم طرف شاه اللهی است.خاموشش میکردیم.

ماجرای جشن های ۲۵۰۰ ساله و نقشه بمب گذاری مجاهدین خلق و خنثی سازی توسط ساواک
‫چند هفته مانده به جشن های ۲۵۰۰ ساله و جشن یادمان کوروش بزرگ در پاییز ۱۳۵۰، مجاهدین خلق ( زائیده شده از بطن نهضت مثلا آزادی) قصدشان بمب گذاری بود ساواک دستگیرشان کرد!
خمینی چی ها طرفدار خرابکاری و ترور بودند نه توجه به تمدن و تاریخ
نیکسون، خرداد ۵۱ برای دلجویی شاه به ایران آمد
تفاوت شاه بزرگ بین و خمینی حقیربین در همان ۱۳۵۰ مشخص شد.
شاه دنبال نمایش سابقه تاریخی و بخش مهم کهن سال ترین کشور آریایی تاریخ جهان بود
.. اما خمینی در پی برگرداندن ایران به دوران انحطاط و حقارت ایران.
شاه در پی آئین بزرگ منشش خمینی چی ها و تروریست ها در پی انکار و تحقیر کوروش
همه شرکت‌کنندگان در بلوای ۵۷ با تبلیغات شایعه پراکنی فریب کاری زهرآگین برای جنگ روانی بی امان و مغزشویی به جای تشکر از بزرگداشت کوروش، از فقر و زاغه نشینی یاد می کردند...
همان هایی که گفتند: خمینی عزیزم بگو که خون بریزم و در پی اشاعه فرهنگ آدم کشی،‌ اراده کشتن و ویرانی!
تا نیکسون رئیس جمهور آمریکا برای دلجویی از شاه فقید بخاطر غیبت در مراسم جشن کوروش، در خرداد ۱۳۵۱ به تهران آمد، دوباره خمینی چی ها چند جا و حتی اتومبیل ژنرال آمریکائی را منفجر‌ کردند!
در کتابخانه نیکسون هنوز عکس های شاه فقید هست یادگارها و یا کتاب های اهدایی کتابخانه پهلوی درباره تمدن ایران زمین و هنر ایرانی... و شاهنامه مشهور....
او جشن کوروش گرفت تا به جهان بگوید کیستی و چیستی تاریخ ایران کجاست
اما آیا مردم ایران در ان روزها، می دانستند روز کوروش چیست؟

درختان سرزمین من قد میکشند...در انتظار آویختن عمّامه ها...آن ها هم مثل من و تو منتظرند...!

آقای توکلی
چرا از خرج و مخارج نگفتی؟
چقدر برای مردم ایران هزینه داشت؟
چپ بریده‌ که حالا دنبال سلطنت است!!
کجای این چپ است ای ملت؟!