رفتن به محتوای اصلی

اپوزیسین خارج از کشور و امتناع از نقد خود .
02.06.2023 - 08:25

 

. آیا زمان آن نرسیده که عمل کرد فردی وگروهی اپوزیسیون خارج در قبال جنبش مهسا به نقد کشیده شود؟

آن چه ده ها هزار ایرانی مهاحر را با شوری وصف ناپذیر به خیابان ها ومیدان های سراسر جهان کشید و حماسه ای ازهمبستگی ملی را حول شعار "زن زندگی ،آزادی " تحت نام جنبش مهسا آفرید، قبل از هر چیز بر آمد و جواب به حماسه ای بود که در خیابان ها ،کوچه ها و پس کوچه های ایران توسط زیبا ترین فرزندان این سرزمین آفریده می شد .

جمعیت صد هزار نفری برلین ،ده ها هزار نفری صد ها شهر در سرتاسر جهان قبل از این که جوابی به فرا خوان آقای رضا پهلوی ،حامد اسماعلیون وده هاگروه مختلف اپوزیسیون خارج کشور باشد . بر آمد وجوابی شور انگیز وحمایت گر بود به چهره در هم شکسته ،شکنجه شده"سپیده رشنو" ها که سالها فشار ،تحقیر در عین حال ایستادگی زن ایرانی را در صفحه تلویزیون بنمایش نهاد.چهره ای بشدت شکنجه شده که روح هر انسان آزاده را بشدت تحت تاثیر قرار میداد.

بر آمد با شکوه برلین وده ها شهردر سرتاسر جهان تجمعی بود منبعث ازاحساسات به غلیان آمده ،درد فرو خورده بخشی نه چندان کم از مردمان سرزمینی که به ناچار ترک وطن کرده اما قلبشان در پیوندی ناگسستنی با آن سرزمین که وطن نام داردمی طپد.قلب دردمندی که قتل دلخراش ومظلومانه مهسای جوان ،ساقط کردن عمدی هواپیمای اوکرائینی که ملتی را در سوک نشاند آن را درد مند تر ساخت .تمامی این ها دست بدست هم داد تا ده ها هزار مهاجر ایرانی صمیمانه به خواست آقای رضا پهلوی ،مسیح علی نژاد و.... بخصوص آقای حامد اسماعلیون که زمان در این مرحله وظیفه سنگین سازماندهی چنین راهپیماعی عظیم را بر گردن ایشان نهاده بود لبیک گفته و تجمع باشکوه وفراموش نشدنی برلین را رقم زنند.

عظمت وشورسرچشمه گرفته از مبارزه ای که ببهای فداکاری و ایستادگی جان های عزیز صدها نوجوان ،جوان وحتی کودگان چنین ابعاد گسترده وتاثیر گذاری یافت که قلب جهانی را متاثر ساخته وبحمایت کشید.

شاید یکی از با شکوه ترین نوع حمایت در سرتاسر جهان ! شوری که تمامی جریان ها ی اپوزیسیون در خارج از کشور را شتاب زده بوسط میدان پرتاب نمود. (هر چند با لکنت و قدم های لرزان پیر شده حاصل از سال ها نشستن وبحث کردن که هنوز نتیجه معین وتاثیر گذاری در هیچ عرصه ننهاده است .)

زمان فرصتی جادوئی در اختیار کنشگران و چهره های سیاسی ،احزاب و سازمان ها نهاد تا درسایه چنین جنبش وفضای شور انگیز و وحدت بخشی که منعکس کننده وحدت ،هم گامی واتفاق نظر نسلی که بروصل تکیه کرده وتمامی خلق ها ،گرایش های سیاسی و اجتماعی مختلف را دردرون کشور زیر شعار "زن ،زندگی ،آزادی "گرد هم آورده بود. !نقطه پایان برعادت ،نه بهتر است بنویسم بازی دیرینه خود بگذارند.

نقطه پایان بر قدم زدن در مرده ریگ گذشته . بحث کردن در مدار انتزاعی روشنفکری زمان ماضی که هیچ سنخیتی با نسل جدیدی که جنبش مهسا را راه انداخت ندارد. (اوخ که چه میزان از نسل امروز و آنچه در بطن جامعه در حال انفجار ایران می گذرد د وریم .)

شعار ها وعمل کرد اپوزیسیون ایرانی در جریان این پنج ماهه پر التهاب جنبش درون کشور چه بود؟ این اپوزیسیون ،این افراد که زمان عنان اسب مراد در اختارشان نهاد چگونه عمل کردند ؟

چه میزان قادر شدند این همه حمایت گسترده میلیون ها مهاجر ایرانی رادر راستای یاری رساندن و تعمیق بخشیدن به جنبش درون کشوربکار گیرند ؟

روح همبستگی ،اعتماد ،مسئولیت پذبری ، وامید واری را در حمایت از این بر آمد انقلابی در دل این بمیدان آمده گان بوجود بیاورند ؟

چه میزان قادر شدند بر پراکندگی نیرو های اپوزیسیون ،نزدیکی گروه ها ،افراد تاثیر گذاردر جنبش بیک دیگر در جهت ایجاد یک ائتلاف گسترده وتاثیر گذار عمل نمایند؟

چه میزان خرد ،توانمندی در جهت دیدن واقعیت های موجود و دست کشیدن از منیت های فردی ،گروهی تلاش کردند؟

دوری جستن ازوسوسه های حاصل از حمایت مردمی که بخاطر رسیدن به آزادی وعدالت بمیدان آمده و آنچه در توان خود داشتند در طبق اخلاص نهاده و تقدیم جنبش کردند.!اما در جواب چیزی جز توهم رهبری وکشاکش قدرت و بازی تلخ سو استفاده از حمایت مردم ندیدند!

باید از خود سئوال کنیم حاصل عملکرد ما منظور هرتک تک فعالان سیاسی !جریان ها ،احزاب وگروها در جریان این پنج ماه که زمان بزرکترین فرصت را در اختیار ما نهاد که با تکیه بر جنبش درون کشور خود را وعمل کرد خود را در آئینه جنبش ببینم !چه بود؟

آیا قادر شدیم حداقل اقدام به ترمیم زخم های مزمن خاص اپوزیسیون ایرانی که تا امروز اورا چنین ضعیف ودرمانده ساخته وبر بستربی چشم انداز پیرانه سری که هیچ نهالی را در کنار خود بارور نساخته مرهمی اندک بگذاریم و خونی تازه در رگ های خشکیده آن جاری سازیم. ؟ آیا قادر شدیم از پر رنگ بودن خط کشی های رنگارنگ که زیر عنوان هویت مستقل گروهی ، حصانت از منافع خلق ها ، و ده ها عنوان خود ساخته بکاهیم!کم رنگ کنیم و قدم هائی ولو کوچک در راستای حداقل تجمعی در محدوه زمانی معین برای حمایت وتاثیر گذاری امید بخش در بین مردم ومبارزان داخل بر داریم ؟

آیا شهامت اینرا داشته وداریم که عمل کرد گروهی وشخصی خود را در این بازه زمانی ونقشی که ایفا کرد یم مورد دقت ونقد قرار دهیم؟شهامت این را داشته باشیم که بگوئیم برنده اصلی این همه نفاق ،پراکندگی ،کشاکش ، چه کسانی بودند؟

شهامت این که نشان دهیم برجسته کردن مباحث مربوط به آینده دور مبتنی بر حدس وگمان که عملا باعث عدم تمرکز تمام نیروی اپوزیسیون بر روی جمهوری اسلامی گردید! همراه بازون کردن روی خطربازگشت استبداد سلطنتی که با خلف وعده آقای رضا پهلوی مبنی بر جمهور خواه بودن و این که در بر آمد نهائی شخصا جمهوری را بر سلطنت ترجیخ می دادند . اما در عمل در کنار سلطنت طلبان دو آتشه ایستادند. ایستادنی که نمایش شرم آور حامیان فلانژ سلطنت! تاثیرات منفی آن را دو چندان ساخت!

شهامت این که بگوئیم ما نه تنها خشتی از دیوار خون آلود حکومت نکندیم .بلکه با با تنگ نظری ، خود بزرگ بینی و خود محوری که ماحصلی جز همان بقول ما آذری ها"کوهنه حمامم کوهنه طاس " "همان حمام کهنه و طاس قدیمی" چیزی در بر نداشت و کمکی به تمیز شدن باور های دلمه بسته سالیان ما نکرد. نهایت در همان جائی بودیم ،هستیم !که ایستاده بودیم .

اگر از نظر فرصت های از دست رفته و آنچه که در تداوم جنبش مهسا بصور گوناگون در ایران پیش می رود نگاه کنیم. عقب ترنیز رفته ایم .

ما هرگز سواران کاران خوبی نبودیم! پیوسته کنار اسبی که می توانست بتازد حتی یورتمه نرفتیم .در کنارش ایستادیم ،بحث کردیم !به نیاز های ذهن انتزاعی خود پاسخ گفتیم . ما حتی قادر به نشستن کنار هم در اتوبوسی فرضی که میخواست مسافرانی مختلف را در خود جای دهد نیزنگردیدیم از راننده تا مسافر !

ما حتی قادر به جمعبندی منصفانه از عمل کرد خود در طی این پنج ماه نشدیم . قصدی هم نداریم.شاید توان این را نداریم که به نقدی درست از آن چه که کردیم بپردازیم

نقد این که چرادر فضای آزاد خارج، با این همه حمایت و گستردگی مردمی ! ما قادر به ایجاد یک فضای دوستانه در جهت تشکیل یک ائتلاف وسیع در خدمت به جنبش درون کشور نشدیم ؟

چرا؟ درد کجاست؟ چگونه؟چه وقت ما قادر خواهیم شد آئینه جادو را بشکنیم و سیمای خود را آن گونه که هست ببینم ؟خطا های خود را بپذیریم و به تصحیح خود و عمل کرد خود بپردازیم ؟ تا بتوانیم فرشته آزادی خفته در جادوی استبداد دینی زیر چادر نظامیان را با یک بوسه همگانی بیدار سازیم. . ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

پرویز

عنوان مقاله
خارج از کشور

تا زمانیکه هدف نهایی مخالفان فقط تسخیر قدرت باشد،این وضع ادامه خواهد یافت.
شکست کنونی جنبش ناشی از کار شکنی اگاهانه چپ و جریان مجاهد شد.
خواست‌های غیر عملی مانند استقلال ملیت ها بخش بزرگی از مردم ایران را به واقع از عواقب یک سرنگونی ترساند.مردم ایران نمیخواهند پس از نظام با استبداد ویا جنگ قدرتی دیگر که منجر به تجزیه کشور شود ،روبرو شوند. برای نمونه یک اعلامیه مشترک هم از سوی مخالفان نظام برای دفاع از مبارزه مردم ایران داده نشد.
بخش بزرگی از چپ در سرکوب جنبش با نظام همراه و همگام است.امریکا هراسی که بنیاد چپ بر ان استوار است سیاست چپ را روشن میکند.نا گفته نماند ،جاسوسان نظام نقش ستون پنجم را بخوبی ایفا کردند.
بنا بر تجارب تاریخی از چپ و دینی دیگی برای مردم ایران گرم نخواهد شد.
انچه مردم ایران بدان نیاز دارند :سازمانی وحزبی است که منافع ملی مردم ایران را در سرلوحه کار خود قرار دهد و این مهم کار نسل پویای کنونی است.

ی., 04.06.2023 - 09:52 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Monty Fatemi

ممنون جناب محققی، تا از این منیت ها،تکروی ها و خودبزرگ بینی ها دست برناداشته شود، همبستگی شکل نخواهد گرفت! " چی کسی خواهد من و تو ما نشویم---- خانه اش ویران باد". نابود باد رژیم عصر حجری در ایران بلا- زده.

ی., 04.06.2023 - 06:50 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Gashtasb Bavand

متاسفانه برخی از اپوزیسیون به موازات سایبریها

بجای اولویت مسائل اصلی جنبش

به حاشیه ها می پردازند و یا حاشیه ها را جای متن قرار می دهند

و به این وسیله انژری جنبش را هدر می دهند

نوک حمله باید رژیم ضد بشر باشد

ی., 04.06.2023 - 06:49 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Mike Nader

اتفاقى كه در لندن در برخورد اقاى هالو و چند اوباش افتاد انعكاس ان حساسيت روشنفكران و خارج نشينان را چنان بخود مشغول كرد و چنان داد سخن بر افروخت كه هنوز ادامه دارد ؟؟. انچه در اين ميان فراموش شد و به كلى در هاله اى پوشيده رفت " اعدام سه جوان هموطن امان بود " و رژيم فاشيستى ج اسلامى . اين يك خطرى كه در در ميان اپوزسيون خارج همواره دركى از انحراف و حاشيه و تفرقه را نفهميده است و اين رژيم و يا اعمال اين رژيم توانسته اند در ميان اپوزسيون تخريب و تفرقه و دشمنى راه بيندازد

ی., 04.06.2023 - 06:48 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Mike Nader

اب از اب تكان نخواهد خورد انچه ميماند تأسف از بهم ريختگى و گسست و گلايه ها اين ويروس كه در پراكندگى به اصطلاح مبارزان در خارج يك ريشه فرهنگى دارد كه حتى وقتى كه با هم جمع مى شويم در هر وضعيتى موقتى هست و دوام نمى اورد اينكه نمى توانيم همبسته و هم صدا بشويم در مقابل دشمن مشترك و دوام نمى اوريم و سست مسلك هستيم و در مقابله كردن با دشمن مشترك غيرت و شجاعت خود را هم از نظر روحى و ذهنى از دست داده ايم به همين خاطر همچنان به بهانه هاى مختلف از هم هم مى پاشيم و از هم دورى مى جوييم .. بهانه ها اساسى نيستند در منشور مهسا يك دفعه حامد خارج مى شود و بعد رضا پهلوى و بعد ديگرى معلوم نيست بخاطر يك مهمانى و يا شب نشينى بوده و همه بعداز شام به خانه هاى اشان بازگشتند اگر اساس كار و التزام انها حمايت مردم داخل كشور و عليه اين رژيم بوده و به دليل و اصل دورهم جمع شده بودند و قرار بر اين هست بخاطر هموطنان درون كشور و هدف مشخص در حمايت انها باشد و نه چيزى ديگر و نه اوردن مسائل خصوصى و با كنار گذاشتن اختلافات عقيدتى يعنى اينكه اگر ما به هموطنان خود عشق ورزى داشتيم و سرزمين خود را دوست داريم و اعتقاد راسخ بر اينكه دشمن سرزمينى و مردم ما اين رژيم هست و قبول كرده ايم .. پس چگونه هست كه اصلى ترين پرنسيب بر سر مضحك ترين مسائل شخصى زير پا ميرود ؟ پس اين داد و فريادهاى مردم دوست و شعارهاى ضد حكومتى چيست ؟ پس چرا پاى عمل كه مى شود سست مى شويم ؟. البته اين از هم پاشيدگى و ويروس ان همه را در بر گرفته ٢ تا سه منشور هم به همين طريق ساخته شد و پاشيد و و مقاله ها و نقدها و فحاشى ها و انگ ها هم بر سر و كول هم زده شد يعنى اينكه ما دور هم جمع شدن و همبستگى را با اين فحاشى ها و دشمنى ها را كار خوبى نمى دانيم و انرا مضر ميدانيم و در ساختن ان چه ايرادها و طنز ها و نقدها نوشتند ؟ اپوزسيون خارج بقدرى سست بنيه و نازك نارنجى هست كه در يك اتفاقى كه در لندن بين ٥ يا ٦ نفر بر عليه اقاى عالى مقام ( هالو ) افتاد چقدر همه از چپ و راست حساسيت نشان دادند و مقاله و تحليل دادند و در نتيجه اين دعوا و قضاوت كردن اينكه مقصر كى هست ؟ عده زيادى از دوستان با موضع گيرى و تعصب از هم دلخور و جدا شده اند و يك دفعه بصورت يك دشمن در امده اند ؟ من احساس ميكنم اين وسط ان چه فراموش مى شود التزام و مسؤليت به مردم درون كشور هست و به كنار گذاشتن دشمن مشرك هر چه زمان مى گذرد اين پراكندگى و تفرقه روحيه اى زشت بخود مى گيرد

جمعه, 02.06.2023 - 09:47 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.