حامد اسماعیلیون 
دوستی می پرسد:" بعد این همه سال مبارز سیاسی حال که سنت از هفتاد هم گذشت.نظرت درمورد حامد اسماعیلیون چیست؟"
 می خندم! سن من ؟ چه ربطی به نظر من نسبت به این یا آن شخص دارد؟اما اگر نظرت نسبت به نقش و عملکرد امروز ایشان است؟ این چیز دیگری است، که من می توانم نظر بدهم. 
نظری در چهار چوب ارزیابی ازعمل کردایشان بعنوان چهره ای تاثیر گذار،سازمان گر،که بعد از این همه سال پراکندگی بین ایرانیان خارج کشور قادر گردیده ده ها هزار ایرانی را با هر گرایش فکری وسلیقه ای دراعتراض به حکومت اسلامی گرد هم آورد.
 قادر گردیده بزرگترین همایش بین المللی رادر سطح جهانی سازماندهی نماید.ازاعتبارقابل توجهی برخودار شود.
فردی متین، با سیمائی دلچسب، آرام، بدون جنجال های تبلیغاتی که توانست غم بزرگ از دست دادن همسر ودخترش را با غم کشته شدن صدها جوان ایرانی که امروزبخاطر سالها جنایت جمهوری اسلامی ، بخاطر کشته شدن مظلومانه مهسا امینی بپا خاسته اند پیوند دهد.بدون آن که ادعای سال ها مبارزه سیاسی داشته باشد. کسی که عمل کرد سه ساله اش بسیار تاثیر گذار تر از کسانیست که ادعای پنجاه سال رهبری سیاسی و یا گردانندگی رسانه ای در خارج دارند.کسانی که قادر نیستند یکبار از خود بپرسند نتیجه عملی من در ارتقای جنبش سیاسی، اجتماعی ایران،در نزدیک کردن جریان های سیاسی بیکدیگر،تلاش برای ایجاد یک فضای پویا برای تداوم مبارزه  چه بوده است؟کسانی متوهم که فکر می کنند وقتی دهان می گشایند لشگری از مردم را بجنبش در می آورند. کسانی که سال هاست صرفا شعار داده !نیروی خویش راصرف در افتادن با فلان فرد ،فلان جریان کرده اند.ماحصل کار پنجاه ساله شان آب رفتن تشکیلات هایشان و تبدیل شدن آن ها بیک سایت کوچک بادامنه محدود گردیده است.  تشکیلات های کوچکی که قادر به جذب یک نیروی جوان نگردیده و تلویزیون هایشان از شنوندگان سنتی پا به هفتاد سالگی نهاده ها فراتر نرفته است.منیت های پیچیده شده در لباس فرو تنی .که هرگز قادر به دیدن توانائی های افرادی چون حامد اسماعیلیون ها نمی شود.بجای تبریک گفتن به او،عمل کرد تحسین بر انگیز و تاثیر گذارش شروع به تخریب وی می کنند و در عمل آب به آسیاب حکومت اسلامی می ریزند.از دامنه یکپارچگی و توانمندی جنبش انقلابی می کاهند.برای من قضاوت نه میزان سال های مبارزه اوست ونه این که در گذشته چگونه یک فرد، یک نویسنده،یک داندن پزشک بوده با یک زندگی آرام خانوادگی. برای من تلاش بی وقفه وصمیمانه او ملاک است.بدون ادعا !بدون طرح جایگاه من کجاست .(جایگاه به عمل دهند نه به ادعا!) با قلبی بزرگ که جا برای پذیرش مشارکت همه در این جنبش سرنوشت ساز دارد.مشارکتی که من نوعی هم می توانیم بقدر وسع خود یاری رسان او باشیم.ملاک من میزان نقش وتاثیر گذاری فرد است در جنبش و تلاش او در جهت وحدت بخشی به اپوزیسون پراکنده خارج از کشور و میزان محبوبیتش در بین مردم بخصوص جوانان.
تا جائی هم که اطلاع دارم در بین جوانان مبارزه داخل کشورنیز چهره ای موجهه است.جوان بودن،استقلال فردی داشتن،تحصیل کردگی ،نویسنده بودن،چهره ای آرام وعمل کردی تاثیر گذارداشتن. بدون منم ،منم مرسوم نیزاز جمله عوامل موثردر این نگاه مثبت نسبت به ایشان است.
نهایت" دو صد گفته چون نیم کردار نیست."                  
ابوالفضل محققی