نکات مطرح شده مراد خورشیدی در دومین نشست همبسته و هماهنگ

18.08.2022 - 20:43

در دومین نشست همبسته و هماهنگ که ۱۴ اوت برگزار شد نکات زیر را مطرح کرده ام.

——————-

کشور در معرض نابودیست. این حکومت نمی تواند بحران هاپی را که خود بر اثر غارت و نابودی منابع مادی و معنوی ايجاد کرده است حل کند.

ایران برای ج.ا. غنیمت جنگی محسوب می شود.

ج.ا. به پرنده ای ریز جثه با بالهای بسیار بلند میماند که بواسطه سنگینی بالهایش زمین گیر خواهد شد. ولی تا مادامی که منابع وجود دارد می تواند خود را حفظ کند.

فقط با گذر کامل از این رژیم میتوان کشور را نجات داد. لازمه گذار همبستگی است. از دی ۹۶ شرایط برای اتحادها فراهم شده است. تحت تاثیر مبارزات هم میهنان داخل اختلافات در بین اپوزیسیون رو به کاهش است.

بخشي از مردم با قبول ریسک در خیابانها ، با سر دادن شعار چه اشتباه کردیم که انقلاب کردیم، رضا شاه روحت شاد،نه غزه نه لبنان جان فدای ایران، خواست خود را با حفظ تمامیت ارضی برای عبور از ج.ا. جهت رسیدن به ایرانی سکولار با حکومتی نرمال که منافع ملی در مركز توجه باشد را اعلام داشتند.

اما حکومت نرمال مورد نظر کدام است. حکومتی که عده ای مشروطه خواهان برای ایجاد آن جان باختند و بخش دیگر در مصاف با مشروعه طلبان آن را ايجاد کردند و درسال ۵۷ با پیروزی مشروعه خواهان بخش مهمی از دستاوردها، قربانی حکومت دینی شد. شعار ها و خواست های مشروطه خواهان این روزها توده ای شده و گفتمان مشروطه غالب گشته است.

برای ايجاد یک اتحاد فراگیر و گذار خشونت پرهیز سه اصل

جداپی دین از دولت

قانون اساسي مبتنی بر حقوق بشر

حفظ تمامیت ارضی کافیست.

توجه به نکات زیر را در اتحاد فراگیر لازم میدانم:

۱- شکل نظام سیاسی این که جمهوري باشد یا پادشاهی با رای مردم تعیین میگردد. شکل نظام اداری (متمركز یا غیرمتمرکز) پس از کارشناسی با تصويب مجلس مؤسسان معين می شود. هر گونه تغییر در تقسيمات کشوری باید به پس از تصويب قانون اساسي و استقرار مجلس منتخب و دولت واگذارگردد.

۲- هنگامی که حق دفاع از خود در مبارزه خشونت پرهیز مطرح می شود باید با تعرف دقیقی همراه گردد. مثلا آیا دفاع مسلحانه را نیز شامل می شود؟

۳- طرح های فدرالیست برای آینده ایران را غیر دمکراتیک دانسته و سکوت در مقابل تبلیغات شان علیه قوم خود ساخته فارس را جايز نمیدانم. ما قومی بنام فارس نداریم که این همه تجزیه طلبان و فدرالیستها به آنان میتارند.

من مازندرانی مایلم در انتخاب استاندار و یا شهردار یک ایرانی شایسته را انتخاب کنم. برایم مهم نیست او کرد است یا مازندرانی، بهائی است یا مسلمان، کافیست در محل زندگی کرده و برای آن پست شایسته ترین باشد.

با آرزوی فرا رسیدن روزی که هر ایرانی بتواند خود را کاندیدای بالاترین مقام کشور کرده و شایسته ترینش انتخاب گردد.

۴- ثبات و امنیت لازمه سرمایه گذاری اعم از داخلی و خارجی برای رشد اقتصادی است. لازمه دمکراسی توسعه اقتصادی و حضور یک طبقه متوسط مدرن میباشد. در دوره حکومت موقت حضور احزاب وددستجات مسلح باعث بی ثباتی است.

اسلحه باید فقط در دستان نیروهای انتظامی برای حفظ امنیت شهروندان و در اختیار ارتش برای دفاع از کشور درمقابل تجاوز خارجی باشد.۵

۵- تمام شخصیت ها و گروههای سیاسی که خواستار تمامیت ارضی سکولاریسم و دمکراسی هستند و لی امروز خود را برانداز تعریف نمیکنند همسایه و متحد بالقوه وطبیعی نیروهای خواستار گذارند. باید در مواجهه با آنان این نکته در مرکز توجه باشد.

اشکال اصلاح طلبان این بود که هر از گاهی به سراغ مردم برای گرفتن رای می رفتند و در فاصله بین دو رای گیری مردم را در مبارزه روزمره شان جهت کسب حقوق ازدست رفته تنها گذاشته و در بیشتر اوقات سرزنش و حتی توهین میکردند

.بدنه میلیونی رای دهنده باید از پشتیبانی نیروهای طرفدار گذار برای دستیابی به خواستهای صنفی و مدنی برخوردار باشد. از آن جمله است مبارزه زنان برای لغو حجاب اجباری و کسب حقوق سیاسی و اجتماعی برابر با مردان، مبارزه معلمان و دیگر اصناف برای دستیابی به حقوق صنفی.

رهبران آتی کشور و پاسداران دموکراسی از دل همین مبارزات بیرون می آیند.

به امید آن روز

عدم تمرکز، فدرالیسم و تجزیه طلبی :

عدم تمركز ادامه منطقی طرح هائی است که پس از انقلاب سفید با تشکیل انجمن های ده، شهر شاهدش بودیم و میتواند با تشکیل انجمن های شهرستان و استان و تعیین حدود اختیارات و وظایف آنان متناسب با نیاز زمان تکمیل گردد.

تقسیمات کشوری و حدود اختبارات هر واحد وحی منزل نیست و همیشه میتواند تغییر کند .

یک تغییر مثبت باید با کار کارشناسی بوسيله دولت منتخب با هدف دوستی بيشتر بین شهروندان صورت گیرد.

فدرالیسم ایرانی در مخالفت با دستاوردهای دوره پهلوی، در ادامه واقعه ۱۳۲۴ آذربایجان و مهاباد، در تایید انقلاب ویرانگر ۵۷ که البته آن را دزدیده شده میدانند و نیز جایگزینی برای شعار دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان است.

بدلیل سابقه چندین هزار ساله سکونت ایرانیان در محدوده جغرافیائی موجود، کوچها دائمی اعم از اجباری یا اختیاری، اقوام ایرانی از نظر جغرافیائی پراکنده و در هم تنیده شده و ترکیب ملت ایران را ایجاد کرده اند . به همین دلیل موضوع جدائی یک گروه، تاثیرش را در تمام کشور می گذارد.

فدرالیست ها را نباید با تجزیه طلبان یکی دانست هر چند اصرار هر دو گروه بر اجرای برنامه شان منجر به جنگ داخلی دراز مدت و بی حاصل میشود.

بی حاصل به این دلیل که برای تکه پاره کردن کشور حداقل در حال حاضر در سطح ملی و بین المللی پشتیبانی وجود ندارد. فدرالیست ها هم با این که در این لحظه همه بر علیه قوم خودساخته فارس متحدند ولی در اولین فرصت در تقسیم مجدد کشور، بر اساسی که هر یک خواستار آنند اولین درگیری بین ترکها و کردها را میتوان پیش بینی کرد.

برخی میگویند در واقعه 1324 بین فرقه دمکرات آذربایجان و حزب دمکرات کردستان تفاهم وجود داشت ولی این نکته را یا فراموش می کنند و یا نمیخواهند اعتراف کنند که در آنموقع یک مرجع حل اختلاف قدر قدرت وجود داشت و آن هم استالین بود.

فدرالیست ها با ساختن چند ملت برای ایران که همگی در مقابل ملت خود ساخته فارس قرار داده میشوند قصد پیشبرد نظراتشان را دارند. با جا انداختن ایده ایران چند ملیتی شرایط را برای تجزیه طلبان مناسب میکنند.

آنها بخوبی میدانند که طرحشان با مخالفت اکثریت بزرگ مردم و از جمله همان اقوام مورد نظرشان قرار میگیرد. بهمین دلیل تلاش میکنند با رهبران اپوزیسیون به تواافقی دست یابند و به این ترتیب رای اکثریت را دور بزنند.

برخی هم میهنان برای گرفتن زهر طرح فدرالیست ها فدرالیسم جغرافیاپی را جایگزین عدم تمرکز می کنندکه بنظر من نادرست است. باید فدارالیسم مطروحه از جانب فدرالیست ها را با همان تعریف خودشان بپذیریم و اگر با آن مخالفیم مخالفت خود را اعلام کنیم.

ویدئو نشست دوم