رفتن به محتوای اصلی

سکولاردمکراسی با وجود جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست!
16.04.2013 - 13:09

به مناسبت سلگرد سازمان ایرانیان سکولار دمکرات در کنفرانس کلن.
از البرت کامو پرسیدند اگر بین عدالت اجتماعی و ازادی حق انتخاب داشته باشی ،کدام را برمیگزینی؟ او پاسخ داد بدون تردید ازادی را انتخاب خواهم کرد تا بتوانم به بی عدالتی اعتراض کنم.    
بسیاری از ابعاد نا مطلوب جامعه ایرانی در سپهر اقتصاد،سیاست،و فرهنگ را تنها میتوان با تکیه به ارزشهای جهان شمول  و  خرد گرایی اصلاح کرد و تغییر داد.
در این جامعه انسان نه اسیر تقدیر تاریخی است و نه اسیر مشیتی فرا زمینی‪.‬
حکومت اسلامی در این سه دهه در تقابل با این ارزشها سرکوب و کشتار گسترده ای را انجام داده است.و بصورت پارادوکس خود در گستردگی این ارزشها نقش داشته است. به عبارتی با دست خود گورش را کنده است.
در این مرحله لاشه ای از ان بر زمین مانده است که اروپای سازشکار  و غرب  منفعت طلب هنوز مرگ او را باور نکرده اند.و با تنفس مصنوعی و شوک و ارزوهای خام سعی درزنده نگاه داشتن او میکنند.

امروز علاوه بر اینکه سکولار دمکراسی بصورت یک گفتمان سیاسی غالب در جامعه ایران مطرح است ،فرهنگ سکولار دمکراسی نیز سالهاست که زیر   پوست جامعه بطور ملموسی درحال گسترش است و بدون تردید فن اورهای های مدرن مانند اینترنت و ماهواره در این گسترش و تحولات نقش عمده ای را بازی میکنند.
از طرفی دیگر ،فراگیری زبانهای خارجی توسط جوانان که به صورت کلیدی برای بازگشایی درها و اشنایی با فرهنگ های متفاوت به مفهوم گسترده ان عمل میکنند. همچنین شناسایی با حقوق مدنی خویش که شامل ازادی افراد برای زندگی در هر جایی که انتخاب می کنند،ازادی بیان و مذهب،حق مالکیت،حق دادرسی یکسان در برابر قانون و همینطور شناسایی با حقوق سیاسی خویش بویژه شرکت در انتخابات ازاد و سالم ،انتخاب شدن و انتخاب کردن و در اخر اشنایی با حقوق اجتماعی خویش که به حق طبیعی فرد برای بهره مند شدن از یک حداقل استاندارد رفاه اقتصادی و امنیتی مربوط میشود،شامل مزایای بهداشتی و درمانی ،تامین اجتماعی در صورت بیکاری،تامین حداقل دست مزد و  …….
منجر به گسترش فرهنگ سکولار دمکراسی در تقابل با خرافه پرستی و فتالیسم مذهبی که حکومت اسلامی تبلیغ ان را میکند، شده است.
اما نباید فراموش کرد که رشد تاریخی این فرهنگ در جامعه ایران از زمان انقلاب مشروطه تا قبل از بدست گرفتن قدرت توسط اسلامیستها  در ایران ریشه کرده بود.
در نگاهی اجمالی به این برهه از تاریخ  روان شناسی اجتماعی ایران مشاهده خواهیم کرد که در دوره ای که من از ان  با نام استبداد صالح یاد میکنم،  رفرم و مدرنیزاسیون جامعه با قاطعیت از بالا و  با مخالفت پنهان از پائین صورت میگرفته است.
در حال حاضر و بعد از سه دهه حکومت توسط اسلامیستها جامعه ایران در سطح گسترده ای امادگی و توان انجام رفرم و مدرنیزاسیون را دارد ،اما با یک استبداد دینخو و خون ریز مواجه است،که هرگونه رفرم و تغییر را به صورت دمکراتیک غیر ممکن کرده است.

نظام جمهوری اسلامی یک حکومت توتالیتر مذهبی است و قانون اساسی ان تبعیض را در تمام زمینه های اجتماعی ،فرهنگی ،سیاسی و اقتصادی در ایران نهادینه کرده و موجب انحطاط اجتماعی گردیده است.
از سوی دیگر رژیم با جاه طلبیهای خود و تلاش برای دستیابی به سلاحهای اتمی و پشتیبانی از نیروهای تروریست اسلام سیاسی در منطقه و جهان، صلح بین المللی ، ومنافع ملی ایران و تمامیت ارضی ان را با خطری جدی مواجه ساخته است.
این نظام قانونیت و اعتماد  خود را در میان بخشهای مختلف جامعه ایران و جامعه بین المللی از دست داده است. 
در این راستا بدون الترناتیوی سکولار، دمکرات وپایبند به اعلامیه جهانی حقوق بشردر مقابل حکومت اسلامی، این روند تا نابودی ملت ایران ادامه خواهد داشت.
 
 به باور من ایران در حال گذار از یک جامعه  بسته و سنتی به یک جامعه باز است.
مشخصات این جامه بازچیست ؟
این جامعه باز بر سه اصل فردیت،خرد و ازادی استوار شده است.اصالت با فرد و ازادی اوست و اداره امور جامعه و مسئولیت هدایت شهروندان و مشارکت  انها در برنامه ریزی های کوچک و کلان  برعهده عقل نهاده شده است.ازادی برای این جامعه هم هدف است و هم روش.دامنه ازادی تنها تا جایی گسترده می شود که موجب تجاوز به حریم حقوق بنیادین انسان با معیار اعلامیه جهانی حقوق بشر نشود.ازادی حق انسان است و از سوی دیگر همه افرد نسبت به حقوق و ازادی های یکدیگر مکلف اند.
از البرت کامو پرسیدند اگر بین عدالت اجتماعی و ازادی حق انتخاب داشته باشی ،کدام را برمیگزینی؟ او پاسخ داد بدون تردید ازادی را انتخاب خواهم کرد تا بتوانم به بی عدالتی اعتراض کنم.    
بسیاری از ابعاد نا مطلوب جامعه ایرانی در سپهر اقتصاد،سیاست،و فرهنگ را تنها میتوان با تکیه به این ارزشهای جهان شمول  و  خرد گرایی اصلاح کرد و تغییر داد.
در این جامعه انسان نه اسیر تقدیر تاریخی است و نه اسیر مشیتی فرا زمینی
حکومت اسلامی در این سه دهه در تقابل با این ارزشها سرکوب و کشتار گسترده ای را انجام داده است.و بصورت پارادوکس خود در گستردگی این ارزشها نقش داشته است. به عبارتی با دست خود گورش را کنده است.
در این مرحله لاشه ای از ان بر زمین مانده است که اروپای سازشکار  و غرب  منفعت طلب هنوز مرگ او را باور نکرده اند.و با تنفس مصنوعی و شوک و ارزوهای خام سعی درزنده نگاه داشتن او میکنند.

به تعبیر دیگر اگر سیاست علم تولید دمکراسی و تقسیم عادلانه و عاقلانه ان است باید انچه که این پروسه  تولید را به مخاطره میاندازد از سر راه برداشت.
برای انجام این مهم ابتدا و تنها به اراده سیاسی نیازمند است .تنها با وجود این اراده سیاسی است که میتوان عمل و کنش سیاسی مشخصی را انجام داد،و در دل مردم برای دگرگونی و تحول امید بوجود اورد.
در این رابطه نیروهای سکولار دمکرات باید استراتژی محوری سیاسی خود را مشخص کنند.این استراتژی یا بر محور اصلاحات از درون نظام قرار دارد و یا بر محور عبور و برکنای استوار است .

استراتژی مبارزاتی ما به دلیل عدم امکان اصلاحات در  درون این رژیم فاسد  با کلیت ان  است، وبر محور عبور از این نظام قرار دارد.
 از این رو با دیگر نیروهای همسو به دنبال بوجود اوردن  الترناتیوی سکولار و دمکرات برای جایگزینی این نظام هستیم.

افراد و سازمانهای سیاسی میتوانند در بوجود امدن این الترناتیو سهیم با شند که دفاع از منافع ملی ایران را در دستور کار خود دارند.
منافعی که از جانب نیروهایی مانند حزب توده،سازمان اکثریت و یا اصلاح طلبان حکومت اسلامی در درون و یا بیرون حکومت،یا بخشهایی از انها که خواهان برگزاری انتخاباتی ازاد در چهار چوب همین نظام هستند،نمیتواند تامین شود.
ما در ذهن مردم این توهم را ایجاد نمیکنیم که در چهار چوب نظام ولایی،امنیتی انتخابات ازاد ممکن است. بلکه مردم را به تحریم فعال انتخابات نمایشی این رژیم دعوت میکنیم.

دفاع از منافع ملی ایران تا برقراری حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش که در
یک انتخابات ازاد پس از برکناری جمهوری اسلامی در صندوق رای تبلور میابد امکان پذیر است.
در حال حاضر جمهوری اسلامی در تمامیت خود به بزرگترین خطر در اسیب رسانی به منافع ملی و تمامیت ارضی ایران تبدیل شده است. 

هدف ما ایجاد و ارائه یک برنامه و اراده سیاسی برای دفاع از منافع ملی ایران و مبارزه برای ازادی ایران از اشغال حکومت اسلامی تا برقراری حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش میباشد.
  
وظیفه ما و نیروهای همسو در این مرحله تاریخی بوجود اوردن یک پلاتفرم سیاسی است که با شفافیت کامل، چگونگی رسیدن به این اهداف و برنامه ها را ترسیم کند .
این مبارزه تا برکناری حکومت اسلامی و برقراری حاکمیت ملی ادامه خواهد داشت.
آرمان نجم  برلین ۱۲ اپریل ۲۰۱۳

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.