۱-ممانعت از آزادی محمد سیف زاده پس از پایان حبس/ تشکیل پرونده جدید
۲-کیانی از فعالین سبز شهرستان آمل بازداشت شد.
۳-ادامه تجمع در اعتراض به بازداشت فعالین کارگری در سنندج
۴-محرومیت امیر خسرو دلیرثانی از مرخصی و ملاقات حضوری
۵-برای آزادی دراویش گنابادی
****************************************************
ممانعت از آزادی محمد سیف زاده پس از پایان حبس/ تشکیل پرونده جدید
علیرغم اتمام دوره ی حبس دو ساله ی محمد سیف زاده، وکیل محبوس در زندان رجایی، مسئولان از آزادی وی جلوگیری می کنند و برای وی پرونده ی جدید تشکیل شده است.
به گزارش خبرنگار کلمه، در حالیکه ۲ سال حبس تعزیری محمد سیف زاده وکیل دربند دادگستری و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر فروردین امسال پایان یافته است، این فعال حقوق بشر که از بیماری های متعددی رنج می برد، همچنان در زندان به سر می برد.
محمد سیف زاده به دلیل برخورد اعتراضی و عدم شرکت در دادگاه انقلاب اسلامی و در حکمی جدید که هنوز قطعیت نیافته است به شش سال حبس محکوم شده است.
این وکیل دادگستری، محبوس در زندان رجایی شهر کرج دادگاه و دادسرای انقلاب را به دلیل عدم رعایت تشریفات قانونی و عدم استقلال به رسمیت نشناخته و در جلسات آن شرکت نکرد که عدم شرکت در جلسات دادگاه موجب خشم دستگاه قضایی و تبعید این زندانی بیمار به زندان رجایی شهر شد.
محمد سیف زاده از بیماری های کلیه، کولیت روده، کبد و ستون فقرات رنج می برد و عدم تامین نیازهای پزشکی و غذایی زندانیان رجایی شهر کرج وضعیت حاد این زندانی سیاسی را بغرنج کرده است.
***
کیانی از فعالین سبز شهرستان آمل بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، حسین کیانی از سبزهای فعال در آمل روز گذشته به اداره اطلاعات آمل احضار و پس از بازجویی، بازداشت شده است.
خانواده حسین کیانی با مراجعه به دفتر دادستان آمل فولادی سوادکوهی هیچ جوابی دریافت نکردند.
نزدیکان این فعال سبز معتقدند فعالیت های فیس بوکی وی احتمال این بازداشت بوده و گمان می کنند که وی به بازداشتگاه اداره کل اطلاعات استان مازندران ( بازداشتگاه شهید کچوئی در ساری ) منتقل شده است.
در هفته های اخیر اداره اطلاعات استان مازندران با احضار جمعی از فعالین اصلاح طلب بابل، ساری، آمل و بهشهر اقدام به تهدید این فعالین مبنی بر اینکه اصلاح طلبان نباید به هیچ وجه در انتخابات شرکت کنند، بوده است.
***
ادامه تجمع در اعتراض به بازداشت فعالین کارگری در سنندج
روز یک شنبه 18 فروردین جمعی از کارگران و فعالین کارگری بار دیگر در اعتراض به بازداشت اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در مقابل دادگستری استان کردستان در سنندج تجمع کردند.
به گزارش تارنمای کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، حاضرین با نشستن در مقابل دادگستری خواهان پاسخگویی فوری مسئولین قضایی استان در رابطه با پرونده بازداشت شدگان شدند. در ادامه یکی از مامورین امنیتی حاضر در محل دادگستری وارد جمع حاضرین شده و از آنها خواست تا یکی از اعضای خانواده بازداشت شدگان به عنوان نماینده با دادستان کل آقای جوهری دیدار کند.
در این دیدار دادستان قول داد پرونده بازداشت شدگان فردا به دادگستری ارجاع داده می شود. بعد از صحبت با دادستان بنا به درخواست خانواده بازداشت شدگان حاضرین با کف زدن محل دادگستری را ترک کرده و اعلام داشتند که فردا نیز همچون روزهای قبل به این محل مراجعه خواهند کرد.
بر اساس این گزارش در حدود ساعت 13:30 امروز پرونده 4 نفر از فعالين كارگري دربند به نامهاي بهزاد فرج الهي، حامد محمودنژاد، وفا قادري و خالد حسيني به دادگستري ارجاع داده شد اما هنوز از وضعيت دو فعال كارگري ديگر به نامهاي علي آزادي و غالب حسيني خبري در دست نيست.
***
محرومیت امیر خسرو دلیرثانی از مرخصی و ملاقات حضوری
امیر خسرو دلیرثانی، از فعالان ملی-مذهبی در حالی چهارمین سال در زندان را آغاز میکند که تاکنون نتوانسته است به مرخصی بیاید.
بدنبال پیگیریهای فراوان خانواده برای مرخصی این زندانی سیاسی و با وجود وعده مرخصی وی در ایام عید، بار دیگر با مرخصی وی مخالفت و مسئولین، پاسخی در خصوص علت آن به خانواده ندادند.
این در حالیست که وی یکسال و نیم نیز از حق ملاقات حضوری بدلیل امضاء بیانیهها محروم است. یک مقام قضایی در خصوص عدم ملاقات حضوری گفته است که صلاح نیست که این زندانی سیاسی ملاقات حضوری داشته باشد اما دلیل این محرومیت را ذکر نکرده است.
امیر خسرو دلیر ثانی، عضو جنبش مسلمانان مبارز و نماینده جنبش در "کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه" بوده است. وی در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور" به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد که حکم چهار سال حبس تعزیری وی توسط دادگاه انقلاب تایید شد.
امیر خسرو دلیرثانی همراه با شهید هدی صابر از جمله معترضین به شهادت هاله سحابی بودند. این فعال ملی مذهبی در خرداد ماه ۱۳۹۰ همراه هدی صابر و در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زد.
وی پس از شکستن اعتصاب غذا، با صدور نامهای به شرح جزییات اعتصاب غذا و درگذشت هدی صابر پرداخت.
امیرخسرو دلیرثانی تنها در فروردین ۱۳۸۹ برای هفت روز از زندان اوین به مرخصی آمد و در تاریخ هفت فروردین ماه ۱۳۸۹ به زندان برگردانده شد و از آن زمان از حق مرخصی محروم است.
***
برای آزادی دراویش گنابادی
٣۶۲ فعال سیاسی، کوشنده مدنی، مدافع حقوق بشر و استاد دانشگاه بیانیه ای برای آزادی دراویش گنابادی و توجه به خواسته های صالح مرادی و کسری نوری منتشر کرده اند:
این صدای دو انسان است که برای شنیده شدن و توجه به خواستهشان، چارهای نیافتند که حقوق خود را با جانشان معامله کنند، و امروز ٨۴ روز است که دست از خوردن کشیدهاند و اخیرا از نوشیدن نیز، به طوری که چندان فاصلهای با باختن جان خود به قمار حق خواهی ندارد!
دو درویش گنابادی به نامهای «صالح مرادی» و «کسری نوری»، اکنون بیش از هشتاد و چهار روز است که اعتصاب غذا را آخرین و تنها راه برای رسیدن خواستهٔ کوچک خود یافتند، خواستهای که خود تنها از سر جوانمردی و مرام انسانی بر میخیزد، این دو درویش تنها برای فراهم کردن شرایط بهتر و سهل تری برای وکلای زندانی دراویش که ۱۹ ماه است که در زندان اوین محبوسند، دست به اعتصاب غذا زدند و خواهان انتقال آنها از بند ۲۰۹ به بند ۳۵۰ زندان اوین هستند.
هم وطنان ایرانی، هم نوعان آزاده،
این یادداشت برای بازگویی ظلم دیرین حاکمیت به دراویش ایرانی که معتقد به صلح کل بوده و عمق و ریشه اندیشهشان را عارفانی چون مولوی و سعدی و حافظ گرفته اند، نوشته نشده. است قصد آن نیست تا از محرومیتهای شغلی و تحصیلی و بایکوت خبری دراویشی سخن گوییم که عقایدشان با شریعت اسلام و مذهب تشیع انطباق کامل دارد؛ این نامه نوشته نشده تا به آتش کشیدن و تخریب حسینهها و خانههای دراویش را بازگو کند و یا ناله از زندان و شلاق و تبعید که سالها نصیب دراویش میشود سر دهد، چرا که این غصه، قصهای دیرین است، سخن از امروز و دیروز نیست.
دست تعدی حاکمیت به وکلا و مدافعان حقوق دراویش دراز شده است. وکلای دراویش به جرم دفاع از حقوق به ناحق تضییع شده موکلان خود که ماه هاست در حبس بسر می برند، به اتهامهای بیاساس زندانی شدهاند تا اندک امید پیگیریهای حقوقی، برای رفع ظلمهایی که بر دراویش رفته است نیز به خاموشی بگراید.
نوزده ماه است که هفت تن وکلای دارویش گنابادی به نامهای: حمیدرضا مرادی، مصطفی دانشجو، فرشید یداللهی، امیر اسلامی، افشین کرمپور، امید بهروزی و رضا انتصاری، به اتهامهای آشنای اقدام علیه امنیت، توهین به رهبری، نشر اکاذیب و چه و چه در زنداناند و حال نزدیک به سه ماه است که این وکلای دادگستری با اعتراض به دادگاه ناعادلانهای که برای آنها برگزار شد، به سلولهای انفرادی و بند ۲۰۹ منتقل شدند. حال دو تن از آنها از لحاظ جسمی بسیار وخیم است، یکی از آنها در حالی در زیرزمین بند ۲۰۹ محبوس است که بیماری ریوی شدید دارد و بخش زیادی از ریه خود را از دست داده و دیگری به دلیل گرفتگی بالای عروق پا، پزشک هشدار به قطع هر دو پایش را داده است، همین شرایط بود که صالح مرادی و کسری نوری که از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز هستند را وادار ساخت که برای حمایت و نجات برادران خود، جان خود را به قمار بگذارند و دست به اعتصاب غذای نامحدود بزنند.
هر یک از آنها ۳۵ کیلو از وزن خود را از دست داده، بینایی آنها به شدت کاهش یافته و زیر چشمها و ناخنهایشان سیاه شده است. آنها پس از مدتها اعتصابتر، به دلیل بیتوجهی مسئولین وارد اعتصاب خشک شده، و پس از چند روز طی بیهوشیهای مکرر، به آنها سرم تزریق شد، ولی همچنان از خوردن و آشامیدن سر باز میزنند.
ما امضا کنندگان از خواسته ی جوانمردانه این دو درویش که همان احترام به کرامت انسانی است حمایت می کنیم و تاکید می نمائیم مقامات قضایی و اطلاعاتی تنها مسئول هرگونه پیشامد ناخوشایند محتمل برای جان دراویش زندانی خواهند بود. بیشک توجه فعالان حقوق بشر و سازمانهای بین المللی نسبت به وضعیت این دراویش موثر خواهد بود، و هرگونه حمایتی از طرف آنها تاکیدی بر این نکته است که ارزش کرامت انسانی بسی بالاتر از تفاوتهای عقیدتی و مرزهای جغرافیایی است.
فهرست اسامی امضا کنندگان:
آرش آبادپور (کمانگیر)، احمد آزاد، آینده آزاد، ویکتوریا آزاد، روشنک آسترکی، داریوش آشوری، مهران آقا محمدی، نادر آقاخانی، نوذر آقاخانی، سعید آگنجی، سارا آوا، خلیل ابراهیمی، رضا ابراهیمی، بابک اجلالی، مهرداد احسانی پور، باقر احمدی، کاوه احمدی، کمال ارس، زینت اسماعیل زاده، بیژن افتخاری، مریم افراز، علی افشاری، امین افضلی، نسرین افضلی، مجید افضلی پور، سید اکبر روحانی، علی اکبر قنبری، حسین الفت زاده، نصیر امامی، بهرام امامی، سهیل املشی، پاشا امینی، ماهان امینی، مهدی امینی زاده، امیررضا امینی سروستانی، نادر انتصار، سینا انتصاری، شیما انتصاری، محمدجعفر انتصاری، شاهین انزلی، مریم انصاری، نیکروز اولاد اعظمی، پیام اولادعظیمی، محمد اولیایی فرد، بابک ایرانی، بردیا ایمانی، احمد باطبی، ایرج باقرزاده، اعظم باقریان، پروین بختیارنژاد، مهران براتی، ناصر برادران، اصغر برزو، معصومه بروجردی، ایمان بروجنی آذریان، زهره برومندی، سالی بنی هاشمی، علی بنی هاشمی، شهلا بهاردوست، مسعود بیزارگیتی، شهناز بیات، فیروز بیدآباد، سینا بینشیان، کوروش پارسا، میثاق پارسا، بهناز پارسی، مهناز پراکند، بهزاد پرنیان، بیژن پوربهنام، بیژن پیرزاده، عسل پیرزاده، جواد پیشکار، حبیب تبریزیان، حسین ترکاشوند، بهنام تشرفیان، مجید تمجیدی، امین تنهایی، هانیه تهرانی، محمد ثانی، منصور ثانی، همایون جابری، جهانشاه جاوید، مهری جده، آرش جنتی عطایی، رضا جوکار، رضا چرندابی، مسعود چناسی، آرش چوپانی، ثریا حاتمی، پوریا حاجی باقری، رضا حاجیحسینی، جواد حامی، محسن حبیب آگهی، علیرضا حبیبی، ناهید حدادّی، نیما حسام پور، آرام حسامی، سید حسین خلوتی، حنیف حسین دوست، حسن حسینی، فاطمه حسینی، ناهید حسینی، شیده حشمت پور، بیژن حکمت، مینو حکمت، علیرضا خادمی، الهام خاکباز، طلا خامنه، علی خائفی، رامین خرسندی، فرزاد خسروشاهی، آریا خسروی، لیلا خطیبی، حسن خلج، حمید خلعتبری، جمشید خون جوش، شهره دانشپور، فریبا داودی مهاجر، حمیده داوری، ساعد داوودی، فریبا دلیاری، احسان دهقان، عبدالستار دوشوکی، سحر دیناروند، آنیتا ذولنور، حمید ذولنور، مسعود رازانی، بهرام راستین، دلارام راستین، فرانک راستین، گوهرتاج راستین، نادره راستین، احمد رافت، صابر رحمانی، سمانه رخشانی، روشن رستگار، شاپور رشنو، امیر رشیدی، سحر رضازاده، احمد رضایی، محسن رضایی، رضا رعیت پیشه، عباس رنجبر، وحید رنجبر، حسین رهبر، زهرا رودکی، آرام زارع، کریم زارع، سینا زرتاب، فتحیه زرکش یزدی، اسماعیل زرگریان، جواذ زرین، محسن سازگارا، مینا ساکت، نسترن سامی، جواد سبحانی، صادق سپندار، بهروز ستوده، فریبرز سروش، فرانک سعیدی، زهره سلطان آبادی، محمد سلطانی، سعیده سهرابی، علی شاکری، مهیار شالچی، رضا شاهپوری، سجاد شاهمرادی، مسعود شب افروز، داراب شباهنگ، محمد شجریان، امیرحسین شرفی، حسن شریعتمداری، محمد شریفی، جواد شریفی نوید، حسین شمس، زهره شمس، علی شمسیان، پروین شهبازی، جمیله شهبازیان، محمدرضا شهسواری پور، امیرحسین صادقی، علی صادقی، مژده صادقی، امیر صحتی، کوروش صحتی، علی صدرزاده، بیژن صف سری، سیاوش صفوی، رامین صفی زاده، علی صمد پوری، حسن طالبی، سیمین طاهری، شهران طبری، مریم طهماسبی، حمیدرضا ظریفی نیا، بهروز عادل، شهره عاصمی، خلیل عباسی، لیلا عباسی، مجتبی عباسی، مهسا عبداللهی، آنیتا عبدی، مزدک عبدی پور، مهدی عربشاهی، منیژه عرفانی فر، مینا عزیزی، وحید عصار، خسرو علاف اکبری، کاظم علمداری، حسین علوی، فروز علی آبادی، بهزاد علیپور، یاسر علیمیری، پویا غلامرضایی، مریم غلامی،بهزاد غمین، مجتبی فاتحی، لیلی فاطمی، علی فتاح، علی فتوتی، فرخنده فراهانی، حسن فرشتیان، رضا فرمانی، ناهید فرهاد، کیوان فروزان، سیامک فرید، اکبر فلاتی، بهداد فنایی، فیروزه فولادی، ابوالفضل قاسمی، پویا قاسمی، تارا قاسمی، رضا قاضی نوری، آیدا قجر، جعفر قدیم خانی، سعید قربانی، هدی قروه، مهدی قلیزاده اقدم، طاهره قویدل، پروین کهزادی، منیر کاشف، نوید کامران، سهیلا کامرانی، علیرضا کاوندی، احمد کاووسی، کاظم کردوانی، ابوذر کریمی، بهزاد کریمی، رضا کریمی، سلمی کریمی، سیاوش کریمی، داوود کشاورز، دانیال کشاورزی، علی کلائی، علی کلائی، ماندانا کلبادی، کیهان کلهر، مهران کمانی، نیک آهنگ کوثر، حمید کوثری، امید کوهی، ناهید گرایلی مقدم، نیما گنجفر، زیبا گواهی، فرناز لویزه، حمید مافی، حسین مانش، رضا مبین، داریوش محسنی، نیما محسنی، امیر محمدی، علی محمدی، مجید محمدی، پرویز مختاری، احمد مدادی، سپیده مرادی سروستانی، مجتبی مستقیم، نوید مستوفی، میثم معتمدنیا، منصور معدل، عبدالحمید معصومی تهرانی، امیر معماریان، جهانداد معماریان، علی معینی، رضوان مقدم، مریم مقدم، منوچهر مقصودنیا، پروین ملک، احمد منتظری، ابوذر مهرانی، بهزاد مهرانی، امیر حسین موسوی، امیر موسویان، حمیده موسویان، کیمیا مومن نسب، زیبا میرحسینی، شیفته میرابولفتحی، مهران میرفخرائی، سعید ناصریان، حسن نایب هاشم، امید نبوی، روجا نجفی، شکیب نراقی، راضیه (پری) نشاط، آرمین نصیری، علیرضا نصیری، قاسم نصیری، بورگان نظامی نرج آباد، حنا نعمیمی، شروین نکوئی، مرتضی نگاهی، شیوا نوجو، مهدی نوذر، وحید نوذری، امین نوراللهی، ارنواز نوری، امیر نوری، پوریا نوری، علی نوری، فرزانه نوری، محسن نوری، مهربان نوری، محمد نوری زاد، بهزاد نوری کوچی، علی نیکویی، حسن هادوی، ولی هادی پور، عماد هاشمی، مرسده هاشمی، نادر هاشمی، محمد هدایتی، علی هدایتی، علی هدایی، آسا همتی، بهمن همتی، عسل همتی، علی همتی، محمود همتی، حامد هنرخواه، رضا هیوا، احمد واحدیان غفاری، سحر ولیزاده، ابوذر ویزواری، ارسلان یاراحمدی، علی یاوری، اشکان یزدچی، آزاده یگانه، هادی یوسفی، مرجان پیروز.
***
ادامه سیاست سرکوب و آزار و اذیت خانوادههای زندانیان سیاسی
ارتجاع حاکم در راستای مهندسی انتخابات ریاست جمهوری آینده، به سیاست اعمال فشار و ایجاد جو رعب و وحشت درجامعه ابعاد تازهای بخشیده است. درهفتههای اخیر علاوه بر پیگرد و بازداشت شمار دیگری از روزنامهنگاران و خبرنگاران، شاهد بازداشت گروهی از فعالان اجتماعی و چهرههای فرهنگی متعلق به اقلیتهای مذهبی بودیم.
بازداشت و بازجویی ازدراویش گنابادی و تعدادی از پیروان اهل حق (یارستان) خشم افکارعمومی در مناطق غربی و استانهای شرقی کشور را برانگیخت. دراین زمینه شیرین عبادی درگزارش ماهیانه خود در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران، اعلام نمودهاست: ”آرش شلتوکی از دراویش گنابادی . . . وپنج تن از فعالان مدنی و دانشجویی مریوان بازداشت شدند. همچنین طاهرفقیه و چهارتن دیگر از طلاب . . . منتقد حکومت ایران بازداشت شدند . . . وضعیت برخی زندانیان سیاسی – عقیدتی همچنان نامناسب گزارش میشود . . . مسئولان زندان از اعزام صالح کهندل و میثاق یزداننژاد به مراکز درمانی خودداری کردند .. . مسعود پدرام از اعضای شورای فعالان ملی – مذهبی که دربند 350 زندان اوین دوران محکومیت خودرا میگذراند، به دادسرای اوین احضار و اتهام جدیدی بهوی تفهیم و مجدداً مورد بازجویی قرارگرفت. ارژنگ داودی، زندانی سیاسی تبعید شده بهزندان بندرعباس به سلول انفرادی منتقلشد. صفایی مقدم، مهدی قمیشی، حسن دادخواه و ایرج زارع چهار فعال سیاسی بهاداره اطلاعات استان خوزستان و پرویز شیرودی فعال دانشجویی بهحراست دانشگاه شهید چمران اهواز احضار و مورد بازجویی قرارگرفتند“.
درعین حال ارگانهای امنیتی بهپیگیرد روزنامهنگاران ادامه داده و برخی از آنها مانند کیوان مهرگان، نرگس جودکی، جواد دلیری، امیلی امرایی، ساسان آتایی و پوریا عالمی کماکان در زندان بسر میبرند. وزارت اطلاعات با پروندهسازی علیه روزنامهنگاران تلاش میکند، فضای ترس در آستانه انتخابات بر جامعه سایهافکند. یکی از جنبههای سیاست سرکوب و ایجاد جو رعب و وحشت، اعمال فشار هدفمند به خانواده و بستگان زندانیان سیاسی – عقیدتی است. به ویژه خانواده زندانیان سیاسی و دگراندیشان بهشدت و بطور سیستماتیک مورد آزار قراردارند. هدف ارتجاع از چنین سیاستی درهمشکستن مقاومت مبارزان دربند و مسدودساختن امکانات تماس خانوادهها و جلوگیری از خبررسانی در خصوص وضعیت زندانهاست. بطور نمونه خانواده برخی فعالان کارگری دربند و مبارزان دانشجویی و زنان بهبند کشیدهشده، دایماً توسط ماموران امنیتی و دادستانی انقلاب اسلامی تهدیدشده و زیرفشار قراردارند. دراین زمینه در گزارش بهمن ماه شیرین عبادی آمده است: ”خانواده فعالان سیاسی و مدنی دگراندیشان نیز از اذیت و آزار ماموران امنیتی درامان نبودند، ازجمله زهرا موسوی و نرگس موسوی دو تن از دختران میرحسین موسوی، محمد حسین کروبی پسر سوم کروبی برای چند ساعت بازداشت و مورد بازجویی قرارگرفتند . . . حسین شیرازی فرزند آیتالله صادق شیرازی نیز به دادسرای ویژه روحانیت احضارو بازجویی شد. از سوی دیگر پدر، مادر و برادر انور حسین پناهی زندان سیاسی به اداره اطلاعات شهر قروه و محمد رستمنژاد پدر دو نوجوان کشتهشده مهابادی . . . به اداره اطلاعات مهاباد احضار و بازجویی شدند“. سیاست سرکوب و ایجاد فضای ترس و وحشت بانزدیکشدن بهزمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بهشکل هدفمند و متناسب با تحولهای صحنه سیاسی بهاجرا گذاشتهشدهاست. این سیاست بخشی از برنامه واپسگرایان برای مهندسی انتخابات و مهار و کنترل جنبش مردمی است. یگانه پاسخ مناسب و اقدام موثر درقبال چنین برنامهای، مبارزه متحد و مشترک برای آزادی بیقید و شرط همه زندانیان سیاسی – عقیدتی است!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید