و ای کاش میشد و در زمان حیات همین نظام فاشیستی اسلامی سریالی با مضمون کلاه و عبای خمینی ساخته میشد, و نشان میداد که ایران به مسجدی بزرگ تبدیل شده است،و امام زادگان دچار رشدی بیرویه شده اند.

در اواخر انقلاب، سران اروپا به یکباره تصمیم گرفتن که خمینی دجال را از پاریس به ایران آورده،و سرنوشت این خیزش مردمی را ,به راه دیگری هدایت کنند,چرا که مردم فهمیده بودند حکومت سرمایه داری حتا با اندکی رفاه نمی‌تواند جوابگوی نیازهای انسانی‌ آنها باشد.  

پس از ورود، خمینی با دادن شعارهای دروغین ،حکومت جمهوری اسلامی را باضرب و زور به تصویب رساند،حکومتی که روز به روز از اختیارات مردمی کاسته،و بر باور‌های دینی و خرافی جامعه اضافه میکرد.

رفته رفته بر همه عیان شد ،که وعده‌های این سید ریاکار و عوام فریب همگی‌ پوچ و تو خالی‌ بوده است،ضمن اینکه هر چند وقت یکبار انتخاباتی نمایشی برای منحرف نمودن افکار عمومی و گرفتن مشروعیت بین المللی برگزار میکردند و میکنند،که بدون شک در هیچ کدام رای مردم دخیل نبوده، و همگی‌ انتصابات بوده‌اند.

در حال حاضر بعد از گذشت ۳۴ سال جانشین آن مردک دغل، و کاسه لیسانش مدعی اند،که مردم به حکومت جمهوری اسلامی رای داده اند،حتا اگر این مورد حقیقت داشته باشد،جملگی کسانی‌ که در آن انتخابات گول خورده بودند یا در قید حیات نیستند و یا اینکه به اشتباه خود اذعان دارند،پس نسل فعلی‌ تاوان چه چیزی را می‌پردازند؟ که این خود دلیلی‌ محکم بر میلیتاریسم بودن این حکومت اسلامی میباشد. 

خوشبختانه نسل فعلی‌ ،از پس پرده این دغل دوزان آگاه شده اند،و به هیچ عنوان نمی‌خواهند که در بندگی کسی‌ یا چیزی به نام حکومت باشند،مخصوصا از نوع اسلامی،همگی‌ میخواهند که در سرنوشت خود نقش داشته باشند،و طالب آزادی بی‌ قیدو شرط خود میباشند،ضمن اینکه متوجه شده اند که این حق در قالب این نظام اسلامی و سیاست‌های عصر حجری آن نمی‌گنجد.

پس عزیزان بر همگی‌ واجب است،که اطرافیان و پیرامون خود را از اهداف کثیف این رژیم آخوندی مطلع کنند،چرا که دیگر رژیم آخوندی به آخر خط رسیده،و مردم حکومت اسلامی نمی‌خواهند.

حکومتی که در آن یک حزب هست،و فقط رقابت بین افرادی از بدنه همان نظام تک‌حزبی وجود دارد،چه چیز نوینی برای مردم خواهد داشت،همگی‌ میبایست تحت لوا و فرمان یک نفر باشند،و این یعنی‌ دیکتاتوری،یا حکومت آریستو کراسی،که دیگر در قرن ۲۱ ،اینگونه حکومتها ور افتاده‌اند ،یا بهتر بگویم در حال واژگونی هستند.

نکته جالب در این دوره،خریدن رای به صورت علنی از مردم است،یعنی‌ فقط برای کشاندن مردم پای صندوق ها، سران اسلامی راضی‌ شده اند،به هر نفر ۷۰۰۰۰تومن پرداخت نمایند،با اندکی‌ تعمق می‌توان فهمید که اصلا برای نظام مهم نیست و نبوده که چه کسی‌ مورد نظر مردم است،چرا که از قبل شخص مورد نظر منصوب شده،و این صرفا جهت نمایشی بین المللی ‌ست. بماند که در همین نمایش،اقلیت‌ها حق داشتن نماینده ندارند،اما میبایست بلاجبار شرکت نمایند.

هر چه از عمر کلاه گل و گشاد و بیقواره خمینی می‌گذرد،ایران رو به عقب تر بازگردانده میشود،یعنی‌ سعی‌ کرده اند بین دانش و ایمان دینی رابطه‌ای مخوف برقرار کنند،به طوری‌که بعضی‌ از افراد علمی‌ از درجه ایمان دینی بیشتری برخوردار میباشند،که این خود جای بسی‌ تاسف است و بسیار خطر ناک می‌باشد.

بعد از ۳۴ سال از سپری شدن عمر ننگین این رژیم اسلامی، همانند گذشته کاندیدا‌ها حتا ۱ شعار جدید ندارند،همگی‌ به این افتخار میکنند که میخواهند قلاده ولایت وقیح را به گردن بیاویزند,و سعی‌ در ربودن گوی سبقت در چاپلوسی و کاسه لیسی‌ رهبر را دارند.

حکومت شورایی و مردمی،درقالب مذهب و حکومت دینی معنا و مفهومی ندارد.تنها راه نجات انسانها داشتن حق اختیار در سرنوشت خود است. 

زنده با د آزادی و برابری