رفتن به محتوای اصلی

اصلاح طلب کیست وچیست؟
30.03.2013 - 18:42

در نظام کثیف اسلامی برای هر نوع اعتراض و جنبشی از طرف مردم،نیروی ویژه‌ای تربیت و به کار گرفته شده است،به عنوان نمونه می‌توان از لباس شخصی‌‌های سال ۷۸ نام برد،که ابتدا هیچ ارگانی‌ خود را صاحب آنها  نمیکرد، حتا رهبر به ظاهر اعلام کرد که دل درد گرفته ,از نحوه  برخورد این نیروهای به ظاهر خود سر , با دانشجویان،اما در اتفاقات بعد از انتخابات ۸۸، این نیروهای خود سر با آرایشی‌ سازماندهی شده و با لباس فرم رسمی‌، به صورت  علنی ، در جهت سرکوب مردم تحت فرماندهی بسیج وارد صحنه شدند.

بر اساس اعترافات فرماندهان و مسئولان این نیروها،این عناصر  مزدور و خود فروخته در جهت برگزاری انتصابات مورد دلخواه و مهندسی‌ نمودن انتخابات به کار برده میشوند،یا به زبان ساده تر جهت ایجاد هرج و مرج و،سرکوب قیام  و اعتراضات مردمی  استفاده میشوند.

 اصلاح طلبان نیز نیروی ویژه دیگری از بدنه همین نظام  هستند، کاربرد دیگری دارند،که به آن می‌پردازیم ، البته به صورت مهندسی‌ و حساب شده در جهت اهداف سیاسی ،الهی نظام گام برمیدارند.

 اصلاح طلبان در واقع هیچ وقت به عنوان اپوزوسیون مطرح نبوده اند،هر چند خودشان به ظاهر نظر دیگری دارند و به عنوان ضّد نظام در اروپا و آمریکا،با بودجه‌های کلان نظام اسلامی  جا خوش کرده اند،به زبان ساده تر پلو طیف مخالف را میخورند و زیر الم  و کتل ,ولایت فقیه سینه میزنند.

اصلاح طلبی در نظام ولایت فقیه یعنی‌ سوار شدن روی موج نارضایتی مردم و تلاش برای کنترل و هدایت آن در جهت حفظ نظام  کثیفاسلامی و آخوندی.

قیام دانشجویی ۱۸ تیر ،گواهی آشکار بر صحت این مورد است.

در حال حاضر نیز با توجه به فعالیت این گروه در داخل و خارج،به ترمز اعتراضات مردم تبدیل شده اند. 

قبلا مردم،اداره که چه عرض کنم،کنترل کشور را توسط اصلاح طلبان در دو قوه مجریه و مقننه را تحت لوای انتخابات(انتصابات) تجربه کرده اند،نیازی به تکرار آن ندارند چرا که بایستی از یک  سوراخ یک بار گزیده شوند.

البته نظر(اعتراف) تئوریسین اصلاحات و بنیانگذار وزارت اطلاعات(سعید حجاریان - مصاحبه با روز نامه شرق،۳/۲/۸۳ ) شنیدنیست که گفته بود: نتیجه ۶ سال حرکت اسلامی در سطح حاکمیت نشان داد،که حاکمیت  مصدر مناسبی برای پیشبرد اصلاحات نیست،بنابر این شما توقع اصلاحات را نه از خاتمی و نه از مجلس نباید داشته  باشید.که البته شنیدن اظهارات این چنینی بعد از اینکه از قدرت کنار گذاشته شدند چندان دور از انتظار نبود.

اما نکته جالب اینجاست،که اصلاح طلبان به این نتیجه گیری و اعتراف وفادار نبودند،و یکبار دیگر در انتخابات ۸۸ با کاندیدا یی جدید، در جهت حفظ این نظام کثیف ،مردم را فریب دادند،که با رو شدن تقلب گسترده و سرکوب عمومی و فراگیر برای همگان در داخل و خارج مشخص شد که انتخابات در این نظام سراب و دروغی شاخ دار بیش نیست.

نتیجه این شد که که باید برای همیشه با انتخابات خداحافظی کرد و بپذیریم که اصلاحات در این نظام فاشیستیبی‌ معنیست.

با نزدیک شدن به هر انتخاباتی (انتصاباتی)،سران اصلاحات به حرف می‌آیند و خدعه ایی جدید می‌آفرینند ،که در این بین اظهارات محمد رضا خاتمی(سایت سبز- ۱۶/۱۱/۹۰) برادر خاتمی شنیدنی ‌ست: تحلیل اصلاح طلبان در زمان حاضر این است که انتخابات به گونه‌ای ‌ست که حضور اصلاح طلبان فقط تنوری را داغ می‌کند که نانش را دیگران میخورند و اصلاحات در این عرصه میسوزد.عدم شرکت اصلاحات در انتخابات به معنی‌ پشت کردن به انتخابات نیست.

با شنیدن این اظهارات  کاملا مشخص است،که این گروه صرفاً به دنبال کسب قدرت و جایگاهی در نظام بوده و هستند، بدون در نظر گرفتن خواست بر حق عموم مردم،که داشتن  دموکراسی و برقراری عدالت اجتماعی بوده است.

 البته اصلاح طلبان ۳ شرط برای حضور در انتخابات و عدم تحریم آن  گذاشته بودند:۱- برگزاری انتخابات آزاد- آزادی کلیه زندانین سیاسی ۳- رعایت کامل قانون اساسی‌ .

همه می‌دانیم هیچ کدام از این ۳ شرط  با در نظر گرفتن اینکه خود قانون اساسی‌ زیر علامت بزرگ سوال می‌باشد ،هیچ گاه عملی‌ نشده و نمیشود چرا که با شالوده این نظام فاشیستی منافات آشکار  دارد.

باری ،با عنایت به عدم تحقق‌ ۳ شرط فوق،خاتمی بار دیگر  در پای صندوق رای انتخابات (انتصابات ) پیشین مجلس حاضر شد،و  بار دیگر به صورت علنی نظام اسلامی و ولایت فقیه را تائید نمود،البته قابل پیش بینی‌ بود.

در واقع انتخابات آزاد که یکبار دیگر این روزها،با قرار گرفتن احمدی نژاد در سراشیبی سقوط، آب و رنگ جدیدی به خود گرفته ،در نظر اصلاح طلبان به معنی‌ واقعی‌ انتخابات آزاد نیست،بلکه فقط میخوا اهند که آنها هم در بازی قدرت و  نمایش‌های حکومت اسلامی  شرکت داده شوند.

اعتماد و اطمینان به این نظام و مهره‌ها و سیاست‌های پوسیده و  غیر انسانی‌  آن ،مثل این است که بشار اسد بخواهد در سوریه انتخابات آزاد برگزار  کند،هر چند جنایات سران جمهوری اسلامی  بسیار بیشتر از حکومت سوریه  می‌باشد. 

تنها راه رهایی مردم ایران،سرنگونی کامل و بی‌ چون و چرای این نظام است،چرا  که با بودن اسلام حکومتی و حکومت اسلامی هیچ گاه محقق نخواهد شد.

مبارک،بن علی‌،قذافی،بشار اسد،

حالا دیگر بی‌شک نوبت سید علی‌ ‌ست.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.