رفتن به محتوای اصلی

اسلام فقاهتی؛ توجیه گر نابرابری و استثمار «بخش اول»
25.03.2013 - 09:16

روحانی نسبت به برهنگی و رابطه طبیعی دو جنس حساسیت دارد ؛ امّا از کنار فقر و فلاکت انسانها با آسودگی می گذرد.                                                                              «سوزان ارتس»

 

" اقتصاد " یک مقولهِ علمی است و مانند فیزیک ؛ شیمی ؛ ریاضیات و .... فرمول بندی ها و قوانین خاص خود را دارد که با  داشتن دانش مربوطه و رعایت صحیح اصول و قوانین آن ــ متناسب با زمان و مکان و شرایط ــ و با ساز و کار های مناسب و مدیریت صحیح و البته همراه و موازی با توسعه سیاسی می توان زمینه های توسعه و پیشرفت اقتصادی و رفاه مادی را در کشوری فراهم کرد . اما روحانیون و سردمداران خود خواه و خود پرست که فرق میان علم و بلاهت را نمیدانند و خود را عالم و خبره همه علوم و از جمله عالم  علوم اقتصادی هم میدانند؛ بدون شرمساری و سر افکندگی از ویرانی و فاجعه اقتصادی که در کشور ما بوجود آورده اند هنوز هم مدعی اند که کشور ما مهد پیشرفت و شکوفائی در همه زمینه ها از جمله اقتصاد می باشد .

خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در 17 شهریور 1358 در جمع کارکنان رادیو گفت : اولیاء ما هم برای اسلام جان دادند نه برای اقتصاد ؛ اقتصاد قابل نیست ...... الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصاد است ( صحیفه نور جلد 9 ص 450 (  

 در نظامی که بنیانگذار آن " اقتصاد " را زیر بنای خر و الاغ میداند ــ بر خلاف روایات متعددِ دینیِ مورد اعتقاد مسلمانان که " مقتصد بودن از صفات نیکوی فرد مسلمان معرفی شده است ــ و در کتاب " مناسک حج " اش از مردم میخواهد برای پولدار شدن در پله چهارم " صفا " ــ از مراسم حج ــ فلان دعا را بخوانند ؛ می توانست روشن باشد که چه فاجعه ای در پیش است و تصور بهبود اوضاع و شرایط اقتصادی مردم و کشور امر محال و بیهوده ای میباشد .

اگر چه خمینی با این موضعگیری و سخنان مسخره ؛ دیدگاههای عقب مانده خود را در مورد مهمترین عامل مؤثر در پیشرفت ؛ رفاه اجتماعی و آبادانی کشور بیان کرد و تا حدود زیادی چشم انداز تیره و تار اوضاع آیندهِ اقتصادی مردم و کشور را مشخص کرد ولی مردم و نیروهای سیاسی در آنزمان غرق درشادی ؛ نشاط و هیجانِ انقلابی که توانسته بود بزرگترین و پر قدرت ترین دیکتاتور منطقه را سرنگون کند ــ ژاندارم منطقه ــ و غافل از ارتجاع و واپس گرائی خمینی و برنامه های در پیشِ آخوندها ؛ گفته های خمینی را نشنیده گرفتند و با امید و اعتماد و آرزوهای خوب برای آینده ؛ به انتظاردست آوردهای انقلاب چشم به  معجزه و راهگشائی نو کیسه گان جدید ؛ دوختند .

خمینی در حالیکه  در ابتدای ورود به کشور ؛ وعده آب و برق و بلیط اتوبوس مجانی به همه مردم میداد و درست بیاد دارم که تیتر بزرگ صفحه اول روزنامه کیهان در سال 58 از قول خمینی نوشته بود که : کسی خانه نخرد ؛ ما همه را صاحب خانه خواهیم کرد . جنگ 8 ساله با عراق را که خود بانی و باعث شروع آن بود و آنرا نعمت الهی میدانست ؛ بهانه کمبودها ؛ مشکلات و معضلات اقتصادی نموده و با دستاویز اینکه کشور در حال جنگ است ؛ صدای اعتراضات مردم به فقر و کمبودها را خفه نمود . بعدا" ؛ خمینی نه تنها کسی را صاحب خانه نکرد بلکه در جنگی ضد ملی و بی حاصل بسیاری از خانه های مردم نیز بر سر ساکنین آن آوار گردید .

واقعیت این بود که خمینی و دیگر آخوندها و روحانیون تازه به قدرت خزیده هیچ تصوری از اقتصاد ؛ نیازها و مشکلات و چالش های جامعه ایران نداشتند و اساسا آنها مادون درک مقتضیات جامعه ای بودند که فاز بورژوازی را پشت سر گذاشته بود . دیدگاههای آنان به قبل از بورژوازی یعنی دوره های برده داری و فئودالیته تعلق داشت .

خمینی و آخوندهای تازه به قدرت رسیده در حالی این وعده ها را به مردم میدادند که درک آنان از اقتصاد و روابط پیچیده اقتصادی " نه یک درک علمی منطبق بر شرایط جامعه ایران بلکه باز گشت به اقتصاد صدر اسلام " و عصر برده داری بود . ساز و کاری که هیچ تناسب و ارتباطی با مشکلات اقتصادی امروزی بشر در دنیای مدرن و پیشرفته کنونی ندارد و نداشت  .

با چنین درک نازلی از اقتصاد و در حالیکه خمینی در سودای احیا کردن شرایط اقتصادی " صدر اسلام " بود ؛ نیروهای نظامی ــ سپاهی ؛ بسیجی و حزب اللهی ــ که از جنگ ویرانگر 8 ساله با عراق جان سالم برده و زنده مانده بودند به درون شهرهای کشور سرازیر شدند . بسیاری از این نیروها ؛ بعنوان سهمیه " رزمندگان جبهه اسلام " از دانشگاهها و دیگر مراکز آموزشی عالی کشور سر در آوردند .

بعدا"این نیروها فارغ التحصیل شده و بعنوان مدیر و متخصص در دوایر و ادارات مختلف بکار گرفته شدند و اقتصاد نیمه جان از جنگِ جامعه ای 70 میلیونی با درآمدهای بیکران نفتی را آماج شلیک های خود کردند . یعنی بی صلاحیت ترین افراد قلب اقتصاد کشوری مرفه و ثروتمند را در خدمت تاراج و چپاول ؛ مورد هدف قرار دادند .

بدین ترتیب نیروهای سپاهی ؛ بسیجی و حزب اللهی ؛ سکانداران اصلی عرصه اقتصادی کشور شدند و هیچ عرصه ای از فعالیت اقتصادی کشور از تجاوز و دست درازی آنها مصون نماند . به این ترتیب به یمن انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی ؛ طیف " خودی " و نو کیسه ای با برخورداری از تمامی نعمت ها و تسهیلات در جامعه بوجود آمد که روز به روز بر دامنه نفوذ و اقتدار مالی آنان افزوده گردید و در مقابل به مردم ــ صاحبان اصلی انقلاب ــ و " غیر خودی " ها نه تنها از انقلابی که کرده بودند بهره و نصیبی عاید نشد  بلکه بر دامنه فقر و تنگدستی آنها افزوده گردیده و زندان ؛ شکنجه و چوبه های دار نصیب بردند .

و چنین شد که بر خلاف وعده های اولیه خمینی به مردم که دسترنج مردم و زحمتکشان و ثروت های کشور عایدی مردم و محرومان جامعه خواهد شد و دیگر در کشور فقر و تنگدستی وجود نخواهد داشت و همه را صاحب خانه خواهیم کرد و ... ؛ سردمداران تازه بقدرت رسیده ای به " هزار فامیل " جدید تبدیل شدند ــ جای " هزار فامیل " دوران پهلوی را گرفتند ــ و در زیر بیرق اسلام ؛ سرمایه داران و ملاکان " مکتبی " بوجود آمدند .

در ادامه ؛ این قشر نوکیسه با تشکیل و گسترش بنیادها و گروههای مالی ؛ صنعتی ؛ کشاورزی و تجاری عمده ترین ابزار تولید و ثروت های سرشار نفتی کشور را به قیمت محرومیت و سیه روزی اکثریت مردم ؛ در چنگ گرفتند .

با ادامه حکومت آخوندها روز به روز بر فقر و محرومیت مردم و بر شکاف طبقاتی افزوده شد . از طرفی بر تعداد محرومان و گرسنگان ؛ کودکان خیابانی ؛ کارتن خوابها ؛ زنان خیابانی و .....  افزوده شد و از طرفی برج و باروی طبقات مرفه و ثروتمندان جدید بالاتر و بالاتر رفت و 80  در صد ثروت کشور در اختیار یک اقلیت 15 در صدی ــ و به روایتی 10 در صدی ــ قرار گرفت . و دیگر حتی در تبلیغات رژیم نه تنها خبری از وعده های اولیه خمینی نبود ؛ بلکه بسیاری از سران رژیم هم ؛ دیگر به فقر و بی خانمانی گسترده ای که دامان مردم را گرفته بود ؛ اعتراف نموده و استیصال و ناتوانی خود را ــ برای  برون رفت از این وضعیت ــ ابراز داشتند  .

اجبار به کار دوم و شیفت های اضافی ؛ فحشاء و تن فروشی و فروش اجزاء بدن برای تهیه مایحتاج زندگی خانواده ؛ در جامعه رواج یافت و کودکان و نو جوانان محیط درس و تحصیل را رها کردند و برای کمک به درآمد ناچیز خانواده های خود و تأمین حداقلهای مورد نیاز وارد بازار کار شدند و به باربری ؛ پادوئی ؛ دست فروشی ؛ ماشین شوئی و ... مشغول شدند .

کشوری غنی و ثروتمند آنچنان مورد هجوم و غارت موران و ماران عمامه بسر و باندهای دزد و غارتگر نظام قرار گرفت که امروزه می بینیم ؛ تأمین روزانه حداقل هایِ اقتصادی برای بقاء زندگی به معضل جدی بیشتر ایرانیان تبدیل شده است .

امروزه دیگر فقر و فلاکت مردم ؛ دزدی و فساد ؛ غارت و چپاول ثروت های کشور  و بی قانونی و یغماگری باندهای رژیم آنچنان عرصه اقتصاد کشور را فرا گرفته که " سعید حجاریان " نظریه پرداز اصلاح طلبان ــ از باندهای درونی رژیم ــ ؛ وضعیت وخامت بار اقتصادی مردم و بهم ریختگی اوضاع اقتصادی کشور ؛ را به شرایط " حسینقلی خانی "* تشبیه کرده است و میگوید :

کارگر شب که بخانه میرود ؛ جلوی خانواده اش با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارد و با قرض زندگی میکند . او نمی داند که کی قرض هایش را ادا کند ؛ او نیز معلق است . همینطور مؤجر و مستأجری که یکباره با قیمت های نجومی مواجه می شوند معلقند ؛ بورس معلق است . حتی وزیر معلق است ؛ وزیری که نمی داند آیا رئیس دولت بودجه اش را باو میدهد و یا نمی دهد ؛ نمی تواند دست بکاری بزند . حتی رئیس دولت دست بکارهائی میزند که نشان از سرگشتگی و تعلیق دارد و ..... گویی در وضع تعلیق ؛ نوعی هرج و مرج و حکومت " حسینقلی خانی " بر جامعه حاکم است .

 

این وضعیت فاجعه بار که دیگر بسیاری از مقامات خود رژیم هم بآن اعتراف می کنند چرا بوجود آمده ؟ بانی و باعث آن چه کسی و چه کسانی هستند ؟ برای نجات مردم و کشور و خلاصی از این وضعیت چه باید کرد ؟ و .......

بسیار روشن است که عوامل متعددی مانند سوء مدیریت ؛ ورود بی رویه واردات ؛ عدم حمایت از تولید ملی ؛ افزایش نقدینگی ؛ فساد و دزدی سردمداران رژیم ؛ قاچاق گسترده کالا ؛ برنامه اتمی و تحریم های اقتصادی غرب و انزوای بین المللی  و ...... در پیدایش این نابسامانی ها و بحران های گریبانگیر اقتصاد ایران مؤثر بوده و بعضا" ؛ آن را تشدید کرده است . ولّی این عاملها ؛ هیچکدام عامل اصلی وضعیت وخامت بار کنونی اقتصاد کشور نمی باشد .

امروزه دیگر با قاطعیت میتوان گفت ؛ " نظام جمهوری اسلامی " خود عامل اصلی پیدایش این وضعیت دردناک می باشد ؛ یعنی شکست " جمهوری اسلامی " و نظام دینی بعنوان یک " پروژه اقتصادی " ذاتی این " نظام دینی " بوده و قبل از هر چیز سیاسی است و ریشه در ساختار سیاسی و فرهنگی و دیدگاههای سردمداران این رژیم قرون وسطائی دارد .

بعبارتی ذات بحران زا ؛ کهنه و ارتجاعی " نظام جمهوری اسلامی " منشاء اصلی این وضعیت است و این ؛ آن عامل اصلی است که بحران را به همه زمینه ها و از جمله " اقتصاد " سرایت داده است . یعنی عامل اصلی وضعیت فاجعه بار کنونی و مانع اصلی هر فرج و گشایشی در اوضاع اقتصادی کشور خود نظام جمهوری اسلامی می باشد . بهمین خاطر است که تنها با سرنگونی تمامیت این رژیم است که  راه هر فرج و گشایشی باز می شود .

اما چرا ساختار دینی این نظام ؛ و راهکارهای اقتصادی آن ؛ عامل سقوط اقتصاد و سیه روزی مردم شده است ؟ چرا دیدگاههای آخوندهای شیعه از عوامل مؤثر در بزانو در آوردن اقتصاد ایران و گسترش فقر و گسترش شکاف طبقاتی در جامعه شده است ؟ پاسخ به سئوالات ؛ موضوع اصلی این مقاله است که در بخش دوم  بآن خواهم پرداخت . در آخر بد نیست به دیدگاه یکی از بزرگترین مراجع شیعه دردوران مشروطه در باره برابری و مساوات در اسلام اشاره کنم :

شیخ فضل الله نوری ــ دوران مشروطیت ـ در اعلامیه ای علیه مشروطه طلبان صادر کرد به صراحت بر وجود فقر و نابرابری و شکاف طبقاتی در حکومت اسلامی صحه گذاشته و گفته است که مساوات و برابری در اسلام محال است  : یکی از موارد آن ضلالت نامه ــ قانون اساسی مشروطه ــ ؛ این است که افراد مملکت متساوی الحقوف اند ...... در حالیکه محال است با اسلام حکم مساوات . ........ ادامه دارد

 

25.03.2013

 

پاورقی   :

 

*حسینقلی خان در زمان ناصرالدینشاه قاجار والی پشتکوه لرستان بود . در قلمرو حکومت این والی هیچکس از قدرت و اختیاری برخوردار نبود و وی بر جان و مال مردم حکومت میکرد ؛ و اختیار دار  همه والی پشتکوه بود . هیچکس جرأت تخلف و تخطی از فرامین و دستورات او را نداشت . مصیبتی مانند " ولی فقیه " در امروز ایران .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.