شعار «زنده باد بهار» احمدینژاد هیچ ربطی به انتخابات پیش رو ندارد. هیچ ربطی به «آزاد» بودن این انتخابات نیز ندارد که این روزها همراه با شعارهای دهن پرکن دیگری مانند پاسداری از حقوق مردم لقلقه زبان او شده، و برخی از طرفداران سکولار او را نیز به هیجان آورده است. شعار او اشاره به واقعه دیگری است که ظاهرا قرار است در همین بهار اتفاق بیفتد و سرنوشت جهان را تغییر دهد.
http://www.facebook.com/HosseinBagherZadeh
به تازگی محمود احمدینژاد شعار جدیدی را مطرح کرده که برای مخالفانش سؤال انگیز شده است. او در پایان سخنرانی 22 بهمن خود در تهران سه بار گفت «زنده باد بهار». مخالفان او (به شمول برادرش، داود) به انتقاد و اعتراض برخاستند و آن را یک شعار تبلیغاتی دانستند. (انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در بهار برگزار میشود.) برخی نیز آن را با بهار عرب مرتبط کردند و چنین نتیجه گرفتند که او به دنبال کشاندن مردم به خیابانها است و بقیه قضایا.
هیچ یک از این دو برداشت درست نیست. در مورد اول باید توجه کرد که این شعار چندان تازه نیست. اولین بار، احمدینژاد این شعار را به تکرار سه، در پایان آخرین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در مهرماه گذشته، به صورت «زنده باد بهار، زنده باد بهار و باز هم زنده باد بهار» مطرح کرد. نه احمدینژاد در آن سخنرانی کوچکترین اشارهای به انتخابات ایران داشت و نه طرح شعار انتخاباتی در مقر سازمان ملل و خطاب به جامعه جهانی، آن هم 9 ماه پیش از انتخابات ایران، معنا دارد.
در مورد دوم، کدام دیکتاتور خاورمیانهای از بهار عرب استقبال کرده و برای آن شعار دادهاست که «دیکتاتور دوم» (این را یک لقب بگیرید مانند «سرهنگ دوم») ایران نفر دوم آن باشد؟ اصولا در قاموس حکومت ایران چیزی به نام بهار عرب وجود ندارد و به جای آن معمولا از «بیداری اسلامی» سخن گفته میشود. بنا بر این، اگر منظور این بود باید از شعارهایی مانند «زنده باد بیداری اسلامی» یا تعابیری که ربط آنها به بهار عرب روشنتر باشد استفاده میشد.
بهترین راه برای درک مفهوم این شعار، توجه به زمینه (context) آن است. هم در سخنرانی سازمان ملل و هم در اجتماع 22 بهمن، احمدینژاد پیش از شعار «زنده باد بهار» طبق معمول فصلی طولانی در باره امام زمان سخن گفت و صریحاً آمدن بهار و کسی را که به گفته او «پاکترين، مومنترين، عادلترين و عاشقترين به مردم است» در ردیف هم قرار داد. او و اطرافیان و سخنگویانش در هفتههای اخیر نیز در پاسخ کسانی که او را به کاربرد این شعار در تجمع 22 بهمن با هدف تبلیغات انتخاباتی متهم کردهاند گفته که منظور او از «بهار» امام زمان است.
شواهد زمینهای این ادعا را تا حدی تأیید میکند. میدانیم که احمدینژاد یک آدم آخر الزمانی است. نه فقط به امام زمان معتقد است و بلکه ظهور او را نزدیک و قریب الوقوع میداند. با هیئت دولتش نامه مشترک به امام زمان مینویسند و آن را به آخرین نشانی که از او در دست است یعنی چاه جمکران میبرند و آن جا میاندازند. میگوید ایران کشور صاحب الزمان است و او است که جمهوری اسلامی را مدیریت میکند (هیچ تبلیغی بهتر از این برای عدل و دادی که امام زمان قرار است بر روی زمین ایجاد کند نمیتوان تصور کرد). هفت سال پیاپی در سازمان ملل وعده ظهور امام زمان را به جامعه جهانی داده است. در دوران تصدی شهرداری تهران و ریاست جمهوریش بودجههای بیت المال را برای ساختن مسیر امام زمان یا نصب تابلوهای تبلیغاتی ظهور امام زمان و مانند آنها مصرف کرده است.
علاوه بر اینها، او در چند سال گذشته بارها در مورد ظهور نزدیک امام زمان سخن گفته است. در دوره اول حکومتش از او نقل میشد که ظهور را در فاصله یکی دو سال انتظار میکشد. آن دوره گذشت و از ظهور امام زمان خبری نشد. دو سال پیش هم طرفداران او لوح فشردهای تحت عنوان «ظهور نزدیک است» تهیه و پخش کردند که در آن به علایم و آثار دوره آخرالزمان اشاره رفته بود و شخصیتهای افسانهای آن به خامنهای و احمدینژاد تطبیق داده میشدند. این کار البته از سوی برخی از روحانیان دیگر مورد تقبیح قرار گرفت و تهیه کنندگان آن مورد تعقیب قرار گرفتند، ولی احمدینژاد و اطرافیان او تلویحاً آن را تأیید میکردند.
مجموعه این سوابق و زمینه سخنان احمدینژاد در سازمان ملل و میدان آزادی روشن میکند که «بهار» مورد نظر او به امام زمان مربوط است. ولی نامگذاری امام زمان به بهار چه مفهومی دارد؟ اسطورهها میگویند که او بیش از هزار بهار را گذرانده است. ظهور و حکومت او هم ربطی به بهار ندارد و قرار نیست فقط برای مدت یک بهار باشد. علاوه بر این، «زنده باد بهار» یعنی چه؟ بهار میآید و میرود. مرگ ندارد، ولی هیچگاه دایم هم نمیتواند باشد. از این همه صفاتی هم که در طول بیش از هزار سال به امام زمان اطلاق شده است، نسبت دادن او به فصلی از سال کاملا تازگی دارد.
ولی گره کار همین جا باز میشود. اشاره احمدینژاد به بهار در این شعار باید به یک بهار مشخص باشد، و آن هم طبیعتاً نزدیکترین بهار. این بهار از اول فروردین 1392 شروع میشود. در این بهار قرار است انتخابات ریاست جمهوری اسلامی برگزار شود که مورد توجه احمدینژاد نیز هست، ولی شعار «زنده باد بهار» او هیچ ربطی به این انتخابات ندارد. هیچ ربطی به «آزاد» بودن این انتخابات نیز ندارد که این روزها همراه با شعارهای دهن پرکن دیگری مانند پاسداری از حقوق مردم لقلقه زبان او شده، و برخی از طرفداران سکولار او را نیز به هیجان آورده است. شعار او به امام زمان مربوط میشود به اضافه همین بهار سال 1392، و بس.
احمدینژاد میگوید که امام زمان در راه است. منی که هاله نور بر سر داشتهام و دارای کلی فضایل دیگر، این چیزها را میدانم. پیشبینیهای قبلی مرا فراموش کنید که دقیق نبود یا اشتباه از آب در آمد، ولی این دفعه دیگر قطعی است. او میآید و در همین چند ماه آخر حکومت من هم میآید تا زمام اداره کشور و جهان را به عهده بگیرد و همه مشکلات کشور را حل کند. او در تمامی سالهای ریاست من این کشور را اداره کرده است (بد و خوبش همه به پای او، من تقصیری ندارم) و اکنون که دوره من به پایان میرسد او میآید که حکومت را مستقیما به دست گیرد و بساط ولی فقیه را هم جمع کند. البته من هم در رکاب ایشان خواهم بود (چند ماه پیش به مجری یک برنامه تلویزیونی گفتم که «از کجا میدانید یکسال تا پایان عمر دولت مانده؟»). بهار در بهار میآید (تیتر روزنامه خورشید - حامی احمدینژاد - را ببینید).
در باره مدیریت جهانی هم من مدتی سخن گفته و کار کردهام، و اکنون آن هم آماده شده است تا تحویل امام زمان داده شود. من هفت سال پیاپی از حضرت حجت ابن الحسن در ساختمان بلند سازمان ملل در نیویورک سخن گفتم و هر سال در برابر نمایندگان 190 کشور جهان ظهور عاجل او را به زبان عربی، یعنی زبانی که خدا میفهمد، از او طلب کردم. تا بالاخره پس از 7 سال دعاهای من مستجاب شد و پنج ماه پیش که آخرین فرصت برای من بود که بتوانم پا به درون این ساختمان بگذارم به جامعه جهانی خبر خوش ظهور او را دادم و گفتم تا همه آماده باشند:
«آقاي رئيس، دوستان و همكاران عزيز، حضرت مهدي (عليه السلام) به همراه حضرت مسيح (عليه السلام) و صالحان مي آيد... و جامعة بشري را در رسيدن به آرمان هاي با شكوه و جاودانه اش راهبري خواهد كرد.... او مي آيد تا ... زمينه مشاركت فعال و سازنده همگاني را در مديريت جهاني فراهم سازد..... او بهار را به جان آدميت و جهان بشريت هديه خواهد كرد. او خود بهار است و با آمدنش به زمستانِ وجودِ بشرِ در " زنجير جهل، فقر و جنگ" پايان مي بخشد و فصل شكفتن و شكوه انسان را فرياد مي زند... بهاري كه در آغاز آن هستيم اختصاص به نژاد، قوم، ملت و منطقه خاصي ندارد و به زودي همه سرزمين ها را در آسيا، اروپا، افريقا و امريكا فرا خواهد گرفت. او بهار همة عدالت طلبان، آزادي خواهان و پيروان انبياء الهي است. او بهار انسان است و خرمي دوران. بيائيم همه با هم در مسير آمدنش با همدلي و همكاري و ايجاد سازوكارهاي وحدت آفرين و آرامش بخش راه بگشائيم و از فيض وجودش جانهايِ تشنة بشريت را سيراب كنيم. زنده باد بهار، زنده باد بهار و باز هم زنده باد بهار»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید