رفتن به محتوای اصلی

اهمال و سستی همه ایرانیان،باعث اجرای مجازات بغایت وحشیانه قطع دست،اعدام
27.01.2013 - 15:01

بار دیگر خبری شرم آور از ایران به جهان مخابره شد. قطع دست در ملاء عام، یکی از ده نفر سارق در شیراز در میدان شهر عملی گردید. این اعمال در عصر کنونی، باعث شرم و خجلت تمام ایرانیان در سراسر جهان می باشد. این نهایت سستی و بی همتی ما ایرانیان است که هنوز ملایانی بغایت نادان و احمق در عصر کنونی که تمام فیلسوفان و دانشمندان وفلاسفه پی برده اند که انسان مجرم بیمار است و باید بجای مجازات او به عوامل و ریشه ها توجه کرد. و در تادیب انسانها باید کوشید. نه اینکه چند هزار سال به عقب برگردیم و در ملاء عام زشت ترین عمل چندش آور و غیر انسانی را به عرصه نمایش گذاریم. ایرانیان کجا هستند؟ اگر همه ما در این مسیر کوتاهی نکنیم و به جد مخالفت خود را نشان دهیم، آیا این رژیم توان انجام چنین کاری را دارد؟ یا اینکه حتی اگر انجام دهد هزینه بسیار سنگینی بایستی بپردازد که به سقوط خود کمک می کند. آیا اگر تک تک ایرانیان در داخل و خارج کشور به اندازه یک جو شرف، غیرت، انسانیت، حمیت داشته باشند و لغو مجازات اعدام و قصاص را سرلوحه فعالیت های روزمره خود قرار دهند باز هم ممکن است رژیمی بغایت سفاک جرات کند دست به چنین اعمال وقیحانه ای بزند. یا فشارهای بین المللی و جامعه جهانی و همچنین عکس العمل های داخل کشور همچون پتکی بر سر نظام وارد خواهد شد. شخصیت های ایرانی داخل و خارج تا کی باید شاهد چوبه های دار بر سنگ فرش های ایران باشیم، تا کی در عصر کنونی قصاص چشم در مقابل چشم، و قطع دست انسانها را مشاهده کنیم این اعمال غیر انسانی و بغایت وحشیانه دور از شان انسانهاست. ایرانی عزیز، مخالفین، آزادیخواهان چرا این مسئله بسیار مهم انسانی اینقدر برای شما عادی شده است که دست به یک اتحاد عملی و کمپین بین المللی علیه مجازات اعدام و قصاص در ایران نمی زنیم. انسانیت، وجدان، و شرف آدمی کجا رفته است؟ در ایران امروز چند نفر مثل ویکتور هوگو در دویست سال پیش داریم که برای لغو مجازات اعدام و قصاص به همراهی انسان های آزاده آن روز در سراسر جهان بی نهایت تلاش می کرد تا توانست لغو مجازات اعدام را رسما به کرسی بنشاند. امروز با تمام وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها، چرا این همه ایرانی در داخل و خارج از کشور دست به یک کار عملی و موثر نمی زنند. این اهمال و سستی نشان از ضعف ما ایرانیان است که نسبت به مسئله انسان وحرمت او جدی نیستیم و هنوز نپذیرفته ایم که مهمترین اصل مبارزه ما علیه استبداد و حکومت سراسر جنایات جمهوری اسلامی ایران، ضد انسانی بودن این حکومت است. اگر از همین امروز تمام سایت ها، وبلاگ ها، صفحه شیشه ای اینترنت، رادیو و تلویزیونها، سمینارها، و تشکیل کمپین ها ضد اعدام با شرکت همه ایرانیان صورت گیرد بزودی بساط اعدام و شکنجه وقصاص از ایران بر چیده می شود. شرکت فعال در سازمان های حقوق بشری، و طرح این مسئله بطور مستمر و هر روز، باعث می گردد رژیم اسلامی ایران جرات چنین کاری را بخود ندهد وقتی هزینه سنگینی بابت این ستم آشکار و جنایت بغایت شنیع و پلید در عصر کنونی بپردازد. در هر مبارزه ای هستیم اولین اصل را بر لغو مجازات اعدام و قصاص قرار دهیم و با تلاش بی وقفه در این مسیر حرکت کنیم. بیش از 6 میلیون ایرانی در خارج از کشور است اگر فعالیت جدی در این زمینه صورت گیرد بطور قطع موثر واقع می شود. تا کی می خواهیم چشمانمان را ببندیم و سلانه سلانه بنویسیم. لغو مجازات اعدام بایستی در صدر اخبار تمام رسانه ها قرار گیرد وهر روز در این زمینه بحث و گفتگو انجام پذیرد. فضای جامعه را بسوی کمک به این هدف مهم جلب کنیم نه اینکه تا چند اعدام صورت می گیرد مقاله ای نوشته شود در سایت ها و بعد مجددا فراموش گردد. شخصیت ها و انجمن های ایرانی داخل را نسبت به این اصل مهم روشن کنیم. انسانی که اعدام می شود، اعدام تمام انسانهاست بخصوص وقتی ایرانی است و ما ایرانی ها بلاشک در خون او شریک هستیم. دست انسانی که قطع می شود ما در رنج این انسان شوربخت شریکیم این اهمال ماست که جامعه ایران بسوی سقوط و ویرانی روزبروز بیشتر کشیده میشود. زنگ های خطر را بصدا در آوریم و هر انسانی تصورش این باشد که فرزند من، خود من هستم که مجازات می شوم. آیا این عادلانه است؟ اگر هر وبلاگ، فیس بوک، صفحه شیشه ای مجازی را حتی 90 درصد به اخبار اعدام و مخالفت با اعدام پر کنیم صددرصد موثر واقع خواهد شد. در تمام گفتار و مصاحبه ها ضدیت خود را با اعدام اعلام کنیم. سکوت و اهمال هر فرد ایرانی باعث ریخته شدن خون بیگناه دیگری خواهد شد هر چه زودتر با تمام قوا و توان وارد این میدان شده و جلو این اعمال بغایت جنایتکارانه رژیم قرون وسطایی را بگیریم. آه و نفرین این انسانهای بیگناه شیرازه زندگی تمام ایرانیان را سیاه خواهد کرد و این کم کاری واهمال ما در این عصر وزمانه هر گز قابل بخشش نخواهد بود. به بخشی از نامه ویکتور هوگو به لامارتین توجه کنیم : « جامعه ای که « فقر » را می پذیرد، مذهبی که « دوزخ » را می ستاید، و انسانیتی که از « جنگ » گریزان نیست، به نظر من جامعه، مذهب و انسانیتی فرومایه اند. من تمایل به جامعه، انسانیت و مذهبی دارم که والاست و متعالی : جامعه ای بدون قیم (ولی، شاه، رهبر)، انسانیتی بدون محدودیت، مذهبی بدون قوانینی که به بند میکشند. بله، من با آن فرد مذهبی که دروغ میگوید، قاضی ای که به ناعدالتی حکم میکند میجنگم. « دارایی و داشتن » را حق هر انسانی دانستن (و این به معنای لغو دارایی نیست)، حذف زالو صفتان (اختلاس گران)، یعنی رسیدن به این هدف : هر انسانی حق دارد « داشته باشد » و هیچ انسانی « ارباب » تام الاختیار نیست، و این تعریف من از اقتصاد اجتماعی و سیاست به معنای اصیل و واقعی آن است. دست یافتن به این هدف، پیمودن راهی است بس طولانی. آیا به این دلیل میتوان در این مسیر حرکت نکرد ؟ » آری ما را نخواهند بخشید، سرنوشت زندگی ما در لحظات کنونی بسی خطیر است، دستهایی که قطع می شوند، سرهایی که به بالای دار می روند از کوتاهی و کم کاری ماست، ما نیز در مقابل این همه جنایت و مرگ حساسیت نداریم از بس اعدام و جنایت در جمهوری اسلامی صورت گرفته است همه چیز عادی شده است. هموطن عزیز، ایرانی گرامی جان یک انسان در خطر است، مرگ یک انسان، مرگ تو و من نیز هست، قصاص این لایحه قرون وسطایی باعث شرم بشر خردمند در عصر کنونی است. این اعمال خجلت و شرم بر پیشانی هر ایرانی می نشاند. چرا این مسئله بسیار مهم، جان انسان و حرمت انسان اینقدر برای ما عادی شده است. به امید اینکه همه دست به هم دهیم و در تمام لحظات از لغو مجازات اعدام و قصاص حمایت جانانه کنیم. کافی است فقط و فقط مدتی کوتاه همه با هم متحد از این امر حمایت نمایند و بطور جد پیگیر شویم بزودی نفس چوبه های دار از ایران بر چیده می شود. ولی اگر این حساسیت نباشد و سلانه سلانه پیش رویم این رژیم خونخوار با سلاح اعدام و شکنجه تمام ملت ایران را زمین گیر می کند و انسانیت و شرف همه را وقتی اعدام گردد دیگر هیچ صدایی بر نمی خیزد و این رژیم دویست سال دیگر نیز بر سر کار خواهد بود. همکاران گرامی ام واینجانب به سهم خودم تا آنجا که توان داشته باشم از لغو مجازات اعدام و شکنجه تا لحظه ای که زنده باشم حمایت نموده و در این مسیر از هیچ کوششی فروگذار نخواهم بود. به امید روزی که در ایران هیچ انسانی از زندگی کردن محروم نگردد و برای همیشه این مجازات وحشیانه از کشورمان رخت بربندد. احمدملکی – 6/11/1391 عضو کمپین سفارت سبز و دیپلمات ناراضی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
http://parsdailynews.com/110535.htm

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.