رفتن به محتوای اصلی

با جوانان بلوچ و عرب
23.01.2013 - 19:22

Missing media item.

روی سخنم با جوانان جنوب ، عرب و  بلوچ و دیگران است که هر روز اخبار غم انگیز و جگر سوز دستگیری و شکنجه و اعدام آنان را در رسانه ها می بینیم. 
وضعیت جنوب از نظر اقتصادی،سیاسی، فرهنگی از همه نکات ایران بدتر است. تسلط فقر و دیکتاتوری و تبعیض و خشونت در مقایسه با دیگر جا ها بسیارسنگین تر است. 
جنوب به خاطر وجود تأسیسات نفتی شاهرگ حکومت دیکتاتوری-فاشیستی حاکم است. از اینرو با خشونت هرچه تمامتر کمر بر نابودی فیزیکی و روحی معترضین بسته است. 
خشونت و اعدام -به جای قطع نقض حقوق انسانی- پاسخ رژیم به جوانان میباشد. 
خصایل ضد انسانی این حکومت تغییر ناپذیر است.  
در وجه مثبت عمل، ضرورتاً، حکومت تنها در یک « قیام عمومی» به کنار میرود. هیچ مردم و ملتی توانایی آنرا ندارد که به تنهایی به این هدف برسد. 
چه میتوان کرد؟

Missing media item.ا

اینجا دو مسئله  و پاسخ کلی در رابطه با « عمل »مطرح میشود:

1- عمل جمعی- همبستگی عمومی همه ستمدیدگان ایران- در برابر حکومت؛ با حفظ صف و خواسته های مستقل. برای به کنار زدن آن. توجه به «حفظ صف و خواسته های مستقل» راه سوء استفاده را به روی دیگران می بندد.
2- عمل منطقه ای«نیروهای حق طلب و آزادیخواه » در رابطه با « شیوه مبارزه برای رسیدن به اهداف کوتاه و بلند مدت» یا « استراتژی و تاکتیک».
استراتژی و تاکتیک حکومت « بقای رژیم ، و اعمال خشونت و اعدام» است.
در این میان راه درست -« استراتژی و تاکتیک»- مبارزان کدام است؟ 

-در مبارزه « سیاسی» یا در «سیاست»  نمیتوان "تنها" با این فکر و آگاهی که « من چیزهای انسانی میخواهم و برای آنها نیز از راههای انسانی میکوشم ، به هدف رسید». این به هیچوجه کافی نیست. برای رسیدن به چنین هدفی، ضروریست که توجه نمود: « من چه چیزی را - چه شعارŞ انسانی را- میتوانم انتخاب کنم - با دقت در امکانات عملی-  که برای رسیدن به هدف انسانیم « بیشترین نیرو<F» را داشته باشم»؟ انتخاب شعار را -"ضرورت Z" به معنای منطقی "چنین است و نمی تواند به گونه دیگر باشد" پیش میگذارد. Z→Ş  بر این اساس میتوان این پرسش را کرد که ، در «فضای سیاسی ایران» -چه شعاری میتواند بیشترین نیرو را در برابر حکومت به سوی مبارزان رفع تبعیض جلب کند؟ بدیهی ست شعار و راهی میتواند که بییشترین فصل مشترکی ∩ با دیگر نیروها داشته باشد . «رفع دیکتاتوری و تبعیض B و ایجاد قدرت غیر متمرکز ودموکراسی» هدف غالب نیروها و جریانات است. پس برای همبستگی و تأمین بیشترین نیرو لازم است  شعار راه « کسب و تأمین همه حقوقH» باشد. هم حقوق ملیM و هم عمومی N.

این موضوع در عرصه نظری فصل مشترکی ست  در فضای سیاسی ایران با بیشتر نیروها ،  غیر از شعار « کسب همه حقوق» -طرح  موضوعات دیگر موجب دوری نیروها و ضعف و انزوا میشود . از این رو نیز خطاست. 
Missing media item. 

-واکنش در برابر کنش خشونت آمیزحکومت- یا تاکتیک مبارزه با حکومت کشتار، در شرایط ایران - در وضعیت کنونی و با ادامه شرایط فعلی حتی درآینده، برای نیل به اهداف انسانی، نمیتواند « شیوه های خشونت آمیز» باشد. چرا ؟ چون « با خشونت نمیتوان به خشونت رژیم پایان داد». تا قیام عمومی « مبارزه مسالمت آمیز سیاسی و حقوقی و مدنی» به عنوان « هم  استراتژی، هم تاکتیک » در مقایسه با دیگر شیوه ها منطقی و انسانی و بسیجگر است. در این مرحله میتوان زنان و زحمتکشان و جوانان و دیگران را آگاه و به اشکال گوناگون متشکل کرد. در هر شرایطی کمی امکان مبارزه هست. و هرجا که مبارزه هست  به نحوی از انحاء امکان سازماندهی نیز وجود دارد. 
تشکلهای مدنی و صنفی تنها « ضامن» کسب حقوق در حال و آینده مبارزه است. تنها ضمانتی که نیروهای مبارز میتوانند برای کسب و اجرای حقوق خود در دست داسته باشند همین «سازمانیابی و رأی و نظرمردم » است.
« سازماندهی نیرو» سند اجرای خواسته ها درآینده است که کسی نتواند « زیر عهد و پیمانش» بزند. تو بدون « سازمان یابی» "توده و جمع ساده " هستی که هر کس راحت میتواند در برابرت زیر قولش بزند. تا سازماندهی نشده ای کسی ترا نیرو حساب نمی کند، نمیتوانی خود ضامن اجرای خواسته هایت باشی. تا در مبارزه همگانی شرکت نکرده و قدرت نشان نداده ای نمیتوانی کسی را ملزم کنی که حقوق ات را اجرا کند. راحت بگویم تا نیرو نیستی و تا ویژگی نیرو بودنت را حفظ نکرده ای هیچ تضمینی برای اجرای حقوق ات وجود ندارد.

در مورد حمایتهای جهانی نیر لازم است آنها را به پشتیبانی در چهارجوبه ی «حمایتهای دموکراتیک و حقوق بشری» برانگیخت، اما نباید به آنها «تکیه» نمود. دیگران به دنبال « منابع مادی و غیر مادی» خود هستند و به تو بیشتر به عنوان «ابزار» نگاه میکنند.
 
حقوق ملی و عمومی: رفع دیکتانوری و تبعیض، ایجاد دموکراسی و قدرت غیر متمرکز، رفاه عمومی ، اکنون به حقوق و هدف همگانی تبدیل شده اند. فکر غالب در فضای سیاسی چنین است. همانطور که گفتم از اینرو نیز شعار -کسب حقوق و رفاه همگانی- روشنگر و بسیجنده است.  بر خلاف آن، طرح مسایل دیگر متلاشی کننده همبستگی و در خدمت انزوای نیروهاست.
حقوق ملی عبارت است از « اداره ی مستقل همه امور خود». این اداره مستقل میتواند به شکل « جدایی یا استقلال کاملK» یا «فدرال A» و یا به « اشکال دیگرX» ِ عدم تمرکز قدرتG: باشد. در هر حالت «انتخاب و رأی اکثریت I » مردم به صورت  آگاهانه و دموکراتیک میتواند در یک فضای دموکراتیک مسئله را حل کند. این راه حل نیز در فضای سیاسی میتواند بیشترین نیرو را کسب کند.

برای مبارزه جهت رهایی از ستمهای مذکور - برای کسب بیشترین نیرو در صحنه مبارزه - همانطور که متن  نوشته نشان میدهد هیچ نیازی به عنوان کردن شعارهای «ناسیونالیستی و غیره» در له و علیه این و آن نیست. نه از تز« مستعمره و استعمار داخلی» راه حل درست درمیاید و نه از مقولات« حاکم و محکوم» . به صورت مدرن و شایسته ی سطح جهانی میتوان مهمترین مسایل و مشکلات را  بدون کجراهه ها مطرح کرد. 
**
از نگاهی دیگر، میتوان مسایل مورد بحث را به صورت زیر خلاصه نمود: توضیح علامتها : علامت تیره  -  را به جای « یا » مینویسم.H حقوق؛ حقوق ملی = M ؛ N =حقوق و خواسته های عمومی. استقلال یا جدایی =K ؛ فدرالیسم = A ؛ اشکال دیگر= X انتخاب راه زندگی جمعی یا حق تعیین سرنوشت  =I ؛ Ş =شعارمناسب راه که عمدتاً فصل مشترک دیدگاههاست در فضای سیاسی ایران . Ş∩ فصلی که برد عمومی دارد ؛ → درشرایط مناسب "ایجاد میکند"، میدهد ، جهت و نتیجه را نشان میدهد. <بیشترین؛ ∩عمومی.E= اداره امور خود؛ رفع=R ؛ تبعیض= B؛ رفع دیکتاتوری=RT؛ G: =  قدرت غیر متمرکز. D  دموکراسی.
نیرو و شعار 
----------

<Ş∩  →   F   
Ş∩ →H
F>→H
_________
 از عمومی به ملی
H∩=M+N
N=R(T+B)+:G+D
(M=R(B)→E(I
(R(B)=E(I
(M=E(I

---------
 از ملی به عمومی

(E=I( K-A-X 
(M=R(B)→E(I
N=R(T+B)+:G+D
(M=RB→I(K-A-X 
H∩=M+N
(H∩={R(T+B)+:G+D}+I(K-A-X

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
ویژه ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!