رفتن به محتوای اصلی

تهدید می کنند / شهید سازی با تهدید و ارعاب؟؟ / قسمت پایانی
02.01.2013 - 19:31

 والتر لیپمن در سال 1920 تحقیقی به سنجش صحت اخبار نیویورک تایمز پرداخت و در پایان این پژوهش به جهت گیری های شخصی و گزارش مغرضانه خبرنگاران این روزنامه انتقاد کرد و عقیده داشت اخبار همانگونه که اتفاق می افتد مورد توجه نبوده بلکه آنطور که خبرنگاران دوست داشته اند مطرح می شده است . لیپمن به روزنامه نگاری واقعیت جو وعینی گرا و تأثیر ندادن احساسات و تمایلات و علاقه های شخصی توجه داشت و عقیده داشت که اخبار باید بدون بی طرفی منتشر شود که به این سبک از روزنامه نگاری وی ؛ "مخالف جو" گفته می شود

گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی در رابطه با " روزنامه نگاری " می گوید : مردم حق دارند از طریق اطلاعات دقیق و جامع به تصویری عینی از واقعیت دست یابند و آرای خود را آزادانه از طریق رسانه های گوناگون بیان کنند.

وی می گوید : می دانم روزنامه نگاری را نمی توان یاد داد و باید آنرا زندگی کرد ، اما می توانم بعضی از تجربه هایم را به شما منتقل کنم

اما تجربه های به یادگار مانده از مارکز و سایر استادان این فن چه بوده ؟

از عناصر و اصول شش گانه خبر ( که ، کی ، کجا ، چه ، چرا ، چگونه ) که بگذریم ؛ یکی از صفات خبر خوب ؛ صحت آن می باشد که به این صورت یاد گرفته ایم : " اگر خبرها با واقعیت منطبق نباشد اعتماد مردم سلب می شود  پس خبرنگار در زمان  کسب و تهیه تنظیم خبر  با بی طرفی و واقع بینی به رویداد نظر کند و به طور عینی و واقعی به مخاطب انتقال دهد"

 

دیوید ولت مدل و تعبیر جالبی از خبرنویسان دارد مبنی بر اینکه " کسانی  که در تحریریه رسانه های خبری در فرایند تهیه گزینش و ارائه پیامهای خبری فعالیت دارند دروازبان خبر می باشند "

روزنامه یا  هر رسانه خبری نمی تواند خبر تمام رویدادهایی را  که توسط خبرگزاری ها مخابره شده یا خبرنگاران تهیه کرده اند چاپ و نشر کند بنابر این انتخاب خبر توسط خبرنگاران برای تهیه گزارش از یک "رویداد واقعی" در جهت تأمین نیاز خبری مخاطبان و با تکیه بر " صحت " آن می باشد که در این راه کسی عاری از خطا نخواهد بود.

 

ارنست میلر همینگوی (نویسنده برجستهٔ آمریکا ) در محیط دموکرات و شرایط آزاد ؛ هراس خود را از امکان خطا پنهان نداشت و گفت " نوشتن یک جمله درست سخت ترین کار دنیاست " .

حال تصور کنید سختی تنظیم یک خبر درست از داخل ایران با توجه به شرایط بسته خبری و خفقان و خطرات ناشی از آن در داخل و بدتر و مهمتر از آن حضور عناصر متعدد ‘اپورتونیست ها و آوانتوریست ها’ در داخل و خارج را.

من به عنوان شاگردی در ابتدای راه حرفه خبرنگاری ؛ سبک "مخالف جو" والتر لیپمن را به سبک سازشکارانه با بهانه و در لباس  دموکراسی را ترجیح می دهم و آزادی در انتشار " همه چیز " به بهانه دموکراسی را کاملا متضاد و متفاوت با این نظر مارکز مبنی بر حق دستیابی به اطلاعات دقیق و جامع و  تصویری عینی از واقعیت ؛ و بیان آرا و عقاید ( نه شایعه سازی , اتهام و فحاشی )  آزادانه از طریق رسانه های گوناگون ؛ می دانم .

ممکن است طبق تعبیر و مدل دیوید ولت ؛ دروازه بان خوبی هم نبوده و گاها و یا به کرات گل هایی هم از آن دسته که ‘اپورتونیست ها و آوانتوریست ها’  می خوانم ؛ دریافت کرده باشم ولی تلاشم همیشه در رعایت اصول اخلاقی و وجدانی و رعایت اندک آموخته هایم بوده است .

 

با این مقدمه نسبتا طولانی ماجراها را رها می کنم و به ماجرای اخیر می پردازم ؛ ( باشد که در آینده فرصتی شود آن ماجراها را هم واشکافی کنم .)

 

روز 13 دسامبر 2012 ایمیلی با نام ناشناخته " Ozan Yurder" دریافت کردم مبنی بر "قتل شخصی به نام ناصر خانزاده " . در روز 15 دسامبر در قسمت اول این نوشتار ؛ توضیح دادم که خبری با تیتر "مرگ مشکوک فعال مدنی آذربایجان ناصر خانزاده در اداره ی اطلاعات تبریز" ؛ را چگونه دریافت کردم , موضعم نسبت به این خبر چه بوده و در مقابل چه تهدیداتی دریافت کردم .

در آن نوشته توضیح دادم که  "شخصی که خود را اخیرا "الف . نگار " معرفی می کند و لینکهایی از همین سایت ایران گلوبال و خودنویس و ... در صفحه فیس بوکش مشاهده می شود ؛ پس از شنیدن توضیحات من ؛ ضمن فحاشی , از تهدید خودم و خانواده ام هم دریغ نکرد"

این توضیحات همراه با عکسهایی از این تهدید بود .

در همان نوشتار در 4 بند ؛ این رفتار شخصی که خود را الف . نگار معرفی می کند ولی همچنان در خدمت لینکهای برادران موحدی هست ( عکسهای پایین ) محکوم کردم که در بند 4 آن نوشتم : " احتمال اشتباه در رابطه با این خبر چه از سوی شما و چه از سوی من غیر قابل انکار هست .. ممکنه که من به درستی تکذیب کرده باشم و از طرفی هم این امکان هست که من با شخصی هم نام با مقتول مورد اشاره شما صحبت کرده باشم ؛ که البته بررسی صحت ادعای هر یک ؛ به این شیوه که شما در پیش گرفته اید , خود مشکوک است "

متن کامل آن نوشتار اینجا موجود است

در مورد صحت و یا شایعه این خبر , بررسی نظرات کاربران بالاترین هم شایان توجه است

مطمئنا ایراد وارد می کنند که همه مخالفان این لینک , مزدوران و اجیر شدگان بنده هستند که سوال من این خواهد بود پس چرا این مزدوران بنده ؛ در ایران گلوبال حضوری نداشتند؟

و البته مچگیری و اعتراض یک کاربر سایت ایران گلوبال , در همین زمینه نیز جالب می باشد که توسط مدیریت , طبق عکس زیر پاسخ داده شده :

Missing media item.

از نظر کابران بالاترین ؛ که نمونه بالا یک مورد از چندین مورد مشابه بود ؛ می گذرم و در ادامه منظورم از این نوشتار ؛ و مخاطبان این نوشتار را عینا ذکر خواهم کرد .

 

به خاطر عدم انتشار مطلبی که عدم صحت آن برایم نزدیک به یقین بود ( رجوع شود به بند 4 قسمت اول این نوشتار ) تهدید شدم و در ادامه به دلیل انتشار علنی این تهدید به خودم و خانواده ام ؛ نه تنها شاهد موضع گیری صاحبان این خبر ! نبودم بلکه از هیچ فحاشی و توهین هم بی نصیب نماندم

 صرف نظر از این نوشته ها در { اینجا } و { اینجا } ؛ شاید بررسی چند عکس در این رابطه بد نباشد که گاهی تصاویر خود زبان گویای همه چیز هستند

 

 فحاشی های آقای امیر حسین موحدی در ایمیل / توضیح اینکه ایشان مدعی تسلط به 4 زبان زنده دنیا و خود را خبرنگار بین المللی می خواند  

 

موضوع تهدید من به دلیل منتشر نکردن یک شایعه در سایت ایران گلوبال ؛ در ادامه توسط یکی از همکاران ایران گلوبال  "شخصی و خارج از موضوع! " ؛ تشخیص داده شد !

Missing media item.

 

اتهامات و فحاشی آقای امیر حسین موحدی ( شباهت این اتهامات با این لینک { اینجا } و اینجا } خود جای تامل دارد ) . این ایمیل و پاسخ آقای توکلی! توسط خود آقای موحدی بعدها برای من فروارد شد. ( شاید پاسخ آقای توکلی را به رخ من می کشیدند)

 

اینجا البته آقای توکلی از مسافرت برگشته بودند و بدون شنیدن نظر من , خواندن نوشتارهای قبلی این کامنت را تنظیم کردند . ( زهی خیال باطل که در تصور مشورت ایشان با یک وکیل برای کمک به پیگیری این تهدید بودم )

Missing media item. 

 

الف نگار کیست؟

اما " الف . نگار " که هیچکس تا به حال از طریق قانونی پیگیر شناسایی اش نشده , کیست؟ من هم نمی توانم پاسخی قانونی بدهم ولی شاید توضیحات مختصر در عکس بالاتر و پیگیری لینکهای منتشر شده توسط این اسم در فیس بوک ؛ بتواند راه را برای شناسایی هویت واقعی این شخص ؛ تا حد زیادی هموار کند .

 تصاویری از فعالیتهای "الف . نگار"  ؛ آی دی مجازی در فیس بوک که مدتی بعد از ریزش در شورای ملی و نهاد مردمی ساخته شده در فیس بوک :

Missing media item.

Missing media item.

Missing media item.

Missing media item.

Missing media item.

 

Missing media item.

Missing media item. 

Missing media item.

 

در رابطه با قتل ناصر خانزاده

در رابطه با خبر قتل ایشان بنده که خود را عاری از خطا ندانسته و نمی دانم ؛ دچار اشتباهاتی شدم . اشتباه من در محل زندگی ایشان بود . من در جستجوی ایشان در محله "یکه دوکان " پرداختم  و شخصی را هم به این نام یافتم که متاسفانه این اشتباه بود و این محل ؛ محل کشف جسد ایشان بود و موضوع یک تشابه اسمی بود.

ولی این دلیل بر صحت ادعای " قتل یک فعال سیاسی توسط اطلاعات " نبوده و نیست . با توجه به اینکه در بین فعالین آذربایجان هم در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد ؛ بنده چطور می توانم به درستی این سناریو صحه بگذارم .

مسلما در آینده در اینباره تحقیق خواهم کرد ( نظیر این اتفاق { اینجا } که چند ماه بعد از حملات فراوان ؛ صحت آن را اثبات کردم  را در سابقه دارم ) .

 

توضیح دیگر اینکه , بنده به عنوان یک خبرنویس ؛ هیچگاه وظیفه اعلام موضع رسمی در برابر شایعات نداشته و ندارم و البته حق انتخاب خبر را بر اساس صحت و سند ؛ برای خود محفوظ داشته و دارم . و در قسمت اول این نوشتارم نیز تاکیدم در محکومیت تهدید برای عدم انتشار  یک شایعه ( خبر تایید نشده , جز شایعه نام ندارد ) بوده است و چنانچه تهدیدی صورت نمی گرفت , همانند بسیاری از سایتها و خبرگزاریهایی که از انتشار آن خودداری کرده و بدون موضع گیری از آن گذشتند ؛ می گذشتم.

با این وصف ؛ مرگ آقای ناصر خانزاده را به خانواده و آشنایان محترمشان تسلیت می گویم و سکوت آنها را تنها رد ادعای ‘اپورتونیست ها و آوانتوریست ها’  می دانم . چه که سناریوی فشار وزارت اطلاعات بر خانواده ها و مادران عزادار در همه جای ایران وجود داشته و بارها شاهد صدای مادران و خانواده های کشته شدگان توسط عوامل رژیم بوده ایم  و تجربه نشان داده اخبار قتل یک فعال سیاسی یا فرهنگی ؛ چیزی نیست که از اذهان مخفی بماند و چیزی نبوده که با تهدید و زور نیاز به اطلاع رسانی داشته باشد !

 

رد یک ادعا

جا دارد در پایان ردی کوتاه بر آن نظریه که " بایکوت شنیع خبر قتل ناصر خانزاده " از سوی رسانه های مرکزگرا نامیده شد ؛ نوشته و تاکید کنم : خبری که صحت داشته باشد ؛ برای انتشار ؛ نیاز به تهدید دست اندرکاران همان ها که شما مرکز گرا می خوانید , ندارد .

آیا شما در موضع ضعف قرار دارید که اخبارتان سانسور می شود و یا آنچنان قدرت دارید که در همان رسانه هایی که مرکز گرا می خوانید ؛ ضمن انتشار خبری که "سانسور شده می خوانید ! " ؛ به دفعات  تهدید می کنید و فحش می دهید و اتهام هم می زنید و طلبکار هم می شوید؟؟

کدام را باید باور کرد؟

 

..........................................................................................

توضیحاتی اضافه بر موضوع :

ادامه این بحث برای عموم آزاد است و بنده

متاسفم که باید اینجا اعلام کنم که علیرغم میلم قادر به ادامه این بحث نخواهم بود . ( هر چند قولم را فراموش نکرده و جزئیات را نهایتا منتشر خواهم کرد)

و متاسفم که باید اعلام کنم که برای مدتی نامعلوم در خدمت همکارنم در ایران گلوبال , فعالان در تبعید , دانشکده مجازی ایرانیان , گروه تدارکات برای کارزار حقوق بشر در نشست 22 ژنو , خانه پناهندگان ایران و مخاطبان محترم که بارها با پیامهای و راهنمایی های سازنده شان موجب دلگرمی و تشویقم در کارم بودند ؛ دوستان فیس بوکی ؛ دوستان ایمیلی ؛ و کلا در خدمت فضای مجازی نخواهم بود .

یقینا این توفیق غمناک ! موجب سوتفاهم و پرواز کرکس ها نبوده که من هم آن عقاب نبودم .

در همین جا بابت این غیبت ناخواسته که جز مشکلات شخصی , دلیلی دیگر ندارد ؛ از کلیه همکارانم در جاهای مختلف پوزش طلبیده و یقینا با گذشت اندک زمانی و فارغ از مشکلات پیش آمده ؛ با قدرت و انگیزه ای بیش از پیش در خدمت خواهم بود .

امید که بابت به دوش کشیدن وظایف محوله به من , در مدت غیبتم , پوزش من را طلبیده و کارها به خوبی و موفقیت به پیش رود.

نمی دانم توانستم تمرکز خوبی در این نوشتار داشته باشم یا نه ؛ آنچه مسلم است باید نوشته میشد .

 

نکته پایانی :

در دیدگاه من آذربایجانی , بلوچی , کردی و یا فارسی و هر چیز دیگر تفاوتی ندارند و تنها انسانم آرزوست . 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
ویژه ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.