رفتن به محتوای اصلی

ابتذال در آینه یا پدیده؟ ( توضیحی به آقای سیروس مددی)
22.12.2012 - 07:51

 آقای سیروس مددی گرامی، ممنون از نظر صریح و روشنتان که در این کامنت بیان کرده اید:
 «با سلام به مسئولان ایران گلوبال! من پس از ماهها تامل در کار ایران گلوبال به نظری رسیده ام که می خواهم علنا به اطلاع آقای کیانوش توکلی و دیگر کوشندگان این سایت برسانم: ایران گلوبال با روش و مشی ای که در پیش گرفته ، مسئله ملیتها در ایران و بویژه آذربایجان را به ابتذال کشانده است.. امیدوارم این عمل آگاهانه نبوده باشد. امیدوارم نرنجید.»

نظر شخصی من اینست که ایران گلوبال «مشی» ندارد. تنها چیزی که میتوان به آن اشاره کرد « هدف » است. هدف ما « روشنگری» اعلام شده است. اما «روش» و «اصلی» در مورد مسئله ملی داریم. اصل ما « آزادی بیان» است. و روشمان « پرده » را کنار زدن . پرده ایکه «مسئله ملی» توسط آن از دیده ها پنهان مانده است. این پرده را رسانه های فارسی زبان و غیر فارسی زبان - هر دو باهم - روی این مسئله کشیده اند. تا پیش از کار ایران گلوبال کسی از چگونگی و چبود این مسئله آنطور که باید و شاید آگاه نبود. این ویژگیها وقتی برای علاقمندان روشن میشوند که همه نظرها از راست تا چپ بیان شده و بیرون بریزند. یعنی روش ما عریان کردن مسئله ملی ست. از این طریق اندازه «سطح فکر»، حد« بزرگی مبارزاتی»، « اهداف» آن ، « کجرویهایش» مشخص میشود. بعد شخصیتهای صاحب نظر و روشنگران میتوانند روی نکات مثبت و منفی مسئله کار کنند. در حقیقت  سایت آینه ایست که مسئله را با تمام زوایایش نشان میدهد. هم زوایای تاریک را و هم روشن را. با کار طاقت فرسای سایت  اکنون خیلی ها به خوبی با منفی و مثبتهای مسئله آشنا شده اند.

من می پذیرم که بسیاری از مطالب و راحلها در آینه سایت « مبتذل» اند. نه تنها در مورد مسئله ملی بل درپیرامون مسایل غیر ملی هم همینطور است. اما این واقعیت وجود مسایل ماست. روش ما آنست که این چهره و کیفیت آنچنان که هست، در معرض دید خواننده قرار بگیرد. 
کار خواننده است که روی مسئله فکر کند، کار روشنگر است که در این رابطه اندیشه ارائه بدهد. مسئله را سایت به ابتذال نکشیده است. بل گوهر و کیفیت خود مسئله با توجه به «سطح پایین فکر» در آن « مبتذل» شده است. روش و کار سایت نشان دادن این ابتذال است. تقصیر آینه نیست، چهره ما زشت است. نمیتوانیم خودمان را بزک کنیم. باید فکری به حال خودمان بکنیم. شما «سطح دیالوگ» را ببینید. « سطح اندیسه» را ملاحظه کنید. «جهت کوششها» را ببینید. در تلاش آنان که ادعایی دارند. در مقالات. در کامنتها. راستش را بخواهید من از این همه تعفن قئ ام میگیرد. این کیفیت سطح پایین، درد و زخم بزرگ این مسئله است. در طول بیش از 30 سال، هنوز که هنوز است نه ادعا داران میتوانند « با منطق» سخن بگویند و بنویسند و نه بدون ادعا داران. 
 به یک کامنت نگاه کنیم. مشکلی که این کامنت نویس دارد مشکل 33ساله ی تقریبا همه کوشندگان راه مسئله ملی ست. و بهیچوجه تنها ویژگی این کامنت نویس نیست:

مطمئنا شما فکر میکنید که مردم و یا فعالین آذربایجان در اشتباه هستند.» 
[ قادر نیست «مردم» و «فعالین» را که دو مقوله جداگانه هستند و هرکدام از همه لحاظ «وضعیت» مشخص و متفاوت خود  را دارند مورد توجه قرار بدهد. آگاهی، تجربه، تعداد، وابستگیها  ...ی مختلف آنها را حساب نمیکند. جمله ای از سوم شخص نقل نمیکند که  اشتباه را نشان بدهد. ] 

«حتی اگر این حرکت اشتباه باشد، شما قادر به توقف ان نخواهید بود.»
[ نویسنده با «چرا؟»ی مسئله کاری ندارد. نمیتواند بپرسد چرا اشتباه است؟ از نظر شما اشتباه در کجاست؟ درستش چیست؟ چون مطمئن است خودش اشتباه ندارد. یعنی فکر میکند مالک حقیقت است. و دیگری باید محکوم شود. تعصب. عدم روش درست اندیشی یا منطق تفکر.]

«اصلا مجبور نیستید در مورد مسائل آذربایجان بنویسید.»
[ یعنی اندیشه خود را ننویس! نظرت را بیان نکن! چون خلاف فکر من است. نمیتواند فکر دیگری را ببیند و روی آن مطالعه کند.]
جمله دیگر از یک نویسنده: 

 « قابل تذکر است که بدانیم جمهوری اسلامی نیز فعالین سیاسی و مدنی متعلق به خلق ترک در ایران و آذربایجان جنوبی را پان ترکیست معرفی میکند.» 
[ یعنی چون حکومت چنان مینامد تو دیگر این اسم را به کار نبر! خوب ، چه ربطی به درستی و نادرستی «مفهوم» اسم دارد؟ روش تفکر در مورد مقوله نادرست است. ]

علت ابتذال :« تعصب-پیش داوری- عدم عمق فکر - تنها مالک حقیقت بودن- و ...از همه مهمتر نداشتن یک «روش منطقی -علمی» در برخورد با پدیده هاست. بگذریم از اینکه بعضی ها از همین حالا در اندیشه جاه و مقام و پول و قدرت اند. و به تنها چیزی که فکر نمیکنند متد برخورد « منطقی-علمی» به اشیاء و پدیده هاست.
نمونه ای از دیالوگهای مبتذل و دئمی یک فعال سیاسی:
« اینهمه خصومت،  کینه ورزی، تهمت، دروغ و تخریب علیه فعالین و تشکل های خلق ترک در آذربایجان کدامین هدف را تامین میکند» 
اشکال این جمله هم دقیقاً همان چیزهایی ست که در بالا ذکر شد.چه میتوان کرد؟ راه چاره چیست؟ 
درست است که برخیها به دنبال « منافع مادی و قدرت » هستند و از این شیوه ها استفاده میکنند. ولی اکثریت کوشندگان براستی هدف و آرزویشان پایان بخشیدن به ستم ملی و اداره مستقل امور محلی ست. برای اینان چه راهی میتوان نشان داد؟
از نظر من نخستین و مهمترین گامی که میتوان در این رابطه برداشت ، جلب توجه آنان به « روش بر خورد منطقی-علمی با اشیا و پدیده ها» ست. تا ذهن با این متد خو نگیرد و آن را به عنوان ابزار تحلیل و بررسی مورد استفاده قرار ندهد ممکن نیست از ابتذال های عرصه مسئله ملی رها شد. 
 با احترام

----------
* ابتذال: پیش پا افتاده؛ پیش پا افتادگی؛ بی ارزش شدن چیزی؛ dəyərsizlik 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
ویژه ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!