رفتن به محتوای اصلی

چرا ایران همچون سوریه نخواهد شد!
05.12.2012 - 12:05

حکومت اسلامی در 34 سال گذشته با ناکار آمدی و ستیز با تمدن جهانی ، ایران را به آستانه  نابودی رسانده است و این نظام اسلامیست که کشور را به شرائط سوریه سوق  می دهد و نه مردم مخالف حکومت و اپوزیسیون مبارز در راه آزادی سرزمین تاریخی ایران!

 مردم ایران خواهان دوستی و زندگی مسالمت آمیز با همه  همسایگان و جهانیان هستند اما این حکومت اسلامی هست که با جنگ افروزی می کند ودر غیبت رژیم اسلامی ، صلح و آرامش به منطقه باز خواهد گشت.

نیروهائی که دائما به اپوزیسیون خرده می گیرند و نظام را مبرا از هر انتقادی قرار داده اند ، هیچگاه منافع تاریخی مردم لحاظ نمی کنند و تنها با حکومت اسلامی همسوئی نشان می دهند.

برای مثال:

درون حاکمیت عزمی برای برگزاری انتخابات آزاد، عادلانه وسالم و قانونی وجود ندارد!

http://www.kaleme.com/1391/09/12/klm-122555/

 

اما فرخ نگهدار برخلاف  اصلاح طلبان داخل ایران در مصاحبه با (راديو فردا) گفته است: اگر اصلاح طلبان در انتخابات به صحنه نيايند و حاكميت مانند انتخابات مجلس نهم مانع حضور آنها شود، كشور در لبه پرتگاه قرار خواهد گرفت.

آقای فرخ نگهدار بعنوان یکی از بنیانگذاران اتحاد جمهور خواهان می گوید :
"استراتژی سازمان ما گذر مسالمت آمیز از این نظام به سوی دمکراسی و تحکیم آن به میانجی انتخابات آزادست و ناگزیر با افراد و سازمانهایی که به سرنگونی و قهر می‌اندیشند، آلترناتیوی ساخته اند و یا در پی جانشین‌سازی نابهنگام در خارج کشورند نمی‌توانیم همکاری کنیم !

این روزها بخشی از نیروهای مماشات طلب با جمهوری اسلامی برای حفظ نظام حاکم برایران با ترفند اینکه حفظ  حکومت اسلامی بخاطرپایداری تمامیت وامنیت کشور ایران لازم هست ـ  به کارزار ورشکسته ای روی آورده اند تا برای خود و رژیم اسلامی آبروئی خریداری نمایند و از این طریق به روحیه شکنی در میان آزادی خواهان ومردم روی آورده اند!در پاسخ آنها باید گفت که شرائط ایران را ، موقعیت تاریخی ، فرهنگی و خرد جمعی  مردم ایران تامین می کند نه اتفاقات متاثر ازکشورهای همسایه برایران !

آقای فرخ نگهدار، یکی از چهره های شاخص سیاستی است که چندی قبل اعلام کرده است، که نباید با مقام رهبری و خامنه ای درافتاد، بلکه باید خواهان تغییر رفتار رهبری شد ، که این روزها در سایت جرس نیز قلم می زند. نامبرده حمایت از مهندس موسوی و کروبی و جنبش سبز را نیز به فراموشی سپرده است و حتی بی اخلاقی بدانجا رسانده هست که آماده می باشد تا از کاندیدای اصول گرایان نیز بهر قیمت حمایت نماید.

در همین همایش یکی از اعضای اتحاد جمهوری خواهان ایران (۲) گفته است که در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده اگر یک "اصولگرای معتدل" نامزد شود، در انتخابات شرکت خواهند کرد: "چون کشور در خطر است، اگر یکی از نیروهای معتدل اصولگرا نامزد شود باید در انتخابات شرکت کرد." این اظهارنظر از رهبری یکی از ائتلاف ها در اپوزیسیون جمهوری اسلامی، قابل تامل است.

http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion…

رادیوفرانسه : بر اساس گزارشی که در اختیار یکی از سفرای کشورهای غربی در تهرانقرار گرفته، حکومت اسلامی ایران بیش از پیش نگران از سرانجام رژیم بشاراسد است.در این گزارش تأکید شده است که بدون کمک و پشتیبانی حکومت اسلامی ایران سقوط رژیم بشار اسد اجتناب ناپذیر است.

برای مثال در طول تاریخ معاصر همواره ، سرنوشت سیاسی ایران سرمشق همسایگان بوده است نه حوادث همسایگان برایران !تاثیر جنبش سبز سال 88خورشیدی بر بهار عربی را هیچکس کتمان نمی کند. همچنانکه عمق و رد پای انقلاب مشروطیت و نهضت ملی نفت ایران به رهبری دکتر مصدق را بر همسایگان خاورمیانه را همچنان می توان ردیابی کرد!

دیگر برهمگان روشن وثابت شده است که جمهوری اسلامی عامل اغتشاش وبی ثباتیو حفظ نظام استبدادی سوریه می باشد ، وقتی دیگر حکومت اسلامی در ایران سرنگون شده باشد ،کدام کشور همسایه می تواند ثبات ایران را مانند سوریه به هرج ومرج بکشاند. از جانب دیگر ایران به لحاظ تاریخی ، فرهنگی و جدائی از فرهنگ اعراب در منطقه خاورمیانه ـ هیچ زمینه ای برای نفوذ القاعده ، سلفی ها و طالبان به درون مردم ایران را دارا نمی باشد.برای مثال همگان شاهد بودیم که مردم ایران هیچ رغبتی به بمب گذاری های جندالله بلوچستان از خود نشان ندادند .از طرف دیگر نیروهای مردمی وسیاسی طرفدار سرنگونی ملایان در ایران بسیار قوی تر و آگاه تر می باشند تا به آنارشیست تن بدهند. بعد از فروپاشی کمونیسم همه ایسم ها وگروههای سیاسی وابسته بدانها هم از میان رفته است. ایران دیگر در مقطع انقلاب 57 قرارندارد. این خود رژیم است که سوریه را بی ثبات می کند تا مردم ایران همچنان قدر شناس امنیت کذائی ملایان گردند! این خود رژیم است که بی ثباتی سوریه را به رخ مردم ایران می کشد. رژیم بارها متذکر شده است که  سوریه را به چنان باتلاقی تبدیل خواهند کرد تا امریکا  وارد سوریه نشود . رهبران سپاه پاسدران بارها گفته اند سوریه ویتنام بعدی امریکاست. برای مثال ، سوال اساسی اینجاست چرا رهبران رژیم اسلامی در جریان سرنگونی صدام حسین به مردم عراق تبریک گفتند وشکر گذاری میکردند که صدام از میان برداشته شد؟ چون آنها می دانستند سپس عناصر رژیم اسلامی به راحتی به درون عراق نفوذ خواهند کرد! در طول هشت سال جنگ ایران وعراق همواره رژیم ایران به صدام صفت مزدور امریکائی ودست نشانده صهیونیزم ومیشل عفلقی وبعثی وکافر وغیر ه عطاء می کرد؟ حالا سئوال اساسی در اینجاست که چگونه امریکا می بایستی به جنگ مزدور خود یعنی صدام امریکائی رفت؟ عراق کشوری است که در سال 1915 میلادی تاسیس شده است، اما ایران سرزمینی است تاریخی وقدیمی که هیچگاه جنگ داخلی به خود ندیده است.از دوران باستان ایرانیان ابتدا در برابر مهاجمان دلیرانه جنگیده اند، اما پس از شکست برای حفظ کیان ایران به گونه ای با نیروی مهاجم وغالب برای تاسیس حکومت نوپا به تفاهم رسیده اند.همواره مقام پادشاهی به نیروی غالب رسیده است اما مقام وزیر اعظم از ایرانیان بوده است وبااین شیوه سامان سرزمین تاریخی تامین شده است.با بکارگیری همین رمز تاریخی، ایران پس از جنگها و شکست های مختلف از بین نرفته است اما امپراتوری های چون آشوریان، سومریان، بابلیان، از صفحه تاریخ محو شده اند.بحث های ملی یا قومی را در بسیار موارد خود رژیم به پا می کند. ما به خوبی به یاد داریم مردم پس از سرنگونی شاه در کمیته های مردمی چگونه نظم مملکت را حفظ کردند بی آنکه آسیبی به کشور برسد. اگر آلترناتیو فراگیر شکل بگیرد همه این موانع بسرعت می تواند مرتفع شود. یکی از شانس های پر از بخت ملت ایران گرد آمدن در گنگره ملی در داخل ایران  هست.
پس از ارجاع پرونده ج.ا به شورای امنیت سازمان ملل ، شرایط نوین سیاسی بوجود آمده است که
 بدان باید از منظر دیگری نگریست وراهکارهای جدید متناسب با موضعگیریهای راهبردی جدیدی را از جانب مخالفین ج.ا می طلبد. هرگونه سستی وتاخیر در سیاست گذاری کلان علیه ج.ا عقوبتی جانفرسای در ضدیت با منافع ملی وتاریخی درازمدت در ایران را برخواهد داشت.هیچ نیروئی قادر نیست جلوی حرکت چرخهای اراده تاریخ را بگیرد.نظم نوین جهانی،طرح خاورمیانه بزرگ به همراه دمکراسی، گلوبالزیرونگ،دهکده بزرگ جهانی، این فصل نوین جهان با سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی آغاز خواهد شد.وزیر امور خارجه امریکا این موضوع را به صراحت روشن ساخته است.ایشان رسما گفته است ، حکومت ایران بزرگترین چالش وسد در برابر دمکراسی جهان است که باید از میان برداشته شود.اگر امریکا در گذشته تا مقطع حمایت از حکومت طالبان در افغانستان ، حتی از جنبشهای ارتجاعی حمایت می نمود ، پس از 11 سپتامبر متوجه شد ه است که هرگونه حمایت از جریانات اسلامی نهایتا " مار در آستین خود پروراندن است"دکترین کنونی امریکا حمایت واستقرار نوعی دمکراسی در منطقه به تعریف خودش می باشد
پس از ارجاع پرونده اتمی جمهوری اسلامی ایران از جانب شورای حکام به شورای
 امنیت سازمان ملل ، عملا گام های اولیه رویاروئی نوینی در منطقه بوقوع خواهد پیوست که ناچارا شرایط جدید سیاسی را همراه خواهد داشت.جمهوری اسلامی تاآخرین لحظه به خود اطمینان داده بود که پرونده اش به شورای امنیت نخواهد رفت.طبعا پس از ارجاع پرونده ج.ا. به شورای امنیت ، صف بندی های داخلی وخارجی در عرصه برخورد با فرایند نوین سیاسی از جانب احزاب وگرهها وشخصیت ها سیاسی گوناگون خواهد بود. موفق ترین سیاست آن سیاستی خواهد بود که از رویا روئی مسقیم جهان آزاد با ج.ا اسلامی باحفظ منافع ملی میهنمان در مرحله نخست ایران را از شر ملایان رهائی بخشد ودوم اینکه استقلال وتمامیت ارضی ازبین نرود وسوم اینکه کیان تاریخی میهن همچنان برقرار بماندو در همین راستا هماهنگی های ملی با جهان آزاد در صورت لازم بعمل بیاید! در ترسیم شکل گیری آینده پر تلاطم جمهوری اسلامی ـ هاشمی رفسنجانی و وزیر امورحارجه روسیه چنین گفته اند:برگرفته از سایت اینترنتی " امروز" وپیک ایران در تاریخ 9 مارس 2006 میلادی
رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام برخورد با پرونده هسته‌اي ايران را بدترين نوع
 برخود با مسائل‌جهاني و نهادهاي‌بين‌المللي دانست و خاطرنشان‌كرد: پرونده ما به شوراي امنيت گزارش شد و اما فرق آن اين است كه برخلاف شوراي حكام، در شوراي امنيت كارگردان آمريكاست
"وزیر امور خارجه روسیه در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه آيا شوراي امنيت پس
 از آنكه آژانس بين‌‏المللي انرژي اتمي آخرين گزارش خود را درباره ايران به اين شورا ارسال كند به اتخاذ تصميماتي شديد عليه ايران اقدام مي‌‏كند، گفت: اين وضع، ما را به ياد بررسي‌‏هاي انجام‌‏گرفته از سوي شوراي‌‏امنيت درباره اينكه آيا عراق سلاح‌‏هاي كشتار جمعي دارد يا خير، مي‌‏اندازد همان‌‏گونه كه مي‌‏بينيد، اين مسأله باز هم تكرار شده و من به اين سؤال پيش از اين در خصوص عراق پاسخ گفته بودم"
اگر در برخورد باشرایط نوین ایران واقع بین باشیم و از خود رفتار احساساتی
 نشان ندهیم آنگاه خواهیم توانست تا سیاستی منبطق برمنافع ملی وتاریخی ارائه بدهیم بی آنکه آسیب های فراوانی را متحمل شویم.
اینک به بررسی بعضی مشخصا ت ومختصا ت سیاسی می پردازم
:
1- همان اندیشه سیاسی که در مقطع انقلاب 57 به رهبران جمهوری اسلامی مبارزه
 ضد امپریالیستی را آموزش و توصیه می کرد ، هم اکنون برای حفظ بقای رژیم منفور ملایان مذاکره مستقیم با امریکا را رهنمود می دهد.همان اندیشه سیاسی که به بهانه مذاکره باامریکا در الجزایر باعث سرنگونی دولت لیبرال مهندس بازرگان گردید، اینک مذاکره مستقیم وبدون واسطه را به رژیم ولایت فقیه توصیه می نماید.اگر نسل جوان از حوادث سیاسی گذشته بی خبر است ،اما نسلی که همه آن رویداد ها را باچشم خود دیده و تجربه کرده است هنوز در حیات است وباید قد علم کند وهمه حقایق را به نسل جوان باز گو کند.این میانه بازان از سکوت وفراموشی تاریخ به نفع خود در حال سود جوئی می باشند!نیروهای مترقی برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی حاضرند همه کدورت های گذشته را به فراموشی بسپارند ، اما اگر بازهم ندائی برای حفظ رژیم سر داده شود ، سکوت را خواهند شکست وتمام حقایق را دوباره به نسل جوان باز گو خواهند کرد! این میانه بازان با راهنمائیهای خود به رژیم ـ درصدند تاخود را به رژیم نزدیک کنند تا در آینده با بخشهای عاقل تر حکومت به ائتلاف بپردازند! نورالدین کیانوری دبیر اول حزب توده ایران در بحران های پی در پی سال شصت به نزدیکانش گفته بود که عاقبت خمینی فرمان حکم نخست وزیری را برای او خواهد نوشت؟

2-هنگام حضور  سازمان مجاهدین خلق ایران در عراق ، تمام سیاست های خود را با سیاست های امریکا در راه سرنگونی رژیم اسلامی تنظیم کرده است.از آنجائی که کسب قدرت به هر وسیله ائی در اندیشه مجاهدین مجاز می باشد به همین موازات آنها نیروی نظامی امریکا را همچون تانک جنگی تصور می کنند که راه را می گشاید ونیروهای مجاهدین هم خود را در پناه تانک مستتر کرده به پیش خواهند رفت وماشین نظامی رژیم را در هم خواهند نوردید اما پس از خروج اعضای مجاهدین خلق از عراق همه آن نقشه ها نقش برآب شد و دیگر هیچ وحشتی از آن بابت وجود ندارد. اما مسئله آتی حکومت ودمکراسی وجدائی دین ازحکومت وبسیاری از سئوالات مردم ایران از سازمان مجاهدین هنوز بی پاسخ مانده است؟ سازمان مجاهدین مدعی می باشد در جائی که آنها تشکیلات سراسری وشورای مقاومت ورئیس جمهور منتخب مقاومت وتجربه سیاسی ونظامی متشکل ومتحد را دارا می باشندو دیگر نیروها در پراکندگی بسر می برند تنها آنها می تواند تحت برنامه سازمان مجاهدین حرکت نمایند.
3- رژیم همچنان برماندن خود براریکه قدرت پای می فشارد ومردم ایران به عدم
 کارائی رژیم کنونی پی برده اند.تغییر رژیم در ایران در دستور کار است واینرا رژیم به خوبی می داندو از هم اکنون رژیم حیله های خو د را آغاز کرده است.سیاستی مستقل اما با جلب حمایت جهان آزاد وطرحی جامع که برگیرنده همه جوانب میهنمان باشد ودر عین حال مانع دخالت جوانب نامرتبط در این برهه سیاسی لازم وضروری می باشد.باید با آشتی ملی نیروهای سرنگونی طلب در اپوزیسیون گرد همائی ملی را سرعت بخشیم!زمان طلاست

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.